شورش‌های ماه می ۱۹۶۸ فرانسه

چهل سال از جنبش می ۶۸ پاریس می‌گذرد، جنبشی که حضور چپ را در خیابان نشان داد؛ چپ‌هایی با عینک‌های ته استکانی، سبیل‌های پهن، پیراهن‌های روی شلوار، کفش‌های ساده و اراده‌های محکم. سایه مارکس بی‌تردید بر تمام قرن بیستم سایه افکنده است. او سوسیالیزم را به زیباترین رویای انقلابیون جهان تبدیل کرد. در ۱۹۰۵ روسیه، یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های تمدن و ادب و فرهنگ جهان و یکی از پیشرفته‌ترین کشورهای اروپایی درگیر انقلابی شد که ۱۲ سال بعد در سال ۱۹۱۷، اولین حکومت چپ سوسیالیستی را به قدرت رساند.




گفت‌وگو با مینا اکبر، از شاهدان جنبش ماه می سال ۶۸
«فکر می‌کردند جنگ جهانی می‌شود»

مینو اکبر، از شاهدان جنبش ماه می سال ۶۸ در گفت‌گویی با زمانه از خاطرات خود می‌گوید: «در سوپرمارکت‌ها شما غذا پیدا نمی‌کردید. فرانسوی‌هایی که جنگ دیده بودند، به‌خصوص آدم‌های مسن‌تر، می‌رفتند و در سوپرمارکت‌ها همه چیزها را می‌خریدند و چیزی که به‌خصوص پیدا نمی‌شد، قند بود، کره بود و چیزهایی از این دست که می‌گفتند زمان جنگ کمیاب است.»



روی تاریک ماه - بخش پنجم
رؤیاپردازان

دنیا را ترانه‌سرایان و سرودخوانان زیبا می‌کنند و سیاستمداران به گند می‌کشند، گاهی سیاستمداری مانند ماندلا فرشته خو می‌شود و در کنار سرودخوانی مانند باب گلداف می‌ایستد و رؤیایی علیه گرسنگی را به واقعیت تبدیل می‌کند، اما واقعیت این است که رؤیاها همیشه وقتی به بخشنامه سیاستمداران تبدیل می‌شود، جز کابوس چیزی از آن‌ها نمی‌ماند.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز سی و یکم
سینمای ۶۸، پایان فیلم

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز سی‌ و یکم: حتی فیلم موج نو هم سناریو دارد و کارگردانی که آن را پیش می‌برد. حتی اگر این سناریو با مشارکت خود بازیگرها پیش‌بینی شده باشد و براساس بدیهه‌سازی پیش برود. اما ماه می فیلمی خواهد شد متعلق به دنیای آینده. جهشی از آرمان‌های قرن نوزده به دنیای قرن بیست و یکم. «زبانِ» این آرمان‌ها در شعارها و فکرها متناقض عمل می‌کند. یعنی در عین حال، نقد خود آن ایده‌ها هم هستند.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز سی‌ام
«کنار نخواهم رفت»

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز سی‌ام: ‌و فرانسه یکپارچه سکوت می‌شود. همه ،همه جا، جلوی رادیوها. صدا، صدای دوگل قدیمی است و انتخاب رادیو به‌جای تلویزیون برای یادآوری پیام تاریخی ۱۹۴۰ است. سال آغاز افسانه دوگل و صدای مقاومت دربرابر فاشیسم و باز همان صدا است و همان جنگجو.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز بیست‌ و نهم
کاکلی‌ها ژنرال فرانسه را با خود بردند

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز بیست‌ و نهم: کلمات از دهان ژنرال نوظهور و غیرمنتظره هستند. و حالا که چشم‌اش بالاخره به ژنرال ماتسو افتاده، می‌گوید همه چیز خراب شد. کمونیست‌ها مملکت را فلج کردند. من دیگر فرمانده هیچ چیز نیستم. بنابراین خودم را کنار می‌کشم و چون خودم و خانواده‌ام در معرض تهدید هستیم به پناه به خانه‌ی شما آمدیم تا ببینیم بعد چه تصمیمی بگیرم.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز بیست‌ و هشتم
این رسم رفاقت نیست!

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز بیست‌ و هشتم: آنچه از این حکایت‌ها، تاریخ‌ها و قصه‌ها به ما ربط دارد، نه اسم‌ها، که معناها هستند، و اینجا معنای عامِ جمله بندیت این است که شانس جنبش‌ها و انقلاب‌ها و ملت‌ها، که اغلب در وجود یک گروه، یک فرد، یک رهبر و مرد سیاست، متبلور می‌شود، همیشه در خطر این هست که وسط هیاهو و جنون جمعی، خودخواهی و جاه طلبی، جهل و تنگ نظری، نادیده گرفته شود، نادیده بماند، و صدایش ناشنیده گرفته شود و بخت، از دست برود.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز بیست‌ و هفتم
هر رژیمی روزی خواهد افتاد

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز بیست‌ و هفتم: همیشه موقع سقوط هر رژیمی، لحظه‌هایی هست که قدرت، بی‌صاحب و سرگردان، توی هوا چرخ می‌خورد تا آن کسی که باهوش‌تر است، آن را به چنگ بیاورد. بعضی وقت‌ها هم کم‌هوشیِ همه مدعیان رهبری نقش بخت و اقبال را زیاد می‌کند و قدرت، می‌شود همان کفترِ قصه‌های قدیمی که از خستگی یا از روی شامه حیوانی‌اش روی سر بوی‌ناک حسن کچلِ تازه از راه رسیده‌ای می‌نشیند.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز بیست‌ و ششم
پیروزی به قیمت خون، یک شکست است

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز بیست‌ و ششم: فرانسه دیگر از آشفتگی خسته است. بیمارستان‌ها پر از مجروح است. بیکاری مردها را در خانه کلافه کرده است. بحث‌های سیاسی بین خانواده‌ها شکاف انداخته است. بچه‌ها شروع کرده‌اند به بی‌ادبی و نافرمانی از والدین، به خصوص رفتار دخترهای جوان بسیار گستاخانه شده است.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز بیست‌ و پنجم
«دیدار به قیامت، دوگل»

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز بیست‌ و پنجم: ۲۰ سال بعد، همه مفسرها در تجزیه و تحلیل حرف‌های دوگل به این نتیجه رسیدند که یکی از روشن‌بینانه‌ترین سخنرانی‌های او بوده و این موضوع مرا به یاد سخنرانی‌های بختیار انداخت که در شرایطی کمابیش مشابه، یک ملت دستخوش شورِ انقلابی‌، سخنان مردی را که از مردم فرصت می‌طلبید تا در آرامش و تعقل، راه زندگی آینده جامعه را انتخاب کنند، نشنیدند.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز بیست‌ و چهارم
رزمندگان سوربن با اره‌های برقی

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز بیست‌ و چهارم: ‌امروز دهقان‌های سرتاسر فرانسه هم به اعتصابات و تظاهرات پیوستند. تمام روز کارگران تحت رهبری سندیکاها در صفوف منظم‌، بدون این‌که هیچ برخوردی با پلیس داشته باشند‌، در خیابان‌ها رژه رفتند. غروب‌، دانشجوهای خسته‌ی دیشب‌، بی‌ثمر کوشیدند بقیه کارگرها را از گوشه و کنارِ خیابان‌ها جمع کنند و با خودشان به «گارِلیون»، محلی که پلیس به آن‌ها اجازه تجمع داده بود‌، ببرند.



گفت‌وگو با خسرو موریم، از شاهدان عینی جنیش می ۶۸ ـ بخش نخست
«انگار نه انگار که جهان دارد تغییر می‌کند»

خسرو موریم، یکی از شاهدان عینی در جنبش ماه می در خاطرات خود از آن ایام می‌گوید: «جالب این است که جوان‌های ایرانی که در کنفدراسیون فعال بودند، حتی آن‌هایی که در جنبش ۶۸ شرکت داشتند، وقتی که وارد فضای بحث‌های ایرانیِ کنفدراسیون می‌شدند، به نظر می‌آمد که تمام آن چیزهایی که در این خیابان، در فرانسه می‌گذرد، برای دانشجوی انقلابی، به کلی از بین می‌رفت.»



روی تاریک ماه - بخش چهارم
می ۱۹۶۸، روزهای انقلاب و ترانه‌های جنبش چپ

۴۰ سال از جنبش می ۱۹۶۸ پاریس می‌گذرد، جنبشی که حضور چپ را در خیابان نشان داد؛ چپ‌هایی با عینک‌های ته‌استکانی، سبیل‌های پهن، پیراهن‌های روی شلوار، کفش‌های ساده و اراده‌های محکم. جنبش چپ در ایران نیز از دهه ۴۰ خورشیدی تبدیل به یک حرکت اجتماعی میان دانشجویان و جوانان شد. جنبش چپ در ایران، روزهای معصومیت‌ و تنهایی‌اش را در کوهستان‌ها به سرود کشاند. یکی از ترانه‌های مهم آن روزگاران، ترانه‌ای است با نام «آفتابکاران جنگل».



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز بیست‌ و سوم
همه منتظر تصمیم دوگل

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز بیست‌ و سوم: دانشجوها در خیابان‌ها با هوپ هوپ هوپ مشهورشان شعار می‌دهند و می‌دوند. تا دیشب تعدادشان را در پاریس پنج هزار نفر برآورد کرده‌اند. چندین جا با پلیس درگیر شده‌اند. لات و لوت‌های حومه‌ها، بین دانشجوها زیادتر شده‌اند و ظاهراً می‌گویند خرابکاری‌ها و ماشین‌سوزی‌ها کار آن‌هاست. به هرحال‌، در آتش زدن آشغال‌های خیابان، همه با هم ‌ اشتراکِ مساعی دارند! آشغال‌های انبوه را می‌سوزانند و دود و آتش و بوی گند، همه جا بلند است.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز بیست‌ودوم
می ۶۸ در دموکراسی اتفاق می‌افتاد

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز بیست‌ودوم: در روزهای اوج پیروزی برای دانشجویان و عقب‌نشینی کامل قدرت دولتی، این رهبری دانشجویان بود که خودآگاهی و خرد شگفت‌آور جنبش‌ را توسط «کوهن بندیت» در مقاله‌ی معروفش در «نوول آبزرواتور» نشان داد. هرجا که تصادم ممکن بود به خونریزی منجر شود، یکی از طرفین با مانوور ماهرانه‌ای خودش را عقب کشید. مکالمه و گفت‌وگوی رییس پلیس با رهبران اصلی دانشجویان هیچ‌وقت قطع نشد و...



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز بیست‌ویکم
پاریس تعطیل و شایعه‌های داغ

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز بیست‌ویکم: شمع نایاب شده، جلوی فروشگاه‌ها صف‌های طولانی کوتاه نمی‌شوند، هرکدام از افراد خانواده در یک صف ایستاده‌اند، کارگرهای حمل و نقل اعتصاب کرده‌اند، آذوقه‌ها درانبار کشتی‌ها دارند می‌پوسند. سر در ساختمان نیروی دریایی پرچم قرمز افراشته شده، در همه‌ی اداره‌‌ها، مدرسه‌ها، کارخانه‌ها، «کمیته‌های عمل» امور را در دست گرفته‌اند، وزرا وزارتخانه‌ها را ترک کرده‌اند، آبدارچی‌ها امر و نهی می‌کنند و...



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز بیستم
بندیت حراف و گستاخ

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز بیستم: پرداختن به طرح چهره‌ی بندیت، نه به خاطر پیروی از کیش شخصیت و قهرمان‌سازی، بلکه از این روست که ویژگی‌های یک جنبش، کم و بیش در شخصیت‌های برجسته‌اش متبلور است و نحوه‌ی عمل آنها در پیروزی و شکست آن تاثیر دارد. مسیر حرکت و سلوک سیاسی بندیت به گونه‌ای نمادین هویت جنبش می ۶۸ را بازمی‌نماید. توازی ویژگی‌های شخصی او را با خطوط اصلی و مهم جنبش ماه می در چند مورد مرور می‌کنیم.



گفت و گو با دکتر حامد فولادوند، درباره‌ی شباهت‌های جنبش می ۶۸ و انقلاب ایران:
فولادوند: «۱۲بهمن هم فکر نمی‌کردیم انقلاب شود»

دکتر حامد فولادوند، استاد دانشگاه، نویسنده و مترجم آثار فلسفی است که خارج از کشور شهرت بیشتری از داخل ایران دارد. او به‌عنوان یکی از برجسته‌ترین نیچه‌شناسان ایران از دید اهالی فلسفه معروف است. فولادوند در روزهای شکل‌گیری جنبش ماه می ۱۹۶۸ در فرانسه زندگی می‌کرد و خودش هم یکی از شورشیان این جنبش بوده است. او یکی از سرنشینانِ دومین هواپیمایی بود که روز ۱۲ بهمن از پاریس به تهران آمد. با این نویسنده که سابقه‌ی تدریس به افرادی نظیر ابراهیم یزدی و حسن حبیبی را هم دارد، درباره‌ی جنبش ماه می، و نسبت‌اش با انقلاب اسلامی ایران گفت و گو کردم.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز نوزدهم
دانیل کوهن بندیت، رهبر جنبش بی‌رهبر

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز نوزدهم: بین رهبری‌های متعدد گروه‌های متعددی که جنبش می ۶۸ را شکل دادند، نام یکی بیشتر که به گوش می‌خورد و در تمام مباحث مربوط به این جنبش به ذهن متبادر می‌شود و آن اسم «دانیل کوهن بندیت» است که مطالعه‌ی سلوک سیاسی او در زندگی‌نامه‌اش، ما را به قلب مسایل دنیای معاصرمان می‌برد؛ از جنگ جهانی دوم تا امروز.



روی تاریک ماه - بخش سوم
انقلاب در خیابان

صدای گلوله، صدای فریاد، صدای ترانه‌ای که از بلندگوها پخش می‌شود، این صدای انقلاب ایران است. صدایی که ممکن است عاشقش باشی یا از آن نفرت داشته باشی. صدایی که ممکن است رؤیای زیبای جوانی‌ات را به یادت بیاورد، یا صدایی که ممکن است کابوس روزهای تلخ را جلوی چشمانت بنشاند. این صدای انقلاب است.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز هجدهم
از چشم آمریکایی: نمایشی رؤیایی علیه جامعه‌ی نمایش

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز هجدهم: وقتی کاسترو فرانسوی می‌گوید کارگرها مجبورند ساعت ۸ کارشان را شروع کنند، دوست همراه خانم غر می‌زند که وقتی دانشجو بوده، هر روز ساعت ۶ به سوربن می‌رفته و همه‌ی مردم دنیا ساعت ۸ سر کارشان‌‌ هستند، این‌که دیگر اعتراض ندارد. این دوست عضو نهضت مقاومت بوده و زنش، زندانی اردوگاه نازی‌ در دوران جنگ، و دخترشان الان توی سوربن دارد از حقوق زن‌ها و کارگرها دفاع می‌کند.



گفت‌وگو با دکتر یان ریشارد، مدیر مؤسسه ایران‌شناسی دانشگاه سوربن و از فعالان قدیمی جنبش می ۶۸ فرانسه
«می‌خواستیم صاحب سرنوشت خودمان باشیم»

سراج‌الدین میردامادی: در ادامه سلسله برنامه های نقد و بررسی جنبش دانشجویی می ۶۸ فرانسه، با دکتر یان ریشارد، ایران‌شناس برجسته فرانسوی که از فعالان این جنبش در آن مقطع نیز بوده است، گفتگو کردم. وی به زمانه می‌گوید: «هنوز هم که هست، من که الان نقش یک استاد دانشگاه را دارم، احساس می‌کنم بی‌نظمی و فقر دانشگاه‌های ما بر اثر همان بر هم زدن نظام دانشگاهی در سال ۱۹۶۸ است.»



فمینیسم، مهم‌ترین بازمانده ۱۹۶۸

آنتونی گیدنز، ترجمه‌ی نینا وباب: می ۱۹۶۸ است. من در پاریس نیستم. اما استاد جوانی هستم در فاصله‌ی شش هزار مایلی پاریس، در کالیفرنیا و در دانشگاه یو‌سی‌ال‌ای مشغول کار هستم. وقتی به ونیز، شهری ساحلی که آپارتمانی در آنجا اجاره کرده‌ام، می‌رسم؛ صحنه‌ای را می‌بینم که شاید از عهد عتیق تابه حال اتفاق نیفتاده بود. تا‌آنجا که چشم کار می‌کند، ساحل پر از آدم‌هایی است که ردایی بلند و رنگی، اما کهنه و نامرتب پوشیده‌اند. بوی ماری‌جوانا همه جا پیچیده است. پشت‌سرشان، در پیاده‌رو، ماشین‌های پلیس صف کشیده‌اند و سر تفنگ هر افسری از شیشه بیرون زده است.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز هفدهم
شهر فرنگ

« روزانه‌ها»، خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸- روز هفدهم: اینجا پارلمان است. این نماینده‌های راست و چپ‌اند که تو سروکله‌ی هم می‌زنند. بعد هم خود طرفدارهای حکومت‌اند که یقه‌ی همدیگر را پاره می‌کنند. یک دوست ژنرال دوگل مبارزه‌ نامدار نهضت مقاومت است. دارد پشت بلندگو گریه می‌کند. نخست‌وزیر به حزب کمونیست می‌گوید، دیگه از شما توقع نداشتم. فرانسوا میتران، رییس‌جمهور آینده، سخنرانی می‌کند که آقای پمپیدو چرا نمی‌روی کنار و به خبرنگار جواب می‌دهد، من برای حکومت‌کردن آماده‌ام. ژنرال دوگل از تو اتاق خوابش پیغام می‌دهد، با اصلاحات موافقم، با شلوغ بازی نه!



گفت و گو با فرنگیس حبیبی، مدیر بخش فارسی رادیو فرانسه و از شاهدان عینی جنبش ۶۸:
«جنبش ماه می تکرار نمی‌شود»

در ادامه بررسی پرونده می ۶۸ در رادیو زمانه، این بار به سراغ یکی از شاهدان عینی این وقایع رفتم و از او خواستم که حال و هوای آن روزها را برایمان بگوید. فرنگیس حبیبی، مدیر بخش فارسی رادیو فرانسه، در آن زمان در پاریس، دانشجو بود و خود نیز در جنبش، شرکت داشت. حبیبی می‌گوید: «‌ما نمی‌توانیم به دنبال یک می ۶۸ دیگری بگردیم، ولی می‌توانیم به آموزش‌هایی که از این جنبش گرفتیم عمق ببخشیم و از جنبه‌های دگماتیکی که داشت، از آن مقدار خشونت‌طلبی که در این‌جا و آن‌جایش دیده می‌شد، فاصله بگیریم.»



بهار پراگ به روایت کوندرا- ۴
ترکِ زبانِ خیانتکار

در رمان «سبکی تحمل‌ناپذیر هستی» توما احساس می‌کند وقتی حتا یک گفت و گوی دوستانه از رادیو پخش می‌شود، «دنیا تبدیل به اردوگاه کار اجباری شده است.» مردم چک درگیرو‌دار افشاگری‌ها، متوجه می‌شوند چه چیز مهمی را از دست داده‌اند.اگر آن‌ها قبل از این گمان می‌کردند، آزادی عمومی‌شان تامین نمی‌شود، حالا زندگی خصوصی‌شان را از دست رفته می‌دیدند. انحلال زندگی خصوصی، از مسیر زبان می‌گذرد. اگر ناهمگونی زیبایی‌شناسی زبان، خاستگاه خلق زندگی خصوصی است؛ در کشوری که حتا دیالوگ‌های اتاق خواب، می‌تواند سندی علیه فرد شود، زبان، چنان سبکی تحمل‌ناپذیری پیدا می‌کند که ادامه‌ی هستی در آن ناممکن شود.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز شانزدهم
سه تفنگدار در تلویزیون

«روزانه‌ها»، خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸- روز شانزدهم: سخنرانی‌ها در سوربن قطع نمی‌شود. شطی از کلمه‌، مفهوم و صدا، تراکت، مصاحبه، سخنرانی از کارتیه لاتن راه افتاده و از طریق آنتن‌ها سرتاسر فرانسه را سیلِ کلمه و به دنبالش اعتصاب فرا گرفته است. تاتر ادئون را که سمبل فرهنگ و کاخ روشنفکری مملکت است، دانشجویان اشغال کرده‌اند و بالای سردرش نوشته‌اند: «اقتدارِ تخیل، تخیل قدرت را در دست می‌گیرد».



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز پانزدهم
«همه‌ی ما، لات‌ها هستیم!»

«روزانه‌ها»، خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸- روز پانزدهم: یاد روزی می‌افتم که دوستی نامه‌ای از کردستان برایم فرستاده بود، حاوی این خبر که دارد در قلب انقلاب جهانی زندگی می‌کند. چون فکر می‌کرد ایران سال ۶۰، قلب انقلاب جهانی است، کردستان قلب انقلاب ایران است، سنندج قلب انقلاب کردستان است و کوچه‌ی سیروس، جایی که او ساکن بود، قلب انقلاب سنندج است. این دوست الان با قلب بیمار، در قلب مادرید، توی یک گلفروشی فکسنی، دارد پیر می‌شود و فکر می‌کند انقلاب ایران قلب تمام ناآرامی‌های دنیای کنونی است و باعث‌اش، اشتباهات خودش است.



گزارش گاردین؛ ده سال بعد از می ۶۸
آن گل‌ها کجا رفتند؟

گاردین، برگردان نادر فتوره‌چی: روزهای بهار ۱۹۶۸ هرگز فراموش نخواهند شد. روزهايی که هيچ چيز جز اعتصاب و تظاهرات گسترده دانشجويان در دانشگاه‌های امريکا به چشم نمی‌آمد. اما بر خلاف اروپا، پس از سال ۶۸ ديگر هرگز آن تصاوير تکرار نشد. تا حدی که عدم علاقه نسل‌های بعد از می ۶۸ به «امر سياسی»‌، اولين نشانه ای است که می‌توان در يک کالج امريکايی سراغ گرفت. گويی نسل دانشجويان ۶۸ خرگوش‌هايی بودند که در کام ماری عظيم هضم شده‌اند و ديگر اثری يا يادی از زلزله‌ای که آفريدند به جای نمانده است.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز چهاردهم
آغاز پیروزی شکست‌خوردگان

«روزانه‌ها»، خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸- روز چهاردهم: سعی می‌کنند بندیت را از بازی کنار بگذارند. نماینده‌های دانشجویان نمی‌پذیرند و بالاجبار توافقی حاصل می‌شود که سیزده ماه می چهل سال پیش، روز همبستگی ملی کارگران و دانشجویان و راهپیمایی بزرگ، ساعت یازده و نیم شب پمپیدو، نخست وزیر با چهره دهاتی خوش‌قلب همیشه خندانش به تلویزیون می آید و اعلام می‌کند که‌ همه خواسته های دانشجویان را‌ به عنوان رییس دولت‌ قبول دارد.



گفت و گو با دانیل کوهن بندیت، رهبر دانشجویان معترض جنبش مه ۶۸:
بندیت: «‌در ماه مه ۶۸، جهان مالِ ما بود»

آنتونی شفر/ برگردان بنفشه سرتیپی: دانیل کوهن بندیت که در سال ۱۹۶۸ از سوی رسانه ها «دنی قرمز» نامیده می‌شد امروز رهبر حزب سبزهای اروپاست. سیاست‌مدار ۶۲ ساله حزب سبز آلمان- فرانسه که در سال ۱۹۶۸ رهبر دانشجویان معترض و خبرنگار سیاسی بود، حالا عضو پارلمان اروپاست. او چهل سال پس از جنبش ماه می می‌گوید: « امروزه جوانان زیادی هستند که از طریق سازمان‌های غیر دولتی یا سازمان‌های حقوق‌بشری علیه جهانی‌شدن، فعالیت می‌کنند. تفاوت این است که آن‌ها در کل خود را به موضوعات سیاسی خاص یا نامعقول محدود نمی‌کنند. برخی از آن‌ها هم بسیار متمرد هستند.»



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز سیزدهم
«تاریخ کنار ماست!»

«روزانه‌ها»، خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸- روز سیزدهم: این‌ها البته درس‌هایی است که قدرتمندان یکه‌تاز امروز ما باید از دموکراسی یاد بگیرند؛ حتا اگر دموکراسی دست راستی گلیست باشد که به این موضوع، به موقعش برمی‌گردیم. اما ساعت دو، وقتی مقدمات فرمان صادر می‌شود و حرکت‌های پلیس شروع می‌شود، حتا فرماندهان هم دیگر جلودار افراد پلیس نبودند.



جنبش می ۶۸ و سينما
بچه‌های مارکس و کوکاکولا

در ادامه‌ی برنامه‌ی بزرگداشت جنبش می ۶۸ در لندن، مؤسسه‌ی «بی‌اف‌آی» لندن مجموعه‌ای از فیلم‌های فرانسوی را که قبل و بعد از جنبش یا در حین آن ساخته شده و به نمایش درآمده‌اند، تحت عنوان «پاپ انقلابی می‌شود» به نمایش می‌گذارد. جنبشی که به قول گیلبر ادر، نویسنده‌ی رؤیابین‌ها که خود در سنگرهای شورشیان پاریس جنگیده‌، اصلاً با سینما و اعتراض به اخراج هانری لانگ لوا، مدیر سینما تک یا به‌قول ژان کوکتو اژدهای نگهبان گنج‌های سینمايی فرانسه آغاز شد.



بهار پراگ به روایت کوندرا- ۳
سمفونی فراموشی در پراگ

دولت چک که در واقع نماینده‌ی ایدئولوژی کمونیسم بود، در فاصله‌ی سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۸۹ به حذف تمام تعلقات فرهنگی و اجتماعی مردم چک پرداخت. این‌که در این زمینه موفق بود یا نه، الان مورد بحث نیست، اما تلاش برای حاکم کردن ایدئولوژی کمونیسم، نیازمند محو کردن گذشته است و برای این کار، قدرت با حافظه در ستیز است. در رمان«سبکی تحمل ناپذیربارهستی»، کوندرا اشاره می‌کند که کمونیسم در قالب کلمات درصدد حذف گذشته چک است. مکان‌ها مزین به اسم قهرمانان و افراد مشهور روسی می‌شوند. خیابان استالین‌گراد، خیابان لنین‌گراد، آسایشگاه پیتر چایکوفسکی، سینما گورکی، قهوه‌خانه پوشکین و... همه‌ی‌این نام ها قرار است جایگزین حافظه‌ی تاریخی مردم چک شوند.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز دوازدهم
پیش به سوی سوربون

«روزانه‌ها»، خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸- روز دوازدهم: میدان و خیابان‌های اطراف، از سرهای جوان سیاهی می‌زند. همه با هم بحث می‌کنند. یکی فریاد می‌زند بروید به بیمارستان سنت آنتوان، آنجا رفقای زخمی‌شان بستری شدند. از سر و چشم به خاطر گازهای اشک‌آور یا از دست و پا و دنده به خاطر باتوم و لگد. دیگری فریاد می‌زند؛ پیش به سوی زندان سانته. شعار آشناست.



روی تاریک ماه - بخش دوم
مدرسه را به خیابان ببریم

اگر بخواهیم یک انترناسیونال برای جنبش دانشجویی و جنبش آزادی اندیشه پیدا کنیم، بی‌تردید قسمت دوم ترانه «خشتی دیگر در دیوار» پینک فلوید همین انترناسیونال جنبش دانشجویی است؛ ترانه‌ای که بی‌تردید بیشتر مخاطبان موسیقی جهان آن را شنیده‌اند و در تمام جهان آن را می‌شناسند. پس از این که محصلین در شهرهای کوچک آفریقای جنوبی از این ترانه به عنوان ترانه اعتراض‌آمیز استفاده کردند، پخش آن در آفریقای جنوبی ممنوع شد.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز یازدهم
پاریس، منظره شهری بمباران شده را دارد

«روزانه‌ها»، خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸- روز یازدهم: برای اولین بار تلویزیون دولتی، برای اولین بار که تاکنون تحت سانسور چشمش را به روی حوادث بسته بود؛ تصویر خرابی‌ها و انبوه سنگ‌های کنده شده از کف خیابان، مجروحین، پروفسور مونو، برنده جایزه نوبل را در حین حمل برانکاد و کمک به دانشجویان مجروح نشان می‌دهد.



بهار پراگ به روایت کوندرا- ۲
تن و وطن در بهار پراگ

تن، نقشه‌ای است که کوندرا تاریخ سیاسی کشورش را در آن بازخوانی می‌کند. بهار پراگ، نقطه‌ی عطفی در برداشت‌های نویسنده از«تن» است. کوندرا به دور از هر‌گونه توصیف تغزلی، تن و چک را یکی می‌انگارد و هر یک را با رفتارهای دیگری به پرسش می‌کشد. بهار پراگ تلاشِ «تن» برای جبران خیانتی است که بر او می‌رود.



ماه مه ۱۹۶۸ در چشم انداز تاريخی (۱)
ماه مه ۱۹۶۸ در چشم انداز تاريخی

عرضهء شواهد و مدارک يا داده های خام تاريخی، و نيز گزارش صرف يک رويداد، خود به تنهايی به معنی تاريخنگاری نيست. فهم رويدادها با تاريخنگاری ممکن می شود نه با مشاهدهء داده های خام. آنچه فهم رويدادها را ميسر می کند تعبير يا روايتی است که تاريخنگار يا جامعه شناس (و در سطحی ديگر ادبيات و هنرها) از آن داده ها و شواهد عرضه می کند.



گفت‌وگو با دکتر سعید پیوندی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه در پاریس
«نسل جوان دهه‌ی ۴۰ ایران، متاثر از جنبش می بود»

سید سراج‌الدین میردامادی: به مناسبت چهلمین سالگرد جنبش دانشجویی می ۱۹۶۸ و به منظور ریشه‌یابی و تحلیل بیشتر این واقعه‌ی مهم تاریخ معاصر با دکتر سعید پیوندی، استاد جامعه‌شناسی دانشگاه پاریس هشت گفت‌وگو کردم. دکتر پیوندی معتقد است که اتحاد دانشجویان و کارگران با اینکه منافع مشترکی با هم نداشتند، در جنبش می بسیار تاثیرگذار بود. او یکی از نتایج این جنبش را حضور بیشتر زنان در عرصه‌های اجتماعی می‌داند.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز نهم
بگذار با جوانی‌ام خوش باشم

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸- روز نهم: راک، الویس پریسلی، بودی هالی، چاک بـری و هم‌ دوره‌هایشان که فقط ستایش زیبایی، جوانی و خواهان لذت بردن از عشق و زندگی گذرا بود و گویای این که «کاری به کارم نداشته باش؛ بگذار با جوانی‌ام خوش باشم» در عرض سه چهار سال با انقلاب پاپ موزیک و نیوفولک ابعاد تازه‌ای پیدا کرد. مسایل جهانی مثل جنگ، استعمار و مذهب و بی‌عدالتی اقتصادی به آن راه یافت.



گفت‌وگو با ویدا حاجبی، از فعالان قدیمی جنبش چپ در فرانسه - بخش سوم:
«انقلاب بهمن ایران واپس‌گرایی را دنبال کرد»

مریم محمدی: ویدا حاجبی، از فعالان قدیمی جنبش چپ در فرانسه که در ماه می ۶۸ در پاریس حضور داشته است در سومین بخش از گفت‌وگوی خود با رادیو زمانه می‌گوید که جامعه‌ی ایران از نظر فرهنگی آمادگی انقلاب بهمن را نداشت. او ادامه می‌دهد: «در انقلاب یکی از اشتباهات بزرگ این بود که از جریان‌های مذهبی و خمینی حمایت شد. اصلاً به این نکته که دین در قدرت می‌تواند چه فجایعی را به بار بیاورد، توجهی نشد.»



جنبش می ۶۸ در ایتالیا

در میان حوادث جنبش ۱۹۶۸ در ایتالیا، شورش در برابر دانشکده معماری رم در واله جولیا اهمیتی نمادین دارد. در آن روز دانشجویان در برابر پلیس مقاومت کردند و تعدادی از آنها را نیز مضروب ساختند. پیر پائولو پازولینی، شاعر و سینماگر نامدار از حمله‌ی دانشجویان به ماموران پلیس انتقاد کرد و آنان را بازیچه بورژوازی جدید خواند که به فرزندان فقرا و حاشیه‌نشینان، یعنی ماموران پلیس، آسیب می‌زنند.



گفت و گو با ویدا حاجبی، از فعالان قدیمی جنبش چپ در فرانسه- بخش دوم:
"جنبش چپ در ایران هیچ شباهتی به چپ اروپا یا آمریکای لاتین نداشت"

ویدا حاجبی، از فعالان قدیمی جنبش چپ در فرانسه که در ماه می ۶۸ در پاریس حضور داشت در گفت و گو با مریم محمدی می‌گوید: «چپ ایران ویژگی‌های خودش را دارد، گرچه یک‌جوری در چپ جهانی بود، ولی بهرحال تحت تاثیر فرهنگ خاص جامعه ایران هم بود. مثلا این جریان‌های چریکی و گرایش‌ها و طرز فکر چریکی که من در زندان شناختم، هیچ‌گونه شباهتی با آنچه که در آمریکای لاتین شناخته بودم نداشت. یعنی بسیار بسته‌تر و بسیار جریانهای اخلاقی در آنها قوی بود که من توی زندان این را می‌دیدم؛ و بسیار می‌توانم بگویم که تحت تاثیر جریان‌های مذهبی بودند. چنانچه جنبش چریکی ایران با مجاهدین تقریبا تفاوت فکری چندانی نداشت و از جریانهای مذهبی هم به نوعی حمایت می‌کرد.»



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز هشتم
می‌خواستند آرمان‌شان را زندگی کنند

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸- روز هشتم: توی راهروهای پیچ‌درپیچ متروی زیرزمینی پاریس سکوت عجیبی است. ازدحام مردم بی‌سابقه است. رفت و آمد با اتومبیل ناممکن است. مخصوصا که اگر ماشین‌ات را یک‌جایی پارک کنی، خطر آتش گرفتن، شکسته‌شدن یا برای ساختن سنگر خیابانی به‌کار رفتن خیلی زیاد است. دانشجویان شعار می‌دهند: «زندانی سیاسی آزاد باید برگردد». نه این نیست ساده‌تر است: «رفیق‌‌هامون رو ول کنین، رفیق‌هامون‌ رو ول کنین».



بهار پراگ به روایت کوندرا -۱

در رمان «شوخی»، استحاله‌ی واژه‌ها و مفاهیمی نظیر «شوخی» و «انتقاد از خود» نشان‌دهنده‌ی سقوط هولناک جهان بینی مردم چک تحت تاثیر دیکتاتوری کمونیسم است. در جامعه‌ای تحت تاثیر استبداد کمونیستی، فردیت باید به نفع «جمع» کنار برود. در حالیکه مقصود از جمع‌، منافع افرادی هستند که به نام کمونیسم حاکم هستند. در چنین فضایی شخصیت رمان «‌شوخی» با یک شوخی در چنان مخمصه‌ای می‌افتد که «شوخی»اش به فاجعه‌ای جدی تبدیل می‌شود که زندگی فردی‌اش را به مخاطره می‌اندازد.



قسمت دوم گفت‌وگو با شیدان وثیق، درباره‌ی جنبش ماه می ۶۸
قدغن کردن، قدغن است

شیدان وثیق در دومین قسمت گفت‌وگو با رادیو زمانه می‌گوید:‌ «درواقع یکی از شعارهای جنبش می 68 این بود که باید تخیل در قدرت قرار بگیرد. کافی است که همین شعارها و همین پوسترها را ما نگاه کنیم، روح ضد اتوریته، روح ضد فرمانبری و همانطور که گفتم قیم سالاری، در جنبش ماه می 68 مشخص بود و اینکه این جنبش به اصطلاح خودانگیخته است و در عین حال هم می‌خواهد از صفر حرکت بکند، نه از یک مرجعی، یک سیستم پیش ساخته‌ای حرکت بکند.»



آن روزهای به یاد ماندنی

این بار از یک ترانه محلی روسی خواهم گفت و از این که چگونه در طول یک قرن به یک ترانه جهانی تبدیل شد. ترانه «روزگار خوب آن روزها بود» (Those were the days) یا به روسی «دالینایو دلینای.» این ترانه سال ۱۹۶۸ با کمک و پیشنهاد پل مک‌کارتنی، معروف‌ترین آهنگ‌ساز و خواننده زمان خود، به انگلیسی برگردانده شد. مک‌کارتنی آن را در اختیار خواننده جوان اهل ولز، مری هاپکین گذاشت که او هم آن را در مسابقه ترانه‌های «Opportunity Knocks» سال ۱۹۶۸ اجرا کرد. این ترانه در اجرای مری هاپکین به ترانه محبوب آن سال‌ها تبدیل شد.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز هفتم
طبیعت نه نوکر درست کرده، نه ارباب

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز هفتم: پسرک می‌گوید: «ما مخالف قدرت معلم‌هاییم.» یکی از بچه‌های میز بغل می‌گوید: «تا قدرت را چه معنی کنی.» دوراس فقط به او لبخند می‌زند. شش دانگ حواسش به پسرک روبه‌روش است که در ضمن، پسر زیبایی هم هست و دارد می‌گوید: «یک معلم قدرت این را دارد که آدم را تنبیه کند. اما ما قدرت نداریم از او بخواهیم دلیل کارش را بگوید.»



موسیقی فیلم ایزی رایدر
راک، سکس و مواد مخدر

فیلم‌هایی چون «ایزی رایدر» «بانی و کلاید» «فارغ‌التحصیل» «مش» «قله زابریسکی» و «کابوی نیمه‌شب» در پاسخ به نیازها و خواست‌های چنین مخاطبانی به وجود آمد. فیلم‌هایی که سازندگان آن‌ها نسلی را نمایندگی می‌کردند که از سیستم و شیوه‌ی زندگی آمریکایی خسته و دل‌زده بود و راه گریز از این سرخوردگی اجتماعی را در مواد مخدر، سکس، هیپی‌گری و بی‌بند و باری اجتماعی جست‌وجو می‌کرد.



گفت و گو با ویدا حاجبی، از فعالان قدیمی جنبش چپ در فرانسه- بخش اول:
«حزب کمونیست با جنبش ماه می موافق نبود»

ویدا حاجبی، از فعالان قدیمی جنبش چپ در فرانسه که در ماه می ۶۸ در پاریس حضور داشت در گفت و گو با مریم محمدی می‌گوید: «به نوعی در آن دوره اختلافِ بین چین و شوروی وجود داشت. شوروی تا آن زمان نتوانسته بود پاسخ‌های جدی به نیازهای عمومی جهان سوم بدهد و حتی به احزاب کمونیستی که ‌در کشورهای سرمایه‌داری وجود داشتند و چشم به شوروی داشتند، نتوانسته بود پاسخ دهد. برای این‌که اکثر این جنبش‌ها، گرایش‌های چینی پیدا کردند، چون از شوروی سرخورده شده بودند.»



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز ششم
اختراع نوجوانی

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز ششم: وقتی مردها از جبهه‌ها و اردوگاه های اسیران به خانه‌هایشان برگشتند، یک دوران استثنایی زاد و ولد و رشد جمعیت آغاز شد که نتایجش از سال ۶۵ شروع شد به آشکار شدن. دانشگاه ها کفاف دانشجویان را ندادند و دیدیم در فرانسه به همین دلیل دانشگاه «نانتر» را ساختند که کانون شورش شد و یکی از مدرن‌ترین و بزرگ‌ترین دانشگاه‌های زمان خودش در اروپا بود.



رویدادنگاری جنبش می ۶۸
نبرد در سنت ژرمن

درمونت.اس.رینال، ترجمه‌ی نادرفتوره چی:در فرانسه امروز ممکن است واژه انقلاب را تنها در دیالوگ‌های فیلم‌های سینمای یا برخی مضامین آهنگ‌های گروه‌های رپ و هیپ هاپ شنید و هرگز کسی درباره انجام یا رخ دادن آن سخن نمی‌گوید. مردم فرانسه انقلاب را در حافظه تاریخی‌شان مدفون کرده‌اند. حال آن‌که ۴۰ سال قبل فرانسه در آستانه انقلابی بزرگ با ۱۲ میلیون کارگر اعتصابی و ۱۲۲ کارخانه اشغال شده قرارگرفت. دانشجویان نیز به عنوان پیشتازان این انقلاب در خیابان‌های فرانسه در نبردی بی‌وقفه به مقابله با ساختار نظامی پرداختند که هر دم خود را در حال فروپاشی می‌دید.



گفت‌وگو با شیدان وثیق، درباره‌ی جنبش ماه می ۶۸
جنبش می، شورش خودانگیخته علیه مناسبات رایج

با آغاز ماه می، چهل سال از جنبش ماه می ۶۸ فرانسه می‌گذرد. جنبشی که رهایی‌بخش، دگرگون‌کننده جامعه‌ی کهنه، آتش‌فشان و انفجاری هم به آن گفته‌اند. این بار با یکی از شاهدان ایرانی در آن جنبش درباره‌ی خواست‌های دانشجویان و دستاوردهای آن گفت‌وگو می‌کنم. آقای شیدان وثیق که بعد از می ۶۸ به فعالیت‌های سیاسی در فرانسه روی آورد، آن زمان دانش‌آموز مدرسه‌ی شبانه‌روزی در پاریس بوده است.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز پنجم
اعتراض، خشونت، ایدئولوژی

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز پنجم: سال‌های ۶۰، سال‌های شورش سیاره‌ای است. سرتاسر زمین دارد زیر و رو می‌شود و ماه می فرانسه، نماد و نمایشش است. امروز برای ما نگاه به این نمایش می‌تواند زمینه‌ای برای تفکر، سنجش، مقایسه و آموزش مفاهیمی باشد که گذشت زمان به آن‌ها محک زده است و گاه به صورت مضحکی عوضشان کرده است؛ یا بیش از پیش، آن‌ها را پذیرفته و جا انداخته است. حتی می‌تواند سؤال‌های جالبی برایمان طرح بکند.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز چهارم
سیاه برای مردن در پاریس

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز چهارم: اولین اعتراضات وقتی شروع شد که عمو سام از میان آفیش‌های بزرگش، انگشتش را به طرف جوان‌ها دراز کرد و آن‌ها را صدا کرد برای جنگ ویتنام. و در فرانسه دولت برای جنگ الجزایر شروع کرد به سربازگیری. و پاسخ نهایی جوان‌ها این بود: برای چه بیایم آدم‌ها را تو خانه خودشان بکشم. قصه از این‌جا شروع می‌شود.



موسیقی فیلم رؤيابين‌ها
مه ۶۸ به روايت برتولوچی

به مناسبت چهلمین سال بزرگداشت شورش‌های ماه مه ۱۹۶۸ پاریس، فیلمی را انتخاب کرده‌ام که ارتباط تنگاتنگی با این رویداد مهم سیاسی تاریخ معاصر جهان دارد. رؤیابین‌ها (Dreamers) ساخته برناردو برتولوچی، بازسازی پاریس ۱۹۶۸ و روزهای پرالتهاب آن است. برتولوچی اين فيلم را براساس رمان معصومین مقدس نوشته ژیلبر ادر نویسنده فرانسوی ساخته که درباره بیداری سیاسی، بحران بلوغ و آزادی جنسی در بستر رویدادهای مه ۱۹۶۸ پاریس است.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز سوم
نه تعلیمات، نه تنویر افکار، نه شوخی سیاه نیشدار

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز سوم: صفوف هر دو طرف خیابان از ۴۰ سال پیش آمده‌اند. از نظر من آن طرفی‌ها، اسمشان گروه شرق است. یک جورهایی مثل لباس شخصی‌های امروز خودمان هستند. آمده‌اند حساب اعتصابیون نانتر را برسند. پلیس را که دیده‌اند، بیشتر هم شیر شده‌اند. هر مملکتی لباس شخص‌های خودش را دارد. یک روز پیراهن‌قهوه‌ای‌های هیتلر هستند؛ یک روز پیراهن‌سیاه‌های موسیلینی. اما این‌ها از آن شیک و پیک‌‌هاش هستند. هر چند پنجه بوکس و چاقو همه جا یکی است.



برآیندهای جنبش ۶۸

ایرانیان در جنبش دانشجویی دوره‌ی ۶۸، صاحب‌نام بودند. هم سازمان دانشجویی گسترده و نیرومندی به نام «کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی» داشتند که در حرکات اعتراضی فعالانه شرکت می‌جست، و هم از کشوری می‌آمدند که شاهِ آن، مظهر همه‌ی رذالت‌های ممکن تلقی می‌شد، سخت مورد نفرت بود و سرنگونیِ آن، یکی از هدف‌های مقدم انقلاب جهانی‌ای بود که دانشجویان چپ همه‌ی کشورها رؤیایش را در سر می‌پروراندند.



روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز دوم
بدو رفیق، دنیای کهنه پشت سرت است

«روزانه‌ها» خاطراتی از ماه می ۱۹۶۸ - روز دوم: ۴۰ سال پیش در خود فرانسه هم اول ماه می با امروز تفاوت‌هایی داشت: آن روز تظاهرات روز کارگر، بعد از ۱۴ سال ممنوع بودن، برای اولین بار آزاد شده بود. دولت دوگل اجازه داده بود که مردم به دعوت سندیکاهای کارگری به خیابان بیایند و در این جشن سنتی شرکت کنند. اما گردباد حوادثی که از ۹-۸ سال پیش در تمام دنیا چرخیده بود و هر کجا نظم مستقر دنیا را از جا جنبانده بود، از راه رسید و بساط شادی پاریسی‌ها را به هم ریخت ... و اولین حادثه ماه ی را که می‌رفت تا همه جنبش‌های فکری و فلسفی و سیاسی بعد از جنگ را در خودش متبلور کند، افتتاح کرد!



گفت وگو با احسان نراقی درباره جنبش می ۱۹۶۸:
می ۶۸؛ جنبشی برای جدی گرفتن جوان‌ها

دکتر احسان نراقی در گفت و گو با زمانه درباره‌ی جنبش می ۶۸ می‌گوید: «وقتی از ژان پل سارتر درباره جنبش می ۶۸ پرسیدم، تعریف کرد که اولین باری که دانشجویان من را دعوت کردند‌، من را بردند بالا نشاندند، روبه‌روی من یک نامه‌ای بود با این مضمون که آقای سارتر، حرفت را بزن، اما پر حرفی نکن. وقتی آمدم منزل، سیمون دوبوآر گفت خب چه خبر بود. گفتم که سیمون جان به تو بگویم که دوران ما سپری شد. تا حالا خودمان را رهبر جوان‌ها می‌دانستیم و حالا مثل این‌که ما باید برویم دنبال جوانان. آن‌ها از ما جلوترند. من که هر جا می‌رفتم اگر چهار ساعت هم سخنرانی‌ام طول می‌کشید تمام حضار می‌ماندند، حالا به من می‌گویند خلاصه حرف بزن.»



به مناسبت چهلمین سالگرد جنبش ۶۸ - بخش اول
۱۹۶۸: گسترش پهنه‌ی امکان

مجموعه‌ی جنبش ۶۸، آن گونه که سارتر گفته، پهنه‌ی ممکنات را گسترش بخشیده است. اتفاقاً درست همین سخن، سنجه‌ای به دست می‌دهد تا ارزش جنبش‌های مختلف را دریابیم. آن را مثلاً در مورد مبارزه‌ی مسلحانه‌ی آغاز شده با حرکت سیاهکل در ایران، که به جنبش ۶۸ بی‌ربط نیست، به کار می‌بندیم: این مبارزه‌ پهنه‌ی ممکنات را فقط تا حدی در زمینه‌ی براندازیِ مسلحانه گسترش بخشید، اما در مجموع نه امکان‌سازی، بلکه امکان‌سوزی کرد. استعدادهایی را کشت و مغزهایی را واداشت تنها در جهت خاصی نیروی تخیل خود را به کار اندازند، در جهتی ویرانگرانه و ماجراجویانه، اگر نگوییم تبهکارانه.



روی تاریک ماه، قسمت اول
در می 68 در پاریس چه گذشت

در چهار قسمت اول از مجموعه برنامه‌های «روی تاریک ماه» می‌خواهم به جنبش می 1968، همراه با موسیقی و تصویر بپردازم. جنبش می 68 حاصل سه واقعه‌ی دهه‌ی شصت است، جنگ ویتنام، کشته شدن مارتین لوتر کینگ در جریان مبارزات مدنی مردم آمریکا و نیاز به آزادی که توسط بنیادهای کهنه و دولت‌های سنتی اروپایی نقض می‌شد. نسل جوان آزادی می‌خواست، جنگ نمی‌خواست و از نژاد پرستی خشمگین بود.



«روزانه‌ها»؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز اول
هتل فلاکت

به مناسبت فرا رسیدن چهلمین سالگرد ماه می ۱۹۶۸، برنامه جدیدی داریم به نام «روزانه‌ها» که رضا دانشور تهیه کرده است و بصورت روزانه، خاطراتی را از آن دوران و آن جنبش مطرح می‌کند:‌ همین چهل سال پیش بود که همه‌مان زنده بودیم. محصل‌های جوانی بودیم. پول‌های تو جیبی‌مان را روی هم گذاشته بودیم و در یک ساختمان مشکوک و درب و داغون، اتاقی اجاره کرده بودیم برای همه کارهای ممنوع‌مان و اسمش را گذاشته بودیم هتل فلاکت.




Share/Save/Bookmark