تاریخ انتشار: ۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۷ • چاپ کنید    
روزانه‌ها؛ خاطرات ماه می ۱۹۶۸،‌ روز نهم

بگذار با جوانی‌ام خوش باشم

در راهیم؛ راهپیمایی می‌کنیم. شاید شکست بخوریم؛ اما هرگز رام نخواهیم شد. تجلی قوی فردیت بر جاست. تو فریادهای ساکسیفون و جیغ‌های معترض و غم‌ناک ترومپت، ندبه‌های خشم‌آلود و ناامید و شکواییه‌های ساده با ترجیع‌های کوتاه و مؤثر، حکایت قرن‌ها بردگی و تبعیض نژادی را روایت می‌کرد.

Download it Here!

سرخوردگی و تحقیر و تلخی و طنز در گفت‌وگوهای سبُک سازها و صدای شکسته‌ی خوانندگان در موسیقی جاز و بلوز، زندگی کولی‌وار و عصیانی نمونه‌های مشهوری از هنرمندان سیاه که با افراط در الکل، مواد مخدر و گذران بی‌بند و بار زندگی، عطش یک حیات کوتاه را در مسیر پنجه‌ در افکندن با مرگ و بی‌عدالتی اجتماعی به نمایش می‌گذاشتند، تأثیر قاطعی بر موزیک نوظهور نسل جوان که دائماً در پی پیدا کردن اشکال و معیارهای تازه بودند، گذاشت.

راک، الویس پریسلی، بودی هالی، چاک بـری و هم‌ دوره‌هایشان که فقط ستایش زیبایی، جوانی و خواهان لذت بردن از عشق و زندگی گذرا بود و گویای این که «کاری به کارم نداشته باش؛ بگذار با جوانی‌ام خوش باشم» در عرض سه چهار سال با انقلاب پاپ موزیک و نیوفولک ابعاد تازه‌ای پیدا کرد. مسایل جهانی مثل جنگ، استعمار و مذهب و بی‌عدالتی اقتصادی به آن راه یافت.

معنای خشم و نافرمانی و اعتراض گستاخ‌گونه‌ی پرسوناژهای «جیمز دین»ای و «مارلن براندویی به قوانین سنت‌ها و نهادهای اخلاقی قدیم و چهره‌های کوچک اقتدار در جامعه، از سطح طغیان نسل جوان در برابر نسل پیر فراتر رفت. رودررویی پدران و پسران به شکلی شد که تورگینیف نویسنده‌ی روسی با ارائه‌ی آن در رمان «پدران و فرزندانش» روسیه‌ی پیش از انقلاب را تکان داده بود.

محتوای این رودررویی دیگر نه محلی که جهانی، نه اقتدار کلان‌تر شهر، که رؤسای جمهور و صاحبان صنایع؛ نه در حد درگیری مسایل روزانه، که در زمینه‌های فلسفی و فکری؛ نه دست انداختن آخوند کلیسا یا کنیسه‌ی محل، که افشای الیگارشی جامعه و جمود سلطه‌ی مذهبی و دستورهای اخلاقی‌اش بود.

بعضی از هنرمندان پاپ (در رأس‌شان رولینگ استونز) که اغلب از خانواده‌های کارگری یا خرده‌ بورژوایی کوچک می‌آمدند، چه به دلیل این منشاء، چه به دلیل علاقه‌ای به فرا گرفتن تکنیک‌های جدید و موزیک سیاه‌ها، رفت و آمدها و نزدیکی‌هایی به محیط داغ جاز پیدا کردند.

آن‌ها تحت تأثیر عوالم آن‌ها قرار گرفتند. این نزدیکی، وجدان آن‌ها را به تفاوت خودشان با جامعه‌ی مرفه مصرفی، چه از لحاظ سن چه از لحاظ طبقاتی و چه از لحاظ منش و رفتار آگاه‌تر کرد.

بیان و تأکید همین تفاوت بود که در سلیقه‌های عجیب‌شان در لباس پوشیدن، افراط‌شان در مخدر، محرک و الکل ظهور کرد. سرانجام گفتارهای تحریک‌آمیز و ضدجریان در زمینه‌های آزادی جنسی و رفتاری با زبان مستقیم و بی‌آرایش و پرخاشگر متن‌هایشان، آن‌ها را از معیارهای شناخته‌شده‌ی راک سرخوش زمان دور کرد؛ و با ورود روح زمان انقلاب پاپ موزیک را گهواره‌ای حسی، عاطفی و زیباشناسی جنبش‌های جوانان ساخت.

بیتل‌ها هم با دورنمای بهشت ساختگی‌شان و شاید بشود گفت معطر به بوی ماری‌جوآنایشان و بنا شده بر مهربانی و هم‌بستگی جمعی و شیوه‌ی نگاه مسیحایی بی‌مسیح‌شان و جست‌وجوی معصومیت و صلح‌شان در دنیایی که نه معصوم بود و نه صلح‌آمیز، اصلاً نمایان‌گر جنبه‌ی دیگری از آن انقلاب بودند که با وجود «باب دیلن» کامل می‌شد.

باب دیلن با نبوغ موسیقایی‌اش سنت آواز اعتراضی آمریکا را با ملودی‌های ساده و ترجیع‌بندهایی که تا سال‌ها ورد زبان انتقام‌جویانه‌ی نسل دانشجویان یانکی در اعتراض به جنگ ویتنام بود، به ژرفای اعجاب‌انگیزی از سادگی و زیبایی برد.

از اواخر سال‌های ۵۰ و سراسر سال‌های ۶۰ نسل بی‌بی بوم، ۱۰ تا ۱۸ ساله‌های جامعه‌ی از خود راضی، پیروزی، پیشرفت، تولید، رفاه و مصرف در وجود این مردهای موسیقی اب و ابن و روح‌القدس مذهب رنگارنگ خودشان را یافتند. و در سراسر روز و شب‌های راهپیمایی طولانی‌شان به طرف ناکجاآباد، با آوازهای آن‌ها به آهنگ پاهاشان نشاط بخشیدند.

Share/Save/Bookmark

بخش‌های پیشین
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

سلام آقای دانشور
خسته نباشید
این برنامه واقعا جالب است و من لذت می‌برم.
امیدوارم موفق باشید.
راستی می‌خواستم بدانم شما کتاب تالیفی هم دارید.
ممنون و موفق باشید

-- سهراب ، May 12, 2008

ممنون ارشما
برای تالیفان رجوغ کنید به گوگل
دانشور

-- بدون نام ، May 12, 2008

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)