خانه > گزارش ويژه > اقتصاد و معیشت > «افزایش قیمت بنزین؛ افزایش فقر» | |||
«افزایش قیمت بنزین؛ افزایش فقر»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comکارشناسان اقتصادی در ایران پیشبینی میکنند که با اجرای در پیش روی قانون یارانهها که در مجلس اسلامی تصویب شده است، قیمت مواد سوختی، به ویژه بنزین به شدت افزایش یابد. به توصیف دستاندرکاران دولتی قیمت بنزین واقعی میشود.
در حال حاضر هرماه ۸۰ لیتر سهمیهی بنزین به اتومبیلها داده میشود و مردم میتوانند هر لیتر بنزین آزاد را با قیمت ۴۰۰ تومان، یعنی ۳۰۰ تومان بیشتر از بنزین سهمیهای خریداری کنند. هفتهی گذشته در سهمیهی بنزین سه ماهی اتومبیلها اعلام شد، ۲۰ لیتر هم به عنوان سهمیهی ویژهی سفرهای نوروزی اعلام شده است که به باور سرمقاله نویس روزنامهی «مردم سالاری» چاپ تهران، با اختصاص ۲۰ لیتر سهمیهی بنزین نوروزی، ۶ هزار تومان به مردم هدیه شده است. روزنامهی «مردم سالاری» میپرسد آیا مردم باید با دریافت ۶ هزار تومان بنزین خوشحال شوند؟ آنهم در کشوری که سومین دخایر غنی نفت جهان را دارد و پرسیده است آیا مشکل مردم با دادن این بیست لیتر سهمیهی اضافی حل میشود؟ در شرایطی که خط فقر هر روز گستردهتر میشود و هزینههای مردم به ویژه در ایام نوروز سر به فلک میزند. در مورد این بالا رفتن قیمت بنزین و مواد سوختی که قسمت کالاهای دیگر را در ایران بالا میبرد و به فقر و بیکاری گسترده میانجامد با آقای جمشید اسدی، استاد استراتژی اقتصاد در دانشگاههای فرانسه تماس گرفتم. آقای جمشید اسدی دولت میگوید با اجرای قانون یارانهها قیمت بنزین واقعی خواهد شد، یعنی چند برابر قیمت کنونی، کارشناسان اقتصادی از جمله شما، همیشه گفته و نوشتهاید که کالاها باید قیمت واقعی خودشان را پیدا کنند. پس علت نگرانی اقتصاددانان از بالا رفتن به ویژه قیمت بنزین در ایران چیست؟ با تشکر از سوالتان، درست میفرمایید. شما از یک سو در تحلیلهای اقتصادی شنیدهاید که تمام کالاها باید بر مبنای هزینهی تولیدشان به فروش بروند، از سوی دیگر حالا که قیمت بنزین را در ایران نزدیکتر به قیمت هزینههای تولید شده میکنند چرا اقتصاددانان اعتراض میکنند و این کار را درست نمیدانند.
دلیل اصلی آن این است که در شرایطی نزدیک کردن قیمت کالاها به هزینهی تولید مناسب است که اقتصاد، اقتصاد بازار آزاد است و رقبا آزادند و میتوانند به راحتی فعالیت کنند؛ در نتیجه سعی میکنند کیفت کارها را بالا ببرند و قیمت را پایین بیاورند، در مقابل تقاضا کننده نیز سعی میکند با توجه به قیمتی که کالا در بازار پیدا کرده است، مصرف خودش را تنظیم بکند و به نسبت قیمت بالا یا پایین ببرد، این درست است. اما در شرایطی که در اقتصاد ایران رقابت آزاد نیست که هیچ، برای اولینبار در زمان آقای احمدینژاد بزرگترین قراردادها را حتی بدون مناقصهی فرمایشی و نمایشی به سپاه پاسداران میدهند یعنی رقابت به این شکل در کشور از بین رفته است پس این افزایش هزینهی نفت هیچ فایدهای نخواهد داشت جز آنکه کلیهی هزینهها را بالا ببرد. مسئلهی دیگری که بازهم در رابطه با تورم و گرانی در ایران است، اجرای قانون یارانهها است. برنامهریزان دولتی بر این باورند که با اختصاص یارانه که پرداخت ۱۳۵۰۰ تومان به هر نفر خواهد بود برای همیشه تکلیف فقر در ایران مشخص میشود، در اینجا هم اقتصاددانان ایران هشدار جدی دادند که این قانون خط فقر را گستردهتر میکند، تورم و بی کاری را نیز بیشتر میکند، به نظر شما چطور است که مردم یارانه بگیرند اما فقیرتر شوند؟ بازهم سوال بسیار به جایی است که میفرمایید، چطور ممکن است که خط فقر افزایش پیدا بکند یعنی شمار نداران و فقیران در ایران افزایش پیدا کند، در شرایطی که دولت تصمیم گرفته است یارانهی نقدی به بخشی بدهد و به این شکل عمل کند. وقتی که قرار است پول مثلا به قشر خاصی بیشتر برسد چطور ممکن است که این فقر به معنای بیپولی را افزایش دهد، در ظاهر این دو مسئله به نظر متناقض میاید اما اصلا متناقض نیست، بازهم عرض کردم، در شرایطی که اقتصاد ما اقتصاد بازار بنیاد نیست، اقتصاد آزاد نیست. این شکل توزیع یارانههای گزینشی همچون در حوزهی سیاست باعث خواهد شد که هزینهی کالاها بالاتر رود، وقتی هزینهی کالاها بالاتر رفت یعنی تهیهی نیازمندیهای روزانهی یک فرد گرانتر از گذشته میشود، یعنی نان، برنج، روغن، گوشت و اینها گرانتر از گذشته میشود. خط فقر یعنی چه؟ یعنی کسی به اندازهی ۲۵۰۰ کالری در روز را میتواند برای ارگانیسم بدنش تهیه کند یا نمیتواند؟ اگر میتواند این بالاتر از خط فقر است و اگر نتواند این پایینتر از خط فقر است، به نسبتی که نمیتواند، فقرش آزار دهندهتر است و به او بیشتر آسیب میرساند. حالا اگر هزینهی تهیهی این ۲۵۰۰ کالری پروتئین چیزی که در گوشت و تخم مرغ و برنج و نان و اینهاست بالا رود، عدهی بیشتری که درآمدشان به طور همسو، همسرعت و همشتاب با هزینهی این کالاها بالا نمیرود، موفق نخواهند شد اینها را تهیه کند، یعنی فقیر میشود.
یعنی موفق نخواهند شد پولی بدهند که ۲۵۰۰ کالری پروتئین در غذاهای مختلف برای خودش و خانوادهاش تامین کند، چرا؟ زیرا درآمدش اگر هم افزایش پیدا کند به اندازهی سرعت این هزینهها افزایش پیدا نمیکند، این است که او هم به جرگهی نداران و فقیران و آسیبپذیان خواهد پیوست. آقای جمشید اسدی پرسش پایانی در مورد همین مسائل اقتصادی است، کارشناسان اقتصادی گفتهاند که در ایران افزایش قیمت فراوردههای سوختی بر قیمت تولیدات داخلی تاثیر میگذارد و همهی قیمتها را بالا میبرد، شما چه پیشبینی میکنید؟ در بالاتر رفتن قیمتها شکی نیست، وقتی که قیمت مثلا بنزین بالاتر بیاید، خیلی مثال سادهای دارد کسی که قرار است قیمت بنزین را بیشتر دهد مثل بقال و نجار، قیمت کارهای خود را نیز بالاتر میکند، این همینطور شیوع پیدا میکند تا همهی کالاها بالاتر رود. از آن گذشته آن میوهفروشی که باید هزینهی حمل و نقل میوه را بدهد برای اینکه به در مغازهاش برسد، این بار باید هزینهی بیشتری بدهد، چون قیمت حمل و نقل بالاتر رفته است، زیرا قیمت سوخت بالاتر رفته است. آنهم روی قیمت کالاهای خود میکشد. حالا فکر کنید کسی که مثلا گوشت میفروشد، این وقتی میوهاش را گران بخرد، گوشت خودش را هم گران میفروشد، مضافا بر اینکه گوشت هم باید از راه تراوری به او برسد که هزینهی آنهم بالاتر رفته است، خلاصه این به طور یک چرخهی پیچ در پیچ و در همی باعث خواهد شد که قیمتها به طور فزایندهای بالا برود. البته چندی پیش که دولتیها هم خیلی بر سر آن تبلیغ کردند، گزارشی صندوق بینالمللی پول داده بود و بر مبنی آن میگفت تورم در ایران کمتر از گذشته شده است، این را در ایران اینطور تبلیغ کردند که تورم در ایران کم شده است، در حالی که رشد شتاب آن نسبت به گذشته کم شده است اما همان موقع بانک مرکزی گزارشی داد که با این همخوانی نداشت و تورم را سیار بالاتر از آن نشان میداد. میخواهم عرض کنم هنگامی که رکود اقتصادی هست، تورم ممکن است تا اندازهای رشد شتابان گذشتهی خود را نداشته باشد، اما این چیز سالمی نیست، فرق است بین تورمی که در یک اقتصاد سالم با فعالیت تولیدی مهار شده است و تورمی که رشد گذشتهی خودش را ندارد زیرا خرید و دادوستد و معاملهای در بازار صورت نمیگیرد. متاسفانه ما با این شرایط کشور با شرایطی مواجه خواهیم شد که تولید بیشتر از گذشته سقوط میکند به ویژه که تحریمهای جدیدی بر سر راه جمهوری اسلامی هست، با کاهش تولید، تورم افزایش پیدا خواهد کرد در همان حال نیز تورم به همان دلایلی که در این مصاحبه ذکر کردیم بالا خواهد رفت، یعنی آیندهی ایران، آیندهی کشوری است که تعداد بیکاران و آسیبپذیرانش روز به روز افزایش پیدا میکند و گرانی بیشتر از گذشته میشود، این نتیجهي کار دولتی است که میگوید برای بهبود اوضاع جهانی برنامه دارد و این نتیجهی کار خودش در کشور است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
پرداخت یارانه نقدی کاری مشکل و هزینه بردار است. بهتر میباشد در عوض یارانه نقدی با آزاد کردن قیمت سوخت یارانه ها در جهت سرمایه گذاری در شبکه حمل ونقل عمومی بخصوص شبکه ریلی صرف شود. بدین ترتیب عُموم جامعه از آن بهره خواهند برد.
-- Ali ، Mar 7, 2010