خانه > گزارش ويژه > اقتصاد و معیشت > «دولت فقط به درآمد حاصل از حذف یارانهها میاندیشد» | |||
«دولت فقط به درآمد حاصل از حذف یارانهها میاندیشد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comچالشها بر سر «طرح تحول اقتصادی» که از دولت نهم آغاز و به دولت دهم کشیده شده است، هنوز ادامه دارد.
روز چهارشنبه ۱۲ اسفند مجلس اعلام کرد که از میزان ۴۰هزار میلیارد تومان درآمد پیشنهادی از محل یارانهها که خواست دولت دهم است، تنها با ۲۰هزار میلیارد تومان، یعنی رقمی نزدیک به نصف آن موافقت میکند. این در حالی است که دیروز آقای میرتاجالدینی، معاون پارلمانی رییس جمهور، گفته بود در صورت کاهش این مبلغ، ممکن است دولت اساساً از اجرای این لایحه صرفنظر کند. گفتهای که با واکنش شدید مجلسیان مواجه شد. پرسشها و ابهامات در بارهی این تغییر تازه را با خانم ژیلا صالحی، کارشناس و مؤلف اقتصادی مطرح کردهام: البته از روز اول هم دولت قرار بود کف ۱۰هزار میلیارد و تا سقف ۲۰هزار میلیارد از هدفمند کردن یارانهها درآمد داشته باشد. یعنی اصلاً ۴۰هزار میلیارد تومان قانونی نبود. گذشته از این که درآمد ۴۰هزار میلیارد تومانی برای دولت، مطابق مصوبهی اولیه قانونی نبوده، آیا مجلس دلایل اقتصادی خاصی هم برای مخالفت با این میزان و تقریباً نصف کردن آن داشته است؟ همین ۲۰هزار میلیارد تومانی هم که دولت بخواهد از محل حذف یارانهها درآمد کسب کند، حدود ۳۰درصد تورم همراه خود خواهد آورد. از سوی دیگر همین امروز که ما پایینترین نرخ تورم در طول شش هفت سال گذشته را داریم، با حدود ۱۱درصد تورم روبرو هستیم و اضافه شدن این ۳۰درصد، میزان تورم را به بیش از ۴۰درصد خواهد رساند که رقم بسیار هنگفتی است. به خصوص برای جامعهای که ارزش افزودهی آن به دلایل مختلف خیلی پایین آمده است. به دلیل این که سرمایهگذاری نبوده است، میزان اشتغال پایین بوده است و بیکاری خیلی بالا رفته است، این اندوختهها خیلی تقلیل پیدا کرده است. این تقلیل پیدا کردن نشان میدهد که من به عنوان یک فرد در این جامعه، قدرت همطرازی و بازگشت به سمت اولیه را به سرعت ندارم.
در چنین شرایطی اگر قرار باشد دولت ۴۰هزار میلیارد تومان از محل هدفمند کردن یارانهها درآمد داشته باشد، بسیار فاجعهبارتر خواهد بود. چون الان قرار است فقط یارانههای حاملهای انرژی و سوخت حذف شود و حتی بر سر گازوییل هنوز مقداری بحث است و میگویند گازوییل سوخت روستایی است و در این صورت قیمت محصولات کشاورزی خیلی بالا میرود. اما اگر قرار باشد درآمد دولت به سقف ۴۰هزار میلیاد تومان برسد، نمیتوان گفت که حذف یارانهها فقط شامل این موارد خواهد شد. نگرانی از بابت کدام کالاهای دیگر است که ممکن است در زندگی روزمرهی مردم بیشتر مؤثر باشد؟ برای رسیدن درآمد دولت به سقف ۴۰هزار تومان، یارانههای دارو، شیر و گندم هم همه برداشته میشنود. اینها کالاهایی هستند که در سبد خانوار متوسط به پایین، یعنی روی خط فقر به پایین، تقریباً نقش زیادی بازی میکنند و بالا بودن این میزان در این که که تورم چقدر به آنها فشار میآورد، خیلی نقش دارد. همین امروز خط فقر در تهران ۹۰۰هزار تومان و در شهرستانهای دیگر، بسته به بزرگی شهرستان، بین ۵۰۰ تا ۷۰۰هزار تومان است. حداقل درآمد رسما چقدر است؟ حداقل درآمدها همیشه بر مبنای کف دستمزد حساب میشود و نه کف حقوق. الان کف دستمزد ۲۶۴هزار تومان است و متوسط دریافتی دستمزد بگیران ۳۰۰ تا ۳۵۰هزار تومان است که با خط فقر فاصلهی زیادی دارد. دولت گفته است که اگر درآمدش از ۴۰هزار میلیارد تومان کمتر باشد، نمیتواند این طرح را اجرا کند. اما مجلس فقط با ۲۰هزار میلیارد آن موافق است که به معنای کاهش درآمد دولت به میزان ۲۰هزار میلیارد تومان خواهد بود. به نظر شما، دولت اگر بخواهد میتواند با همین ۲۰هزار میلیارد تومان این طرح را پیش ببرد؟ یقیناً دولت باید بودجهی شفافی را ارائه کند و هزینههایاش را پایین بیاورد. یعنی هزینههای جانبیاش را کاهش بدهد. اما چون دولت نمیخواهد شفاف عمل کند، هزینههای جانبیاش مانند سفرهای استانی و … را کم کند و زیرمجموعههای خود را جمع و جور کند، دائم این ساز را میزند که با کاهش ۲۰هزار میلیارد تومان، با کسری بودجهی بالایی روبرو خواهد شد. شما به ضرورت کاستن دولت از برخی بودجههایاش اشاره میکنید؛ آیا به نظر شما، بودجهی فعلی انبساطی است؟ و چرا؟ کاملاً انبساطی است؛ امسال دوباره نزدیک ۴۰درصد رشد داشته است و مطمئناً این رشد فقط در بخش جاری است، در بخش عمرانی نخواهد بود. مگر پروژههای عمرانی در کشور چقدر پیشرفت داشته است. متوسط عمر به پایان رسیدن هر پروژهی عمرانی در کشور ما حدود ۹ سال است. در زمانی که علم دارد ثانیه به ثانیه پیشرفت میکند و هر تکنولوژیای فقط یک سال سوددهی دارد و بعد از آن آورندهی این نوآوری باید چیزهایی به آن اضافه کند تا بتواند از فنآوریاش سود ببرد، ۹ سال زمان خیلی بالایی است. وقتی یک پروژهی عمرانی ۹ سال طول بکشد تا به چرخهی مصرف برسد، هزینهها را بالا میبرد. بالا بودن متوسط عمر هزینههای عمرانی نشان میدهد که قدرت مانور ما در این حوزه خیلی پایین است و وقتی بودجهی عمرانی را در این حد محسوب میکنیم، قادر به جذب آن نخواهد بود.
متاسفانه دولت همین را در بخش جاری هزینه میکند. ۹۰درصد هزینههای جاری دولت هم مربوط به کارمندان دولت میشود. وقتی درآمد پایین بیاید، دولت مجبور است شفاف عمل کند، اما دولت قصد شفاف عمل کردن ندارد. مشکل همیشه در این نقطه بهوجود میآید. خانم صالحی، دولت قاعدتاً باید با این محاسبات روشن مواجه باشد؛ به نظر شما، چرا دولت میخواهد چنین درآمد بالایی از محل حذف یارانهها داشته باشد؟ استدلالی که دولت ممکن است برای خود داشته باشد، چیست؟ ابتدا دولت قصد داشت میزان بیشتری از یارانهها را آزاد کند و تعداد کالاهای بیشتری را در سبد حذف یارانهها قرار بدهد. بر این اساس مبلغ ۴۰هزار میلیارد تومان درآمد را برای خود در نظر گرفته بود و میخواست حداکثر استفاده را در همان سال اول حذف یارانهها ببرد. استدلالشان هم این بود که شوک تورمی را همان سال اول خواهیم داشت و بعد از آن شروع میکند به پایین آمدن. در صورتی که طبق تمام تحلیلهایی که کارشناسان میدهند، این امر غیرممکن است و فقط مقداری از جهش تورمی به سمت پایین برمیگردد. چون با توجه به این که ارزش افزوده و اندوختههای اقتصادی جامعه در سالهای گذشته مقداری تحلیل رفته است، شوک تورمی به سرعت جبران نمیشود و این تورم تا مدتها گریبان جامعه را خواهد گرفت. در حالی که این طرح از روز اول میان کارشناسان اقتصادی و حتی در خود مجلس با مخالفت زیادی روبرو بوده است، چرا امروز مجلس اصرار به اجرای آن دارد؟ اگر اجرا نشود، چه خواهد شد؟ نظر همهی کارشناسان این است که یارانهها باید هدفمند شود؛ اما موضوع شیوهی هدفمند کردن و نحوهی برخورد دولت با این هدفمند کردن است. برای نمونه، دولت دارد یارانهها را هدفمند میکند، اما سازمان عریض و طویلی به اسم «سازمان هدفمند کردن یارانهها» تشکیل میدهد. در حالی که اصلا لزومی ندارد این سازمان تأسیس شود. منظورتان این است که خود این سازمان هزینهزا است؟ مطمئن باشید؛ به طور حتم اینطور خواهد بود. چنین سازمانی نیاز به دفتر و تعدادی کارمند خواهد داشت که مردم بتوانند به آنجا مراجعه کنند. از آنجایی هم که بسیار بعید است از کارمندهای استخدام شده در نهادهای دیگر استفاده شود، نیروی جدید وارد میکنند و خود این هزینهها را بالا میبرد. اما موضوع این است که وقتی این یارانه پرداخت نمیشود، درآمد حاصل از آن کجا میرود و بعد از آن چه میشود. شفافیت عملکرد دولت در مورد هزینه کردن این یارانهها، حتی بعد از برداشته شدن یارانهها، مشخص نیست. چگونه با افزایش درآمد هم قادر به ادامهی کار نیست؟ به دلیل مشکلات و تبعاتی که برداشت حداکثری یارانهها میتواند داشته باشد. این شیوهی هدفمند کردن آنقدر تبعات سنگینی خواهد داشت که دولت دیگر نمیتواند چیزی را اداره کند. بحث بر سر تورم ۷۰ تا ۸۰درصدی است. این میزان تورم کم چیزی نیست. مطمئن باشید اگر این اتفاق بیفتد شیرازهی کار از دست بیرون میرود. بنابراین هرچند به نفع دولت است که یارانهها را حذف کند، ولی دولت فقط به فکر این است که یارانهای را که آزاد میشود، سریع بگیرد و بعد از آن چه اتفاقی میافتد، برایش زیاد مهم نیست. موضوع این است که دولت برنامهریزی لحظهای و روزانه دارد و برنامهی بلندمدت ندارد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|