خانه > گزارش ويژه > ایران > رد صلاحیتهایی از جنس شورای نگهبان | |||
رد صلاحیتهایی از جنس شورای نگهبانمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comمسالهی تایید یا رد صلاحیت افراد تنها به انتخابات ریاست جمهوری و یا مجلس شورای اسلامی محدود نمیشود.
«کانون وکلای دادگستری ایران» نیز مصون از دخالتهای دولت و خطر رد صلاحیت اعضای خود نیست و این یکی از مواردی است که تقریبا از آغاز تشکیل جمهوری اسلامی تا کنون، از موارد چالش میان حکومت و کانون وکلا بوده و از مصادیق نقض استقلال کانون وکلا، توسط حکومت محسوب میشود. دیروز نیز در ایران اعلام شد که ۳۶ تن از ۷۹ وکیلی که داوطلب شرکت در انتخابات کانون وکلا بودهاند، توسط «دادگاه عالی انتظامی قضات» رد صلاحیت شدهاند. گفته میشود که این یکی از شدیدترین موارد دخالت حکومت در کار کانون وکلای دادگستری میباشد. آنچنان که رییس فعلی کانون و رییس سابق آن نیز تایید صلاحیت نشدهاند. با دکتر عبدالفتاح سلطانی، یکی از رد صلاحیتشدگان و نیز دکتر عبدالکریم لاهیجی که ۳۰ سال پیش از این، مشمول این محدودیتها شده است، گفتوگوهایی انجام دادهام.
آقای لاهیجی در مورد تناقض این مساله با مادهی قانونی استقلال کانون وکلا، میگویند: در جمهوری اسلامی چیز زیادی از استقلال کانون وکلا نمانده است. ماجرا درست از یک سال بعد از انقلاب آغاز شد که شورای عالی قضایی به ریاست آقای بهشتی، نگذاشتند انتخابات کانون وکلا انجام شود. بیش از ۱۰ سال کانون وکلا از انتخابات و داشتن هیأت مدیره محروم بود. از سوی شورای عالی قضایی فردی را در رأس کانون وکلا گذاشته بودند که خود او هم امروز مورد محرومیت قرار گرفته است. آقای لاهیجی، شما هم در همان دوران مشمول این محدودیتها شدید؟ در همان فاصله، آقای محمدی گیلانی به عنوان رییس دادگاه انقلاب، تعدادی از وکلا و از جمله من را از کانون وکلا اخراج کردند که این هم برخلاف قانون استقلال کانون وکلا است. به خصوص که من دادستان انتظامی پیشین کانون وکلا بودم. علاوه بر این تنها کانون وکلا است که میتواند به وکیل دادگستری پروانهی وکالت بدهد یا این پروانه را پس بگیرد و دادگاه انقلاب هیچگونه اختیار و حقی در این خصوص ندارد. در مورد قانون فعلی دخالت دادگاه عالی قضات در روند انتخابات کانون، آقای لاهیجی میگویند: در سال ۱۳۷۶ با گذراندن لایحهای، کانون وکلا را زیر کنترل دادگاه عالی انتظامی قضات بردند و این نخستین بار نیست که این دادگاه در کار کانون دخالت میکند. دورهی گذشته، همکار ما شیرین عبادی را نگذاشتند در انتخابات شرکت کند؛ گفتند صلاحیت ندارد.
در مورد آقای عبدالفتاح سلطانی، ابتدا با کاندیدا شدن او مخالفتی نکردند. ایشان انتخاب هم شد و بعد با این عنوان که او سابقهی زندان رفتن دارد، هیأت مدیره را مجبور کردند روی مسالهی صلاحیت آقای سلطانی خط بکشد و به این ترتیب او را از عضویت در کانون وکلا محروم کردند. آقای عبدالفتاح سلطانی در این باره میگویند: از سال ۱۳۷۶ قانونی به نام «قانون کیفیت اخذ پروانهی وکالت» تصویب شد که از طریق این قانون، بخشی از استقلال کانون وکلا متاسفانه از بین رفت. در تبصرهی یک مادهی چهار این قانون پیشبینی شده است که «صلاحیتهای داوطلبان عضویت در هیأت مدیرهی کانون، باید توسط دادگاه عالی انتظامی قضات بررسی شود و در صورت تایید این دادگاه، پس از انتخابات به عضویت هیأت مدیره دربیایند». منتها متاسفانه همین قانون هم در عمل، به نحو دیگری اجرا میشود. یعنی در آن قانون، در مورد رد صلاحیتها یک سری ضوابط آمده است که مثلا اگر وکیلی تخلفی داشت، آن تخلف باید توسط دادسرا رسیدگی و ثابت شده باشد. اما فعلا با قضایا برخورد سیاسی میشود و رد صلاحیتها این بار بسیار گسترده بود. دفعات قبل بین ۵ تا حداکثر ۱۰ نفر رد صلاحیت میشدند. اما این بار ۳۶ نفر یعنی نزدیک به ۴۰درصد شرکت کنندگان رد صلاحیت شدهاند. آقای سلطانی، این که میگویید در ارتباط با رد صلاحیتها برخورد سیاسی شده است، به چه مواردی میتوانید اشاره کنید؟ البته نمیتوانم بگویم که همهی رد صلاحیتها سیاسی است ولی یقین دارم که صلاحیت بسیاری از این وکلا به خاطر برخورد سیاسی تایید نشده است. برای نمونه چند نفری که خود داخل حکومت بودند، عضو شورای نگهبان و یا از نمایندگان مجلس بودهاند و حتی تا همین دورههای اخیر عضو هیأت مدیرهی کانون بودند، رد صلاحیت شدهاند. چرا که این افراد چند ماه پیش بیانیهای را در رابطه با حوادث اخیر امضا کردهاند و امضای این بیانیه ظاهراً برایشان مشکل ایجاد کرده است. افرادی هم مانند من، آقای دکتر اسماعیلزاده، آقای دادخواه و امثال این دوستان، به خاطر فعالیتهای حقوق بشریمان رد صلاحیت شدهایم. عدهای خیلی قلیل، شاید چند نفری را نیز به بهانه و اتهامات غیرسیاسی و غیر حقوق بشری، رد صلاحیت کردهاند. اما درصد بالایی از این مجموعه به دلایل سیاسی رد صلاحیت شدهاند. آقای لاهیجی نیز معتقدند که این برخوردها زمینهی سیاسی دارند: همان طور که شورای نگهبان در انتخابات مجلس هفتم، تعداد زیادی از نمایندگان دورهی ششم را از کاندیدا شدن محروم کرد، در ارتباط با کانون وکلا هم برخورد سیاسی میکنند. میخواهند بگویند که دیگر قانون استقلال کانون وکلا برایشان اهمیت ندارد. امروز وکالت و وکالت دادگستری را هم سیاسی کردهاند. بنابراین روی تشخیص سیاسی و به خاطر تصفیه حسابهای سیاسی، تعداد زیادی از وکلای مستقل دادگستری را از عضویت در هیأت مدیرهی کانون وکلا محروم میکنند. آقای سلطانی میگویند حتی همان قانون سال ۷۶ که مورد اعتراض وکلا نیز هست، در عمل رعایت نمیشود: یکی از علل اعتراض ما این است که علت عدم صلاحیت را اعلام نمیکنند و هیچ مدرکی ارائه نمیدهند. در حالی که فردی که در صلاحیت شده، باید بداند دلیل این رد صلاحیت چه بوده و چه جرم یا تخلفی مرتکب شده است. متاسفانه تا این لحظه هیچ چیزی به ما اعلام نکردهاند. از همه مهمتر، شأن دادگاه عالی انتظامی قضات خیلی بالا است. اصولا اگر بخواهند صلاحیت کسی را رد کنند، باید دعوتاش کنند. در غیاب او نباید به پروندهاش رسیدگی کنند و باید اجازه دفاع به او بدهند. هر کسی اگر اتهامی داشته باشد یا تخلف انتظامی داشته باشد، باید دعوتاش کنند و بگویند که چنین مسائلی علیه شما وجود دارد، دفاع شما چیست؟ در دفعات قبل، مواردی بوده که وکیلی را به خاطر رأی یک دادگاه رد صلاحیت کرده بودند. اما وقتی مراجعه کرد، متوجه شده بودند که دادگاه انتظامی فقط رأی دادگاه بدوی علیه ایشان را داشت. در حالی که او در مرحلهی تجدیدنظر تبرئه شده بود. ولی حکم دادگاه تجدیدنظر را به دادگاه انتظامی نداده بودند. پس حداقل حق دفاع برای هر کسی که داوطلب عضویت در هیأت مدیره است، باید مراعات شود که نشده است. مسالهی دیگر این که هر شعبهی دادگاه عالی انتظامی قضات سه عضو دارد و هر تصمیم این دادگاه باید با امضای حداقل دو عضو از سه عضو آن (اکثریت آرا) گرفته شود. اما فاکسی که در رابطه با رد صلاحیتها به کانون وکلا فرستاده شده، امضای تنها یک عضو این دادگاه، یعنی رییس شعبهی اول را دارد. چنین کاری خلاف مقررات است. از این مهمتر، در قانون پیشبینی شده که باید حداکثر ظرف دو ماه دادگاه عالی انتظامی قضات نسبت به صلاحیتها تعیین تکلیف کند. اما در این مورد، یک بار نامهای مبنی بر تایید صلاحیت ۴۴ نفر فرستاده شود. ولی نامهی رد صلاحیتها هفت روز بعد از انقضای مهلت دوماهه به کانون فرستاده شد. این هم تخلف دیگری از ناحیهی مرجع رسیدگی به صلاحیتها محسوب میشود. از مرجعی که توقع میرود، قانون را به شدت و به دقت اجرا کند، تا این لحظه متاسفانه چندین تخلف در اعلام نظرشان مشاهده میشود.
آقای سلطانی، آیا به لحاظ قانونی مرجعی برای رسیدگی به تخلفاتی که معتقدید صورت گرفته، وجود دارد؟ عملا نه؛ میتوان به همان مرجع اعتراض کرد که ظاهراً کانون وکلا اعتراض کرده است. البته امید این که نتیجهای بدهد را ما یا نداریم و یا خیلی ضعیف است. ولی اعتراضاتی شده و از این به بعد هم اعتراض خواهد شد. از میان ۴۳ نفر باقیمانده در لیست، قرار است ۱۸ نفر برای عضویت در هیأت مدیرهی کانون انتخاب شوند. آیا از میان این ۴۳ نفر افرادی به رد صلاحیت همکارانشان اعتراض کردهاند؟ همه اعتراض دارند؛ اما طبیعتا چون رقابت انتخاباتی هم وجود دارد، تایید صلاحیت شدهها خودبهخود مقداری محافظهکارانهتر برخورد میکنند، به لحاظ این که مبادا رد صلاحیت شوند. اما طبیعی است که آنها هم زیاد راضی نیستند. چون همکارانشان رد صلاحیت شدهاند و این شیوه را نه دمکراتیک میدانند ونه قانونی. اما به هرحال چون صلاحیت خودشان تایید شده، طبیعی است که عکسالعمل بیرونی این قضیه ممکن است از ناحیهی آنها کمتر مشاهده شود. اما از سوی رد صلاحیت شدگان تا این لحظه اعتراضات زیادی شده و قرار است در مراجع قانونی پیگیری شود. آقای لاهیجی معتقدند که این روند همواره شدیدتر شده است، تا امروز که: این بار شدت عمل بیشتر است؛ هم رییس کانون وکلای فعلی را نگذاشتند در انتخابات شرکت کند و هم فردی که همانطور که پیش از این اشاره کردم، بیش از ۱۰ سال به عنوان نمایندهی شورای عالی قضایی و برخلاف قانون، مسئول کانون وکلا بوده است. آقای لاهیجی، این دومین بار است که به این مورد اشاره میکنید. امکان دارد که در این مورد توضیحات بیشتری بدهید؟ منظورم آقای افتخارجهرمی است؛ آقای افتخارجهرمی در سال ۵۸ به ما امتحان وکالت داده بود. در پروندهی وکالتی ایشان امضای من به عنوان یکی از اعضای هیأت ممتحن ایشان وجود دارد. این مساله را از این بابت یادآوری میکنم که در لایحهی استقلال کانون وکلا قید شده است که کسانی میتوانند عضو هیأت مدیرهی کانون بشوند که حداقل ۱۰ سال سابقهی وکالت داشته باشند و رییس کانون وکلا، حداقل باید ۲۰ سال سابقهی وکالت داشته باشد. اما آقای بهشتی، آقای افتخارجهرمی را با یک سال سابقهی وکالت، در رأس کانون وکلا منصوب کرد؛ بدون این که انتخاباتی صورت گرفته باشد. ایشان بیش از ۱۰ سال ریاست کانون وکلا را در دست داشت. اما ۲۰ سال بعد، خلاف قانون عمل کردن ابعاد بسیار گستردهتری به خود گرفته است. امروز دیگر شورای عالی قضایی وجود ندارد، اما قوهی قضاییه ابعاد تجاوز به استقلال کانون وکلا را متاسفانه وسیعتر کرده است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|