تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با قائمی و صالح، درباره‌ی واکنش‌های جامعه‌ی بین‌الملل به اعدام پنج زندانی سیاسی در اوین

«کردستان به جنبش سبز درس داد»

شیرین فامیلی

واکنش به اعدام پنج زندانی سياسی در زندان اوين، در داخل و خارج از ايران هم‌چنان ادامه دارد.

Download it Here!

در خارج از کشور علاوه بر اعتراض و تظاهرات ايرانيان در شهرهای مختلف اروپا، آمريکا و ديگر نقاط جهان، نهادها و مجامع بين‌المللی مدافع حقوق بشر، طی بيانيه‌های اعتراضی متعدد اين اعدام‌ها را محکوم کرده‌اند.

روز ۱۹ ارديبهشت چهار شهروند کرد يعنی فرزاد کمانگر، فرهاد وکيلی، شيرين علم هولی، علی حيدريان و يک شهروند غير کرد به نام مهدی اسلاميان در زندان اوين به دار آويخته شدند.

هادی قائمی، سخنگوی کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران، به راديو زمانه می‌گويد: «واکنش به اعدام‌های اخير در سطح مجامع بين‌المللی، در مقايسه با دیگر اعدام‌هايی که در ماه‌های پيش در ايران انجام گرفته بودند، به‌مراتب شديدتر بود.»

وی می‌افزايد: «اتحاديه‌ی اروپا هم به‌سرعت اين اعدام‌ها را محکوم کرد. شناخت زيادی در سطح بين‌المللی نسبت به پرونده‌ی يکی از اعدام‌شدگان، يعنی فرزاد کمانگر به وجود آمده بود. به‌عنوان مثال فدراسيون بين‌المللی معلمان، فدراسيون آموزش بين‌الملل، برای آزادی او بسيار تلاش کرده بود. در نتيجه اين اعدام را به‌شدت محکوم کرد. واکنش نسبت به اعدام‌های اخير سريع‌تر و بيش‌تر از دو اعدامی بود که در دی‌ماه اتفاق افتاد. چون حساسيت‌های زيادی در سطح بين‌المللی درباره‌ی سرکوب‌ها و اقدامات جديد دولت در آستانه‌ی سال‌گرد انتخابات وجود دارد و زمان اين اعدام‌ها نيز سياسی تعبير شده است.»


هادی قائمی، سخنگوی کمپين بين‌المللی حقوق بشر در ايران

فعالان و مدافعان حقوق بشر در ايران بارها از دولت‌های غرب انتقاد کرده‌اند که فشار آن‌ها بر ايران، بيش‌تر در پیوند با پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی است و به مسئله‌ی نقض گسترده‌ی حقوق بشر در ايران کم‌توجهی می‌کنند.

هادی قائمی، سخنگوی کمپين بين‌المللی حقوق بشر در نيويورک، ضمن تاييد اين نکته می‌گويد: «اين انتقاد بسيار درست است. متاسفانه دولت‌ها به‌خصوص در سطح سازمان ملل فقط به مسئله‌ی هسته‌ای ايران توجه دارند که بايد اين طرز فکر آن‌ها را عوض کرد. خبررسانی و مطلع‌کردن اين دولت‌ها و تحت فشار گذاشتن آن‌ها درباره‌ی اعدام‌ها، احکام، دستگيری‌ها و شکنجه‌هايی که در زندان‌های ايران ادامه دارد به‌خصوص از سوی جامعه‌ی مدنی آن کشورها می‌تواند بسيار مؤثر باشد.

اکنون رئيس جمهور برزيل در ايران است و تمامی خبرها حاکی از اين است که او به‌دنبال پيدا کردن راه‌حل‌هايی در مذاکرات هسته‌ای دولت ايران است. از آن طرف، قبل از اين سفر، ۲۰۰ سازمان حقوق بشری برزيل با معاون امور خارجی رئيس جمهور برزيل ديدار کردند و از رئيس جمهورشان خواستند که در اين ديدار مسايل حقوق بشری هم مطرح شود.

ما اميدواريم اين اتفاق رخ دهد. هر اندازه دولت‌ها توسط نهادهای مدنی کشورهای خودشان در اين زمينه ترغيب شوند، اميد بيش‌تری می‌رود که وقتی در ماه ژوئن شورای حقوق بشر سازمان ملل دوباره در ژنو تشکيل شود، به مسئله‌ی وخامت اوضاع حقوق بشر در ايران نيز بپردازند و بر فرستادن گزارش‌گران ويژه به ايران پافشاری کنند.»

گروه‌ها و انجمن‌های حقوق بشری که در داخل ايران فعاليت دارند، در انتقال خبرهای موثق به نهادهای بين‌المللی مدافع حقوق بشر در خارج از ايران نقش مهمی برعهده دارند. نقشی که به گفته‌ی هادی قائمی می‌تواند بر سرعت واکنش‌های بين‌المللی نسبت به موارد نقض حقوق بشر در ايران بيافزايد.

وی در اين‌باره می‌گويد: «شک و ترديدی نيست که فعاليت‌های گروه‌های داخل ايران بسيار مهم است. چون آن‌ها حضور عينی دارند و بسيار مهم است که اطلاعات دقيق و بدون اغراق را به دنيای خارج انتقال دهند. من به دو نمونه اشاره می‌کنم که در يکی دو ماه اخير خبرهای زيادی در موردشان در اينترنت منتشر شد. اول محمدامين وليان، دانشجوی ۲۰ ساله‌ای بود که به‌خاطر پرتاب چند سنگ در تظاهرات به اعدام محکوم شده بود. ديروز ديديم اين حکم لغو شده است.

اين امر قطعاً نتيجه‌ی تلاش و خبررسانی فعالان درون کشور بود. مورد دوم يک دانشجوی ديگر بود که در سايت‌های غير موثق اخبار زيادی در مورد او پخش و به‌شدت تبليغ می‌شد که اين شخص محکوم به اعدام شده و همه بايد برای رهايی او از اعدام تلاش کنند، در حالی که اصلاً چنين حکم اعدامی وجود نداشت.

من از او نام نمی‌برم چون اخيراً با وثيقه آزاد شده است. مسئوليت فعالان ايران به اين خاطر که داخل کشور هستند و می‌توانند اطلاعات دقيق کسب کنند بسيار مهم است. هر اندازه اين فعاليت‌ها را بسط دهند و بيش‌تر به دنيای خارج اطلاع‌رسانی کنند، این تلاش‌ها بیش‌تر نتيجه خواهد داد. لغو حکم اعدام محمدامين وليان دقيقاً نمونه‌ی اين خبررسانی است.»

واکنش اعتراضی در داخل ايران در مناطق کردنشين، روز پنج‌شنبه ۲۳ ارديبهشت به اعتصاب عمومی در بازار شهرهای سنندج، مريوان، کامياران، بوکان، مهاباد چند شهر ديگر منتهی شد.

آسو صالح، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر در سوئد، با اشاره به این‌که اين واکنش مردم کردستان با توجه به ويژگی‌های اين منطقه قابل پيش‌بينی بود، به راديو زمانه می‌گويد: «مردم کردستان خواسته‌های انباشت‌های دارند که ريشه‌ی آن حتی به قبل از انقلاب بازمی‌گردد. يعنی در جنبش‌هايی که قبل از انقلاب وجود داشته و بعد از انقلاب تشديد شده است.


آسو صالح، روزنامه‌نگار و فعال حقوق بشر در سوئد

سرکوب‌هايی که به‌خصوص اوايل انقلاب وجود داشت، خواست‌های مردم کرد را انباشته کرده و باعث شده دغدغه‌های مردم کردستان با دغدغه‌های مردم ساير نقاط ايران متفاوت باشد. به‌نظر من اعتصاب سراسری مردم کردستان قابل پيش‌بينی و قبلاً هم تجربه شده بود. به‌عنوان مثال در سال ۸۷ و ۸۸ نيز مردم چند حادثه در این زمینه را تجربه کردند.

اول اين که در سال‌روز ترور دکتر قاسملو، مردم در يک حرکت جمعی به‌مدت ده‌دقيقه چراغ‌های خانه‌ی خود را خاموش کردند. به اين ترتيب مبارزه‌ی مدنی برای مردم تجربه شد. سال ۸۸ نيز احزاب از مردم خواستند در سال‌روز اين ترور، مغازه‌های خود را تعطيل کنند. هستند افرادی در بوکان، مهاباد و سنندج که سال گذشته در سال‌روز ترور دکتر قاسملو، مغازه‌های خود را تعطيل کردند و هنوز در اين زمینه در دادگاه پرونده دارند.»

به گفته‌ی آسو صالح، اعتصاب عمومی در کردستان، در حقيقت استقبال مردم کرد از فراخوان احزاب سياسی کرد بود.

این روزنامه‌نگار درباره‌ی دلايل این امر می‌گويد: «عواملی که باعث شد اعتراضات به صورت گسترده خود را نمايش دهند، اول اتحاد احزاب بود. يعنی تمام احزاب کردستان بيانيه دادند و از مردم خواستند که روز پنج‌شنبه اعتصاب کنند. عامل دوم مظلوميت اين چهار نفر جوان اعدامی کرد بود. در چند سال اخير، در رسانه‌های کردزبان، بسیار در مورد آن‌ها بحث شده بود. فرزاد کمانگر، معلمی بود که مردم به اندازه‌ی فعالان شناخته‌شده‌ی کرد او را می‌شناختند و بچه‌های مدرسه با نامه‌های او آشنا بودند.»

اعتصاب عمومی در مناطق کردنشين ايران در واکنش به اعدام‌های اخير به گفته‌ی آسو صالح، فعال حقوق بشر در سوئد، از زاويه ديگری نيز اهميت دارد و آن رابطه و تأثير آن بر جنبش سبز مردم ايران است.

آسو صالح با تاکيد بر اين که اعتصاب سراسری در کردستان زلزله‌ای را در جنبش سبز به‌وجود آورد، می‌گويد: «ما در جنبشی که به‌نام جنبش سبز به‌وجود آمده و آقايان کروبی و موسوی در رأس آن قرار دارند، تنها شاهد يک بيانيه از سوی آقای کروبی در زمينه‌ی مليت‌ها يا به تعبير آن‌ها قوميت‌های موجود در ايران بوديم، ولی اين اعتصاب کاری کرد که تفاوت دغدغه‌های مردم کرد برای سران جنبش سبز ملموس شود.

اين زلزله می‌تواند پس‌لرزه‌هايی نيز به دنبال داشته باشد. اولين پس‌لرزه، بيانيه‌ی آقای موسوی و يادداشتی بود که خانم زهرا رهنورد انتشار دادند. بايد منتظر پس‌لرزه‌های ديگر نیز بود که جنبش سبز نيم‌نگاهی به مطالبات مليت‌های مختلف ايران داشته باشد.

درس مهمی که از اين اعتصاب گرفتيم اتحاد بود و اين حرکت درسی به جنبش سبز داد. اين که می‌توان از راه‌های سنتی اعتراض مانند به خيابان ريختن گذشت و به سوی مبارزات مدنی و شيوه‌های بدون خطر و مدرن مانند اعتصاب سراسری در کردستان روی آورد.»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

احسنت بر کردهای دل آور. احسنت بر شما. گویا فقط غیرت در کرد ها باقی مانده است.
و اما ما....اگر «بعضی ها« جلوی جنبش سبز را نگیرند شاید در رحمتی بر روی ایران باز شود.

-- بدون نام ، May 18, 2010

kurda hamishe olgo bodand

-- sina ، May 18, 2010

اتحاد ؟ کدوم اتحاد

-- yar ، May 20, 2010

فقط یک نکته را می خواستم یادآور شوم که آقای موسوی قبل از اعتصاب سراسری در کردستان بیانیه دادند نه بعد از آن.پس و پیش کردن جزیی سلسه اتفاقات ممکنه به نظر بی اهمیت بیاد ولی به راحتی خواننده رو به نتیجه گیری های متفاوتی سوق می ده.

-- مریم ، May 20, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)