تاریخ انتشار: ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با نیما سروستانی، خبرنگار و فیلمساز در سوئد

محدودیت‌های خبرنگاران خارجی در ایران

شکوفه منتظری
shokoofeh@radiozamaneh.com

نیما سروستانی، فیلمساز و خبرنگار آزاد تلویزیون سوئد است. او بارها به‌عنوان خبرنگار تلویزیون سوئد به ایران سفر کرده و امروز مهمان رادیو زمانه است.

از او در مورد چگونگی گرفتن ویزا و مجوز و هم‌چنین شرایط کار خبرنگاران خارجی در ایران پرسیدم:

Download it Here!

وزارت ارشاد برای خبرنگاران خارجی شرایطی گذاشته به این ترتیب که: مثلاً از طرف تلویزیون سوئد درخواست ویزا و مجوز کار در ایران می‌شود. ویزا را طبیعتاً آدم باید از طریق سفارت بگیرد. پس از سفارت درخواست می‌کند. این درخواست از سفارت به‌وزارت امورخارجه می‌رود. از آن‌جا به‌وزارت ارشاد می‌فرستند. وزارت ارشاد به بخش رسانه‌های خارجی می‌دهد، بخش رسانه‌های خارجی به اداره‌ی اطلاعات می‌دهد و همه‌ی این‌ها با همدیگر به‌خبرنگار یا ویزا می‌دهند و یا نمی‌دهند.


نیما سروستانی، فیلمساز و خبرنگار آزاد تلویزیون سوئد

معیار مشخصی برای دادن یا ندادن ویزا وجود دارد؟

نه معیار مشخصی وجود ندارد، اما بستگی به شرایط سیاسی روز ایران دارد. مثلاً اگر خبرنگاران تقاضای ویزا کرده باشند و قرار باشد برای پوشش خبری انتخابات یا شرایط خاصی که در ایران پیش آمده بروند، اتفاق افتاده است که مثلاً سه‌ماه قبل تقاضای ویزا کرده‌اند و سفارت ویزا را یک‌روز بعد از آن واقعه می‌دهد، یا همان روز از آن‌جا زنگ می‌زنند و می‌گویند شما از الآن به‌مدت یک هفته ویزا دارید. یک‌هفته ویزا داشتن به این معنی است که تو باید بلیت هواپیما داشته باشی، هتل پیدا کنی و ممکن است به سامان‌دهی همه‌ی این کارها نرسی. آن‌ها این آگاهی را دارند.

تاکنون نشده است که به‌سادگی به خبرنگاران تلویزیون سوئد ویزا بدهند و طی یک هفته یا ده‌روز که روال اداری هست ویزا داده باشند. معمولاً ویزا، دادن یا ندادن آن، سه تا چهارماه طول کشیده است.

آیا شما در پروژه‌ای که برای دریافت ویزا ارائه می‌کنید، باید بنویسید از کجا می‌خواهید گزارش تهیه کنید؟

شما باید دقیقاً بنویسید و به این پرسش‌ها پاسخ دهید که: از کجا می‌خواهید گزارش بگیرید؟ با چه کسی می‌خواهید مصاحبه کنید و کلاً سفرتان به ایران به‌چه منظور و برای تهیه‌ی چه نوع گزارش‌هایی هست. فرض کنید شما به‌عنوان خبرنگار از هفت‌خوان رستم گذشته‌اید، وارد تهران شده‌اید و می‌خواهید مجوز کار بگیرید و در مورد انتخابات ریاست جمهوری گزارش تهیه کنید.

وزارت ارشاد همه‌ی خبرنگاران خارجی را راهنمایی می‌کند. اگر سئوال کنند حوزه‌های انتخاباتی کجا هست، آن‌ها عمدتاً نشانی حسینیه‌ی ارشاد را می‌دهند. زیرا اولاً حسینیه‌ی ارشاد جایی بسیار تمیز و شیک است و دوم این‌که خود حکومت نیز در آن‌جا برای رای دادن نیرو جمع می‌کند. خیلی‌ها هستند که دور می‌زنند و رای می‌دهند. یعنی آن‌جا همیشه شلوغ است و به‌همین دلیل نیز خبرنگاران خارجی را آن‌جا جمع می‌کنند.

این دیگر بستگی به آن خبرنگار و شناختش از وضعیت ایران دارد که چه نوع گزارشی تهیه کند. اگر آن خبرنگار تنها از همان‌جا گزارش تهیه کند، تصویر غلطی مثلاً از شرکت‌کنندگان ایرانی در انتخابات می‌دهد. کما این‌که خیلی از خبرنگاران در سفرهای اول و دوم‌شان فریب می‌خورند و به‌جایی می‌روند که اداره‌ی ارشاد گفته است از آن‌جا خبر تهیه کنید. زیرا از قبل نیز برای تلویزیون خودشان از آن‌جا گزارش تهیه می‌کنند و می‌خواهند تلویزیون‌های خارجی نیز همان را پخش کند.

عمدتاً خبرنگارانی که بار چندم است به ایران می‌روند این کار را نمی‌کنند. یعنی ممکن است به حسینیه‌ی ارشاد بروند ولی به حوزه‌های دیگر نیز می‌روند. زیرا به راهنماهای اداره‌ی ارشاد اعتماد ندارند.

پس خبرنگاران باید در فرم درخواست‌شان مشخص کنند برای چه پروژه و اتفاق مشخصی قصد رفتن به ایران را دارند. آیا اصلاً یک خبرنگار می‌تواند به‌عنوان خبرنگاری آزاد به ایران سفر کند؟

خیر. باید در فرم درخواستی که می‌فرستید، بنویسید که می‌خواهید در چه رابطه‌ای به ایران بروید، با چه کسانی می‌خواهید ملاقات کنید و هدف اصلی‌تان از این سفر چیست؟ شما می‌توانی این چیزها را بنویسی و به ایران بروی.

ایران که رفتی باز در بخش رسانه‌های خارجی وزارت ارشاد باید خیلی دقیق‌تر بنویسی و اسامی را بدهی. بعد که وارد شدی تو را به رسانه‌های خارجی رجوع می‌دهند. در آن‌جا زیرمجموعه‌های خصوصی دارند که به آن‌ها شرکت‌های راهنما می‌گویند. شما را به یکی از سه شرکتی که در ایران هست می‌فرستند.

وظیفه‌ی این سه شرکت این است که بدون توجه به این‌که فارسی بلد باشید یا خیر، به شما یک راهنما یا مترجم می‌دهند.

یعنی شما، به‌عنوان فردی فارسی‌زبان، بازهم مترجم فارسی داشتید؟

بله، آنها خودشان می‌دانند که من نیازی به مترجم فارسی ندارم، اما در واقع کسی را می‌خواهند که رفت‌و‌آمد و ملاقات‌هایت را کنترل کند. زیرا آن راهنما موظف هست در پایان سفر تو یا کار خودش، گزارشی مفصل که حدود هفت یا هشت صفحه است تهیه کند، مبنی بر این که خبرنگار در چه تاریخی با چه کسانی تماس گرفته، چه سئوالاتی مطرح کرده و چه جواب‌هایی شنیده است.

درواقع کار کسی که همراه خبرنگار خارجی است مترجمی نیست.

خیر ولی می‌تواند مترجم نیز باشد.

ولی کار اصلی او تهیه‌ی گزارشی کامل از سفر خبرنگار خارجی به ایران است.

دقیقاً. این کار را باید بکنند زیرا اگر این کار را نکنند، ارشاد به آن‌ها کار نمی‌دهد و دیگر نمی‌توانند کار کنند. او نیز مجبور است چنین گزارشی را بدهد.

آیا راه فراری وجود دارد؟ مثلاً اگر یک خبرنگار خارجی بخواهد با شخصیتی اجتماعی یا سیاسی در ایران صحبت و یا گزارشی مستند تهیه کند، آیا این امکان برایش وجود دارد که بتواند از مترجم‌هایی استفاده کند که مشخصاً با وزارت ارشاد کار نکنند؟

اصلاً. به‌دلیل شرایطی که ارشاد و بخش رسانه‌های خارجی برای خبرنگاران ایجاد کرده‌اند، می‌توانم بگویم ۹۰ درصد خبرنگاران خارجی‌ای که من می‌شناسم، همه راه دور زدن ارشاد و آن فرم پرکردن و مجوز گرفتن را یاد گرفته‌اند. فرض کن مترجم یا همکار رسانه‌های خارجی را می‌گیرند ولی او می‌تواند در هتل بنشیند. این‌ها می‌روند با کس دیگری تماس می‌گیرند.

عموماً می‌بینیم خیلی از اخباری که از ایران خارج می‌شود طی مدتی که آن‌ها اقامت دارند، اخباری است که جمهوری اسلامی مایل به پخش‌شان نیست و اگر می‌دانستند می‌خواهند چنین گزارشی پخش کنند، طبیعتاً مجوز نمی‌دادند.

در این حالت با گرفتن دوباره‌ی ویزا مشکلی پیدا نمی‌کنند؟

این نیز بستگی به شرایط سیاسی ایران دارد. یعنی اگر ایران بخواهد که اخبار واقعی‌ای که در جریان هست پخش شود، مشکلی نیست ولی اگر نخواهد پخش شود آن موقع خبرنگارانی را گلچین می‌کند که بیش‌تر در خط خودش بودند و کمتر گزارش‌های انتقادی تهیه کرده‌اند.

ملاحظات کاری در ایران چگونه است؟ یعنی شما به‌عنوان یک خبرنگار خارجی باید چه چیزهایی را در کارتان رعایت کنید؟

چیزهایی که همیشه باید به آن‌ها فکر کرد، دو حالت کلی دارد. قبلاً این‌طور بود که گزارشی را که ما برای تلویزیون تهیه می‌کردیم باید به صداوسیما می‌بردیم تا بعد به تلویزیون سوئد لینک می‌شد. وقتی به صدا و سیما می‌رفتی، دو حزب‌الهی ایستاده بودند تا گزارش تو را کنترل کنند. همیشه هم می‌گفتند ربع ساعت قبل از پخش بیا که این‌ها را چک کنند و ببینند گزارش چه هست. اگر گزارش انتقادی باشد آن را پخش نمی‌کنند.

خبرنگار‌ها اما تکنیک همین را نیز یاد گرفته‌اند که من این‌جا نمی‌گویم. این ملاحظات را باید در نظر بگیری که اگر می‌خواهی مستقیم از طریق تلویزیون ایران لینک کنید (زیرا تنها جایی است که می‌توانی تصویر و صدا را لینک کنی)، باید حواست باشد که این‌ها می‌توانند در حالی که مشغول لینک هستی استوپ کنند و حداقل برای خود من دوبار این ماجرا پیش آمد.

یک بار موقعی که شیرین عبادی به ایران آمده بود، گزارشی مستقیم از فرودگاه داشتیم که سریع تهیه کردیم و بردیم صدا و سیما تا لینک کنیم. تا آن‌جا دیدند مردم دارند شعار می‌دهند که مثلاً زندانی سیاسی آزاد باید گردد، دکمه‌ی استوپ را زدند. به این دلیل که در سوئد پخش مستقیم بود، باعث شد تلویزیون سوئد مطرح کند که پرسنل ایرانی برنامه‌ی ما را قطع کردند.

شاید تاثیر این حرکت بیش از آن شعار هم بود. زیرا مردم سوئد به سانسور به این شکل عادت ندارند و این برای آن‌ها خیلی عجیب بود. در مورد مسئله‌ی دیگری نیز همین اتفاق افتاد و گزارش ما را در وسط پخش قطع کردند. اگر این ملاحظات را مثل ما انجام دهی چنین بلایی به‌سرت می‌آید و اگر هم انجام ندهی، نمی‌توانی گزارش واقعی از ایران بفرستی.

برای پوشش دهمین انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ۸۸، بسیاری از خبرنگاران خارجی به ایران رفته بودند. روزهای پس از انتخابات، در فاصله‌ی اندکی، بسیاری از آن‌ها از ایران اخراج شدند تا حدی که تقریباً خبرنگار خارجی‌ای در ایران نبود. در مورد خبرنگاران رادیو و تلویزیون سوئد، این روند چگونه طی شد و چه اتفاقی افتاد؟

تلویزیون سوئد درخواست مجوز کرد و بعد از دو یا سه‌ماه مجوز را دادند. یک هفته پیش از انتخابات، تیم خبرنگاری تلویزیون سوئد به ایران رفت. داشتند گزارش تهیه می‌کردند که دو یا سه روز بعد از انتخابات از ایران اخراج شدند و بعد از آن نیز دیگر مجوزی به آن‌ها ندادند.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)