خانه > گزارش ويژه > حقوق بشر > کمتوجهی رسانهها به سجاد و هوتن کیان | |||
کمتوجهی رسانهها به سجاد و هوتن کیانپانتهآ بهرامیبرخی مدعی هستند که جنبش اعتراضی در ایران پس از فرونشستن تظاهرات خیابانی مرده است، اما واقعیت این است که این جنبش امروز خود را در ابعاد دیگری گسترش داده است.دستگیری وکلا و کوتاه نیامدن آنها از خواستههایشان، حکمهای سنگین حکومت برای دانشجویان و روزنامهنگاران زندانی، نوشتن نامههای اعتراضی از داخل زندان، اعتصابها و اعتراضهای پراکندهی کارگری در گوشه و کنار ایران، نمونههایی از زنده بودن حرکتهای اعتراضی در ایران است.
یکی از نقاط اوج این جنبش مدنی که آهسته و پیوسته حرکت میکند، پروندهی سکینه محمدی آشتیانی است. این پرونده، امروز ابعاد جدیدی پیدا کرده است. روز ۱۹ مهرماه (دهم اکتبر)، دو خبرنگار آلمانی که برای تهیهی گزارش از این پرونده به دفتر هوتن کیان، وکیل سکینه محمدی آشتیانی و مصاحبه با پسر وی سجاد رفته بودند، توسط نیروهای امنیتی دستگیر شدند. بعد مشخص شد که این دو خبرنگار به خاطر محدودیتهای اخذ ویزای خبرنگاری از سوی کشور ایران، با ویزای توریستی به این کشور رفته بودند و در پی آن از طرف مقامات ایرانی متهم به جاسوسی شدند.
مدتی بعد این دو خبرنگار آلمانی، همراه با سجاد و هوتن کیان روز ۲۴ آبان با ظاهر شدن در برنامهی بیست و سی تلویزیون دولتی ایران، اعتراف کردند که یک فعال سیاسی ایرانی مقیم آلمان، مینا احدی از کمیتهی بینالمللی علیه سنگسار، آنها را فریب داده است. حتی یکی از خبرنگاران آلمانی ادعا کرد که پس از بازگشت به آلمان از مینا احدی شکایت خواهد کرد. این که این اعترافات تا چه اندازه تحت فشار صورت گرفته، زمانی روشن میشود که این خبرنگاران به آلمان برگردند، اما اعترافگیری تلویزیونی، تقریباً از زمان شکلگیری جمهوری اسلامی و به ویژه در دههی ۶۰ و پس از آن از وبلاگنویسان و دانشجویان و کنشگران سیاسی همواره به عنوان ابزاری از سوی حکومت ایران مورد استفاده قرار گرفته است. با «مینا احدی»، سخنگوی کمیتهی بینالمللی علیه سنگسار در مورد ادعای خبرنگار آلمانی مبنی بر نقش وی برای ترغیب این خبرنگاران به رفتن به ایران گفتوگو کردهام. آیا رفتن این خبرنگاران به ایران به پیشنهاد شما بوده است و یا خودشان اقدام به این کار کردند؟ یکی از این دوخبرنگار با من تلفنی و با ایمیل تماس گرفت و اظهار داشت که می خواهد از طرف روزنامه Bild am Sonntag به ایران برود و از وضعیت سجاد و مادرش سکینه محمدی آشتیانی گزارشی تهیه کند. من با او در مورد خطرات و مشکلات سفر صحبت کردم. قبلا یک خبرنگار سوئدی هم چند ماه پیش به ایران رفته بود که به او نیز کمیتهی ما کمک کرده بود. من این دو نفر را به هم معرفی کردم که از تجربیات هم استفاده کنند. در حقیقت نقش من این بود که امکان تماس با سجاد و هوتن کیان وکیل آنان را فراهم آورم. تصمیم در مورد اینکه به ایران بروند، گزارش تهیه کنند، نوع ویزایشان چه باشد و ... طبعا در رابطه با روزنامه Bild am Sonntag بود و خود مسئولان این روزنامه در این زمینه تصمیم گرفتند. یعنی در مورد نوع ویزا با شما مشورتی نکردند؟ خبرنگار آلمانی در این مورد صحبت میکرد که امکان ویزای خبرنگاری وجود ندارد ولی میگفت ما دنبال این هستیم که این مشکل را به نوعی حل کنیم. مسئلهی من نبود و کمتر در این مورد با من صحبت میکردند و خودشان آن را سازماندهی کردند.
به طوری که من اساساً از اینکه چه زمانی به ایران رفتند خبردار نبودم تا اینکه روز نهم اکتبر به من زنگ زدند که اگر امکان دارد با سجاد برای مصاحبه تماس بگیر. سجاد گفت امکانپذیر نیست و باید به فردا یعنی دهم اکتبر بیاندازیم و این همان تاریخی است که ماموران امنیتی آنان را دستگیر کردند. نقش من تنها ارتباط با کسانی بود که میخواستند در ایران با آنها مصاحبه کنند. در اعترافگیری برنامهی تلویزیون دولتی یکی از خبرنگاران اعلام کرده که در بازگشت به آلمان از شما شکایت میکند؟ فکر میکنید این صحبت تحت فشار گفته شده یا موضوع دیگری است؟ فکر میکنم حتما تحت فشار بوده و همبستگی خودم را با آنان اعلام میکنم. رفتار وحشیانهی جمهوری اسلامی را با خود این خبرنگاران شدیداً محکوم میکنم. تصور کنید یک ماه است که اینها در زندان هستند و نتوانستند دو دقیقه با خانوادههایشان صحبت کنند. این اصلاً در فرهنگ کسی که در اروپا بزرگ شده غیر قابل تصور است. یکی از این خبرنگاران بچهی هشت ساله دارد. هم خودش و هم فرزندش بسیار ناراحت هستند که نمیتوانند با هم صحبت کنند. در عمل ارتباط این دو خبرنگار با دنیای خارج قطع است. فقط نمایندهی سفارت دولت آلمان به طور کوتاهمدت توانسته آنها را ملاقات کند. بنابراین تحت فشار هستند و احتمالاً جمهوری اسلامی به آنان پیشنهاد کرده که این حرفها را بزنند تا آزاد شوند. پای این خبرنگاران به آلمان برسد، مسلما چیزهای دیگری خواهند گفت. مسئولین این روزنامه هر روز با من صحبت میکنند و خود بهتر میدانند که این خبرنگاران چرا به ایران رفتند و چگونه این سفر صورت گرفته است. جزئیات پرونده «سکینه محمدی آشتیاتی» در روز ۲۵ ماه اردیبهشت سال ۱۳۸۵ بر اساس حکم صادره از شعبهی ۱۰۱ دادگاه جزایی (آذربایجان شرقی) به اتهام شركت در قتل همسرش و داشتن رابطهی نامشروع به تحمل ۹۹ ضربه شلاق محکوم میشود. حکم صادره پس از قطعیت به اجرای احکام ارسال و مجازات اجرا میشود. در تاریخ ۱۹ شهریور همین سال موضوع پرونده در شعبهی ششم دادگاه کیفری استان آذربایجان شرقی، مجدداً به تبع یک پرونده قتل، رسیدگی میشود. قضات شعبهی ششم دادگاه کیفری استان، این بار اتهام زنای محصنه را به سکینه نسبت میدهند؛ بدون آنکه دلایل اثبات دعوی دربارهی این اتهام، وجود داشته باشد. علیرغم انکار وی در آخرین جلسهی دادرسی و دفاع خود مبنی بر اینکه تمام مطالب گذشته را به دروغ عنوان کرده بود، دادگاه صرفاً با استناد به «علم قاضی» حکم به سنگسار این زن را صادر میکند. هوتن کیان اولین وکیل پرونده در پیوند با مشارکت در قتل بوده است که اکنون در زندان است و وکیل دوم محمد مصطفایی نیز به خاطر احتمال دستگیری از ایران گریخته است. مینا احدی در این زمینه میگوید: «روی این پرونده وکلای دیگری نیز کار کرده اند ولی تا آنجایی که من درجریان قرار گرفتم حدود چهارسال پیش سجاد به من زنگ زد و گفت مادرم را میخواهند سنگسار کنند و از ما به عنوان یک سازمان حقوق بشری کمک خواست. از همان زمان بحث در رابطه با موضوع سنگسار بود. به مرور پیشنهاد کردم که با آقای مصطفایی صحبت کنیم که وکالت پرونده را به عهده بگیرد. چون ایشان قبلاً هم در این کار تجربه داشتند و چند پروندهی سنگسار و جوانان زیر هجده سال را بر عهده گرفته و کمک زیادی در این زمینه کرده بودند. مثلاً در مورد پروندهی نازنین فاتحی ما با آقای مصطفایی تماس گرفتیم و خوشبختانه به نتیجه رسید و نازنین از زندان آزاد شد. بنابراین من پیشنهاد کردم و فرزندان سکینه آشتیانی با آقای مصطفایی تماس گرفتند. قبل از مصطفایی، هوتن کیان روی موضوع قتل همسر خانم آشتیانی کار میکرد و مصطفایی فقط روی موضوع سنگسار تمرکز داشت که بعد نیز همه در جریان هستند که مصطفایی به عنوان وکیل پرونده مجبور شد ایران را ترک کند.» آنچه در رسانهها انعکاس کمتری داشته وضعیت «سجاد»- پسر سکینه محمدی آشتیانی- و «هوتن کیا» وکیل این زن است؟ شما در مورد وضعیت این دو نفر در زندان چه اطلاعاتی دارید؟ پس از آنکه دستگیری چهارنفر در دهم اکتبر در تبریز اتفاق افتاد بیشتر رسانهها در مورد دو خبرنگار آلمانی نوشتند درحالی که من همواره در مصاحبههایم گفته ام که «سجاد»، پسر خانم آشتیانی و هوتن کیان، وکیل ایشان هم دستگیر شدهاند. خبرهای ما نشان میدهد که اینان درطول یک ماه هیچ تماسی با خانوادههایشان هم نداشتند. توی سلول انفرادی بودند، شکنجه شدند و به ویژه سجاد خیلی اذیت شده است. چون مصاحبههای زیادی با رسانههای خارجی کرده است. هوتن کیان نیز مورد آزار اذیت قرار گرفته. خانوادهی ایشان برای گرفتن وکیل مراجعه کردند و مقامات جمهوری اسلامی گفتند اینان احتیاج به وکیل ندارند. بنابراین تحت فشار زیادی قرار گرفتهاند. حرف زیادی هم در برنامهی تلویزیونی نزدند. به نظر من علیه کسی حرف نزدهاند. به هرحال همهی اینها نشان از فشارهایی است که روی هردوی آنهاست. یعنی این دو نفر از گرفتن وکیل هم محرومند؟ بله، خانوادههای آنها وکیل معرفی کردند، ولی دستگاه قضاییه وکیل را نپذیرفته است. با قاضی پرونده ی هوتن کیان صحبت کردند و قاضی گفته ما قاضیای هستیم که نیابتی کار میکنیم و تصمیم در مورد این پرونده در تهران گرفته میشود. حتی شنیدهام که قاضی، افراد خانوادهی هوتن کیان را از دفتر کارش بیرون کرده است و اصلاً پاسخگو نیستند. آقای کیان بیماری قند و فشار خون دارد. حتی داروهایش را تحویل نگرفتند که به نظرم خیلی غیر انسانی است. به هرحال یک ماه است که هردوی آنها تحت شدیدترین فشارها هستند که کمتر در رسانهها منعکس شده است. آخرین اقدام شما برای این پرونده چیست؟ ما الان یک وکیل به نام آقای برونو که از وکلای برجسته وشناخته شدهی ایتالیایی است را برای این پرونده گرفتهایم. ایشان وکالت خانم آشتیانی را بر عهده گرفتهاند و میخواهند به ایران بروند. ما روز هشتم دسامبر در پارلمان اروپا با دفتر رئیس پارلمان و نمایندگانی از پارلمان نشست خواهیم داشت. در این نشست مریم نمازی، طاهر جعفرزاده و من از ایرانیانی که در این مورد فعال هستند به همراه آقای برونو وکیل جدید پرونده به پارلمان اروپا خواهیم رفت و در آنجا در مورد پرونده صحبت خواهیم کرد. در عین حال ما کل این پرونده را در دست داریم. موضوع قتل همسر خانم آشتیانی، محکومیت ایشان به ۹۹ ضربه شلاق قبل از قتل همسرش و بعد محکومیتش به سنگسار و نامه های فرزندان خانم آشتیانی همه را به انگلیسی ترجمه کردهایم و کل این پرونده، هفتهی آینده به صورت کتاب برای اطلاع رسانهها منتشر خواهد شد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|