خانه > گزارش ويژه > تحولات ایران > «ایران، روز به روز بیشتر منزوی میشود» | |||
«ایران، روز به روز بیشتر منزوی میشود»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comدر حالی که محمدجواد لاریجانی، نمایندهی جمهوری اسلامی تلاش کرد مانع تصویب قطعنامهی محکومیت دوبارهی حکومت اسلامی به دلیل نقض گستردهی حقوق بشر در ایران شود، سازمان ملل روز پنجشنبه با پشتیبانی آرای ۸۸ کشور جهان جمهوری اسلامی را به دلیل نقض گستردهی حقوق بشر در ایران محکوم کرد.
تصویب پیشنویس این قطعنامه، اگرچه با استقبال سازمانهای دفاع از حقوق بشر روبهرو شد، اما واکنش تند مقامهای جمهوری اسلامی را در پی داشت. جواد لاریجانی، دبیر ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی این قطعنامه را غیر حقوقی و فاقد وجاهت خواند. کمپین بینالمللی حقوق بشر در ایران با اعلام اینکه این قطعنامه ۴۴ رأی مخالف و ۵۷ رأی ممتنع داشته است، تصویب پیشنویس را توسط کمیتهی سوم مجمع عمومی سازمان ملل برای محکوم کردن جمهوری اسلامی به دلیل نقض گستردهی حقوق بشر مورد استقبال قرار داد. در گفتوگویی با عبدالکریم لاهیجی رئیس جامعهی دفاع از حقوق بشر ایران و نایب رئیس فدراسیون بینالمللی جامعههای دفاع از حقوق بشر، دربارهی چگونگی تهیهی خود قطعنامه و مراحل تصویب آن سخن گفته است.
با توجه به اینکه متأسفانه کمیسیون حقوق بشر پیشین و شورای حقوق بشر، مرکز زورآزمایی چند دولت آن هم روی تقسیمبندی منطقهای شدهاند، از هفت سال پیش یعنی پس از قتل ناشی از شکنجهی زهرا کاظمی گفتوگوهایی را با دولت کانادا شروع کردیم و از طریق کمیتهی سوم که در شورای اقتصادی اجتماعی سازمان ملل هست، طرح قطعنامهای را آن زمان بیشتر دربارهی شکنجه بهخصوص با توجه به وضعیت پروندهی زهرا کاظمی و بعد از آن دربارهی تمام موارد نقض حقوق بشر مطرح کردیم. از همان سال هرساله این رویه با شرکت تعداد بیشتری از کشورها تعقیب شده است. به خاطر اینکه کشورها باید طرح قطعنامه را بدهند. یعنی سازمانهای حقوق بشری نمیتوانند طرح قطعنامه بدهند. سازمانهای حقوق بشر گزارشهای خودشان را به کمیتهی سوم میدهند و در کمیتهی سوم مثل مجمع عمومی تمام کشورها که هیئتهای نمایندگیشان هست، به بحث گذاشته میشود و رأی میدهند. اگر با طرح قطعنامه موافقت شد، آن موقع میرود به مجمع عمومی. اگر نشد که رد میشود. چند سال است که جمهوری اسلامی کوشش بسیار میکند که رویهی دولت چین را پیش گیرد. یعنی از ابتدا بگویند اصولاً در کمیتهی سوم نباید وضعیت حقوق بشر مورد رسیدگی قرار گیرد. به خاطر اینکه نهاد حقوق بشر سازمان ملل، شورای حقوق بشر است. به این خاطر هم اصطلاحی هست که به آن میگویند «No Action»، یعنی اصلاً پرونده مطرح نشود و در دستور کار قرار نگیرد. البته چین با توجه به قدرتی که در جامعهی جهانی دارد، چه به لحاظ سیاسی چه به لحاظ اقتصادی، سالهاست که این رویه را دنبال میکند و موفق هم میشود. ولی جمهوری اسلامی هر سال شکست میخورد. آن چیزی که بیشتر از نظر ما حائز اهمیت است، و آن هم واقعاً در گرو فعالیت سازمانهای بینالمللی حقوق بشر است، این است که هرساله با اکثریت بیشتری هم این ایراد جمهوری اسلامی رد میشود که امسال بیش از ۹۴ کشور به این تقاضای جمهوری اسلامی، و هم قطعنامه رای مخالف دادند. یادم هست که دوسال پیش تفاوت بین آرای مخالف و موافق دو یا سه رأی بود. امسال شما میبینید که تقریبا دو برابر شده است. یعنی ۸۳ـ ۸۲ کشور را با ۴۲ـ ۴۱ کشور بهعنوان موافق و مخالف مقایسه میکنید و میبینید که جمهوری اسلامی در یک انزوای بیسابقه بهسرمیبرد که حداکثر ۲۰درصد کشورهای عضو سازمان ملل، یعنی از ۱۹۲ کشور، میتوانند طرفدار جمهوری اسلامی باشند. همین وضع را ما دو هفتهی پیش در کمیسیون حقوق زن دیدیم که آنجا هم جمهوری اسلامی ۱۹ رأی آورد. بنابراین این است که ما میبینیم ابعاد نقض حقوق بشر در ایران، بهویژه پس از انتخابات متقلبانهی سال گذشته و جنایاتی که صورت گرفت، به حدی است که دیگر بسیاری از کشورهایی که متأسفانه آنها هم خودشان قهرمان احترام به حقوق بشر نیستند، -به غیر از کشورهای دموکراتیک و اروپایی و کانادا و استرالیا، و بسیاری از کشورهای وابسته به منطقهی جنوب هم به این قطعنامه رأی موافق دادند. شاید هم بعضیها روی ملاحظات سیاسی و اقتصادی رأی ممتنع دادند، ولی آن چیزی که برای ما مهم است، این است که تعداد آرای مخالف جمهوری اسلامی روز به روز بیشتر شده و اینجاست که سیاست جمهوری اسلامی به ریاست محمد جواد لاریجانی با شکست فاحشتر از گذشته روبهرو شده است. همین نشان میدهد که یا آنها باید سیاستشان را تغییر دهند، یا این که روز به روز در انزوای بیشتری خودشان را خواهند یافت. جواد لاریجانی در واکنش به این پیشنویس تصویب شده گفته است: «این پیشنویس غیر حقوقی و فاقد وجاهت است.» محمد جواد لاریجانی شخصی است که من نمیخواهم کلمات تند بهکار ببرم، ولی در بیآزرمی در آن حدی از جسارت است که در شورای حقوق بشر در ماه مارس گذشته، گفت سنگسار شکنجه نیست و سنگسار مجازات اسلامیست و ما باید سنگسار را اجراء کنیم. البته در سفر اخیر خود به نیویورک این موضوع را به این صورت نگفت. گفت اصلاً ما حکم سنگسار صادر نمیکنیم.
میدانید که او سالها معاون وزارت خارجه بوده و حالا به قوه قضاییه آمده است و فکر میکند با این نوع کلیگوییها و با این نوع سیاستهای بهتمام معنی کلبی مسلک میتواند نظر جامعهی بینالمللی را برگرداند. همانطور که گفتم تعداد آرایی که روز به روز بر محکومکنندگان جمهوری اسلامی در سازمان ملل اضافه میشود، نشان میدهد توجیهی که او میکند یا این دستاویزی که بهکار میبرد، خوشبختانه دیگر در مراجع بینالمللی هیچگونه کارایی ندارد. در حال حاضر بیش از پانصد زندانی عقیدتی که تنها به دلیل اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری و عقاید و باورهایشان بازداشت شدهاند، در زندانهای ایران هستند و مورد شکنجه و بدرفتاری قرار دارند. به گزارش مجامع حقوق بشری تعداد زیادی از وکلای حقوق بشری ازجمله نسرین ستوده، محمد سیفزاده و پنج وکیلی که بهتازگی دستگیر شدهاند نیز به این موارد اضافه میشوند. به نظر شما چه مکانیسمهایی برای پاسخگو کردن جمهوری اسلامی برای نقض حقوق بشر و اجرای مفاد قطعنامه وجود دارد یا باید بهوجود آید؟ ما سازمانهای حقوق بشر هم در کنار کشورهایی که طرح قطعنامه را میدهند، درخواستهایی داریم. الان سه سال پیاپی است که میگوییم برای ایران یک گزارشگر ویژه انتخاب شود. همان طور که مثلا برای برمه انتخاب شد. میدانید که پریروز قطعنامهای نیز راجع به برمه تصویب شد. متأسفانه درخواست ما تا این حد مورد توجه کشورها قرار نگرفته است. الان دو سال است که مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامهای که صادر کرده، به آقای بان کیمون، دبیر کل سازمان ملل مأموریت داده است که گزارشی از وضعیت حقوق بشر در ایران به مجمع عمومی بعدی بدهد که در ماه سپتامبر گذشته آقای بان کی مون این گزارش را داد، بدون این که به ایران برود. محمد جواد لاریجانی، در شورای حقوق بشر گفت که ما از آقای بان کی مون دعوت میکنیم که به ایران بیاید. هرگز این دعوت صورت نگرفت و دورهی مأموریت آقای بان کی مون هم تمام شد و گزارش را هم به مجمع عمومی داد، بدون این که بتواند به ایران برود. ما این بار هم تلاش کردیم تا کشورهایی که طرح قطعنامه را میدهند با انتخاب یک گزارشگر ویژه موافق باشند. این بار آنها باز یک راهحل بینابینی را پیدا کردهاند و گزارشهای آقای بان کیمون را فصلی کردهاند. یعنی گفتهاند هر سه ماه یکبار آقای بان کیمون باید یک گزارش تازه از وضعیت وخیم حقوق بشر در ایران بدهد و به این صورت آقای بان کیمون را نمیخواهم بگویم زیر فشار گذاشتهاند، ولی مأموریت آقای بان کی مون از نظر زمانی محدودتر شده است. او هم بالاخره باید راهکارهایی انتخاب کند و بتواند جمهوری اسلامی را متقاعد کند که اجازهی انجام این تحقیقات در ایران را بدهد. حالا یا خود بانکیمون به این کشور خواهد رفت یا هیئتی از کارشناسان در سازمان ملل آن را بر عهده خواهند گرفت. اگر باز این کار طی ماههای آینده نشود، مسلم است که باید دنبال راهحلهای دیگری بود. همین که هر سال جمهوری اسلامی خودش را در انزوای بیشتری مییابد مهم است. شما میبینید که ظرف یکسال گذشته جمهوری اسلامی که نامش به عنوان عضو غیر دائمی شورای امنیت در فهرست نامزدها بود، شکست خورد. جمهوری اسلامی نامزد بود برای عضویت در شورای حقوق بشر که وقتی دیدند رأی نمیآورند، کاندیداتوریشان را پس گرفتند و گفتند ما نامزد هستیم. در کمیسیون مقام زن هم شکست خوردند. الان هم این قطعنامه هست. بنابراین با این وضعیتی که الان پیش آمده است، جامعهی جهانی نمیتواند نسبت به این بیاعتنایی و این لجاجت و سرکشی و سرپیچی جمهوری اسلامی نسبت به موازین بینالمللی حقوق بشر بیتفاوت باشد. بنابراین اگر ما از این راه هم نتیجه نگیریم، چیزی که بارها و بارها گفتهایم این است که باید شورای امنیت وارد کار شود. بارها ما گفتهایم که چرا فقط مسئلهی انرژی هستهای در شورای امنیت سازمان ملل مورد رسیدگی قرار گرفته است. باید وضعیت حقوق بشر هم اضافه شود. میدانید که این اواخر بعضی از کشورها، بهویژه ایالات متحدهی آمریکا نیز تصمیمهایی اتخاذ کردهاند و ازجمله فهرست سیاهی ارائه دادهاند از تعداد کسانی که در سرکوب مردم شرکت داشتند. این درخواستی است که ما سالها بهویژه پس از حوادث سال اخیر از اتحادیهی اروپا هم داریم. بههرحال باید دنبال سازوکارهای تازهای برویم. برای اینکه واقعاً جمهوری اسلامی ناگزیر شود به اینکه در این سیاست سرکوب که هر روز ابعادش گستردهتر میشود، تجدیدنظر کند و درهای ایران را به روی گزارشگران سازمان ملل باز کند. پرسش پایانی من دربارهی گفتهی محمدجواد لاریجانی در مورد قاتل نداست. میدانیم که تاکنون جمهوری اسلامی تلاش کرده است چندین سناریو در این مورد بهوجود آورد و این بار محمدجواد لاریجانی مأمورین امنیتی بریتانیا را به کشتن ندا در تظاهرات اعتراضی مردم در ایران متهم کرده است. نظر شما چیست؟ مسلم است. آنها میگویند که زندانیها خودشان، خودشان را شکنجه میکنند. آنها تا مدتها حاضر نبودند که مسئولیت جنایات کهریزک را بپذیرند و تا الان هم میبینید که هنوز دستوردهندگان و آمران اصلی به پای میز محاکمه کشیده نشدهاند. بنابراین بدیهی است همان طور که گفتم یک سیاستی مشحون و مملو از بیباکی، جسارت و بیپروایی است و یکی از سخنگویان آن هم محمدجواد لاریجانی است. اینها نمیخواهند اعتراف کنند به فجایعی که طی سالها بهویژه طی یکسال و نیم گذشته در ایران به دست مأمورانشان روی داده است؛ بهخصوص به دست مأموران عالیرتبه که در شبکههای امنیتی، انتظامی و قضایی جمهوری اسلامی جای دارند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|