خانه > گزارش ويژه > تحولات رسانهای > دروغهای بزرگ دولت احمدینژاد | |||
دروغهای بزرگ دولت احمدینژادامید حبیبینیاانتشار خبری در سایت خبرگزاری فارس که منبعی حکومتی به حساب میآید، حیرت بسیاری از کارشناسان و مردم را برانگیخت. این خبرگزاری در خبری که تا ساعتی پیش هم روی این سایت قرار داشت به نقل از مجری مراسمی که رئیسجمهور اسلامی در آن حضور داشته تیتر زده بود: «بازتاب سخنرانی احمدینژاد در نیویورک؛ دو میلیارد و دویست میلیون کامنت در فرانس ۲۴.» این خبر و تیتر شگفتانگیز که بیش از ۴۸ ساعت روی سایت این خبرگزاری باقی مانده بود تنها ساعتی پیش و زمانی از روی این سایت حذف شد که خبر مربوط به این دروغ شگفتانگیز در همهجا پیچیده و عکس صفحهی مورد نظر در خبرگزاری فارس در شبکههای اجتماعی و برخی سایتهای خبری داخل و خارج از کشور منتشر شده بود. خبر حذف شده در خبرگزاری فارس نکتهی جالبتر در این میان واکنش فرانس ۲۴ به این خبر و تکذیب آن بود. در این زمینه فرانس ۲۴ نوشت که در خبر مربوط به سخنرانی احمدینژاد در مجمع عمومی سازمان ملل تنها ۲۵ کامنت در بخش فرانسوی و ۶ کامنت در بخش انگلیسی زیر این خبر درج شده بود. واکنش فرانس ۲۴ به خبر فارس این در حالی است که تاکنون دهها کامنت با محتوایی استهزاآمیز در اینباره در فرانس ۲۴ منتشر شده است. اظهار نظر مبالغهآمیز مجری مراسم دربارهی کامنتهای منتشر شده و انتشار آن در خبرگزاری فارس و برخی دیگر از سایتهای حکومتی در حالی صورت می گیرد که در سادهترین شکل یا این افراد نمیدانند کامنت چیست یا شمارش نمیدانند. فارس به نقل از خبرنگار خود نوشته بود: «محمود احمدینژاد رئیسجمهور صبح امروز یكشنبه به همراه مرتضی تمدن استاندار تهران و علی نیكزاد وزیر مسكن و شهرسازی به ساوجبلاغ رفت و پس از افتتاح هزار و دو واحد مسكن مهر در شهر جدید هشتگرد در آیین افتتاح این واحدهای مسكونی سخنرانی كرد.
مشاهدهی تصویر در اندازهی بزرگ به عبارت دیگر این سخنان از سوی مجری (که مجری تلویزیون هم هست) در برابر دکتر محمود احمدینژاد رئیس جمهور اسلامی ایراد شده است که خود را «کارشناس ارشد» خطاب میکند. اصولاً به لحاظ فنی اگر در یک زمان واحد بیش از پانصد هزار نفر بخواهند وارد یک صفحه اینترنتی به خصوص شده و کامنت بنویسند، سرورهای آن سایت دچار بار ترافیکی و فشار شدیدی شده و نه تنها سرورهای اصلی سایت از کار خواهد افتاد، بلکه سرورهای شبکه نیز دچار مشکل و اختلال شدید خواهند شد. بنابراین از لحاظ فنی امکان آن که در یکباره زمانی پنج تا ده ساعته بیش از پنج میلیون نفر بتوانند وارد یک سایت شده و کامنت بنویسند وجود ندارد، اما به لحاظ عملی معمولاً پلاتفرم سایت با افزایش کامنت بیش از میزان قابل انتظار دچار مشکل خواهد شد. بنابراین تصور اینکه دو میلیارد و دویست میلیون کامنت در وهلهی نخست چه بلایی بر سر سرورهای فرانس ۲۴ و یا شبکه اینترنت در جهان خواهد آورد و در وهله بعدی چه حجمی (نزدیک به پنجاه و پنج هزار صفحه اینترنتی) برای گنجاندن این کامنتها را در برخواهد گرفت، سبب خواهد شد تا مخاطب به اینکه اشتباهی صورت گرفته، شک کند.1 تکرار این خبر در سایر منابع و وجود پیش زمینههای مشابه در اینباره اما سبب میشود که دریابیم نوعی جریانسازی برای رواج دروغ و بزرگنماییهای اغراقگونه دربارهی احمدینژاد و دولت وی در جریان است.2 محمود احمدینژاد خود وقتی برای بار نخست به مجمع عمومی سازمان ملل رفت با داستان «هالهی نور» بازگشت که سوژهای برای رسانهها شد. شگفتآورتر آن بود که وی بعد حرفهای خود را در حالی تکذیب کرد که بسیاری از مردم فیلم آن را دیده بودند. احمدینژاد در همان زمان داستانهای دیگری نیز از جمله شناسایی شدن از سوی یک دختربچهی آمریکایی در آغوش پدرش در نیویورک که ذوقزده به پدرش گفته بود: «این محموده!» و یا اکتشافات هستهای یک دختر نوجوان دیگر در زیرزمین منزلش نیز برای مخاطبان خود تعریف کرده بود. داستانهایی که به نظر میرسد با وجوه عوامگرایانه و با توجه به سطح دانش و پایگاه اقتصادی- اجتماعی مخاطبان او برای تحت تاثیر قرار دادن آنها و اقناعسازی برای پیوند دادن دولت و حاکمیت با رخدادهای ماورای طبیعت، غیر معمول و شگفتانگیز، ساخته و پرداخته میشوند. اکنون سئوال اینجاست که چرا عالیترین مقام اجرایی کشور، رهبر، سران قوا و سایر سران جناحهای مختلف درون حکومتی به راحتی در هر موقعیت و تریبونی دروغ میگویند یا بر دروغ اطرافیان خود صحه میگذارند؟
واقعیت آن است که حکومت و رهبری که فرمان کشتار مردم معترض را در خیابانها صادر میکند برای خود مشروعیتی قائل نیست که بخواهد پردهپوشی کند یا از سیاستهای اقناعسازی افکار عمومی بهره جوید. در یک سال گذشته تمامیت نظام جمهوری اسلامی خود را رو در روی مردم یافته است. در نتیجه حائل و پردهای میان مردم و حکومت باقی نمانده است تا دولتمردان جمهوری اسلامی نگران افول محبوبیت یا از دست رفتن اعتبار خود باشند. گوبلز، تئوریسین تبلیغات سیاسی آلمان نازی میگفت: دروغ هرچقدر بزرگتر باشد باور آن سادهتر است، اما در آن روزگار انقلاب ارتباطاتی در کار نبود که اکنون بتوان صحت یا سقم هر ادعا یا اطلاعاتی را با چند کلیک دریافت. در آن زمان رسانههای حزبی تنها صدا و منبع اخبار بودند و جهان در قطببندیهای جنگی اسیر شده بود.3 روانشناسی سیاسی رهبرانی که حاکمیت خود را برمبنای دروغ و فریب بنا نهادهاند نشان میدهد که در درون این حاکمیت که از فقدان مشروعیت رنج میبرد، کمپلکسهایی مهارنشدنی برای افسانهسازی، حماسیسازی و داستانپردازی بر مبنای کیش شخصیت سربرمیآورد.4 دروغهای اغراقآمیز از سوی دستگاه تبلیغاتی و رهبران سیاسی معمولاً دارای چنین خاستگاه سیاسی- بالینی هستند: - دولتمردان و فرد دچار تزلزل شدید و عدم ثبات هستند. - دولتمردان و فرد از نظر نظام ارزشی دچار اختلال شدید در تبین موقعیت هستند. - دولتمردان و فرد قدرت را مرجعی برای تعیین نظام ارزشی خود قرار می دهند. - دولتمردان و فرد در پی کسب محبوبیت، احترام خیالی و ترمیم عزت نفس خدشهدار شده خود هستند. - دولتمردان و فرد معتقدند که دنیای پیرامون بر پایهی نیرنگ، دسیسه و توطئه بنا شده و باید خود نیز با روشی مشابه با آن مقابله کنند. - دولتمردان و فرد دچار اختلال شدید در تشخیص واقعیت عینی هستند. - دولتمردان و فرد دارای عقدهی غیر قابل مهار خودبزرگبینی بیمارگونه هستند که در تقابل با واقعیت عینی از مکانیسم دفاعی خیالبافی استفاده میکنند. - دولتمردان و فرد از خرافههای مذهبی، عوامگرایی و عوامفریبی برای سرپوش گذاردن بر ناکامیهای خود در جهان واقعی بهره میگیرند. - دولتمردان و فرد دارای سوء پیشینه در زمینهی رفتارهای نابههنجار اجتماعی و دسترسی به قدرت و رهبری به هر طریق ممکن و در نتیجه بی اعتقادی به مشروعیت هستند. - دولتمردان و فرد از فریب، سوء استفاده و به رخ کشیدن قدرت خود در برابر دیگران لذت میبرند و آن را جایگزین ناتوانیهای خود برای کسب محبوبیت و مشروعیت معقول میکنند. با اینکه این دروغها حیرت همگان را برمی انگیزند و سبب «ضد تبلیغ» برای این دولتمردان و یا دستگاه تبلیغاتی حکومت دیکتاتوری میشوند، اما به نظر میرسد در سیستم دفاعی این حکومتها تنها پدافند و دستاویزد موجود برای مقابله با مخالفت افکار عمومی، توجیه نیروهای باقیمانده و استمرار نظام حزبی مبتنی بر تبلیغات سیاه است.5
از این رو است که دروغهای دولتمردان در همهی برهههای تاریخی و مناطق جغرافیایی و به ویژه در مقاطع بحرانی شبیه هم در میآید: از ریختن رنگ در جوی آبها توسط ازهاری گرفته تا نسبت دادن کشته شدن ندا آقاسلطان به عوامل ناشناختهی خارجی توسط احمدینژاد. سرنوشت محتوم حکومتهایی که برپایهی دروغ بنا شدهاند اما عاقبت روشن است. پانویسها: 1- اگر یکی از معیارهای توجه به محمودی احمدینژاد (با این توضیح بدیهی که توجه ربطی به محبوبیت ندارد) را جستوجو در گوگل به عنوان محبوبترین موتور جستوجوی اینترنت فرض کنیم، براساس آخرین دادهها، محمود احمدینژاد در انتهای فهرست سیصد شخصیت مشهور قرار دارد و بیشترین توجه به او در اندونزی صورت میگیرد. 2- چندی پیش نیز همین خبرگزاری به نقل از رئیس مجمع جهانی شیعه خبر داد که سالیانه ۲۰۰ میلیون پایان نامه علیه شیعه منتشر میشود! 3- نگاه کنید به: حبیبینیا، امید؛ پروپاگاندا و رسانههای جمهوری اسلامی، گویانیوز، ۱۳۸۳ 4- بر مبنای رهیافتهای آدورنو و فروید، لاسول، هرمن و سایر روانشناسان بالینی و روانشناسان سیاسی که در زمینهی رهبران سیاسی به مطالعه پرداختهاند و معتقدند که برخی از این رهبران در نظامهای توتالیتر دارای ویژگیهای شخصیت پارانوئید- اسکزیوفرنیک هستند. 5- دستگاه تبلیغات سیاسی نظامهای توتالیتر اصولاً از اقناعسازی افکار عمومی عاجز هستند از این رو دست به ضدحمله میزنند و با بمباران تبلیغاتی یا مخدوش کردن فضای اطلاعرسانی میکوشند تا جریان خبررسانی آلترناتیو را کند و یا آن را برهم بزنند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
به نظر مي رسد نكته اي در اين مورد فراموش شده است و آن اينست كه دروغ گفتن از ديدگاه فقهي بعضي از اين اقايان نه تنها مذموم بلكه واجب است.
-- بدون نام ، Oct 6, 2010دروغ چه مصلحتی و چه غیر، یکی از خصوصیات سیاستمداران است، حال اگر به حکومتی دینسالار از نوع شیعه هم پیوند بخورد دیگر دروغ نیست ، تقّیه است! از آنجاییکه جناب ریس جمهور، مدعی برنامه ریزی این جهان بزرگ هست باید هم دروغهای (تقّیه) بزرگ و چشمگیر بگوید تا مورد توجه قرار گیرد وگرنه با دیگر سیاسیون چه فرقی میتواند داشت باشد!
-- ایراندوست ، Oct 7, 2010آقای بدون نام که گویا خیلی هم فعال هستین و پای هر مطلبی کامنتی از شما دیده میشه. از فلسفه گرفته تا هنر و سیاست و ... این همه چنین و چنان به کاری هم میآد؟ دروغ گفتن در فرهنگ ایرانی همیشه واجبه. آیا شده همین خبرنگاران عزیز رسانه های خارج از کشور، از داخل که انتظاری نمیره، اما همین ها که از صبح تا شب نشستن تا مچ حکومت بگیرن، شده تا حالا پیگیر کلاهبردانی بشن که توی خارج از کشور به اسم خدا و خلق به خودشون اجازه میدن دست به هر کثافت کاری یی بزنن؟ دین فرهنگ ماست جناب آقای بی نام و تنها حکومت نیست که آلوده به دروغه. همومون همین طوریم. یک اعتراف ساده شاید بتونه کمی پالایش مون بده، کمی
-- با نام ، Oct 7, 2010ولی من ایرانی هستم و تلاش دارم دروغ نگم
لااقل به خودم
-- انسان سکولار ، Oct 8, 2010با نام ، Oct 7, 2010:در کشورهای غربی کوچکترين دروغ و دزدی پول مردم و شنود از طرف اعضای دولت باعث اعتراض احزاب مخالف و مطرح شدن در وسايل ارتباط جمعی وحتي سقوط دولت ميشود چه برسد به موارد جنايی دولت مثل شکنجه و تجاوزو اعدام مردم شرکت کننده در يک تظاهرات مسالمت آميزو...
-- Saman ، Oct 8, 2010