خانه > گزارش ويژه > جهان > پشت این نقاب کیست؟ | |||
پشت این نقاب کیست؟ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comفراخوان ممنوعیت روبنده یا برقع در اروپا گسترش پیدا میکند. در پی تصویب طرح ممنوعیت برقع، پوشش کامل زنان در مجلس ملی و مجلس سنای فرانسه، اتحادیهی اروپا هم خواستار ممنوعیت روبنده در کشورهای این قاره شد.
خانم کوخ مرین، نایب رییس پارلمان اروپا، روبنده را ناقض حقوق زنان توصیف کرد و گفت: «این زندانی متحرک برای زنان است.» روز شانزدهم سپتامبر، مجلس سنای فرانسه با ۲۴۶ رأی موافق و فقط یک رأی مخالف، لایحهای را تصویب کرد که ماه پیش در مجلس ملی فرانسه تصویب شده بود. این لایحه که بهصورت قانون درآمده است، در شورای قانون اساسی فرانسه هم باید تصویب شود. این قانون در فرانسه از شش ماه دیگر اجرا خواهد شد. این فرصتی است برای زنانی که از روبنده استفاده میکنند و باید خود را با این قانون سازگار کنند.
بر اساس این لایحه، آن دسته از زنان که از این حجاب اسلامی در مکانهای عمومی استفاده میکنند، ۱۵۰ یورو جریمه خواهند شد. مردانی هم که همسرانشان را مجبور به استفاده از این پوشش کنند، به ۳۰ هزار یورو جریمه و مجازات یکسال زندان محکوم خواهند شد. در پی فرانسه (بهعنوان نخستین کشوری که روبنده یا پوشش کامل صورت زنان را ممنوع کرده است)، کشور بلژیک هم برای ممنوع کردن استفاده از هرگونه حجاب اسلامی در مکانهای عمومی فعالیت میکند. کمیتهی امور داخلی پارلمان بلژیک در بهار گذشته طرح ممنوعیت استفاده از روبنده را تصویب کرده و در صورت تصویب نمایندگان پارلمان بلژیک، برای زنی که با پوشش برقع و پوشاندن صورت با نقاب در مکانهای عمومی ظاهر شود، یک ماه زندان در نظر گرفته میشود. همهپرسی روزنامهی «فاینشنال تایمز» نشان میدهد که مردم در بسیاری از کشورهای مهم اروپایی، ازجمله آلمان و بریتانیا، با منع این حجاب اسلامی موافقند. دولت فرانسه خود گفته است، تنها هزار و نهصد زن در آن کشور از برقع یا روبنده و پوشش تمام بدن استفاده میکنند. چگونه است که در برابر این هزار و نهصد زن، نزدیک به ۶۰ درصد مردم فرانسه در یک همهپرسی، منع برقع یا مقنعهی اسلامی را تأیید کردهاند؟ این پرسشی است که با دکتر جلال ایجادی، استاد دانشگاه در پاریس و کارشناس مسائل سیاسی، در میان گذاشتهام. بنابراین اینکه تعداد زیاد باشد یا کم، ابعادش خیلی گستردهتر باشد یا محدود، مهم نیست. خود پدیده را باید فینفسه مورد بررسی قرار داد. در نظر بگیرید، بهفرض در جامعهی فرانسه براساس همهی آمارهایی که هرساله بیرون میآید، بخشی از زنها توسط مردانشان کتک میخورند.
البته تعداد افرادی که کتک میزنند زیاد است، ولی بههرحال در نظر بگیرید که حتی اگر یک مورد هم باشد، به این ترتیب که شوهری دستش را روی زنش بلند کند و او را کتک بزند، یک پدیدهی زشت و غیر انسانی است و از نظر منافع و آزادی زن بسیار آزاردهنده است. یا مثلاً توجه کنید: کسی ممکن است فرد دیگری را به قتل برساند. باز به همین ترتیب، ممکن است تعداد چندانی نباشند، ولی خود عمل قابل سرزنش و قابل انتقاد است. حال ممکن است گفته شود که مسئلهی پوشش کامل با این دو مورد فرق دارد. من فکر میکنم از نظر محتوای قضیه فرقی ندارد. آن هم به این ترتیب که مسئلهی پوشش کامل یا روبنده در ارتباط با یک فشار عمومی است که در محیط خانوادگی توسط شوهر بهوجود میآید. در واقع نوعی زندان برای زن است. حذف رابطهی اجتماعی زن با محیط خودش است. نوعی بیان ضدیت علیه منافع و آزادی زن است و چنین انقیادی را باید یک فشار و یک ستمگری بسیار مشخص علیه مقام و حقوق زن تلقی کرد. من فکر میکنم علیرغم این که ممکن است تعداد آنها کم باشد، اما جامعه این حساسیت را دارد و باید این حساسیت را تقویت کرد که نسبت به خطراتی که مردم را تهدید میکند و همچون سم در بدنهی جامعه وارد میشود و ابعاد خرابکاریهایش را گسترش میدهد، بلافاصله واکنش نشان دهد. این واکنش درست و صحیح است. نیکلای سارکوزی در جلسهی مشترک مجلس ملی و سنای فرانسه دربارهی برقع گفته است «این یک علامت مذهبی نیست، علامت انقیاد، اطاعت، تسلیم و فرمانبرداری زنان است.» همچنین گفته است: «فرانسه پوشش برقع را نمیپذیرد.» شما فکر میکنید این پوشش مذهبی است یا مربوط به جوامع سنتی است که به جامعهی لائیک آورده شده است؟ من فکر میکنم که این پدیده هم مذهبی است، هم ایدئولوژیکی و هم سیاسی. به این معنا که مسئلهی خود پوشش به نحوی در قرآن مسلمانان آمده و یکی دو بار پیامبر مسلمانان در ارتباط با همسرانش بیان میکند وقتی افراد دیگر به دیدار او میآیند، پوشش داشته باشند. این نکات توسط مجموعهی افراد گوناگون، برداشتها یا تفسیرهای گوناگون شده است. بهخصوص توسط بنیادگرایان که بهنوعی این را سمبل و پرچم و هستی مذهبی خودشان قرار میدهند. به این ترتیب این مسئله سیاسی نیز هست. به این معنا، وارد کردن این پدیده در جامعهی امروز فرانسه چه معنایی دارد؟ معنایش این است که باید از اصل ایدئولوژیک مذهبی خودش دفاع کند، پرچم اسلام را در قلب تمدن غرب باید بیاورد و برافراشته نگه دارد. این پرچم و این اصل مذهبی، جز بیان انقیاد زن، چیز دیگری نیست. اینها تناقضی باهم ندارند. این هم یک اصل ایدئولوژیکـ سیاسی است و این اصل ایدئولوژیکـ سیاسی به معنای انقیاد زن است. بنابراین به سلطهگری مرد و مردسالاری که در این جوامع وجود دارد، مسألهی مذهبی هم اضافه میشود و نتیجهی کار منجر میشود به این که زن از حقوق ابتدایی خود، از حق رابطهی خود با اجتماع محروم شود. بنابراین در غرب آوردن این پدیدهها و سنتها، هم یک تعرض علیه تمدن غرب است و هم تعرضی علیه حقوق زنان در این جامعه، با این تاریخ، با این فرهنگ و با این ارزشها است. چیزی که باید نسبت به آن حساسیت نشان داد، این است که اگر در این زمینه عقبنشینی کنید، بنیادگرایان اسلامی پیوسته و پیوسته به شما تعرض خواهند کرد. آنها میخواهند متناسب با اصول خودشان، که از جمله دادن ارث کمتر به زنان و محروم کردن آنها از حق قضاوت است، در قیاس با موقعیت اجتماعیشان، موقعیت پست و پایینی برای زنان در نظر گیرند و در عین حال زنان را تحت پوشش قرار دهند. به این ترتیب بهنوعی میخواهند تصاحب خودشان را نسبت به مجموعهی روح و بدن زن به اثبات برسانند. بنابراین من فکر میکنم مخالفت با این امر مخالفت با ایدئولوژی واپسگرا و دگماتیسمی است که آن را توجیه میکند. این مخالفت باید بیان حمایت از آزادی زن تلقی شود. در پس این نقاب همهپرسی روزنامهی «فاینشنال تایمز» نشان میدهد که مردم در بسیاری از کشورهای اروپایی ازجمله فرانسه، بلژیک، آلمان، ایتالیا و اسپانیا از این طرح حمایت کردهاند. آیا برقع یک سمبل ایدئولوژیک است یا مذهبی؟ این پرسش را با دکتر بهیه جیلانی، جامعهشناس در پاریس درمیان گذاشتهام. من فکر میکنم که برقع امروز بیشتر جنبهی مذهبی پیدا کرده است و شاید نارضایتیای که امروز در دنیا وجود دارد، جنگ بین مدرنیته و سنت باشد. من فکر میکنم این مسئله اگرچه در فرانسه تصویب شد که در صورتی که زنها با برقع بیرون ظاهر شوند، محکوم خواهند شد و حتی اگر شوهر آنها مسئول گذاشتن این برقع باشد، به زندان خواهد رفت، ولی در هرحال این مسئله کاملاً جنبهی سنتی و اسلامی دارد. شما خودتان از فعالان حقوق زنان هم هستید. آیا انتخاب پوشش و نوع لباس حق طبیعی یک انسان نیست؟ من فکر میکنم که انسان آزاده حق انتخاب لباسش را دارد، ولی لباسی که ضد قوانین اجتماعی باشد، خودبهخود دفع میشود. من فکر میکنم که امروز برقع بخشی از لباس و آزادی فرد نیست و وارد مسائل اجتماعی میشود و برای اجتماع سکولار آزاردهنده به شمار میآید. شهروندان فرانسوی که به منع مقنعه اسلامی رأی موافق دادهاند، گفتهاند میخواهند دوباره فرانسوی بودن خودشان را در خیابانهایشان احساس کنند. این به چه معناست؟ به این معنا است که فرانسویها از دیرباز دارای یک حکومت سکولار هستند. میخواهند با پذیرش خارجیها نیز، فرهنگ و یا شناسنامهی خودشان را که یک شناسنامهی سکولار است حفظ کنند. من فکر میکنم حق مسلم آنهاست و این آزادی حقوق بشر نیست که ما در فرانسه باشیم و اجازه دهیم پوشش برقع که یک پدیدهی کاملاً مذهبی است، در فرانسه و فرهنگ فرانسوی رشد کند. فرانسویها با برقع کاملاً مخالف هستند. با حجاب اسلامی مخالف نیستند، ولی با برقع کاملاً مخالف هستند. چون برقع مسائل روانی نیز هم برای استفاده کننده و هم برای جامعه در پی دارد و افراد را میترساند. یعنی کار به جایی رسیده است که افراد نمیتوانند حدس بزنند، زیر این برقع چه شخصیتی پنهان شده است؟ |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
با درود فراوان و با اظهار خوشحالی از این خبر، امیدوارم طرفداران این ممنوعیت در هلند هم اکثریت به دست آورند و این اقدام شادی بخش هر چه زودتر به تمامی کشور های آزاد سرایت یابد. چادر، برقع، روبنده ونقاب همه به معنی سنگسار هستند. باسپاس باغبان
-- باغبان ، Sep 20, 2010