تاریخ انتشار: ۲۱ شهریور ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

سارا شورد کنشگر مدنی یا جاسوس

پانته‌آ بهرامی

اخبار ضد ونقیضی درباره‌ی آزادی «سارا شورد» از ایران می‌رسد. روز جمعه، رامین مهمانپرست، سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، از عفو و آزادی او به مناسبت فرا رسیدن عید فطر خبر داده است.

Download it Here!

خبرگزاری مهر در این‌باره نوشته است: «با توجه به پی‌گیری‌های شخص محترم ریاست جمهوری و با توجه به اصل رافت اسلامی و نگاه ویژه نظام جمهوری اسلامی ایران به شان زنان، در آستانه فرارسیدن عید سعید فطر تصمیم به آزادی ایشان گرفته شد.»

از سوی دیگر یک روز بعد، دادستان عمومی و انقلاب تهران اعلام کرد موضوع آزادی یکی از اتباع آمریکایی بازداشت شده در ایران منتفی است.


عباس جعفری دولت‌آبادی با اعلام این خبر به خبرنگار ایلنا افزوده است که به دلیل عدم طی شدن فرایند قضایی در پرونده‌ی متهم آمریکایی یاد شده آزادی وی منتفی است و خبر منتشر شده مورد تایید دستگاه قضایی نمی باشد.

به فاصله‌ی یک روز، عباس جعفری دولت‌آبادی که روزشنبه، آزادی ساراشورد، شهروند آمریکایی زندانی در ایران را منتفی اعلام کرده بود، روز یکشنبه از آزاد شدن وی به قرار وثیقه ۵۰۰ میلیون تومانی خبر داد.

این تقابل و تناقض خبری در ایران را می‌توان در چهارچوب تضاد و جنگ قدرت بین نهاد ریاست جمهوری و دستگاه قضایی نگریست.

محمود احمدی‌نژاد قرار است حدود دو هفته‌ی دیگر در سازمان ملل سخنرانی کند و آزادی سارا شورد، برگ برنده‌ای برای احمدی‌نژاد به منظور نشان دادن توجه دولت وی به حقوق بشر خواهد بود.

سارا شورد اما کیست؟ آیا آنگونه که برخی از مقامات جمهوری اسلامی ادعا کرده‌اند او جاسوس است یا تنها فعال حقوق مدنی بوده است؟

الهه امانی، فعال حقوق زنان و حقوق مدنی است که گفت‌وگویی طولانی با نورا شورد، مادر سارا انجام داده که انعکاس بسیار وسیعی در رسانه‌های انگلیسی زبان داشته است.

الهه امانی و ونورا شورد وجه مشترکاتی نیز دارند؛ هر دو فرزندانی ۳۲ ساله دارند که هردو فارغ‌التحصیل دانشگاه ایالتی کالیفرنیا هستند. این دو دختر، متعلق به نسلی هستند که شرایط اجتماعی آمریکا آنها را به سوی فعالیت مدنی سوق داده است.


به نوشته‌ی مجله‌ی نیشن جاشوا فتال، شین بائر و سارا شورد در ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۹ در کوه‌های کردستان توسط مأموران ایرانی بازداشت شدند.

سارا؛ کنشگر مدنی

مادر سارا او را بدون پدر، بزرگ می کند و سارا در تمام این سال‌ها شاهد رنج وی بوده است. علاوه بر آن کارنامه‌ی زندگی سارا نشان می‌دهد که او یک کنشگر مدنی بوده است. الهه امانی درباره‌ی گفت‌وگوی خود با مادر سارا می‌گوید:

«مادر سارا به من گفت که دخترش شاهد تلاش و رنج وی به عنوان کسی که به تنهایی فرزندش را بزرگ کرده بوده است. در جامعه‌ی آمریکا مشکلات اقتصادی برای تک والدین، به ویژه زنان تنها بسیار زیاد است. به همین دلیل نوعی عدالت‌خواهی در سارا رشد کرده است.

سارا وقتی به دانشگاه برکلی می‌رود یک کنشگر مدنی تمام‌وقت بوده است. او به چیاپاس در مکزیکو رفته و با زاپاتیست‌ها که با دولت مکزیک و حضور نیروهای آمریکایی مبارزه می‌کنند کمک کرده است. علاوه بر آن به تاسیس کلینیکی در آن منطقه یاری رسانده است.

افزون بر آن، تعداد زیادی زن در منطقه‌ی گوراس مکزیک کشته می‌شوند که حوا محور آنها نیز کار و فعالیت کرده است. کارنامه‌ی او از بیست سالگی تا الان که ۳۲ سال دارد، مملو از فعالیت‌های مدنی ضد خشونت و ضد تبعیض نژادی است. سارا و دو جوان دیگر آمریکایی که در زندان هستند، هردو در دوران شروع جنگ عراق، نه تنها در تظاهرات ضد جنگ شرکت می‌کردند، بلکه در ساماندهی این تظاهرات نیز شرکت داشتند.

این درگیری‌ها باعث شد که سارا به عنوان یک جوان آمریکایی در صدد برآید که به خاورمیانه برود و شاهد زندگی مردم آنجا به طور مستقیم باشد و بتواند اطلاعات دست اول از شرایط مردم آنجا داشته باشد؛ نه اینکه تنها خبرهای رسانه‌های انحصاری بزرگ را به عنوان منبع خبر داشته باشد.


به این دلیل زبان عربی یاد می‌گیرد. هدف آنان این بود که این اطلاعات دست اول را دوباره به آمریکا بیاورند و بگویند مردم خاورمیانه واقعاً چگونه فکر می‌کنند و این تمایل بین جوانان آمریکایی که بخواهند به این دلیل به منطقه‌ی خاورمیانه بروند غیر معمول نیست.»

۱۴ ماه در انفرادی

سارا شورد حدود ۱۴ ماه است که در انفرادی به‌سر می‌برد و این موضوع از نظر روحی اثرات مخربی بر وی نهاده است؛ به طوری که دچار افسردگی شدیدی شده است. سارا هم‌چنین از وجود غده‌هایی در سینه‌ی خود رنج می‌برد. دو جوان دیگر آمریکایی باهم دریک سلول به‌سر می‌برند، اما سارا در تمام مدت بازداشت در سلول انفرادی بوده است.

مادر سارا چندماه پیش به اتقاق مادر دو جوان دیگر آمریکایی برای ملاقات آنها به تهران رفت. ملاقات نه در زندان اوین بلکه در یک هتل تحت نظارت شدید نیروهای اطلاعات انجام شد. شین و سارا در اوین نامزد شده‌اند.
الهه امانی از تجربه‌ی ملاقات مادر سارا با دخترش در تهران می‌گوید:

«سارا سعی می‌کند از وقتش با سازماندهی و دقت استفاده کند و بسیار می‌نویسد. مادرسارا برایش کتاب‌های داستان و نامه می‌فرستد. نامه‌های مادر سارا بسیار اندک به دست وی می‌رسد و نامه‌های سارا هیچکدام به دست مادرش نرسیده است. سارا عاشق مولانا است. آنها یک باغچه‌ی خیالی به وجود آورده‌اند.»

مادر برایش کتاب‌های باغبانی می‌فرستد؛ البته در اوین امکان باغبانی نیست، ولی مادر سارا این باغچه را واقعا به وجود آورده و وقتی این گیاهان رشد می‌کنند برایش در مورد آنها می‌نویسد. سارا دو ترانه‌ی تکان‌دهنده نوشته بود که برایش در ملاقات خوانده است.


سارا و دو دوستش از پولی که خانواده می‌خواستند در اختیارشان بگذارند، استقبال نکردند و گفتند که نمی‌خواهند بین آنها و زندانیان دیگر تفاوتی باشد. تنهایی زندان انفرادی بسیار از نظر روحی بر او فشار آورده بوده است.

سارا دوتا نیم ساعت اجازه‌ی ملاقات با دوستش را دارد و بقیه‌ی ۲۳ ساعت روز را تنها است. دو زندانبان مرد همواره او را تحت نظر دارند و همیشه از اینکه چرا در بند عمومی با زندانیان دیگر نیست که پس از انتخابات ۸۸ دستگیر شده‌اند شاکی است.

نگاه ضد امپریالیستی

برخی از گروه‌های چپ و مترقی آمریکا و چپ ایرانی در آمریکا تنها دو جبهه را در سطح جهان می‌نگرند که در یک طرف امپریالیسم آمریکا و در طرف دیگر کشورهای مخالف قراردارند. از آنجا که احمدی‌نژاد اینجا و آنجا موضع‌گیری‌های ضد امریکایی کرده است، این توهم پیش آمده که اگر کسی مخالف دولت ایران باشد، پس موافق آمریکاست.

اینکه این سه جوان با توجه به اینکه جزو نیروهای مترقی آن کشور محسوب می‌شدند چقدر تحت تاثیر این گرایشات بوده‌اند و آٔیا در دستگیری‌شان تاثیری داشته یا خیر، سئوالی است که هنوز پاسخ قطعی به آن داده نشده است.

الهه امانی، فعال حقوق بشر می‌گوید:

«نیروهای مترقی، نیروهایی که انتقاد به سیاست‌های خارجی و اشغالگرانه‌ی آمریکا دارند و مخالف اشغال نظامی افغانستان و عراق از سوی آمریکا هستند، پیچیدگی‌های روابط ایران و آمریکا را درک نمی‌کنند. دولت احمدی‌نژاد نیز به صرف اینکه اینجا و آنجا در صحنه‌ی بین‌المللی مقابل آمریکا می‌ایستد ولی حقوق مردم خود را در داخل زیر پا می‌گذارد، نمی‌تواند مدافع حقوق مردم جهان باشد. این نیروها آن درک بسیار ساده‌ای که دشمن دشمن من دوست من است را دارند.

سارا و دو دوستش برای تعطیلات به این منطقه رفته بودند و می‌خواستند آبشاری را در کردستان عراق ببینند و دستگیری‌شان در اوج تظاهرات‌های خیابانی پارسال در ایران بود. اطلاعاتی که آنان در مورد ایران داشتند مجموعه‌ای از فیلم‌های توریستی، اطلاعاتی از دولت کردستان عراق و دوستان‌شان از سوریه بوده است.

هیچ نشانه‌ای در این اطلاعات از اینکه نباید به مرز ایران نزدیک شوند نبود. به مرز نزدیک شدند. چند نفر از نیروهای سپاه از خاک ایران به آنها اشاره می‌کنند که به آن طرف بیایند ولی آنها هیچ پاسخی نمی‌دهند. به نوشته‌ی مجله نیشن NATION پاسداران می‌روند در خاک عراق و آنان را دستگیر می‌کنند.


من فکر می‌کنم اگر آنها نسبت به دولت ایران اطلاعات کافی و درست داشتند به مرز نزدیک نمی‌شدند. چون طبیعی است وقتی شما احساس خطر می‌کنید سعی می‌کنید خود را از آن دور کنید. من فکر می‌کنم این مکثی که این سه جوان کردند عمدتاً به خاطر این زمینه‌ی فکری که توضیحش را دادم، بوده است.

اکنون پس از انتخابات ۸۸ بسیار این زمینه‌ی فکری کمتر شده است، ولی محصول هشت سال دولت بوش نیز هست که نیروهای چپ و مترقی آمریکا که انتقاد به سیاست آمریکا دارند نگاهی که نسبت به دولت ایران دارند این گونه است. نقل قول می‌کنم . اینکه مقابل امپریالیست آمریکا ایستاده، این واقعا به دور از واقعیت‌های موجود جهان ما و دور از پیچیدگی‌هایی است که در روابط بین‌الملل و بویژه روابط ایران و آمریکاست.»

آیا خبر و گژارش در مورد این سه جوان آمریکایی، تمرکز افکار عمومی را از مسئله‌ی مهم زندانیان سیاسی ایران منحرف می‌کند؟ این سوء تفاهمی است که الهه امانی، فعال حقوق بشر و زنان به آن اینگونه پاسخ می‌دهد:

«من به سهم ناچیز خودم مقاله‌ای به انگلیسی نوشتم و متجاوز از ۶۰۰ وب‌سایت انگلیسی زبان و وب‌سایت‌های غیر دولتی و سازمان ملل آن را انعکاس دادند. کانون این مقاله روی همبستگی مادر سارا و مادر هزاران جوان ایرانی است که به خاطر خواست‌های مدنی خود در زندان‌های ایران به‌سر می‌برند.

این سه جوان آمریکایی نیز در زندان هستند و بر اساس اطلاعاتی که در اختیار عموم قرارگرفته جاسوس نیستند. آنان باید از حقوق زندانی برخوردارباشند. دادگاهی تا به حال برای‌شان تشکیل نشده. حتی اگر بپذیریم که به نادرستی و بدون اجازه وارد خاک ایران شده‌اند مجازات این تخلف بیشتر از یک سال نیست. از هر منظری که نگاه کنیم این سه جوان باید آزاد شوند.»

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)