خانه > گزارش ويژه > اقتصاد و معیشت > «حذف دلار و یورو، اقتصاد ایران را بحرانیتر میکند» | |||
«حذف دلار و یورو، اقتصاد ایران را بحرانیتر میکند»حسین علویalavi@radiozamaneh.comبار دیگر و در آستانه تصویب تحریمهای یکجانبه اتحادیه اروپا علیه ایران، مسئلهی حذف دلار و یورو از معاملات نفتی ایران بهطور جدی مطرح شده و محمدرضا رحیمی معاون رییسجمهور، آن را عملی و به سود ایران دانسته است. از یوان چین و درهم امارات به عنوان ارزهای جایگزین یاد می شود.
فریدون خاوند کارشناس اقتصاد به زمانه میگوید که ایران با این کار، از۸۳ درصد از ذخایر ارزی جهان فاصله میگیرد و درگیر مشکلات تازهای میشود: بخش زیادی از معاملات نفتی بینالمللی، با دلار انجام میگیرد. چندی پیش با توجه به تضییقات اقتصادی ایالات متحدهی آمریکا و همینطور گزینشهای ایران، تصمیم گرفته شد که ایران در این معاملات نفتی، از طرفهای مورد معاملهی خود در ازای صادرات نفت، یورو مطالبه کند. در حال حاضر با توجه به این که اتحادیهی اروپا هم درصدد فراهمآوردن تضییقات یکجانبهی گسترده علیه ایران است، دولت ایران برای پیشگیری از ایجاد دردسرهای تازه، از همین الان به فکر افتاده است که در معاملات نفتیاش یورو را هم حذف کند. باید این نکته را هم در نظر بگیریم که۶۰درصد ذخایر ارزی جهان به دلار است و فقط حدود ۲2یا ۲3 درصد آنها به یورو است. در واقع دولت جمهوری اسلامی در موقعیتی قرار گرفته است که در عمل از حدود ۸۳ درصد از ذخایر ارزی جهان فاصله میگیرد و میرود به طرف دو واحد پول که یکی درهم امارات است و دومی یوان چین. برای استفاده از این دو واحد پول هم مشکلاتی وجود دارد.
برخی مقامات ایران می گویند که خود چین هم این پیشنهاد را داده و ابراز آمادگی کرده است. اگرچه امارات متحده عربی استقبال نکرده است. اساساً از نظر جایگاه این دو ارز در بازارهای بین المللی، چنین جایگزینی بویژه در مورد یوان، چقدر امکانپذیر و به صلاح اقتصاد ایران است؟ مسئلهی بزرگ این است که اولاً یوان، پول قابل تبدیل نیست. یعنی اگر ایران در ازای معاملات نفتیاش یوان دریافت کند، مجبور است که این یوان را در بازار چین به مصرف رساند. بنابراین دامنهی مانور جمهوری اسلامی در عرصهی بازرگانی خارجی، بسیار کم میشود. یعنی نمیشود تصور کرد که مثلاً دولت ایران خریدهای خودش را در کشور آلمان با یوان انجام دهد. این غیر ممکن است. در نتیجه، دولت ایران کاملاً زیر سلطهی پول ملی چین قرار میگیرد. در مورد درهم اما باید گفت که البته پولی قابل تبدیل است، ولی نکتهای که باید به آن توجه کرد، این است که درهم پول بسیار مهمی نیست. پول یکی از واحدهای کوچک اقتصادی خلیج فارس است. البته واحد پیشرفتهای است، ولی بههرحال درهم امارات، از آن قدرتی که بتواند نقش یک واحد پول مناسب را در صحنهی بینالمللی برای یک کشور بازی کند، کاملاً بیبهره است. فرض کنید که ایران مجبور شود با درهم امارات خریدهای خودش را در آمریکای لاتین انجام دهد، روشن است که مشکلات فراوانی در این زمینه وجود دارد. نکتهی دیگری هم مطرح است: آیا امارات متحدهی عربی حاضر به انجام این کار خواهد شد؟! براساس آخرین اطلاعاتی که طی دو، سه روز گذشته منتشر شده است، پارهای از مسئولان اماراتی میگویند که این مسئله امکان ندارد و حتی یکی از آنها این خبر را بهعنوان جوک تعبیر کرده است. بنابراین کار بهجایی رسیده است که دولت ایران از زبان معاون ریاست جمهوریاش آمادگی خودش را برای بهکاربردن درهم در معاملات بینالمللی ایران اعلام میکند، ولی مقامات اماراتی حتی حاضر نیستند این لطف را به دولت ایران بکنند. با همین نکته، میشود جایگاهی را که ایران در حال حاضر در شبکهی روابط اقتصادی بینالمللی دارد و عزت و احترامی که از آن برخوردار است، بهخوبی اندازه گرفت. نکتهی دیگری که در پیوند با تحریمها و چارهاندیشیهای جمهوری اسلامی، در برخی از رسانههای داخل مطرح شده است، خروج بخشی از سرمایههای ایران از بانکهای بینالمللی و بهویژه بانکهای اروپایی و سرمایهگذاری در بانکهای دیگری است که مشکلات تحریمی با ایران ندارند. اگر چنین سرمایهگذاریای عملی باشد، در چه بخشهایی امکانپذیر است؟ در این صورت دولت جمهوری اسلامی مجبور خواهد بود ذخایر ارزی خودش را از بانکهای بسیار معتبر بینالمللی به بانکهای دست دوم و دست سوم منتقل کند. در این حالت ازجمله مشکلاتی که پیش میآید، یکی مسئلهی امنیت سرمایهها است و این که بانکها بتوانند به دولت ایران، همان امنیتی را ارائه دهند که بانکهای پرآوازهی اروپایی یا ژاپنی ارائه میدهند. نکتهی دیگر این است که این بانکها در ازای نگهداشتن ذخایر ارزی ایران چه امتیازاتی را از نظر نرخ بهره و غیره و همینطور معاملات بزرگ بانکی به ایران ارائه دهند. بعد این که طرفهای معاملهی ایران ترجیح میدهند که اعتبار ارزی ایران به دست بانکهای بسیار بزرگ و شناختهشدهی بینالمللی سپرده شده باشد، تا این که در اختیار بانکهایی باشد که بسیاری از آنها ناشناختهاند. بههرحال مسئلهی بسیار پیچیدهای پیش آمده است. با آغاز این موج تازهی تحریمهای بینالمللی که به احتمال قریب به یقین هیچگاه در سیسالهی گذشته تا به این حد شدت نگرفته بودند، ما میتوانیم از یک فصل تازه، یک زمستان تازه در روابط بینالمللی اقتصادی ایران صحبت کنیم. در برخی از رسانههای ایران این مسئله هم مطرح شده که چارهاندیشیهای اخیر اقتصادی از سوی ایران، مثل خروج دلار و یورو از معاملات نفتی و یا برگرداندن برخی سرمایهها از بانکهای بینالمللی، به قصد یک اقدام پیشگیرانه یا تلافیجویانه است. یعنی با این هدف که اروپا و امریکا هم در مقابل، از این بابت زیان ببینند و در سیاست تحریمی خود تجدید نظر کنند. اگر هدف این باشد، تاثیر اقتصادی آن برای غرب چه خواهد بود؟ کسانی که چنین سخنانی را مطرح میکنند، به نظر من زیاد به وضعیت اقتصاد جهانی و روابط اقتصاد بینالمللی وارد نیستند. صادرات کشوری مثل آلمان به بازارهای جهانی، هرسال چیزی معادل هزاروسیصد یا هزاروچهارصد میلیارد دلار است. کل واردات ایران، یعنی کل بازار ایران، از حدود شصت، هفتاد میلیارد دلار تجاوز نمیکند. بنابراین بازار ایران در مقابل بازرگانی بینالمللی، وزنهای نیست. بنابراین هدف ایران تنها این است که پیشگیری کند از وضعیتی که در انتظارش است. من تصور نمیکنم که این مسئله اثر سنگینی بر روابط بازرگانی کشورهای بزرگ تجاری بگذارد. البته درحال حاضر، با توجه به بحران بینالمللی، حتی اگر کشوری بتواند به پنج، شش، بیست و یا حتی سی میلیارد دلار صادرات به یک بازار دست پیدا کند، بسیار اهمیت دارد. منتهی لابد برای کشورهای اتحادیهی اروپا مسائل دیگری مطرح است که در مقابل آنها، بازار ایران اهمیت خود را از دست میدهد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
اگر این رژیم خیره سر بلد بود و میتونست در قاره بزرگ و پهناور آسیا جوری با کشورهای این قاره رفتار کند که هم برای مردم کشورش و هم برای دولتهای دیگر مفید باشد نیازی نه به اروپا داشت نه به آمریکا و نه حتی کشورهای آمریکای جنوبی.
-- مالک اشتر ، Jul 26, 2010همینطور دیگر کشورهای آسیایی اگر اینقدر به غرب وابستگی نشون ندن و همه با هم یک اتحادیه به نام اتحادیه کشورهای قاره آسیا تشکیل دهند به هیچ عنوان احتیاجی به غرب نخواهند داشت.منتها این وسط یه عده کشورهای ضعیف و بزدل همانند عربهای مخ فنگ که دائما دست به دامان آمریکا و اروپا هستن و هیچ اراده ای از خود ندارن کار رو خراب می کنن.به جرات میتونم بگم اگه کشورهای آسیایی دست به دست هم بدن و در کنار هم باشن و کسی ساز مخالف نزنه قدرت بلامنازع جهان خواهند شد.
ایران با موقعیت استراتژیک خودش در منطقه براحتی میتونه ایفاگر این نقش باشه، ولی با این رژیم و این طرز تفکر توسط سران رژیم آب در هاون کوبیدن است.
دوست گرامی نظر دهنده مالک اشتر توجه داشته باشید که کشورهای دیگر دنیا برای روابطشان با دیگر کشورها از کسی اجازه نمی گیرند و منتظر رهبر خود خوانده مسلمانان جهان یعنی خامنه ای نمی مانند و تنها منافع خود را در نظر می گیرند. این جنون غرب ستیزی هم فقط از طرف چند رهبر نیمه دیوانه مانند رهبر کره شمالی و ایران تبلیغ میشود.
-- shams ، Jul 27, 2010همان عربها که جنابعالی منتقدشان هستی در این سالها چنین رشد اقتصادی را تجربه کرده اند که ما به خواب نمی بینیم. همین رهبران به قول شما بی عرضه از دبی و قطر این را ساختند که می بینید. در این سالها اخوندها کشورمان را به نابودی کشیدند و تا به طور کامل نابودش نکنند ول کن نیستند.
چطور اگر ایران تبادله ارزی نقت را به پول خودش به اساس ارزش مثلا یک گرام طلا و یا خود طلا انجام دهد؟
-- سعید ، Jul 27, 2010