خانه > گزارش ويژه > جهان > چرا نقش اردوغان برجسته شده است؟ | |||
چرا نقش اردوغان برجسته شده است؟مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comحداقل در صدسالهی اخیر، کشور ایران در منطقهی خاورمیانه نیرویی بااهمیت و اثرگذار بوده است.
پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، توجه افکار عمومی جهانی، قدرتهای بزرگ بینالمللی و کشورهای منطقه به ایران و نقشی که میتواند در صحنههای مختلف حیات سیاسی و اقتصادی منطقه داشته باشد، با وجود فراز و نشیبهای فراوان در روابط ایران با کشورهای مختلف بارز بوده است. پس از انقلاب، یکی از مهمترین صحنههایی که حکومت ایران، مایل به ایفای نقش در آن بوده، مناقشهی اعراب و اسراییل، یا فلسطین و اسراییل است. آنچه همواره در اخبار و رویدادها منعکس شده، موضعگیریهای قاطع و بیقید و شرط رهبران سیاسی ایران در حمایت از مبارزهی مردم فلسطین، در هر شکل و شیوهای بوده است. اینروزها نیز میبینیم که توجه افکار عمومی جهان، به نقش دولت ترکیه در موقعیتهای خاص در منطقه و نیز مسئلهی فلسطین معطوف شده است. بهنظر میآید علیرغم حمایتهای آشکار و محکم دولتمردان ایران از فلسطین، دولت ترکیه و شخص طیب اردوغان، میرود تا نقش محوری را در این مناقشات برعهده بگیرد. آیا جهت رویدادها به سمت تحقق این مسئله میرود؟ اگر چنین است، علت را در کجا باید جستوجو کرد؟
آقای عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی در ایران، دلایل پیدایش چنین موقعیتی را اینگونه توضیح میدهد: این مسئله دلایل خاص خود را دارد. اولین دلیل آن این است که در ایران، دولت بیشتر بر حمایت از فلسطین تاکید میکند. این به آن معنا نیست که مردم حمایت نمیکنند، اما در کل حمایتها رسمی است. مثلاً در گذشته هم زمانی که قضیهی غزه پیش آمد، یک کشتی از طرف دولت ایران فرستاده شد، اما در عرف جهانی، حمایتهای دولتی معمولاً آلوده به اغراض سیاسی هستند. در حالی که در ترکیه، بیشتر جریانهای مردمی هستند که وارد قضیه شدهاند. البته دولت هم از آنها حمایت میکند. آقای عبدی، به نکتهی مهمی اشاره کردید و آن مسئلهی حمایت یا عدم حمایت مردم ایران از مردم فلسطین است؛ آنهم به شکلی که در سایر نقاط جهان و منطقه وجود دارد. بهنظر میرسد که حمایت مردم ایران از مردم فلسطین، نسبت به پیش از انقلاب و دورانی که نسل ما فعالیت سیاسی داشت، کمرنگتر شده است. ولی شما بر این باور نیستید و معتقدید که شرایط حاکم این اجازه را نمیدهد. خیر. این بحث متفاوت است. وقتی مردم نتوانند در هر زمینهای، آنچه میخواهند از خود بروز بدهند، آن وقت نمیتوانند در زمینهای که دولت میخواهد خود را نشان بدهند. یعنی اگر مردم ایران میتوانستند در هر زمینهای، چه مسائل افغانستان، دارفو، چچن، چین و ... چه مسائل داخلی، حس خود را بروز بدهند، قاعدتاً حس خود نسبت به مسائل فلسطین را هم منعکس میکردند. وقتی در جاهایی نمیشود وارد شد و حرف زد، طبیعی است که نسبت به بقیهی موارد هم احساس میکنند که اگر وارد شوند و واکنشی نشان بدهند، بهنوعی مورد سوءاستفاده قرار میگیرند. علت این است. البته برخورد مردم ایران با مسئلهی فلسطین، نسبت به پیش از انقلاب، تفاوتهایی هم کرده است. این کاملاً روشن است، اما واقعیتی که الان داریم میبینیم، محصول فضایی است که در داخل کشور وجود دارد. این که هرکسی نمیتواند در هر زمینهای که میخواهد، آنطور که شایسته است، واکنش نشان بدهد. دلیل دیگر این است که دولت ترکیه در یک گفتمان مورد پذیرش دنیا وارد این عرصه میشود. مثلاً دولت ترکیه، جزو محدود کشورهای اسلامی است که با دولت اسراییل رابطه دارد. دو کشور با هم رفتوآمد دارند و دولت ترکیه هم هیچوقت نمیگوید که میخواهد اسراییل را نابود کند. وقتی چنین حرفی نمیزند، بخش دیگر صحبتش در حمایت از غزه، تعبیر به خواست نابودی اسراییل نمیشود. درواقع معنای دیگری از آن برداشت نمیشود. معنایی کاملاً سیاسی و انسانی از آن استنباط میشود و نه یک معنای ایدئولوژیک. در حالی که در ایران اینطور نیست. من نمیخواهم بگویم کدام درست و کدام غلط است. چون این موضوعی متفاوت است. اگر دولت ایران بخواهد موضع درستی بگیرد، حتی نباید از چنین اقداماتی دفاع کند. بهخاطر اینکه اینها اقداماتی حاشیهای محسوب میشوند.
منظورتان از اقداماتی که دولت ایران نباید از آنها حمایت کند، بهطور دقیق کدام اقدامات هستند؟ همین اقدامات ترکیه و یا موارد مشابه. بهخاطر اینکه اینها اقداماتی هستند که ترکها در چهارچوب پذیرش دولت اسراییل دارند انجام میدهند. نسبت به اصل قضیه، واکنشی ندارند. حتی با این که مردم ترکیه از دولت خواستهاند که سطح روابطشان را با اسراییل کم کنند، رییسجمهور ترکیه گفت که دیگر سطح روابط این کشور با اسراییل مانند گذشته نخواهد شد، اما نگفت کم میشود. میخواهم بگویم در چهارچوب گفتمانی که دولت ترکیه دارد رفتار میکند، دولت و مردم ایرلند و مردم کشورهای دیگر هم در کنارش قرار میگیرند. اما در چهارچوب رفتار و گفتمانی که دولت ایران انتخاب میکند و رییس دولت معمولاً مروج آن است، حتی کمکهای عادی هم در عرصهی جهانی خیلی قابل دفاع نخواهند بود. بههمین دلیل، آنطور که شنیدهام، در جریان اخیر هم حاضر نشدهاند کمکهای دولت ایران را ببرند و به مردم غزه بدهند. این دو عامل سبب میشود که ترکها در منطقه گام بزرگی رو به جلو بردارند. از فضایی که در دههی هشتاد میلادی داشتند و بسیار محدود بودند، بیرون آمدهاند و الان در عمل دارند جای خالی کشورهای دیگر و قدرتهای دیگری مانند ایران را در منطقه پر میکنند. آیا ممکن هست دربارهی موقعیت فعلی ترکیه و سیاستهای مشخص دولت این کشور، توضیح بیشتری بدهید؟ بههرحال دولت فعلی، دولتی است که پس از سالها با برخی از نمادهای سکولار جامعهی ترکیه نمیخواند، ولی هم با غرب رابطهی شاید محکمتری را برقرار کرده و هم در منطقه، به موقعیتی که به آن اشاره کردید، دست پیدا کرده است. بهنظر من، دلیل اصلی موفقیت دولت کنونی ترکیه آن است که این دولت برخلاف دولتهای قبلی این کشور که بیشتر با حمایت ارتش و کودتا سرکار بودند، دولتی است که با فضای فرهنگی عمومی این کشور، تناسب دارد و این خیلی مهم است. امروز هر حکومتی که چنین انطباقی را با فضای فرهنگی جامعهاش داشته باشد، اولاً بخشی از قدرتش را از طریق مردم اعمال میکند. احتیاجی هم به اعمال قدرت از جانب دولت نیست. خود مردم قدرتشان را اعمال میکنند. ثانیاً قدرتی را هم که دولت اعمال میکند، چون پشتوانهی مردمی پیدا میکند، میتواند مؤثرتر باشد. این که میبینیم دولت ترکیه، ۶۰درصد آرای مردم را دارد، اما در عمل به حمایت همه مستحضر است، فرقی در قضیه ایجاد نمیکند. تفاوت این دولت با دولتهای قبلی این کشور، در آن است که دولتهای ترکیه در دهههای هشتاد میلادی، بیشتر با حمایت ارتش و نیروهای امنیتی ترکیه سرپا بودند. درواقع میتوان گفت که وجودشان انطباقی با ذات جامعهی مردم ترکیه نداشت. من معتقدم که دولت آقای اردوغان و «حزب عدالت و توسعه» هم خوب عمل کرده. بهدلیل اینکه انطباق مردمی با جامعهاش دارد. جامعهی امروز ترکیه، جامعهای دمکراتیک محسوب میشود و همین، دلیلی میشود تا تمام اقداماتش از قدرت و نفوذ بیشتری هم برخوردار باشد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
خوب مارکسیست های روسی میگویند اسرائیل ااشغال گر است و جنایات کرده
-- toudeheiha dar akhbar rooz ، Jun 7, 2010باشه
قبول
آیا شوروی آذربایجان را اشغال نکرد. افغانستان را ، اروپای شرقی را ؟
آیا روسیه گرجستان و اوستیا را اشغال نکرد ؟
آیا ایران جزایر عربی را اشغال نکرده ؟
آیا چین تبت را اشغال نکرده
آیا هند کشمیر را اشغال نکرده
آیا دارفور توسط عربها اشغال نشده
آیا اینها جنایات نکردند ؟
چرا شما برای اسرائیل این قدر بی روغن سرخ میکنید ؟
چون مزدور روسیه هستید
میخواهید ایران ضد امریکا و اسرائیل باشد
آقای عبدی!!!!!!!!!!!!!
-- بدون نام ، Jun 7, 2010اینکه اردوان توانست تعادلی بین تمامی جریانات فکری و سیاسی در ترکیه بر قرار کند و موجب تحکیم قدرت سیاسی اش نه تنها در داخل بلکه در ارتباط برون مرزی اش شود با آقای عبدی موافقم. اما آقای عبدی به این نکته اشاره نکردند که تمامی اتفاقات 30 سال اخیر در منطقه و عدم ثبات سیاسی و اقتصادی ایران باضافه عدم کفایت سیاسی(نه ایدئولوزی) رهبران ایران به این قضیه کمک کرد. خصوصا که ترکیه عضو پیمان نظامی ناتو است و همچینین پیمان نظامی با ارتش اسرائیل.
-- سارا ، Jun 8, 2010بهر صورت از خیلی قبل می شد پیشبینی کرد که ترکیه مهمترین مهره منطقه برای حفظ امنیت خاورمیانه از نظر امریکا خواهد شد. چنانچه با پشتیبانی آمریکا درخواست عضویتش برای ورود به اتحادیه اروپا بطور مشروط پذیرفته شد که این موقعیت برتر ترکیه را نشان میدهد. که بهیچوجه قابل مقایسه با کشور ایران که هر روز با تنش های داخلی و خارجی روبروست نیست.
این اقا همان تروریستی نیست که از دیواره سفارت امریکا بالا رفت و ان را با یارانش اشغال کرد و هنوز که هنوزه میگوید کاره درستی بوده کاری که ایرانی را در دنیا بی ابرو کرد و باعث رنج بسیاری برای ایرانیان در سراسر دنیا شد سفارت هر کشور خاک ان کشور شناخته میشود یعنی این اقا به خاک امریکا حمله کرده اقای عبدی باید در ازادی ایران بسزای عملش برسد کسی که باعث ملیاردها دولار ضرر به ایران و ایرانی شده چطور رادیو زمانه به چنین کسی مصاحبه میکند واقعن باعث تعجب است
-- بدون نام ، Jun 9, 2010اولا آقای عبدی تحلیل گر سیاسی نیستند. ثانیا دولت ترکیه به دلیل روابط دیگری پای به این میدان گذاشته و ارتباطی با تبلیغات حکومت اسلامی ندارد. ثالثا اگر ترکیه می خواهد به روسیه نزدیک شود یعنی چاره ای جز این ندارد نمی تواند از حماس هم حمایت زیر جلکی کند. دلیل سروصدای اخیر این است. دست دولت ترکیه و حکومت اسلامی اینجا باز شده روابط شان با هم و ارتباط شان با حماس هم علنی شده. .
-- عثمان ، Jun 9, 2010