خانه > گزارش ويژه > جهان > درخواست اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار | |||
درخواست اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کارپانتهآ بهرامیث.ژ.ت General Confederation of Labour بزرگترین سندیکای کارگری در فرانسه است. اتحادیههای مختلف ث.ژ.ت در حال گردآوری امضا برای قطعنامهای در همبستگی با کارگران ایران هستند. این اتحادیه خواستار اخراج حکومت ایران از «سازمان جهانی کار»، به خاطر نقض سیستماتیک حقوق بشر شده است. سازمان جهانی کار از نهادهای وابسته به سازمان ملل متحد است.
در اطلاعیهای که از سوی ث.ژ.ت منتشر شده، به اعدام پنج ایرانی در هفتهی دوم ماه مه اشاره شده است. این اطلاعیه از فرزاد کمانگر به عنوان سخنگوی سابق «سندیکای آموزگاران فنی کردستان» و عضو «انجمن دفاع از حقوق بشر» که در میان اعدامیان بوده، نام برده است. اجلاس سازمان جهانی کار از روز دوم ژوئن در ژنو شروع بهکار میکند. برای ایران اما اخراج از سازمان جهانی کار از زاویهی اقتصادی اهمیت دارد. چرا که حکومت ایران برای پذیرفته شدن در «سازمان جهانی تجارت» نیاز به تاییدیهی سازمان جهانی کار دارد. عضویت در این سازمان، دست دولت را در بازارهای بینالمللی و تجارت جهانی باز میگذارد. مهشید مجاوریان عضو سندیکای کارگران ث.ژ.ت در فرانسه، علت گردآوری طومار برای اخراج جمهوری اسلامی از سازمان جهانی کار را نادیده گرفتن حقوق کارگران و نقض حقوق بشر در ایران میداند: این طوماراکنون در سندیکاهای اتحادیههای مختلف ث.ژ.ت در سراسر فرانسه میچرخد و بعد از امضای این اتحادیهها، به دست نمایندگان ث.ژ.ت در سازمان جهانی کار میرسد. در این طومار اتحادیههای مختلف ث.ژ.ت از نمایندههای سندیکا در سازمان جهانی کار خواستار اخراج هیأت ایران از سازمان جهانی کار است. بهخاطر اعدامهایی که اخیراً صورت گرفته، به خاطر سرکوبهایی که همیشه از طرف رژیم و کارفرماها روی کارگران اعمال میشود و به خاطر نبود آزادیهای سندیکایی.
در این اجلاس سالانه کمیسیونی بهنام «کمیسیون نُرمها» یا کمیسیون استانداردها وجود دارد که معمولاً وقتی وضعیت کشوری از نظر شرایط کاری، نبود آزادیها و… خیلی بد باشد، ۱۵ شکایت علیه او در کمیسیون نرمها مطرح میشود. در حال حاضر ۴۵ شکایت در این کمیسیون علیه ایران طرح شده است. یعنی دولت ایران صدها قدم از عقبماندهترین، بدترین و دیکتاتورترین کشورها، آنطرفتر است. علی مبارکی از فعالین اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران ایران در سوییس و نمایندهی سابق پروژهی آبادان، بر این باور است که دولت ایران به تعهدات خود در سازمان جهانی کار عمل نکرده است: جمهوری اسلامی مانند هر رژیم دیگری عضو سازمان جهانی کار است و مجبور است مصوبات سازمان جهانی کار را رعایت کند. اما این رژیم به عنوان یک ناقض عمل میکند و هرسال قطعنامههای مختلفی بر علیهاش صادر میشود. هرسال محکوماش میکنند و متعهد میشود یک سری مسائل مانند احترام به تشکلات کارگری، احترام به حقوق کارگری و… را رعایت کند. دولت ایران حتی سال گذشته در ۵ تا ۶ مورد خاص تعهد داده است مثل حوادث کار، آموزش نیروی کار، لغو قراردادهای سفیدامضا و موقتی( که الان همچنان برقرار هستند)، حقوق معوقهی کارگران، بیکاریسازیها و… همه مواردی هستند که دولت ایران تعهد داده است به آنها بپردازد و مشکلات را رفع کند. اما متأسفانه نه تنها بهبودی ندیدهایم، بلکه میبینیم شرایط بهمراتب بدتر هم شده است. یعنی یک سری مشکلات دیگر هم امسال اضافه شدهاند. هدف جمهوری اسلامی این است که عضو سازمان تجارت جهانی بشود. یعنی سازمان جهانی کار، پلی است که باید از آن عبور کند و برای پذیرفته شدن در سازمان تجارت جهانی، باید از این سازمان تأییدیه بگیرد. عضویت در سازمان تجارت جهانی چه اهمیتی برای جمهوری اسلامی ایران دارد؟ تمام نیروهای حاکم در جمهوری اسلامی که الان بیشتر اطلاعاتیها، سپاهیها هستند و بازاریهایی که وابسته به خود حکومت هستند، هدفشان این است که نفت را بفروشند. نفتی که سرمایهی ملت است، نفتی که متعلق به تکتک آحاد هفتاد و چند میلیون ایرانی است را با قیمت ارزان میفروشند و کالا وارد میکنند. دیگر به صنعت، سرمایهگذاری کردن، خرید ماشینآلات، ساخت وساز برای صنعت کشور، پتروشیمی، نساجی و… فکر نمیکنند. متأسفانه این بخش عقبماندهی سرمایهداری تجاری است که در حال حاضر جمهوری اسلامی را اداره میکند. به همین دلیل مجبورند با سازمان تجارت جهانی، به خاطر یک سری تعرفهها و جان سالم بهدربردن از تحریمها ارتباط داشته باشند. چون وقتی عضو سازمان تجارت جهانی باشند، یک سری امتیازات تجاری روابط بینالمللی را خودبهخود بهدست میآورند. میخواهند از این امتیازات استفاده کنند که مانور خود را در بخش تجاری بیشتر کنند. با توجه به اینکه به جز دولت، اتحادیههای مستقل کارگری نیز باید بتوانند به سازمان جهانی کار نماینده بفرستند، آیا طی ۳۱ سال گذشته، غیر از خانهی کارگر و نمایندگان خود دولت، جریانات دیگری هم توانستهاند به عنوان نمایندهی ایران وارد سازمان جهانی کار بشوند؟ نه متاسفانه؛ رسماً نتوانستهاند. دولت و بخشی که امروز به جناح اصلاحطلب موسوم است، تشکلهای خودساختهی دولتی مانند «شورای اسلامی کار» و «خانهی کارگر» را در مقابل تشکلهای مستقل کارگری تقویت کردند. دولت ایران اجازهی بهوجود آمدن تشکلهای واقعی کارگری و امکان اظهاروجود به آنان را نمیداد و تا قبل از بهوجود آمدن تشکلهایی مانند سندیکای خبازان سقز یا سندیکای شرکت واحد، سندیکای نیشکر هفتتپه و چند تشکل دیگر مانند نقاشها و تزیینات، برق، فلز و… هیچ تشکلی نبود که اعلام موجودیت کند و بگوید ما هستیم. از سوی دیگر، شاید خود سازمان جهانی کار و بعضی از اتحادیههای کارگری نیز بیشتر رویهی مماشات با جمهوری اسلامی را در پیش میگیرند تا برخورد اصولی و از موضع کارگری. این سازمان و بعضی اتحادیهها، به حالت رفرم و محلل بودن مسئله را نگاه میکنند، نه اینکه قهرآمیز یا شدیداللحن بخواهند با جمهوری اسلامی برخورد کنند. اما از زمانی که این نیروی بهشدت ارتجاعیتر و بهشدت سرکوبگر که هیچ زبانی بهجز سرکوب نمیشناسد و وحشیانه میخواهد همه را قلع و قمع کند بر سر کار آمده است، حتی تشکلهای فرمایشی و خودساختهی دولتی را هم بهنوعی کنار گذاشتند و نمایندههای این دو تشکل را هم به سازمان جهانی کار نفرستادند. مهشید مجاوریان به یک تجربهی تاریخی اشاره میکند که طی آن حکومت پهلوی یکبار بهطور موقت از سازمان جهانی کار، بهخاطر فشارهای بینالمللی و نقض حقوق بشر اخراج شد. بنابراین این خواست سندیکای فرانسه میتواند پایهی عینی پیدا کند: خیلی مهم است که بدانیم در سال ۱۹۴۵ هیأت ایران از اجلاس سالانهی سازمان جهانی کار اخراج شد. یعنی این اتفاق قبلا افتاده است و ما همیشه در نامههایمان به این نهاد این مسئله را یادآوری میکنیم که رژیم پیشین به خاطر سرکوبهایی که علیه کارگران صورت میداده و به خاطر نبود آزادیهای اساسی، از این سازمان اخراج شده است. بنابراین چنین امری ممکن است وتجربه تاریخی اخراج یک هیأت در تاریخ سازمان جهانی کار وجود دارد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|