تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
مسعود فتحی عضو رهبری «اتحاد جمهوری‏خواهان» در گفت‌وگو با زمانه:

حکومت، عامل عدم حمایت مردم از فلسطین‬

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

حمله‏ی اخیر اسراییل به کشتی‏های حامل کمک به‌مردم غزه، علاوه بر اعتراضاتی که در سطح دولت‏ها و نهادهای بین‏المللی برانگیخت، در اغلب کشورهای جهان، در اروپا، آمریکا، آمریکای جنوبی و طبعاً در آسیا، موجب شکل‌گیری اعتراضات خودانگیخته‏ی مردم شد.

Download it Here!

در روزهای اخیر، دوربین‏های خبرگزاری‏های جهان، به‌طور پی‌درپی تظاهرات وسیع و خودانگیخته‏ی مردم در کشورهای مختلف و از جمله در منطقه‏ی خاورمیانه و آسیا را نشان می‏‏دهند.

نکته‏ی قابل تأمل این است که ایران تنها کشوری است که در آن نه تنها در پی این حادثه، بلکه اغلب در وقایع مربوط به فلسطین، تظاهرات خودانگیخته‏ی مردمی صورت نمی‏گیرد؛ مگر موضع‏گیری‏های شدید‏اللحن دولتی که معمولاً از رسانه‏های تحت نظارت دولت پخش می‏شوند.

برخلاف اعتراض‌های وسیع مردمی در کشورهای دیگر، آن‏چه در ایران می‏گذرد، علاوه بر موضع‏گیری‏های دولتی، تظاهرات اغلب محدود چندصد و گاه چندده نفره است که از جانب حامیان دولت در اشکال تکراری روی می‏دهد.

در حالی‏که در ایران، جنبش حقوق بشری و جنبش آزادی‏خواهی نیرومندی وجود دارد، معنای چنین رویکردی چیست؟ این پدیده با توجه به زمینه‏های دینی و تاریخی‏ای که در ایران نسبت به مسئله‏ی فلسطین وجود دارد، چگونه باید تعبیر شود؟

برای تأمل روی این مسئله، با مسعود فتحی در اتریش گفت‏وگو می‏کنم که مبارزه را در جنبش چپ فدایی آغاز کرد و امروز عضو رهبری «اتحاد جمهوری‏خواهان» است.


مسعود فتحی

از وی می‏خواهم از موقعیت فلسطین در دیدگاه خود، نسل خود و جامعه‏ای که در آن مبارزه‏ی سیاسی را در سال‏های آغازین دهه‏ی ۵۰ آغاز کرد، بگوید:

زمانی که من به‌عنوان یک دانشجو و فعال سیاسی چپ فعالیت می‏کردم، مسئله‏ی فلسطین برای ما یک مسئله‏ی درونی بود. نوعی حس هم‏سرنوشتی با ملت فلسطین داشتیم و حساسیت بالایی در میان ما نسبت به مسئله‏ی فلسطین وجود داشت.

حتی یادم هست که در آن سال‏ها تعداد زیادی از فعالین سیاسی دانشجویی را دستگیر و تحت عنوان «گروه فلسطین» محاکمه کردند. محاکمات تعدادی از افراد این گروه، علنی بود. تاجایی که به‏یاد دارم، تعدادی از این جوان‏ها که زنده ماندند، بعدها جزو رهبران سازمان‏های سیاسی چپ در ایران بودند و هنوز هم به‌فعالیت سیاسی مشغول هستند.

از این زاویه، می‏توان گفت که همه به مسئله‏ی فلسطین به‌عنوان پشت جبهه نگاه می‏کردند. حتی بعدها که سازمان‏هایی مانند فداییان خلق و سازمان مجاهدین تشکیل شدند، هرکدام به شکلی می‏خواستند با جنبش فلسطین در ارتباط باشند و در ارتباط هم بودند.

این احساس از آن سو هم نسبت به جنبش ایران وجود داشت. مثلاً اولین ترجمه‏ای که از نوشته‏ی امیرپرویز پویان منتشر شد، با مقدمه‏ی جرج حبش، رهبر جنبش آزادی‏بخش فلسطین همراه بود.

آیا چنین جانبداری و حساسیتی را در جامعه نیز نسبت به فلسطین می‏دیدید؟

بله. چون آن‏ سال‏‏ها مسئله‏ی فلسطین تازه بود و چند سالی بیش‌تر از جنگ شش‌روزه نمی‏گذشت، حساسیت نسبت به آن را در همه‏ی گفتارها و همه‏ی روزنامه‏ها می‏شد دید و می‏توان گفت که فضای عمومی، فضای همبستگی بود.

چرا این هم‏دردی با جامعه‏ی فلسطین در جامعه‏ی امروز ایران مشهود نیست؟

نه این که احساس جامعه‏ی ایرانی و نیروهای سیاسی ایران، نسبت به‌مسئله‏ی فلسطین فروکش کرده باشد، بلکه این مسئله، به موضوعی تبدیل شده که به‌نحوی با موضع نسبت به حکومت هم ارتباط پیدا کرده است.

یعنی ایدئولوژیک کردن مسئله‏ی فلسطین توسط حکومت، روی موضع‏‏‏گیری‏ها، تاکیدها و همبستگی عمیقی که مردم ایران و جامعه‏ی سیاسی ایران از قبل با جنبش فلسطین داشت، تاثیر گذاشته است.

دولتی که در مسائل داخلی خود، سیاست درستی اتخاذ کند، آزادی‏های سیاسی مردم کشورش را رعایت کند و آن‏چه را جزو اهداف جنبش فلسطین است، یعنی تشکیل یک ملت آزاد را در درون کشور خودش نیز داشته باشد، قطعاً حمایتش از جنبش فلسطین، چنین واکنشی ایجاد نمی‏کند. آن موقع می‏توان گفت که سیاست دولت و ملت در مجموع، سیاست واحدی است.

وقتی دولت ایران، مسئله‏ی فلسطین را تبدیل به مسئله‏ای ایدئولوژیک می‏کند، طبعاً تقابل را دامن می‏زند. واکنشی را ایجاد می‏کند که نتیجه‏ی آن به‏وجود آمدن نوعی بی‏تفاوتی در مردم، نسبت به جنبش فلسطین است.

سیاست کنونی دولت ایران حتی در جامعه‏ی سیاسی هم نوعی برخوردهای واکنشی ایجاد می‏کند که نه تنها کمکی به جنبش فلسطین نمی‏کند، بلکه موضع جامعه‏ی ایرانی نسبت به این مسئله را تضعیف می‏کند.

چه مقایسه‏ای می‏توان بین رفتار این حکومت و رفتار حکومت شاه در این زمینه‌ی خاص داشت؟

اگر بخواهیم سیاست حکومت کنونی در مقابل مسئله‏ی فلسطین را با سیاست رژیم گذشته مقایسه کنیم، می‏توان گفت: شاه در عین حال که رابطه‏ی بسیار نزدیکی با دولت اسراییل داشت و حتی در زمینه‏هایی همکاری‏های بسیار نزدیکی با هم داشتند، ولی حکومت ایران به حساسیت‏های جامعه آگاه بود. به‌همین‏خاطر در رابطه با مسئله‏ی فلسطین، زیاد موضع مخالف نمی‏گرفت. در سطح سیاسی هم سعی می‏کرد موضع بی‏طرفانه‏ای بین اعراب و اسراییل بگیرد.

البته حکومت پیشین در مجموع روابط بسیار نزدیکی با اسراییل داشت. این مسئله به‏خصوص برای فعالین سیاسی روشن بود و به‌همین دلیل هم در سطح جامعه، به‌خاطر ندارم برخورد خاصی با احساساتی که مجموعه‏ در رابطه با جنبش فلسطین داشت صورت گرفته باشد.

امروز برعکس شده است؛ به این مفهوم که حکومت ایران با برگزاری روزهایی چون قدس و با شعارهایی که در رابطه با فلسطین سر می‏دهد، سیاست حمایت از فلسطین را به سیاست رسمی تبدیل کرده و می‏توان گفت واکنش نسبت به سیاست‏های حکومت است که به حمایت مردم از فلسطین لطمه زده است.

یعنی حکومت کنونی ایران، اگر هم قصد حمایت واقعی از جنبش فلسطین را داشته باشد، با نوع برخوردش آن را به ضد خودش تبدیل کرده است.

آقای فتحی، شما عضو جنبش فدایی بودید و در حال حاضر نیز عضو رهبری اتحاد جمهوری‏خواهان هستید. امروز به مسئله‏‏ی فلسطین چگونه نگاه می‏کنید؟

من هم‏چنان آن روحیه‏ی همبستگی با جنبش و با مردم فلسطین را دارم.

یعنی طی این ۳۰ سال در دیدگاه شما نسبت به این مسئله، هیچ تغییری حاصل نشده است؟

رابطه‏ی مستقیمی که ما به‌شکلی با جنبش فلسطین برقرار کرده بودیم، از طریق نیروهای چپ درون این جنبش بود که ما را به‌نحوی با مسائل درونی جنبش فلسطین مرتبط می‏کرد. این رابطه امروز قطع شده است. به‌خاطر این که نقش این نیروها در این جنبش بسیار کم‏رنگ شده است.

بنابراین رابطه‏ی امروز ما با جنبش فلسطین، بیش‌تر از بیرون است و طبیعتاً روی نوع برخورد ما به مسئله‏ی فلسطین هم تأثیر گذاشته است. امروز من بیش‌تر از بیرون به جنبش فلسطین نگاه می‏کنم و روحیه‏ی همبستگی را در رابطه با راه‏حل‏هایی که برای این جنبش وجود دارد، می‏توانم نشان بدهم و بگویم از این یا آن راه‏حل حمایت می‏کنم.

منظور من هم همین تفاوت دیدگاه است. چگونه است که از آن‏جا به این نتیجه‏ رسیدید که از این یا آن راه‏حل حمایت کنید؟ به‏نظر می‏آید که آن زمان شما در رابطه با ایران و فلسطین، فقط به مقاومت مسلحانه فکر می‏کردید.

درست است. آن‌موقع ما فکر می‏کردیم راهی که پیش گرفته‏ایم به مقصد می‏رسد، اما خیلی وقت است که ما از آن راه برگشته‏ایم، راه را نقد کرده‏ایم، کنار گذاشته‏ایم و راه‏حل‏های سیاسی را پیش روی خود گذاشته‏ایم.

از این زاویه هم، از همان زمانی که امکان ایجاد کشور فلسطین، در کنار کشور اسراییل موضوع بحث شد و به موضوع توافق بین فلسطینی‏ها و اسراییلی‏ها تبدیل شد، ما نیز از هرگونه تلاشی که در این زمینه صورت بگیرد و بتواند جنبش فلسطین را به اهدافش نزدیک کند، دفاع کرده و می‏کنیم.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

حق داریم که حمایت نمی کنیم استفاده ابزاری از ملت فلسطین را به اندازه کافی اردوغان و احمدی نژاد انجام می دهند همان ها باید به فکر ملت فلسطین باشند چرا ما

-- بدون نام ، Jun 5, 2010

سیاست دولت ایران تا بهمن سال ٥٧ در رابطه با بحران اسراییل و اعراب بر اساس سیاست «منافع ملی ایران» تعیین میشد و بعد از جابجایی قدرت در بهمن ٥٧ این سیاست بر اساس اندیشه « هژمونی طلبی» جمهوری اسلامی در دنیای اسلام بناشده. شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، نشاندهنده اوج بیزاری نسل جوان ایران از موضع جمهوری اسلامی در این بحران است. جمهری اسلامی هرگز نگفت چه تعداد فلسطینی دواطلب درکنار ارتش عراق علیه ایران جنگیدند؟. امیدوارم که سیاست ونظرمصاحبه کننده محترم سیاست عمومی جمهوری خواهان در باره این مشکل نباشد.

-- homayoun ، Jun 5, 2010

بزارید براتون روشن کنم.اگر حکومت هم نخواد مردم بیان و اعتراض خودشون رو به اسرائیل غاصب نشون بدن مردم ایران محاله خودشون خودجوش دست به تظاهرات بزنن.اگه شما حافظتون بهتون یاری بکنه و تاریخ رو خونده باشید اعراب بدترین جنایات رو در حق ایرانی ها انجام دادن و همیشه به خون ایرانی ها تشنه بودن.این رو تو گوشتون فرو کنید عرب هیچوقت با فارس خوب نمیشود.ضمنا سران بی غیرت عرب لام تا کام دهانشون رو بستن و هیچی نمیگن اونوقت ما سینمون رو چاک بدیم.عربها کجا جنایات جمهوری اسلامی رو محکوم کردن؟

-- فربد ، Jun 5, 2010

بدبختی که ما الان با حکومت اسلامی داریم از سر امثال همین اقای فتحی ها است من تیکه تیکه بشم حاضر نیستم یک قدم از فلسطین حمایت کنم بر
عکس تمام حمایت خود از اسرائیل خواهم کرد وقتی فلسطین برای صدام ٣ روز اعزای عمومی اعلام میکنه کسی که باعث ویرانی و کشته شدن صدها هزار ایرانی شده ووووووو اقای فتحی به اینها هم فکر میکنند یا باید ٣٠ دیگه بگذرد تا بخود بیایند مثل ان دوران قبل از انقلاب که دست به اصلحه بردن و حالا پشیمان شده اند

-- بدون نام ، Jun 6, 2010

همانطور که همایون گفت ایران اگر با یک کشور در دنیا بیشترین منافع مشترک ملی را داشته باشد فقط اسراییل است وبس

-- بدون نام ، Jun 6, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)