تاریخ انتشار: ۱۹ خرداد ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با احمد سلامتیان و دکتر محمود تهرانی، درباره‌ی سخنان اخیر آیت‌الله خامنه‌ای

مشابهت‌سازی‌های تاریخی

سراج‌الدین میردامادی
seraj.mirdamadi@radiozamaneh.com

آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی در خطبه‌های هفته‌ی گذشته‌ی خود، به مشابهت‌سازی‌های تاریخی با حوادث و شخصیت‌های صدر اسلام پرداخت و به‌طور تلویحی رهبران جنبش اعتراضی را به طلحه و زبیر تشبیه کرد.

Download it Here!

ابتدا از احمد سلامتیان، نماینده‌ی پیشین مجلس و تحلیل‌گر مسائل سیاسی در پاریس پرسیدم: آیا مشابهت سازی‌های تاریخی، آن هم با حوادث صدر اسلام، می‌تواند ما را به کشف حقیقت و شناخت سره از ناسره در بحران امروز ایران نزدیک کند؟

به‌طور کلی ابزارسازی تاریخی در خدمت منافع سیاسی و تبلیغاتی لحظه‌ای، امری است که در جمهوری اسلامی بسیار رایج بوده است. در بحران اخیر هم بخصوص حاکمیت، از این امر شبیه‌سازی به‌صورت اشباعی استفاده کرده است. یک نکته را نباید فراموش کرد. شبیه‌سازی تاریخی، در پهنه‌ی تاریخی می‌تواند معنا پیدا بکند، نه در کاربرد تبلیغاتی و سیاسی لحظه‌ای‌اش.


احمد سلامتیان

به‌عنوان مثال می‌گویم برای شیعه، حقانیت علی‌ابن ابی‌طالب، مجموعه‌ای از زندگانی علی‌ابن ابی‌‌طالب است. حتی حادثه‌ای مثل جنگ جمل و طلحه و زبیر، معنای تاریخی و بخصوص معنای نمادین مذهبی و عاطفی و اعتقادی خودش را تا پایان سرنوشت علی‌ابن ابیطالب پیدا می‌کند، یا به شکل دیگری، شبیه‌سازی که می‌شود نسبت به نواده‌ی پیامبر اسلام حسین‌ابن علی و الان نواده‌ی آیت‌الله خمینی در پایان نمود تاریخی‌اش معنای خودش را پیدا می‌کند.

به‌همین علت تصور می‌کنم شبیه‌سازی‌های تاریخی که الان انجام می‌شود ممکن است عده‌ای فریاد بزنند ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند، یا حتی یک بازی تاریخی بکنند، اما در کوفه علی را تنها نگذاشتند حسین را تنها گذاشتند. در واقع اگر بخواهند شبیه‌سازی تاریخی هم بکنند، باید بگویند ما اهل کوفه نیستیم حسین را تنها بگذاریم، اما این شبیه‌سازی تاریخی امروز به مقدار زیادی مغشوش و متناسب با سرنوشتی است که حوادث روز پیدا می‌کند و جای بازیگران عوض می‌شود.

امروز چنان‌چه در بعد تاریخی بخواهیم نگاه بکنیم، اگر حاکمیت در سیاست سرکوب خودش برای نزدیکان آیت‌الله خمینی موفق بشود، در عمل رفتاری را که در ابتدای اسلام خلفای راشدین و بخصوص حاکمیت جانشین ایشان بعد از آن‌ها بنی‌امیه داشته‌اند به‌نوعی در این دوره‌ی تاریخی بازسازی کرده است.

در عمل از نقطه‌نظر تاریخی، سخت است که جای ظالم و مظلوم عوض شود. تاریخ به مقدار زیادی بعدها قضاوت‌های لحظه‌ای را رسوا می‌کند. به‌همین علت، فکر می‌کنم استفاده‌ی فراوانی که از شبیه‌سازی‌های تاریخی می‌شود امروز در بعد تاریخی به نفع استفاده‌کنندگانش تمام نمی‌شود.

بستگی به این دارد که معلوم بشود در مکتبی که بخصوص در سال‌های اخیر انقلاب ایران شعار عمده‌اش پیروزی خون بر شمشیر بوده، چه کسی خون خودش را کف دست گرفته و چه کسی متوسل به شمشیر شده است.

در جامعه‌ی امروز ایران، نتیجه‌ی عملی این مشابهت‌سازی تاریخی، به‌ویژه این که رهبری نظام در جایگاه یک امام معصوم نشانده می‌شود چه می‌تواند باشد؟

هیچ. در گذشته‌ی تاریخی دنیای اسلام این سابقه داشته است. فراموش نکنیم که علت آن که امپراطوری عثمانی، عثمانی نامیده می‌شود این است که ترکان سلجوقی برای اثبات حق خلافت خودشان باید سلسله‌ی نسب خودشان را به قریش می‌رساندند و برای همین گفتند ما از اولاد عثمان هستیم یا خاندان صفویه برای خودشان شجره‌نامه‌ای ساختند.

امروز هم عده‌ای هستند که صحبت‌هایی از سیدخراسانی و علائم ظهور می‌کنند، اما متاسفانه در کشورهای گوناگون، به‌ویژه دنیای اسلام، تاریخ به‌عنوان ابزاری برای پیشبرد سیاست‌های تبلیغاتی امروز حکومت‌های گوناگون به‌کار گرفته شده است، اما واقعیت امر عبارت از این است که این شبیه‌سازی‌ها توجیه‌گر اصل مسئله‌ای است که تناسب قوا در صحنه‌ی قدرت و جانشین شمشیر صحنه‌ی قدرت نشده است.

شاید ممیزه‌ی عمده‌ی شیعه عبارت از این بوده است که با نمادهایی مثل نماد علی‌ابن ابی‌طالب و شهادتش که در عمل به‌عنوان شهادت یک حاکم قلمداد می‌شود و نماد شهادت حسین‌بن علی در عاشورا که یک نماد فراتاریخی فدا شدن و دفاع یک نفر از حقوق و حق قلمداد می‌شود، این‌ها در دنیای شیعه تابه‌حال جانشین نشده‌اند.

بالاخره برای همیشه مظلومان حسین حسین خواهند گفت و حاکمینی که برای دفاع از حق شهید شده‌اند علی علی خواهند گفت و حکومت‌شان علی‌گونه خواهد بود. بستگی به این دارد کسانی که امروز شباهت‌سازی می‌کنند تاریخ قضاوت بکنند که در کدام طرف شمشمیر و خون قرار داشته‌اند.
***

در ادامه از دکتر محمود تهرانی (مرادخانی) پزشک و تحلیل‌گر سیاسی و خواهرزاده‌ی آیت‌الله خامنه‌ای مقیم شهر لیل در شمال فرانسه پرسیدم: چرا رهبری جمهوری اسلامی دست به مشابهت‌سازی‌های تاریخی، آن‌هم با شخصیت‌ها و حوادث صدر اسلام می‌زند؟


دکتر محمود تهرانی

در این زمینه می‌توانیم مطلب را به دو صورت تفسیر و تعبیر کنیم: حالت اول این است که به‌هر صورت این رژیم از مذهب اسلام و قرائتی از اسلام که در این سی‌سال ارائه داده‌اند استفاده‌ی ابزاری می‌کند. در ابتدا برای به‌وجود آمدن رژیم جمهوری اسلامی و سپس برای ماندن در قدرت.

درنتیجه می‌توانیم فکر کنیم این‌ها ناچار هستند و ادامه می‌دهند به استفاده‌ی ابزاری از اعتقادات مذهبی و صحبت‌های امروز ایشان ادامه‌ی این عملکرد است. حالت دوم که شخصاً بیش‌تر به آن اعتقاد دارم این است که در ابتدا این‌ها از مذهب استفاده کردند و از آن به‌عنوان ابزار بهره بردند تا قدرتی تشکیل بدهند ولی الان اعتقادات اولیه و مذهبی که ارائه داده بودند و دروغ‌هایی که به‌کل مذهب اسلام نسبت داده‌اند، باورشان شده است.

الان این‌ها خودشان را جانشین و ادامه‌دهنده‌ی راه پیامبر و امامان شیعه می‌دانند. اگر واقعاً اعتقاد پیدا کرده باشند و این حرف‌ها را باورشان شده باشد خب! خیلی ساده است فهم آن که به این نتیجه برسند. هرچه جلوتر هم بروند از مذهب استفاده‌ی بیش‌تری می‌کنند و خودشان را جانشین و مانند پیامبر و امامان و به‌طور کلی صدر اسلام نشان می‌دهند.

شما فکر می‌کنید این تلقی و مشابهت‌سازی که توسط رهبری و حاکمیت صورت می‌گیرد چقدر در بین مردم و حتی اقشار مذهبی و دین‌باور جامعه‌ی امروز ایران می‌تواند طرفدار داشته باشد؟

من فکر نمی‌کنم که جامعه در کل این صحبت‌ها را باور داشته باشد. مردم مسائل را خوب می‌دانند و حتی آن‌هایی که اعتقاد واقعی به مذهب دارند بر این باور هستند که رژیم از ابتدا، تا به امروز و تا فردا از اعتقادات به‌عنوان ابزار استفاده می‌کند. تنها مطلب این است که ما باید به ایرانیان معتقد به اسلام و فعالین سیاسی دین‌باور بقبولانیم که قضیه صرفاً قضیه‌ی ابزاری نیست.

این‌ها احتمالاً اعتقاد پیدا کرده‌اند به حرف‌هایی که زده‌اند و مذهب و فرقه‌ای را در اسلام به‌وجود آورده‌اند. این مذهب و یا فرقه با وجودشان یکی شده است. اگر بخواهند از اعتقادات‌شان دست بکشند به این معنا خواهد بود که باید از وجود خودشان دست بکشند و نابودی خودشان را قبول کنند. در نتیجه با دلیل و برهان و استدلال و منطق نمی‌شود این‌ها را از راه انحرافی که در پیش گرفته‌اند بازداشت و به راه درست برگرداند.

خود شما در خصوص این حوادث اخیر و اتفاقاتی که این یک ساله در ایران افتاده است، چه اطلاعاتی از نزدیکان و یا اقوام و فامیل نزدیک‌تر به رهبری جمهوری اسلامی دارید؟

نقل قول‌هایی که شده ما را به‌همین نکته می‌رساند که این‌ها باورشان شده است. نقل قول‌هایی داریم که از بیت رهبری پرسیده شده که آیا شخص علی خامنه‌ای، شخص رهبری در جریان اتفاقاتی که در عرض یک‌سال اخیر اتفاق افتاده، به‌ویژه سرکوب‌ها و اعدام‌ها قرار دارد یا خیر؟ اطلاع دارد یا خیر؟ پاسخ مثبت بوده و گفته شده: ایشان از نزدیک مسائل را دنبال می‌کند و از جزئیات مسائل هم حتی با خبر است.

هم‌چنین پرسیده شده برای چه شما اعتراض مسالمت‌آمیز مردم را این‌چنین با خشونت پاسخ دادید و این‌چنین برخوردهایی در عرض این یک‌سال اخیر انجام شده است؟ پاسخ این بوده که ما تا به امروز زیاد رحم کردیم. می‌بایستی در همان روز اول این‌ها را به آتش می‌کشیدیم. کلمه‌ی «به آتش کشیدن» به‌کار برده شده و نقل قول موثق و مطمئن است.

من فکر می‌کنم اگر مقاومت و حضور مردم نبود چه در داخل و چه در خارج، و اگر فعالیت‌های سیاسی و فعالیت‌های جوامع بین‌المللی نبود این‌ها این کار را انجام می‌دادند و در همان روزها و ماه‌های اول سرکرده‌های جنبش سبز، آقایان موسوی و کروبی را به احتمال زیاد اگر نمی‌کشتند به زندان می‌انداختند. به باور من این‌ها قلباً به این نوع برخورد اعتقاد دارند.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)