خانه > گزارش ويژه > ایران > دروغ و دروغگویی | |||
دروغ و دروغگوییسراجالدین میردامادیseraj.mirdamadi@radiozamaneh.comآیتالله صانعی از مراجع تقلید، هفته گذشته اظهار داشت: «پنج سال قبل گفتم که دروغ دارد شایع میشود ولی نمیدانستم که دروغ اصلاً فرهنگ میشود.»
مجید انصاری از اعضای برجستهی مجمع روحانیون مبارز نیز گفت: «امروز بعضیها بهگونهای دروغ میگویند که انگار این عمل از واجبات شرعی است و این رفتار را در قالب آمار و ارقام و تهمت زدن نیز میبینیم.» آیتالله امینی امام جمعه قم نیز گفت: «آمار اعلام میشود که فقر نداریم، اما اینگونه نیست.» ابتدا از آقای محمد جعفری، سردبیر سابق روزنامه انقلاب اسلامی و تحلیلگر سیاسی مقیم لندن پرسیدم: چرا مسئولان و حاکمان نظام جمهوری اسلامی مجبور میشوند که دروغ بگویند؟ چه نیازی در ادارهی کشوری مثل ایران احساس میشود که حکام را از صداقت دور و به دروغپردازی میکشاند؟ علت اصلی این که زعمای نظام جمهوری اسلامی، بهدروغ روی میآورند این است که میخواهند جنایات، ظلم و ستمهایی را که بر مردم نسبت به حقوق و اموالشان اعمال میکنند را با دروغ بپوشانند تا مردم متوجه نشوند. شما خوب میدانید که دروغگویان یکی از چهار دسته کسانی هستند که در قرآن بهشدت لعنت شدهاند. آیات قرآن به علاوهی احادیث زیادی در نهجالبلاغه داریم که نشان میدهد این گروه لعنت شدهاند و اینهمه در زمینه راستگویی و صداقت گفته شده است، اما تنها با دروغ است که میشود روی جنایت و ظلم و ستم را پوشاند. به این علت است که اینها به دروغگویی متوسل میشوند.
چه سیستمی را میشود در جامعه تعریف کرد که میزان صداقت و یا عدم صداقت حاکمان را با آن بشود محک زد و سنجید؟ بهنظر من، بهترین سیستمی که میشود صداقت جامعه را با آن محک زد و سنجید، اگر خود جامعه، مسئولین روابط عمومی و یا رسانههای گروهی به حرفهای نمیگویم یکسال یا دوسال قبل، همین حرفهای یکماه قبل مسئولان نظام، در هرکجای دنیا توجه کنند و تناقضات آن را در بیاورند، متوجه میشوند که اینها چقدر دروغ میگویند. علت آن هم این است: مردم و جوامع فراموشکار هستند و این فراموشکاری موجب می شود آنچه آنها می گویند یادشان برود. نظر شما را به یک نکتهی بسیار جالب جلب می کنم. سه یا چهارماه قبل یکی از سناتورهای جمهوریخواه در کنگرهی آمریکا گفت چرا اینقدر میگویید جرج بوش این کار را کرد و جنگ بهراه انداخت؟ مردم فراموش کردهاند. شما اینها را میگویید و دوباره بهیاد مردم میآورید. درنتیجه مردم به ما رأی نمیدهند. بنابراین رسانههای گروهی مثل شما، نمیگویم بروید دنبال سیسال، چهلسال قبل، بلکه حرفهای حتی یکهفته قبل این مسئولان را اگر دقت کنید دروغهایشان کاملاً آشکار میشود. ما در اسلام دروغ مصلحتی هم داریم. این دروغ مصلحتی مواردش چیست؟ آیا دروغ در تعالیم دینی اسلام، تعریف و حدود و ثغور مشخصی دارد؟ تا آنجایی که من مطالعه کردهام در اسلام دروغ مصلحتآمیز نداریم. این دروغ مصلحت آمیز را اولینبار شخصی بهنام ابوالخطاب یا محمدابنابیزینب که از شاگردان امام صادق و امام باقر بود جایز شمرد و در دین، گواهی نادرست برای دروغ گفتن را صادر کرد. بعد از آن تاریخ، دروغ مصلحتآمیز و گواهی نادرست در فقه ما وارد شده است. اگر شما دنبالش بروید، قبل از آن چنین چیزی بهچشم نمیخورد. برای این که اگر دروغ مصلحتآمیز و انواع و اقسام آن در دین میبود، حتی میبایست در قرآن یا نهجالبلاغه، جایی به آن اشاره میشد، زیرا برای ما اصل قرآن است. هر چیزی که خلاف نص قرآن باشد باطل است. ولو این که صدتا حدیث هم داشته باشیم. شما در قرآن جایی را پیدا نمی کنید که دروغ را جایز شمرده باشد. آیاتی در قرآن هست که دلالت بر این دارد که دروغ اصلاً مصلحت یا غیر مصلحت ندارد. علت آن هم این است که اگر دروغ مصلحتآمیز، جایز شمرده شود، هرکس مصلحت خودش را چیز دیگری میداند. مصلحت شما یک چیزی است، مصلحت من چیز دیگری و مصلحت شخص ثالث چیز دیگری است. به این ترتیب، دروغ در جامعه امری عادی و شایع میشود. همینطور که میبینید امروز در سرتاسر کشور ما، اصل بر دروغ شده است. رسانههای ملی جمهوری اسلامی، دروغهای زیادی را روزانه با اعجاز و هنر رسانهی مدرن بهخورد مردم میدهند. شاید بتوانند بخشی از مردم را اینگونه فریب بدهند. فکر میکنید جلب افکار عمومی و اعتماد ایشان برای درازمدت با این اعجاز رسانهای ممکن هست یا نه؟ قطعاً این غیر ممکن است. برای این که در طولانیمدت، دروغ هیچگاه زیر ابر نمیماند و فاش میشود. شما نگاه کنید تمام دروغهایی که در سیسال گذشته - نمیخواهم نام ببرم شما بهتر از من میدانید - به این طرف بهخورد مردم دادهاند، در رسانهها و در جامعه آشکار شده و طوری شده که هرچه رسانههای داخل وابسته به نظام میگویند، مردم میگویند دروغ است و تلاش میکنند از طریق رسانههای خارج حقیقت را کشف کنند. بنابراین امکان ندارد که دروغ همیشه پنهان بماند. کما این که هیچ شخص دروغگویی نمیتواند دروغش را برای همیشه پنهان کند. زیرا روزی سر باز میکند. بههمین دلیل است که دادگستری از حرفهای خود جانیان و جنایتکاران، پی میبرند که اینها چه جنایاتی کردهاند و دروغهای ایشان را کشف میکنند و مچ آنها را میگیرند.
در ادامه بهسراغ حجتالاسلام علی محققنسب، دینپژوه مقیم پاریس رفتم و از ایشان پرسیدم: چرا حکام در نظامهای دینی و اسلامی، بیشتر دروغ میگویند تا در نظامهای لائیک و غیر دینی؟ علمای اخلاق عموماً انگیزههایی را برای دروغگویی ذکر کردهاند که ازجمله آنها میتوان ضعف شخصیت و عقدهی حقارت را نام برد. حسد و بخل و دشمنی و تنگ نظری را نیز از علل دروغگویی دانستهاند، اما عمدهترین دلیل دروغگویی، ضعف و درماندگی است. شخص دروغگو تصور میکند بدون توسل بهدروغ در بین مردم جایی ندارد و قادر به زندگی آبرومندانه نیست. اینگونه اشخاص، اقدام به دروغگویی و لافزنی میکنند تا واقعیتها را دگرگونه جلوه بدهند. مسلماً حکومتها و یا حکام مسلمان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. بلکه آنها در اثر اعمال و رفتار ناصحیح خود دروغگویی و لافزنی می کنند تا واقعیتها را بپوشانند. بله حکام مسلمان مانند اشخاص دیگر و بلکه بیشتر از آنها نیاز به دروغگویی پیدا میکنند؛ چون اعمال غیر قانونی و خلاف شرع و عرف را بیش از دیگران انجام میدهند. آیا در اسلام دروغ مصلحتی داریم یا خیر؟ فقها در اسلام، دروغ مصلحتی را در یکی دو مورد ذکر کردهاند. مثلاً میگویند در دو مورد دروغ مصلحتی جایز است. مثلاً در مواردی که چارهای جز دروغ نیست. مانند اصلاح ذاتالبین. اگر بین دو نفر اختلاف شدید بروز کرده باشد که غیر از دروغگویی و مسئلهای را به دروغ گفتن، قابل حل نباشد و آن جنگ و نزاع به خونریزی و آبروریزی افراد منجر شود، اگر کسی به یک طرف دعوا دروغی بگوید که آن طرف مقابل شما را دوست دارد و یا طرفدار شماست و با این دروغ کوچک یک غائلهای را از بین ببرند، فقها گفتهاند در این موارد جایز است. اما بهطور کلی در مکتب ما فقط برای یک مورد دروغ گفتن جایز است و آن هم برای نجات جان، ناموس و مال کسی است. برای جلوگیری از ظلم به کسی و نابودی آن فرد دروغ جائز است اما برای موارد دیگری که در قرآن ذکر شده، مثل داستان حضرت ابراهیم و یا داستان برادران یوسف، در چنان مواردی اصلاً دروغ وجود ندارد. فقط در ظاهر ماجرا اینگونه وانمود شده که دروغی گفته شده است. در قرآن مواردی هست که «توریه» نام دارد. بعضیها احتمال دادهاند که دروغ تحقق یافته در حالی که در قرآن اصلاً دروغ نیامده و مجاز شمرده نشده است. پس دروغ مصلحتی فقط برای نجات جان کسی و یا مال و ناموس کسی در اسلام مجاز است. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|