خانه > گزارش ويژه > ایران > «هماهنگی در اعتراضها از بین رفته است» | |||
«هماهنگی در اعتراضها از بین رفته است»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comمیرحسین موسوی، از رهبران اصلاحطلب جمهوری اسلامی ایران، با صدور بیانیهای اعدام پنج نفر از شهروندان ایرانی را محکوم کرد و اجرای اعدامها را به سالگرد انتخابات ریاستجمهوری در خردادماه مرتبط دانست.
روز یکشنبه، قوهقضاییهی جمهوری اسلامی که رئیس آن توسط رهبر منصوب میشود، پنج نفر از جمله یک زن را به اتهام عضویت در گروههای ضد انقلاب در زندان اوین بهطور پنهانی و بدون اطلاع به وکلای آنها و خانوادههایشان به دار آویخت. میرحسین موسوی با یادآوری شماری از رویدادهای خونین پس از انتخابات همچون کوی دانشگاه، کهریزک و کوی سبحان میپرسد: چرا عاملان و آمران این جنایتها شناسایی و مجازات نشدند؟ اکبرهاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز در دیدار با شماری از استانداران سابق گفته است که دوران سرکوب و تحمیل پایان یافته و افزوده است: هیچ وجدان بیداری از وضع به وجود آمده راضی نیست. مهدی کروبی نیز بهنوبهی خود با ارسال نامهای خطاب به دادستان تهران نوشته است بهجای توابسازی به داد قربانیان تجاوز برسید. با آقای رضا تقیزاده، استاد دانشگاه گلاسکو و کارشناس سیاسی این پرسش را مطرح میکنم: آیا این گفتهها به جامعهی کنونی ایران منتقل خواهد شد و میتواند تاثیری در فضای کنونی جمهوری اسلامی داشته باشد؟ بیتردید پیام این آقایان به مردم منتقل میشود ولی وسیلهی انتقال پیام که در گذشته رسانههای داخلی ایران بود، بیشتر رسانههای برونمرزی است. چرا که تلویزیونها و رسانههای خارجی بههرحال این پیام را به گوش مردم میرسانند. ولی نکتهی مهمتر از وسیلهی انتقال پیام، بهنظر من تاثیرگذاری این پیامها است. جامعهی ایران بهدلیل سرخوردگی سرکوبهای پس از انتخابات، حالا به دورانی کنترل شده و آرام رسیده است و ارتباط فکری و تاثیرگذاری رهبران انقلاب سبز بهمردم نسبت به گذشته، به مراتب کاهش پیدا کرده است. اگرچه ما همچنان جریانهای پراکندهای داریم که در دانشگاهها شاهد هستیم و برخوردهای موضعی را میبینیم ولی هماهنگی در این اعتراضها از بین رفته است و واکنشها بهدلیل اعمال جو ترس در جامعه کاهش پیدا کرده است. به این علت حتی بعد از صدور این اعلامیهها نیز میبینیم واکنشهای مردم نیز واکنشهایی پراکنده است و این چیزی است که رژیم خیلی از آن ناراضی نیست. تا وقتی که نارضایتیها بهصورت پراکنده بمانند و نتوانند بههم پیوند بخورند، نظام سیاسی ایران از آن نگرانی خاصی ندارد. من صحبتم را با تاکید بر این نکته خلاصه میکنم که ضمن اینکه مردم از صدور این اعلامیهها بیشتر از طریق رسانههای خارجی مطلع میشوند بههر حال تأثیر زیادی از صدور این اعلامیهها نمیگیرند و این آن چیزی است که دولت را راضی میکند و نظر من تامین نظر آنها است.
آقای تقیزاده بهنظر شما آیا این اعدامهای ناگهانی، پیامی به جنبش اعتراضی مردم ایران در آستانهی ۲۲ خرداد است؟ در حقیقت همهی حکومتهای پلیسی و نظامی، اعمال ترس را در جامعه وسیلهای برای ادامهی حاکمیت میدانند و با توجه به اینکه جامعهی ما از یک دوران پرخروش در طول دهماه گذشته عبور کرده است، اعمال و ادامهی ترس در جامعه بیشتر به نظام برای کنترل بیشتر جامعه کمک میکند. جامعهی ما بهسرعت به سمت پلیسی شدن در حرکت است و عوامل حاکمه حالا با اتحاد فکری و با هماهنگی بیشتر بین قوهی قضاییه و نیروهای انتظامی و دولت و قوهی قانونگذاری، همه در یک مسیر حرکت میکنند و مردم نیز حالا شاهد این به هم خوردن توازن هستند. با این وجود دولت میداند که با دادن آزادیهای بیشتر و یا حفظ نکردن جو ترس در جامعه، زمینهی به هم پیوستن نارضایتیها میتواند دوباره مهیاشود. بنابراین همچنان برای یادآوری به مردم که با چه شرایطی روبهرو هستند، توسل پیدا کردن با عواملی مثل اعدام، زندان، دستگیری و اعمال خشونت بهنوعی وسیلهای است برای استقرار ترس در جامعه و بیتردید این کار با هدف صورت میگیرد. این همان چیزی است که در پیام آقای موسوی نیز میشود آن را احساس کرد و دید. بهنظر شما در شرایط کنونی ممکن است که سران اصلاحطلب و رهبران جنبش سبز تحت کنترل بیشتری قرار بگیرند؟ تا ششماه پیش، آقای موسوی و کروبی در زندان خطرناکتر بودند و دردسر و آزارشان بیشتر بود تا بهصورت آزاد و کنترل شده. ولی حالا با توجه به این که افکار عمومی در دنیا فراموشکار هستند و تاثیرگذاری آقای موسوی و کروبی بر جریانهای داخل ایران نیز کاهش پیدا کرده است، حالا زندانی کردن آدمها و اعمال کنترل بیشتر بر آنها شاید بیش از پیش در جهت مصالح روز رژیم باشد و خطر و هزینهی کمتری داشته باشد. بنابراین با هدف اعمال کنترل بیشتر و پیگیری این هدف که صدور بیانیههایی از این نوع قطع شود، بیانیههایی که رادیوهای خارجی میتوانند آن را وسیلهی دست قرار دهند، هیچ بعید نیست که دولت تصمیم بگیرد که آقای موسوی و کروبی را نیز با دلایل ضد امنیتی به زندان ببرد. در واقع این آزمایش، بهنوعی در مورد آقای رفسنجانی با صدور حکم برای پسرش و همینطور گشودن پرونده برای دختر و دستگیری نوهاش پیش آمد. بههرحال این به نوعی آزمایش وضعیت موجود برای پیشرفت این طرح بود. اگر این وضعیت ادامه پیدا کند، طبیعتاً باید انتظار داشتهباشیم که محدودهی کنترلها، گسترش بیشتری پیدا کند و امثال آقای موسوی و کروبی را نیز به راحتی در میان بگیرد. اعدام پنج فعال سیاسی اخیر، با اعتراضهای بینالمللی سازمانهای حقوق بشری و ایرانیان در کشورهای مختلف روبهرو شده است. فدراسیونهای بینالمللی جامعههای حقوق بشر و جامعهی دفاع از حقوق بشر در ایران در بیانیهای ضمن محکوم کردن اعدام این پنج نفر در ایران نوشتهاند اقدام موثر و فوری ضروری است. با آقای عبدالکریم لاهیجی نایب رئیس فدراسیون جامعههای حقوق بشر و رئیس جامعهی دفاع از حقوق بشر ایران این پرسش را مطرح میکنم که این اقدام موثر و فوری و ضروری، چه اقدامی خواهد بود؟ میدانید که در نشست دورهی حقوق بشر سازمان ملل که دوماه پیش در ژنو برگزار شد، هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی به ریاست محمدجواد لاریجانی فرصت پیدا کرد نمایشی ارائه دهد که میتوانم بگویم یکی از وقیحانهترین نمایشهایی بود که من در ۴۰ سال فعالیت حقوق بشریام دیدهام و از کارنامهی حقوق بشری ایران بهعنوان یکی ازدرخشان ترین کارنامه ها یاد کرد. در آن نشست پیشنهادهایی را شورا به جمهوری اسلامی داد مبنی بر اینکه ترتیبی دهند دستکم گزارشگران ویژهی سازمان ملل بتوانند به ایران بروند وایران به میثاقهای بینالمللی حقوق بشر و از جمله کنوانسیون ضدشکنجه و کنوانسیون منع هرگونه تبعیض از زنان بپیوندد. و دهها پیشنهاد نظیر اینها که متاسفانه جمهوری اسلامی به هیچکدام از اینها پاسخ نداد.
شورای حقوق بشر در ماه آینده اجلاس خودش را تشکیل میدهد. طی دوماه گذشته از یک طرف با تماسهایی که باهیئتهای نمایندگی گرفتهایم، آنها را ناگزیر کردهایم که با ورود جمهوری اسلامی به شورای حقوق بشر سازمان ملل مخالفت کنند و از پیش موضع بگیرند که خوشبختانه موفق نیز شدیم و دیدید که هیئت نمایندگی جمهوری اسلامی درخواست خود را پس گرفت. ولی درخواست دیگر ما این است که در این شورا نه تنها قطعنامهای مبنی بر وخامت روزافزون وضع حقوق بشر در ایران صادر شود، بلکه یک هیئت تحقیق بینالمللی بهخاطر فجایعی که طی یکسال گذشته در ایران صورت گرفته است و پروندهی نقض حقوق بشر را بهمراتب سیاهتر از گذشته کرده است، به ایران برود و در مورد این فجایع و از جمله اعدامها گزارش تهیه کند. در فاصلهی یازده ماه گذشته بعد از دو اعدامی که قبلاً انجام شده بود، بهعلاوهی پنج اعدام اخیر، میشود هفت اعدام سیاسی که در ایران صورت گرفته است. این فارغ از دهها اعدام دیگری است که صورت گرفته و ممکن است در میان آنها اعدامهای دیگری نیز بوده باشد. این درخواست مشخصی است که ما داریم. باید ببینیم طی یکماه آینده با کشورهای دموکراتیک که میتوانند در شورا نقش بازی کنند و همچنین با نمایندگان اتحادیهی اروپا، ایالات متحدهی آمریکا، کانادا و دیگر کشورهای اروپایی به چه نتیجهای میرسیم. امیدواریم که بتوانیم ضمن گرفتن این قطعنامه مسئلهی تعیین هیئتی ویژه را نیز جزو قطعنامه بگذاریم و به این صورت لااقل یک امکانی برای تحقیقات بینالمللی در ایران فراهم شود. آقای لاهیجی، فعالین حقوق بشر این نگرانی را نیز دارند که اعدامها و بهخصوص اعدامهای سیاسی در ایران گسترش پیدا کند؛ بهویژه آنکه در آستانهی ۲۲ خرداد قرار داریم. با توجه به اینکه از این چهار بیگناه کردی که کشته شدند، سه تن از آنها سالها بود که در زندان بودند، این احتمال وجود دارد.ما چندین باربود که برای آزادی این افراد و حکم اعدامی که در مرحلهی نخست برای آنها صادر کرده بودند کمپین کرده بودیم. سئوال این است که چرا الآن اینها را کشتند؟ مشخص است که در رابطه با سالگرد انتخابات ننگینی است که در ایران صورت دادند و فجایعی که به بار آوردند. در واقع برای ترساندن مردم بود. یعنی واقعاً جمهوری اسلامی با وجود سیاست سرکوب، اختناق، کشتار، بازداشتهای گسترده، شکنجه، تجاوز و تمام اینها طی یازدهماه گذشته هنوز نتوانسته است تمام مجاری تنفس جامعهی ایران را مسدود کند؟ در این چند روز دو تظاهرات بر ضد دولت و احمدینژاد در دانشگاهها داشتیم؛ پریروز دردانشگاه تهران و دیروز در دانشگاه شهید بهشتی. تظاهراتی نیز خانوادههای همین قربانیان طی دو روز گذشته در تهران و شهرهای کردستان برگزار کردند. این اعدامها به این دلیل است که دولت ایران واقعاً نگران وضعیت کنونی است و از این وحشت دارد که در سالگرد این فجایع، اعتراضها گستردگی بیشتری پیدا کند. آنها میخواهند به این صورت مردم را بیشتر بترسانند و بگویند که آنها نه فقط در معرض دستگیری و زندان هستند بلکه ممکن است محکوم به اعدام نیز بشوند و دلایلش نیز این است که متاسفانه هفت تن را به چوبههای دار سپردهاند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|