تاریخ انتشار: ۱۵ شهریور ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با مجید تفرشی، روح‌الله شهسوار، و مسیح علی‌نژاد، درباره‌ی جلوگیری از برپایی مراسم مذهبی توسط حکومت اسلامی ایران

ترس حکومت دینی از برپایی مراسم دینی

سراج میردامادی

بی‌شک در نظام جمهوری اسلامی که مدعی دین و دینداری است، هرگونه جلوگیری از برپایی مراسم مذهبی، به ویژه در شب‌های احیا و حتی در منازل شخصی، تناقضی آشکار است که باید به تحلیل آن پرداخت.

Download it Here!

از دکتر «مجید تفرشی»، مورخ و استاد دانشگاه در لندن پرسیده‌ام: آیا از منظر تاریخی، می‌توان شباهتی بین این ممانعت‌ها و نیز تضییقات و ممانعت‌هایی که در دوره‌ی رضاشاه در این خصوص اعمال می‌شد یافت؟

رضاشاه در اساس با برنامه‌های مذهبی مخالف بود، اما به‌هرحال تابع یک پرنسیپی بود؛ یعنی می‌گفت برنامه‌های مذهبی باید محدود و تحت قوانین باشد. طبیعت محدودیت‌های کنونی از آن جنس نیست. حاکمیت کنونی می‌گوید آن کس که با من نیست نباید مراسم مذهبی برپا کند.


مجید تفرشی، مورخ و استاد دانشگاه در لندن

در زمان رضاشاه استفاده‌ی سیاسی از برنامه‌های مذهبی نمی‌شد ، مراسم مذهبی از اساس ممنوع بود، الا موارد محدودی که اجازه داده می‌شد ولی الان مسئله این است که خودشان مراسم مذهبی برپا می‌کنند و می‌گویند دگراندیشان و غیر خودی‌ها نباید همان کار را انجام بدهند.

من فکر می‌کنم این بدتر از زمان رضاشاه است. زیرا در زمان رضاشاه، اصول و قوانینی حاکم بود و اعلام می‌شد که برپایه‌ی این قانون و مقررات، تجمعات دینی محدود یا ممنوع است، ولی الان، ممنوعیت قانونی وجود ندارد. می‌گویند چون شما با ما نیستید برگزار نکنید.

یعنی ماهیت و انگیزه‌ی ممانعت متفاوت است؟

ماهیت ممانعت شباهت دارد، اما الان شرایط بدتر شده است. آن زمان شما می‌دانستید که با یک قانونی طرف هستید که جلوی شما را می‌گیرد، اما الان هیچ قانونی وجود ندارد که شما در منزل‌تان نباید روضه‌خوانی برپا کنید. در واقع غیر قانونی‌تر از دوره‌ی رضاشاه است.

فکر می‌کنید انگیزه‌ی حکومت در ممانعت از برپایی مراسم مذهبی و به ویژه شب‌های احیا چه بوده است؟

به قول خطبه‌ی امیرالمؤمنین، هر صدایی را علیه خودشان فرض می‌کنند.

ولو این صدا در یک محیط خصوصی باشد ...

خب بله! به‌هرحال برای حکومت جای نگرانی دارد. می‌گویند چرا شعری بگوییم که توی قافیه‌اش گیر کنیم. مشکل حکومت این است که به‌هرحال و به هر صورتی نمی‌خواهد یک عده‌ای دور هم جمع بشوند و حتی با پچ‌پچ هم به نظام انتقاد کنند. حالا مردم توی خیابان‌ها به طور علنی شعار می‌دهند، اما تجمع سازمان یافته نباید وجود داشته باشد.

مراسم مذهبی و هیئت، یک برنامه‌ی سازمان یافته است و می‌تواند بالقوه خطرناک باشد؛ حتی اگر خطری هم برای حکومت نداشته باشد می‌تواند مقدمه‌ی خطر باشد و این از مشکلاتی است که حکومت‌های این‌چنینی دارند. بخصوص در جمهوری اسلامی که به ویژه بعد از انتخابات دچار بحران مشروعیت شده است و نمی‌خواهد به هر صورت مقدماتی ایجاد شود که منجر به مشکلات جدید بشود.

درواقع تجربه‌ی حکومت شاه، جلوی چشمش است که گرفتاری‌ها از همین هیئت‌ها و مراسم مذهبی شروع شد. فکر می‌کنند شبیه‌سازی نباید بشود، ولو اینکه اینگونه هم نباشد. مثلاً اگر آقای عبدالله نوری در منزلش روضه‌خوانی به راه بیاندازد و واقعاً هم برای روضه‌خوانی باشد، آنها می‌گویند که نه، اینها نیت دیگری دارند.

بحث رضاشاه، بحث قدرت بود. بحث این بود که حکومت می‌خواست اقتدار خودش را نشان بدهد و بگوید در حکومت اسلامی هیچ حریم خصوصی‌ای سوای آنکه دولت و حکومت بر آن نظارت دارد، وجود ندارد. جمهوری اسلامی هم دارد همین کار را البته از یک منظر دیگر می‌کند. آن تحکیم اراده‌ی دولت مرکزی بود، این مسئله‌اش عدم تجمع برای فعالیت سیاسی برای هرگونه تبانی علیه حکومت ولی نتیجه‌ی آن یکی است.

آیا می‌شود اینگونه گفت که الان نسبت به دوره‌ی رضاشاه که نسبت به برگزاری مراسم مذهبی در محافل خصوص ممانعت به عمل می‌آمد، دین سیاسی‌تر شده و ماهیت سیاسی‌تری را نسبت به حکومت پیدا کرده است؟

زمان رضاشاه می‌توان گفت تقریبا دین سیاسی نبود؛ یعنی به این صورت نبود که ابزار بشود. برای اینکه اگر هم دین سیاسی بود، به قول مرحوم مدرس، سیاست برای عده‌ای دینی بود و نه البته برای همه‌ی علما، برای برخی از علما و روحانیون. الان مشکل ما این است که دین ما سیاسی است و سیاست ما دینی نیست.

یعنی دین ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی شده است. در صورتی که از اول بنا بود سیاست ما دینی باشد، نه اینکه دین ما سیاسی باشد. این برعکس آن است. به نظر من استفاده‌ی ابزاری از دین برای پیشبرد اهداف کوتاه‌مدت سیاسی، در درازمدت ناگزیر منجر به بی دین شدن مردم در جامعه می‌شود زیرا مردم می‌بینند دین هم وسیله و ملعبه‌ای برای امر زودگذر دنیوی شده است.

ادبیات ضد ظلم

روح‌الله شهسوار، روزنامه‌نگار در پاریس اما پیرامون ممانعت از برپایی مراسم مذهبی در منازل شخصی، نظر دیگری دارد. وی می‌گوید:

ریشه‌ی اصلی این قضیه در واقع استبداد دینی است که می‌گوید دینداری مردم هم باید طوری باشد که ما می‌گوییم، اما اینکه چرا بعد از انتخابات و بعد از جنبش سبز این نحوه‌ی برخورد با این جدیت انجام می‌شود به نظر من از دو ترس ناشی می‌شود که دار و دسته‌ی حاکم بر قدرت از این مراسم دارند.


روح‌الله شهسوار، روزنامه‌نگار در پاریس

اول اینکه به دلیل سرمایه‌گذاری هنگفتی که حضرات روی این قضیه کرده‌اند، می‌ترسند که جنبش سبز و بخش اصلی آن یک دیدگاه غیر مذهبی از ایشان نشان بدهند. می‌ترسند با گسترش این نوع مراسم مذهبی، هدف اصلی آنها که شکاف انداختن بین بخش‌های سنتی و مذهبی جنبش سبز با بخش‌های دیگر است، لطمه بخورد.

تا حالا هم تاحدود زیادی همین‌گونه بوده است. دلیل دومی که به شدت با آن مخالفت می‌کنند این است که واهمه دارند مبادا جنبش سبز از ادبیات ویژه‌ی سیاسی دینی که ضد استبدادی و ضد ظلم است برای ابراز مخالفت خودش استفاده بکند.

می‌دانند که این ادبیات ریشه‌ی بسیار قوی در جامعه‌ی ایرانی دارد و اگر نهادینه بشود به ویژه در این ایام مذهبی که همه در واقع درگیر این نوع مراسم هستند و گسترش پیدا بکند دیگر جمع و جور کردن آن در قدرت دولت و حامیانش نباشد. به شدت از این مسئله می‌ترسند. مضاف بر اینکه رهبران جنبش سبز که ریشه‌ی آنها در جناح چپ اسلامی است به شدت در این نوع ادبیات تخصص و تبحر دارند و ریشه‌ی اصلی ایشان از همین پایگاه و جایگاه است.

بنابراین خیلی می‌ترسند. برپایی این مراسم به نوعی نهادینه شدن اعتراضات مردمی با استفاده از ادبیات ضد ظلم و ضد استبداد شیعی است که سابقه‌ی بیش از هزارسال در جامعه‌ی ایرانی دارد. یعنی دقیقاً همان ادبیاتی است که پیش از انقلاب برای مبارزه با رژیم قبلی از آن استفاده شد. الان دار و دسته‌ی حاکم بر قدرت از این می‌ترسند که همان ادبیات علیه خودشان استفاده بشود.

ابزار دین

مسیح علی‌نژاد، روزنامه‌نگار مقیم انگلستان نیز معتقد است که پاشنه‌ی آشیل این نظام هم همین است. وی می‌گوید:

به این دلیل از مراسم مذهبی هراس بیشتری وجود دارد که نسل جوان احساس امنیت نمی‌کند که اعتراض خود را در محافل روشنفکری مطرح بکند. تنها جایگاه اعتراضی‌ای که باقی مانده و تنها جایی که می‌شود اعتراض خود را با صدای رساتری مطرح کرد محافل مذهبی است؛ مثل حسینیه‌ی ارشاد و مناسبت‌های مذهبی و حتی راهپیمایی‌های مذهبی.


مسیح علی‌نژاد، روزنامه‌نگار مقیم انگلستان

بنابراین هیچکس فکر نمی‌کرد حکومتی که ادعای حکومت اسلامی را داشته است و دارد، بخواهد مانعی در این زمینه ایجاد کند. این باعث شده که نسل جوان، حتی کسانی که به آن صورت دین‌باور هم نبودند به بخش‌های دیگر جامعه که معترض و مذهبی بودند تکیه کنند. حتی محافل مذهبی معترضان را پربارتر کردند.

همین دلیلی شد که حکومت هم پرده‌دری کرد و برای نخستین بار توی این یک‌سال اعلام کرد که به دین به عنوان یک ابزار نگاه می‌کند و قدرت برای او برتری بیش‌تری دارد. درنتیجه بدون رودربایستی و بدون تعارف جلوی تمام محافل مذهبی ایستاد.

آیا دین همان‌طور که از سوی حاکمیت به عنوان یک سلاح و ابزار سیاسی علیه مخالفان به کار برده می‌شود، از سوی مخالفان حکومت هم در عمل به عنوان یک ابزار علیه حکومت استفاده شده است تا بخش‌های غیر معتقد به دین را زیر چتر علیه حاکمیت جمع کنند؟

البته ما داریم در مورد استبداد دینی صحبت می کنیم و اتفاقاً من فکر می‌کنم این خیلی موفق بوده است. در چنین حکومتی تنها دین است که می‌تواند با موفقیت بیشتر در برابر کسانی بایستد که در حکومت از دین استفاده‌ی ابزاری می‌کنند.

خیلی ساده‌تر بگویم: اگر قرار بود معترضان با شعارهای بخش‌های لائیک جامعه و یا غیر دین‌باور جامعه جلو بیایند، هم سرکوب آنها راحت‌تر بود و هم خود ایشان شهامت اعلام حضور نداشتند.

در این یک‌ساله شاهد بودیم همین شعار الله‌اکبری که مطرح شد و یا شعارهای انتخاباتی یاحسین میرحسین در ایام عاشورا و یا در اعیاد و مناسبت‌های مذهبی، چتری شد که حتی غیر دین باوران و یا کسانی که باورهای ضعیف‌تری داشتند و یا اصلاً اعتقاد دینی نداشتند هم زیر آن جمع شوند. نمی‌شود اسم آن را استفاده‌ی ابزاری از دین گذاشت. زیرا بخش عمده‌ای از جنبش، به ویژه چهره‌های اصلی رهبران جنبش، مذهبی بودند و بخش‌های دیگری از جنبش هم که مذهبی نبودند وقتی استنباط و احساس‌شان این شد که این بخش از دین‌باوران جنبش اعتقادی به این ندارند که بخواهند از دین استفاده‌ی ابزاری بکنند برای سرکوب کسانی که دین باور نیستند به آنها اتکا می‌کنند و اعتماد و تکیه می‌کنند که هم‌صدا علیه استبداد دینی مبارزه کنند.

Share/Save/Bookmark

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)