خانه > گزارش ويژه > ایران > بازو به جای تدبیر | |||
بازو به جای تدبیرمهدی عبداللهزادهmehdi.abdollahzadeh@gmail.comحرکتی که در یکماه گذشته برای بردن تصویر میرحسین موسوی روی صفحهی نخست مجلهی تایم از سوی برخی از فعالان سیاسی جنبش سبز در محیط مجازی و بهخصوص در فیسبوک انجام شد، از آخرین طرح شکست خوردهی آنها موسوم به اسب تروا چیزی کم نداشت. این طرح نه عاقلانه بود، نه دموکراتیک، نه بهصرفه و نه قابل اطمینان. بدتر از همه آن که هیچ فضیلتی را نیز با خود در بر نداشت.
همهچیز از یک اشتباه ساده و پیشفرضی نادرست شروع شد: چند نفر از فعالان جنبش سبز با مبنا قراردادن سنت دیرینهی مجلهی تایم در چاپ تصویر مرد سال روی صفحهی نخست، چنین پنداشتند که از میان «فهرست صدنفری سالیانه» نیز هرکس اول شود تصویرش بههمان شیوه روی جلد تایم نقش خواهد بست. این عده از فعالان، بر همین اساس و با این استدلال که انتشار عکس میرحسین بهعنوان «کسی که بیشترین تاثیر را بر زندگی مردم دنیا گذاشته»، به معنای تبلیغات گسترده برای جنبش سبز است، به تشویق دیگران در فیسبوک روی آوردند تا آنها را برای رای دادن پیدرپی به میرحسین و تلاش برای ارتقای نام او در جدول ترغیب کنند. این در حالی بود که با کمی جستوجو در آرشیو اینترنتی مجله، که دست کم از نسخهی سال ۲۰۰۴ به اینسو در دسترس است، میشد از همان ابتدا به نادرست بودن چنین پیشفرضی پی برد. واقعیت این است که در تمام این سالها، هیچگاه چهرهی نفر نخست بهتنهایی روی جلد مجله نرفته است، چون از یکسو نفر نخست در میان یک فهرست ناهمگون صدنفره، بیمعناست و از سوی دیگر، گزینش و طرح چنین عنوانی در دستور کار تایم ۱۰۰ وجود ندارد. فعالان جنبش سبز، در تمام این مدت هیچگاه از خود نپرسیدند چگونه و با چه معیاری میتوان لیدی گاگا را از حیث تاثیرگذاری بر زندگی مردم دنیا با میرحسین موسوی مقایسه کرد؛ یا مثلاً شاهرخخان با فیلمهای هندیای که بازی میکند و فعالیتهایش در ورزش کریکت، چگونه میتواند از حیث تاثیرگذاری با یک برندهی جایزهی نوبل، همچون شیرین عبادی پهلوبهپهلو مورد ارزیابی قرار بگیرد؟ آنها فقط و فقط یک فهرست دویست و چند نفره را دیدند و اعدادی که نشانگر آرای کسبشده بود و جایی که میشد کلیک کرد و رای داد، اما چند سطر بالا و پایینتر را ندیدند تا بخوانند و بدانند که این رایگیری هیچ تاثیری در انتخاب فهرست نهایی ندارد. همه از روی دست هم نگاه کردند و یکدیگر را به کلیک کردن توصیه کردند مبادا لیدیگاگا، گوی سبقت را از میرحسین برباید، بدون آن که بدانند مجموع رایهای نفر اول، صرفاً یک شاخص فرعی است و شخصیتهای برگزیدهی سال، توسط هیئت سردبیری تایم و در چهار گروه «رهبران»، «قهرمانان»، «هنرمندان» و «متفکران» انتخاب میشوند. در واقع، هدف از انتشار تایم ۱۰۰، انتخاب صد چهرهی تاثیرگذار بر زندگی مردم دنیاست به ترتیب اهمیت و در چهار گروه بیست و پنج نفری، اما مشوقان کلیککاری و رایدهی به میرحسین، با دیدن فهرست شخصیتها - که به ترتیب میزان رایها ردیف شده بودند- پنداشتند که هرکس بیشترین رای را بیاورد عنوان «تاثیرگذارترین فرد بر زندگی مردم دنیا در سال ۲۰۱۰» را از آن خود خواهد کرد. ناگفته پیداست که نه میرحسین و نه هیچکدام از دیگر شخصیتها نمیتوانند زیر بار سنگین و حتی غیر ممکن این عنوان قد راست کنند و پذیرش ضمنی این عنوان محال برای میرحسین از سوی مشوقان، نشان از میزان بالای توهم و اعتماد به نفس کاذب در نزد آنهاست. مهمتر و عجیبتر از این تعجیل و سهلانگاری و توهم اما، تن دادن به رقابت در عرصهای نابرابر بود که از آن بوی بیعدالتی و فرصتطلبی بهمشام میرسید. وبسایت تایم بهمنظور بالابردن تعداد بازدیدکنندهها و امکان رایدهی به بیش از یک گزینه، محدودیتی برای آیپیها قائل نشده بود، اما کسانی که در پی کشف این قابلیت، دیگران را به رایدهی پیاپی به میرحسین دعوت میکردند بهواقع به ترویج تقلب میپرداختند. نفس این توصیه نه تنها غیر دمکراتیک بود، بلکه با روح جنبش سبز که بر مدار دموکراسیخواهی و خیزش علیه تقلب شکل گرفته، مغایرت داشت. حتی در صورتی که فرض این گروه درست بود و انتخاب نفر اول معنا و جایگاهی داشت و عکس روی جلدی هم در کار بود، باز هم کلیت این حرکت عاری از هر فضیلتی بهشمار میآمد. چرا که بهجز ماهیت غیر دمکراتیک آن که در اینجا نیز مورد بحث است، نتیجهی نهایی کار هم به بیش از ده مشخصه وابسته بود که هرکدامش میتوانست طرح را از نظام «علت و معلول» خارج، و به تبع آن مشروعیت را از کل حرکت سلب کند. محض نمونه میشود به تناسب جمعیتی بهعنوان یکی از مشخصهها اشاره کرد: تعداد بالقوهی رایدهندگان به رییس دولت امارات تابعی از جمعیت ناچیز مردم کشورش است و هواداران یک سوپراستار چینی هم تابعی از جمعیت یکونیم میلیاردی آن کشور. با وجود چنین وضعیتی هرگونه قیاس، از اساس معالفارق است و قیاس معالفارق نیز نمیتواند به هیچ فضیلتی دلالت داشته باشد. حالا فرض کنید رییس ثروتمند دولت امارات با بودجهای اندک، یکصد کارگر باسواد و ارزانقیمت آسیایی را برای مدت یکماه اجیر میکرد تا روزی هشت ساعت به او رای دهند و نامش را به ردهی نخست جدول ببرند. در این صورت آیا میشد باز هم نتیجهی نهایی را معتبر دانست و به آن بالید؟ با کمی تفاوت، ایرانیها نیز چنین کردند، اما با نسبتی متفاوت از جمعیت رایدهنده به تعداد رای، و البته بیجیره و مواجب. این طرح، بازهم به فرض درست بودن فرضیهی طراحانش، با کمترین میزان تعقلگرایی همراه بود. در شرایطی که نیروی جوان و فعال جنبش سبز در این روزهای فترت، رکود و سکون نیازمند تجدید قوا، آرایش مجدد اندیشهها، ایجاد طرحهای تازه و در یک کلام نیازمند کار فکری است، جمعیت گستردهای از این نیرو، مغز را به کناری نهادند و به سراغ ماهیچه رفتند تا در یک روند کارگری و فیزیکی با چشمهای خیره به صفحهی کامپیوتر به تکرار مکرر رایدهی اینترنتی بپردازند؛ روندی که بهطور طبیعی میتواند به روزمرگی و خمودگی نیز بیانجامد. در این روزهایی که اندیشیدن و درافکندن طرحهای نو- و به تبع آن پویایی جنبش- چارهی کار و متضمن پیشبرد اهداف جنبش است، معنای هر چنین کلیکی، یک قدم عقبماندن و درجا زدن بود و بس. در همان گرماگرم رایدهی و روزهای اوج فعالیت کلیککنندگان، در محیط مجازی و بخصوص در فیسبوک، بحثهایی میان مدافعان و مخالفان این طرح در میگرفت. مدافعان این طرح در توجیه کار خود از رسیدن به هدف (بهزعم خودشان بردن میرحسین بهروی جلد تایم) و ارزشمندی آن دم میزدند و تاثیر مهمی که بر پیشبرد اهداف اصلی جنبش خواهد داشت، اما معنای همهی استدلالهای پیچیدهی آنها بهسادگی در این جمله معنا میشد: هدف وسیله را توجیه می کند. نیازی نیست تا از دیدی اخلاقگرا برای انتقاد از این نوع نگاه استفاده کرد. چون این مسئله که هدف مورد نظر آنها اصلاً با این وسیله تامین میشود یا نه، مورد تردید جدی قرار داشت. این حرکت- باز هم به فرض درست بودن فرضیهی طراحان- در شکل مطلوب نیز منطبق با نظام «سود و زیان» یا «دخل و خرج» نبود و بنابراین نمیتوانست در مجموع به یک منفعت یا پیروزی تعبیر شود. چون آنچه در بهترین شرایط حاصل میشد فقط و فقط انتشار تصویر یکی از سران جنبش روی جلد یک مجلهی هفتگی بود. اگرچه تایم مجلهای بسیار مهم بهحساب میآید، اما تنها یکی از صد مجلهی تاثیرگذار در سطح بینالمللی است که بارها و بارها عکس چهرههای منفی و منفور را نیز روی جلد خود داشته و آخرین نمونهای که ایرانیان بهیاد دارند چهرهی محمود احمدینژاد است. با این وصف، آیا بهصرف این که یکی از سران جنبش سبز بهمدت یکهفته بهعنوان «تاثیرگذارترین فرد بر زندگی مردم جهان» (که خود این عنوان بهخوبی نشانگر بیمعنا بودن و مضحک بودنش هست) از سوی یک مجله معرفی شود، آنقدر سود و منفعت دارد که بتواند زیانهای ناشی از درجا زدن نیروی فکری جنبش را در طی این یک ماه جبران کند؟ این ماه بههمین سادگی گذشت و از نشانههای درجا زدن این نیرو، همین بس که در این یک ماه کلیککاری فشرده، هیچ برنامهای برای برپایی مناسب روز کارگر و استفاده بهینه از این فرصت طرح نشد و در آستانهی سالگرد حوادث انتخاباتی خرداد ماه نیز، هنوز برنامهی روشن و هدفمندی برای چگونگی برگزاری مراسم در خود این سالگرد ارائه نشده است. جنبش جوان سبز، در نبود تئوریسینهای قابلی که اکنون در زندان به سر میبرند، بهخاطر فقدان برنامهریزی در معرض آسیبپذیری است و بهشدت نیازمند اندیشه، تامل و بازبینی دقیق طرحهای پیش رو. در غیر این صورت ادامهی این راه با حرکتهای ناگهانی، حساب نشده و مدیریت نشده، بیگمان گامهای جنبش سبز را سستتر و کندتر خواهد کرد. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
بعضی سخن ها در این مقاله خوب و سنجیده است. اما وقتی صحبت از ترویج تقلب از راه تشویق دیگران به چند بار رای دادن میشود، پای مقاله میلنگد. تقلب یعنی به هم زدن قواعد بازی.
-- ارغوان ، May 4, 2010وقتی خود مجله تایم امکان بارها رای دادن را باز گذاشته، دیگر صحبت از تقلب یا کاری خلاف اخلاق کردن هیچ جایگاهی ندارد. مگر کسی سیستم رای گیری مجله تایم را هک کرده است که صحبت از تقلب میکنید؟
چرا زودتر این مطلب را ننوشتید؟؟
-- بدون نام ، May 4, 2010تمام حرف اين مقاله بدون اثبات «درجا زدن فكري در طول يك ماه» بينتيجه ميماند. اين فقط يك بازي ساده بود و هركس حتّي بيشترين كسي كه مثلاً تقلّب كرده باشد فوقش چندين بار كليك كرده است و بس. چند نفر هم طنز نوشتند يا كاريكاتور كشيدند. اين آيا تعطيل كردن يك ماه فعّاليّت فكريست؟ تاثير آن باباي كرهاي بر جهانيان چقدر است؟ طرفداران ديگر نامزدها كه علناً دعوت به تقلّب ميكردند چه؟ يك بازي ساده را بيش از اين بزرگ نكنيم.
-- رهگذر ، May 4, 2010از این مقاله من نتیجه گرفتم که هر کس هر کاری بکند و بیک نتیجه برسد مردود است. تصور کنیم که در این شرایط طرفداران سبز( آزادیخواهان و دمکراتها) و آقای موسوی در این سرشماری مجله تایمز شرکت نمیکردنند. حتمن مقاله در باره بیکفایتی و سردم گمی و بیحالی سبز ها نوشته میشد. در یک حرکت دمکراسی خواهی هر فعالیتی قابل تقدیر است.فعالیت سبز ها در چهارچوب مقررات این مجله بود و تقلبی انجام نشده.
-- مهرداد پاریس ، May 5, 2010گر تو بهتر میزنی بستان بزن و غر نزن.بادرود مهرداد پاریس
نویسنده فاضل و بسیار آگاه و دقیق و مسلط و حکیم این مقاله میتونست در جریان رای گیری و شکل گیری چنین موجی اظهارات فضیلت مندش را ابراز بکند تا حالا چنین لحن تخقیر آمیزی رو برای مخاطبان خودش انتخاب نکنه.دو موضع خطا بود: خاموشی به وقت دانستن....
-- بدون نام ، May 5, 2010دوستان جای تعجب است که زمین و زمان و ایرانی و بیگانه اهنمیت موسوی امیر سبزان را فهمیده اند ولی بعضی دوستان از تقلب و بر هم خوردن بازی سخن می گویند. حتما اگر موسوی آخر شده بود تقلبی در کار نبود. این حرفها ، حرفهای مجانی ست. سخن قیمتی این است که هیچ کدام از رقبای موسوی اهمیت او را نداشتند، با آخوند و ملا و آیت الله سرکارشان نبود، با فتوا دهندگان ازاله ی بکارت و قتل عام و کشتار و سرکوب و شکنجه زندانم سرو کار نداشتند برای همین هم طرفدارانشان به سماجت ما نبودند، مطمئنا تمامی انسانهای شریف در تمام جهان اگر خبردار شده بودند به امیر انقلاب سبز ایران که جهان را از جنگ نجات خواهد داد رای داده بودند، بنا بر این آن درصد بزرگ که آنرا فهمیدند به او رای دادند. تند نوشتم جلادان در کوچه ی مایند!
-- امضا محفوظ ، May 5, 2010جواب به امثال ارغوان یعنی ما باید کنترل بشویم تا تقلب نکیم وقتی ازاد باشیم و ازمون بخواهند به یک نفر رای بدهیم عوض یکبار ٣٠ بار رای میدهیم و وقتی ازت سئوال میشه چرا اینکار را کردی همین چیزهایی که نوشتی پس میدهی یعنی وجدان رای دهی وجود نداره کسانی که بهشون این مقاله بر خورده معلومه از کسانی هستد که تقلب کردن و کلیک کاری را بحده علاه خود رساندن در ان رای گیری تایم پس احمدی نژاد هم بدون تقلب انتخاب شد ناراحتیتون از کجاست خوده شما هم پا بده تقلب میکنید
-- kk ، May 5, 2010واقعاً من فضیلت چاپ این مقاله را که هنرش به تحقیر و تمسخر گرفتن ایرانیان حامی جنبش سبز، نفهمیدم. این یک تلاش در فضای مجازی بود. جنگ و سیاست که نبود آقای عبدالله زاده! ..
-- یک کسی ، May 6, 2010اقای عبالله زاده نشسته اید پشت پنجره ای پر غبار و در کوچه بازی وقیل وقال وشور وهیجان بچه ها را تما شا میکنید و در انتها میگویید که چه اینها چه نصیب برده و یا مبیرند و غافل از حرکت شور همدلی وخواست احساس شعف بچه ها. اقای محترم ما به خواستمان رسیدیم بی توجه به ادله مجه تایم به خود و همت واراده خودمان توجه داشتیم همانطوری که بی توجه به سیا ست ها ی رژیم برای خواستمان در عرصه انتخابات در صحنه بودیم وباید می بودیم و نتیجه گفتار شما این است ! ! چون انتخابات ریاست جمهوری را نبردیم پس نباید در صحنه حضور می داشتیم !! روح با هم بودن یکنواخت وهماهنگ حرکت کردن مایوس نشدن و...... ان چیزهایی است که برای نتیجه نهایی سخت به انها نیازمندیم .
-- بدون نام ، May 6, 2010نخیر آقای عبدالله زاده، شما در مورد هدف و نتیجه مورد نظر این عمل اشتباه میکنید. گروهی که همگان را به رای دادن به میر حسین در وب سایت تایم تشویق کردند به طور مستقیم مرد سال شدن میر حسین را هدف و نتیجه اول شدن او قرار ندادند و اعلام هم نکردند. اگر ایمیل های فرستاده شده را بخوانید هدف این عمل را نشان دادن تعداد و قدرت گروهی سبز ها عنوان کرده اند و نه مرد سال شدن میر حسین. شما خود این نتیجه را تراشیده اید که هدف بانیان این کار مرد سال شدن آقای موسوی بوده. لطفاً ایده ای را که خودتان خلق میکنید مبنای یک مقاله نکنید!
-- فرهاد راد ، May 6, 2010من کسی بودم که دوش به دوش دوستان سبزم رای داده و از دادن رای در کنار دوستانم بسیار خرسندم در جواب این مقاله که به شیوه کلی گویی و آشنا برای ما نوشته شده که مدتها است با آن خو گرفتیم برانم که توضیحاتی را بند به بند به دوستان عزیز عرض نمایم
۱- دوست ما از سفسطه تقلب استفاده نموده و دوستان مرا به آن متهم میکنند اولا تقلب چیست تقلب عبارت است از به دست گیری شرایط نامساوی برای تعیین چیزی به ناحق آیا ما از شرایط خاصی استفاده کردیم؟ سفسطه همین جا است که در پارامترهای مجله تایم کسرت رای دهنده و همچنین محبوبیت نامزد خاص در بین هواداران میباشد . مسلما تایم امکان رای بر اساس آیپی را داشت.و همه رای دهندگان از این موضوع استقبال کرده و آنرا به کار میبستند جای تعجب میباشد جائی که دوستان خارجی ما به همیت جنبش تبریک گفتند بعضی دوستان چه گونه تهمت تقلب به آرمانهای پاک سبز میزنند.
۲- چه میتوان گفت که جنبش ما و عشق ما به میهن و دموکراسی را با رای چند کارگر اجیر شده توسط حکام زر و زور مقایسه میکنند؟ کاش دوستان شهیدمان این را نخوانند.
۳- از حسن نظر دوست عزیز در استفاده از سفسطه همین بس که به انتخاب افراد توسط تحریریه تایم اشاره نموده ولی نگفتند میر حسن موسوی به عنوانه سومین قهرمان سال برگزیده شدند.
۴- دوستان مجله تایم محلی بود و دلیلی که بدانیم و باور کنیم ما بیشماریم
مجال بحث نیست اما به قول دوستان ما بیشماریم
-- Green tiger ، May 6, 2010این مقاله و نوشته هایی از این دست من و یاد اون شخصیته تو کارتون گالیله میندازه که همش میگفت: من میدونستم ما موفق نمی شیم!
و اما آنچه از ابتدا مشخص بود ترس عده ای به ظاهر روشنفکر و اپوزوسیون (که غالبا در خارج کشور هستند) از محبوبیت روزافزون موسوی در جنبش سبز و ناکامی آنها در سوق دادن جنبش سبز به سمت و سوی خود هست. و طرفه اینکه اکثر این آقایون انتخابات 88 رو تحریم کرده بودند و حالا هم هر روز واسه جنبش نسخه های رنگارنگ می پیچند! انگار که جنبش سبز در داخل منتظر صدور فرمان آقایون از خارج هست!
جنبش سبز در وهله اول محصول و حق مردمی است که در داخل با مشکلات اون درگیر هستند و به طبع رهبری و تصمیم گیرنده اصلی نیز بر عهده کسی هست که در داخل ایران از نزدیک با مشکلات داره دست و پنجه نرم میکنه!
با نظر مهرداد پاریس کاملا موافقم!
یا سخن دانسته گوای مرد عاقل یا خاموش
با تشکر
وحید
-- vahid ، May 6, 2010فکر کنم که همین که حرکتی در فضای مجازی انجام شد و نشان داد بخواهیم می توانیم کافی است. تحلیل شما درست اما نباید به جای نقد سازنده تخریب کنیم
-- بدون نام ، May 6, 2010همين كه دوستان سبز همت نشان دادند و تلاش كردند تا نام وي به عنوان نفر اول در نظر سنجي قيد شود كافي است.حالا تصوير او روي مجله نيايد.شما تنها ياد گرفته ايد ايراد بگيريد.البته اين خصلت بد بسياري از ما ايرانيان است و تنها بلديم شعار بدهيم بدون اينكه يك قدم برداريم.در شعار اول و در عمل بيا و ببين.
-- پويا ، May 6, 2010من از همين جا به تك تك بچه هايي كه در اين نظر سنجي تلاش كردند تا نام جنبش سبز را سر بلند كنند درود مي فرستم.نا اميد نشويد عزيزان نازنين من .ما بيشماريم و به اين سخن ان كه آيه ياس و نااميدي را به بار مي آورد توجه نكنيد.