گزارشی از شرایط عراق و هنرمندان عراقی - بخش دوم
گذشته چراغ راه آینده
هدانی دیتمارس برگردان: ونداد زمانی
v.zamaani@gmail.com
در بخش نخست این مقاله به کمک یادداشتهای خانم هدانی دیتمارس، عضو هیئت تحریریه «نیو اینترناشنال»، با بخشی از فعالیتهای هنرمندان عراقی در بحبوحهی اشغال نظامی آمریکا و پیامدهای مملو از قتل و نفرت و برادرکشی آشنا شدیم.
رابط محلی خانم دیتمارس در عراق، فیلمساز مستقل عراقی، «حیدر دفار»، سازنده فیلم مستند «رویای گنجشکها» بود که او را در کوچهپسکوچههای بغداد به مراکزی برد که هنوز هنرمندان جسور و پر انرژی عراقی در حین شکلگیری محدودیتهای جدید مذهبی همچنان مشغول خلق آثار هنری بودند. بقیه گزارش را از نگاه خانم دیتمارس پی گیری میکنیم:
در سفر قبلیام خبر داشتم که ساختمان تئاتر ملی عراق (مجموعه عظیمی که در دوران جنگ عراق و ایران برپا شده بود)، به دلیل ترمیم و بازسازی بسته شده بود. مرکز تئاتر فوق بعد از اشغال نظامی آمریکاییها، در سطحی محدود شروع به کار کرده بود و به دلایل امنیتی فقط در طول روز دست به تهیه و اجرای برنامههای نمایشی میزد.
مرکز تئاتر ملی هرگز فرصت رشد و ابراز وجود تمام و کمال را برای خود تهیه ندید و از همان زمان حکومت بعث، از یک طرف به دلیل سانسور و کنترل دیکتاتور مآبانه صدام حسین، و از طرف دیگر بر اثر تحریمهای جهانی که بر عراق روا شده بود در تنگنا قرار داشت.
بعد از حمله و اشغال آمریکاییها، هم از فعالیتهای معمولی و رسمی این مرکز کاسته شد و هم عملا در بحبوحه بحرانی که کشور را تا مرز جنگ داخلی پیش برد عرصه روزگار بر این مرکز فرهنگی و هنری سخت و سختتر گشت.
در سال ۲۰۰۸، این مرکز دوبار در معرض بمبگذاریهای داخلی قرار گرفت، بار اول به خاطر اجرای نمایشی بر علیه فعالیتهای بمبگذاریهای کور که دست به کشتار مردم بیدفاع و غیرنظامی عراق میزدند و بار دوم در حین برگزاری جشنی برای روز جهانی تئاتر.
روز جهانی تئاتر مصادف بود با تظاهرات گروه شیعه «مقتدا صدر» که درست در آنطرف خیابان مشغول راهپیمایی بودند.
مدیر مرکز تئاتر ملی «نبیل طاهر» به یاد میآورد که: «چند تن از میلیشیای گروه فوق به سمت ساختمان تئاتر آمدند و تهدیمان کردند که اگر مراسم بزرگداشت روز تئاتر را ادامه دهیم همه ما را بر روی تیرهای برق به دار خواهند زد.»
نبیل طاهرتمام قدرت منطق خود را به کار برد تا به آنها بفهماند که: «ما فقط هنرمند هستیم و کار ما ربطی به احزاب سیاسی ندارد. در ضمن این مطلب را هم یادآوری کردم که ما هم مثل شما عراقی هستیم.»
محل بعدی وضعیت بهتری از مرکز تئاتر ملی نداشت. موزه مرکزی عراق که زمانی از پر گنجینهترین و اصیلترین مراکز نگهداری آثار مربوط به تمدنهای بسیار قدیمی بشری بود در گیر و دار حمله آمریکا، به چنان غارتی تن داد که در تاریخ معاصر جهان بینظیر است.
بازگشایی مجدد این مجموعه نادر فرهنگ و هنر شرق، انگیزه بخش آشنایی و مصاحبه با «موفق آل طایی» شد که با پای لنگان به دیدن ما آمد (چون در جریان حمله آمریکا در سال ۲۰۰۳ گلولهای به پایش اصابت کرده بود).
آقای آل طایی به عنوان معمار و طراح پروژههای شهرسازی، در زمان صدام هم از شهرت هنری وسیعی برخوردار بود و همزمان به دلیل ابراز بیپرده تمایلات کمونیستیاش تحت آزار و اذیت ماموران امنیتی صدام قرار داشت. آقای آل طایی در سن ۶۸ سالگی به سمبل حمایت از میراث فرهنگی عراق تبدیل شده بود.
در طول دو ساعت دیدار، آقای طایی در حقیقت یک سخنرانی کاملا مبسوط در بارهی تاریخ کهنسال عراق ارائه داد و در همین حین ما را به محله «شیخ معروف» که در چند صد قدمی موزه بود برد تا از قبر «زمرد خاتون» دیدن کنیم. قبر بسیار با شکوه زمرد خاتون همسر خلیفه و معماری سلجوقی زیبای آن بدون شک میبایست از آثار محافظت شده «میراث جهانی یونسکو» باشد ولی در عوض در محلی پر از اسلحه و انباشته از آشغال به حال خود رها شده بود.
عراقیها ملت کهنسالی هستند که در طول تاریخ قادر بودند که قویتر از پیش از دل مصائب بزرگ، سربلند بیرون بیایند. فردای آنروز وقتی که بازدیدم از عراق به پایان میرسید، در حین عبور از هفتخوان طاقت فرسای مراکز گشت در فرودگاه بغداد، متوجه اجرای بسیار زیبای ارکستر سمفونی ملی عراق بودم که در حال نواختن قطعات از بتهوون و برامز بودند.
با یاد نکته ظریفی از آقای طاعی که شدیدا به آینده عراق خوشبین است گزارشم را تمام میکنم، او گفته بود:
«باید به درک درست گذشته رسیده باشیم تا قادر به تقابل با شرایط موجود در تاریخ معاصرمان باشیم.»
Hadani Ditmars Culture from chaos: where next for Iraqi art? guardian.co.uk, Friday 12 March 2010 Hadani Ditmars is an editor at New Internationalist and the author of Dancing in the No Fly Zone. She was in Baghdad researching the May issue of NI on Iraq, seven years after the invasion.
بخش نخست:
• هنرمندان در عراق ویرانشده
|
نظرهای خوانندگان
زنده باد عراق سکولار
-- بدون نام ، Mar 23, 2010چه روزگار غریبی است. دو دیکتاتور دیوانه هشت سال تمام دو تمدن قدیمی روی زمین ایران و عراق را به جنگ با هم واداشتند.
-- رحیم از کانادا ، Mar 23, 2010شاید بشود این طوری هم کفت که تاریخ پر فرار و نشیب و تمدن قدیمی داشتن غروری بیش نیست و سود که جه عرض شود دچار ضرر هم می گردد. ایران و عراق نمونه های واقعی از این قرور کاذب هستند.
-- کیانوش ، Mar 23, 2010این دور و برها فقط ترکیه از نکبت افراطیون مذهبی جان سالم در برده آنهم به خاطر ارتش غیور و طرفدار قانونش بوده است. کودتا و دخالت ارتشکه می بایست نگهبان ملت باشد چاره کار کشورهای مذهب زده ست.
-- افسر سلبق شاهنشاهی ، Mar 23, 2010و زنده باد ایران سکولار
-- بدون نام ، Mar 23, 2010اصرار زیادی دارید که مذهب را به گونه های متفاوت بد جلوه دهید. مشکل اصلی بشر مذهب نبوده و نیست.
-- مومن ، Mar 24, 2010ممنون از اینکه مطالب خارج از حوزه ایران را منتشر می کنید.
-- نیک - 33 ، Mar 24, 2010