خانه > گزارش ويژه > ایران > نفت ایران و مدیریت نادرست و ناسالم | |||
نفت ایران و مدیریت نادرست و ناسالمپانتهآ بهرامیاقتصاد ایران، اقتصادی تک محصولی و وابسته به نفت است. نوسان قیمت نفت در سطح جهانی به اقتصاد کشورهای وابسته به نفت، لطمات جبرانناپذیری وارد میکند. بویژه اگر این کشورها نتوانند مدیریت صحیحی در حوزهی اقتصاد خود داشته باشند. برای توسعه، این کشورها تلاش میکنند وابسته به ارز نفت نباشند بلکه ارز نفتی را در بخش زیرساختی و صنعتی جامعه سرمایهگذاری کنند تا ارز لازم از بازدهی این بخشها بهدست آید.
جهانگیر لقایی، کارشناس اقتصادی در مورد ارز حاصل از نفت و سرمایهگذاری در بخشهای مختلف میگوید: «متاسفانه در کشور ما ایران که وابسته به نفت است، دولتها ارزی را که از نفت بهدست میآورند، مرتب صرف هزینههای جاری دولت میکنند و هیچگاه روی آن بهطور صحیح در جامعهی ما سرمایهگذاری نشده تا از طریق آن ارز به دست بیاید. فقط در دورهای در رژیم گذشته، بخشی از ارز نفت در بخش صنایع سرمایهگذاری شد. منتهی اشکال مهم و بزرگ آن موقع نیز این بود که اینها فقط به بخش صنعتی توجه می کردند. توجهشان هم فقط به این مفهوم بود که بتوانند بازار داخلی را بگیرند. در حالی که از همان ابتدا باید در همهی زمینههایی که میخواهیم سرمایهگذاری کنیم، اساس کار را بر صادرات بگذاریم. مفهوم این است که وقتی تصمیم میگیریم کالایی را از هر نوع آن، چه صنعتی و چه در بخش خدماتی و مدیریتی، وارد بازار جهانی کنیم مورد رقابت قرار میگیرد و وقتی مورد رقابت قرار گرفت باید از کیفیتی بالا برخوردار باشد تا ما بتوانیم بازارهای دیگر رادر دست بگیریم. این همان چیزی بود که از رژیم گذشته، با همان بخش صنعت ضعیفی که داشت شروع شد، اما به هیچوجه به آن توجه نشد. بنابراین استاندارد کالاهایی نیز که در همان دوره وجود داشتند اصلاً قابل رقابت با کالاهای همنوع خودشان نبودند. کالاهایی که از کشورهای پیشرفته بودند.»
اکنون بسیاری از کشورهای جهان بهدلیل عدم وجود منابع داخلی برای سرمایهگذاری، تمایل به جذب سرمایههای خارجی دارند. سرمایهگذاری خارجی دو نوع مختلف دارد: اول سرمایهگذاری سهامدارانهی خارجی ودوم سرمایهگذاری مستقیم خارجی. خرید اوراق قرضه و سهام شرکتها در معاملات بورس و قبوض سپرده در بانکهای خارجی از انواع سرمایهگذاری سهامدارانهی خارجی محسوب میشود. در این نوع سرمایهگذاری، سرمایهگذار خارجی در ادارهی واحد تولیدی نقش مستقیم ندارد و مسئولیت مالی نیز متوجه وی نیست، اما سرمایهگذاری مستقیم خارجی نوعی سرمایهگذاری است که بهمنظور کسب سود تداومدار در کارخانه یا کشوری غیر از کشور سرمایهگذار صورت میگیرد و نتیجهی آن کسب حق رای موثر در مدیریت شرکت است. جهانگیر لقایی، کارشناس مقیم آلمان در مورد سرمایهگذاری خارجی در ایران می گوید: «آمار سال ۲۰۰۸ ایران را نگاه کردم، فقط ۶۰۰ میلیون دلار در این سال در ایران سرمایهگذاری شده است. ۶۰۰ میلیون دلار سرمایهگذاری خارجی در جامعهای ۷۰ میلیونی، بسیار بسیار ناچیز است. حتی در کشورهایی کوچک، میزان سرمایهگذاری از این بیشتر است. در حالیکه بنا به پیشبینیهایی که بسیاری از کارشناسان اقتصادی میکنند، فقط صنعت نفت ما نیاز به سرمایهگذاری ۱۵۰ میلیارد دلاری دارد تا بتواند از این وضعیت خارج شود. البته نه در یک سال، بلکه در پروسهای هشت تا دهساله باید این مبلغ سرمایهگذاری شود. حتی بعضیها پیشبینی میکنند تا ۲۰۰ میلیارد دلار باید در پروسهای دهساله صورت بگیرد تا صنعت نفت ایران بتواند جزو صنایع پیشرفته باشد. حالا با این وضع که ما میبینیم این سرمایهگذاری فقط در یکسال، ۶۰۰ میلیون دلار صورت گرفته است و این رقم با رقمی که باید سالانه ۲۰ میلیارد دلار باشد نشان میدهد که عمق فاجعه در کجا هست. تمام اینها ناشی از مدیریتی نادرست و ناسالم است که جامعهی ما و اقتصاد ایران را به این روز انداخته است: نرخ تورم، نرخ بیکاری، افزایش انواع فساد در زمینهی اقتصادی از قبیل رشوه و عدم صلاحیت افراد در جایگاههایی که قرار دارند. درواقع فقط رابطهها هستند که مدیریت را تعیین میکنند و نه شایستگیها و ارزشهایی که برای مدیر و متخصص لازم است. گو اینکه سالها است متخصصها یا از آنجا فرار کردهاند یا میخواهند فرار کنند یا در کنج زندانها هستند. آن عدهای هم که به نوعی در آن جامعه ماندهاند، عملاً نمیتوانند از اندیشهشان بهدرستی استفاده کنند. میتوان گفت اندیشه، خلاقیت و تفکر به نوعی در آن جامعه در زیر آوار اختناق و خفقان دفن شده است.» قبل از دههی ۱۳۵۰ خورشیدی بیش از ۹۰ درصد سرمایهگذاریهای خارجی در بخش نفت انجام میگرفت، اما بعد از دههی ۵۰ سایر بخشهای اقتصادی نیز سهم بیشتری در جذب سرمایهگذاری خارجی یافتند. بهطور کلی تا قبل از انقلاب سال ۱۳۵۷ حدود ۳۶۷ شرکت خارجی در ایران فعالیت داشتند که ۱۸ درصد این شرکتها آمریکایی، ۱۴ درصد آلمانی و ۱۲ درصد انگلیسی بودند. سرمایهگذاری خارجی پس از انقلاب را کارشناسان اقتصادی به دو دورهی قبل و بعد از سال ۷۲ خورشیدی تقسیم میکنند. دورهی اول با تغییرات رخداده در جریانات قانونی، سیاسی و اجتماعی کشور به زیان سرمایهگذاری وام و اعتبار خارجی انجامید. عوامل فوق سبب شد که جریان سرمایهگذاری خارجی که بیش از شش میلیارد ریال در سال ۵۷ بود به چهار میلیارد ریال در سال ۵۸ و دو میلیارد ریال در سال ۶۰ برسد و بهتدریج آنقدر کاهش بیابد تا منفی شود. یعنی خروج خالص سرمایه داشته باشیم بهطوری که طی این دوره، بیش از ۱۵ میلیارد ریال خروج ارز محاسبه شده است. پس از سال ۱۳۷۲ خورشیدی، کمکم سرمایهگذاری مستقیم خارجی افزایش یافت. اوج این سرمایهگذاریها مربوط به سال ۱۳۸۳ با حدود چهار میلیارد دلار است. جهانگیر لقایی، اولویت سرمایهگذاری را مربوط به چاههای نفت، پالایشگاهها، پتروشیمی و فراوردههای نفتی میداند: «الان ما۴۰ درصد بنزینمان را وارد میکنیم. یعنی مصرف روزانهی ایران ۶۶ میلیون لیتر است و از این ۶۶ میلیون لیتر، ۴۰ درصد آن روزانه از خارج وارد میشود. در حالی که ما در همین زمینهی پالایشگاه نه تنها میبایست سرمایهگذاری کنیم که مصرف داخلیمان تامین شود، یعنی نه تنها این ۲۴ یا ۲۳ میلیون لیتری که در روز مصرف میشود را باید تامین کنیم، بلکه باید سرمایهگذاری در این زمینه بهحدی برسد که بتوانیم به کشورهای دیگر بنزین نیز صادر کنیم. یعنی ایران از مالزی یا شرکت هندی بنزین وارد میکند که خودشان واردکنندهی نفت هستند. آن وقت کشوری که ۱۱ درصد نفت جهان را دارد، هنوز نمیتواند بنزین داخلی خودش را تامین کند. این واقعاً یک فاجعه است. همینطور در زمینهی گاز، بهدلیل اینکه گاز را مثل نفت مایع میکنند و این گاز مایع را ما در خیلی از جاها مثل فندک و چیزهای دیگر میبینیم. اینها گاز را مایع میکنند و درست مثل نفت به کشتی بار میزنند و این را به کشورهای مقصد میرسانند و در مخازنی تخلیه میکنند. بعد این گاز در هنگام مصرف از حالت مایع به گاز تبدیل میشود. قرار بود این کارخانه در ایران زده شود. درواقع یکی از چیزهایی که میبایست روی آن سرمایهگذاری شود، همین زمینه است. با توجه به اینکه بیش از ۱۶ درصد گاز جهان در اختیار ما است، یعنی ایران دومین کشور دارندهی گاز در جهان است، باید کارخانجاتی را برای ساماندهی این قضیه درست کنیم. بهدلیل دوری راه ایران به اروپا و کشورهای مصرفکنندگان عمدهی گاز، هیچ کشوری حاضر به سرمایهگذاری نشده است. ژاپنیها حاضر شدند یک کارخانه درست کنند و بعد بلافاصله در میانهی کار قرارداد را به هم زدند و حاضر نشدند با رژیم جمهوری اسلامی همکاری کنند. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|