هفتاد ثانیه با چهره‌ها


«راست‌نمایی و راست‌گویی»

مسیح علی‌نژاد، ژورنالیست را در فضای مطبوعات و رسانه‌ها می‌شناختم؛ روزنامه‌نگار جوانی که به جانبداری از انصاف و عدالت و انسان‌دوستی و وطن‌پرستی برخاست و در خیل روزنامه‌نگارانی که جامعه‌ی ملتهب و منتظر دهه‌ی هفتاد شمسی ساخته و عرضه کرده بود، اعتماد برانگیخت. دروغ نمی‌گفت؛ حتی اگر اشتباه می‌کرد. از جایی سرمشق و فرمان نمی‌گرفت. دلش را می‌نوشت. احساسش را بیان می‌کرد.



هفتاد ثانيه با چهره‌ها
ايران يعنی همه چيز

مهرانگيز کار، حقوقدان برجسته ما در پاسخ به پرسش ناگهانی من که «ايران برای تو يعنی چی؟» می گويد: «...خیلی تعجب می‌کنم که گاهی کسانی از من می‌پرسند که چرا ایران را دوست داری؟
یعنی وقتی که می‌فهمند دلم می‌خواهد به ایران بروم دایماً این را از من می‌پرسند و من جوابی برای آن ندارم. فکر می‌کنم که چرا خودشان جواب آن را نمی‌دانند؟»



هفتاد ثانيه با چهره ها
به آواز فکر می‌کنم

دنیز اوتلو، نویسنده‌ی ترک- آلمانی، سردبیر مجله‌ی فرهنگی و ادبی و اجتماعی "فرای‌تکست" و یکی از بنیانگذاران مجموعه برنامه‌های "هزار کلمه در عمق" است. او یک رمان به پایان برده و در مجموعه‌ای با عنوان “3Raum“ که حاصل کار برخی نویسندگان ایرانی، آلمانی، روس و عرب است حضور دارد. دنيز درباره‌ی ايران می‌گويد: «وقتی نام ایران را می‌شنوم به سیاست و انقلاب فکر نمی‌کنم. این چیزها در جایگاه دوم و سوم قرار دارد. من اول به شعر و موسیقی فکر می‌کنم.»



ايران؛ مساوی با عددی منفی

کارلوس فرانکی، نویسنده، شاعر، فعال سیاسی، و سردبیر اولین روزنامه‌ی رسمی انقلاب کوبا و یکی از آن پنج نفری که انقلاب کوبا را رهبری کردند، در مورد ايران به زمانه می‌گويد: «بار دوم که اسم ایران را شنیدم زمان انقلاب بود که یک سری از فمینیست‌های اروپایی مثل سیمون دو بووار از زنان ایرانی خواسته بودند که به خیابان‌ها بیایند و علیه چادر تظاهرات کنند. که خيلی‌هاشان هم برای اين کار رفتند ايران. آن روز صد هزار نفر آمدند «علیه چادر» تظاهرات کردند. اما روز بعد یک میلیون آدم آمدند به «خاطر چادر» تظاهرات کردند...»



ایران یعنی قبله‌ی جهان

مهدی جامی، شاعر و نويسنده کتاب "ادب پهلوانی" که نامش به عنوان نخستين سردبير و مدير راديو زمانه در تاريخ مطبوعات ايران ثبت شده، برای من همیشه یک ادیب و پژوهشگر بوده که خرقه‌ی روزنامه‌نگاری به تن کرده تا اینگونه بنُماید. وقتی ازش پرسيدم ايران يعنی چی؟ گفت: برای من شخصاً ایران یعنی قبله‌ی جهان...



ايران؛ امکان کلاسیکی برای ادبیات

وقتی از ژيری گروژا، رییس جهانی انجمن بین‌المللی قلم (پن) پرسيدم: ايران برای شما يعنی چی؟ پاسخ داد: «من از این ادبیات الهام بسیار ‌گرفته‌ام. در دوران جدید من از این ادبیات کم‌تر چیزی به دست آوردم و بیش‌تر درگیر مسایل سیاسی آن بودم و با بحران‌های سیاسی‌اش تجربه‌های بیش‌تری داشتم تا ادبیات.
مع‌ ذالک برای من این تحولات، تحولات دراماتیکی بود...»



فرهنگ ايرانی يعنی نرم کردن خشونت

سيروس علی‌نژاد، روزنامه‌نگار برجسته ما می گويد: «اگر بخواهيم فرهنگ ایرانی و نشانه‌هایش و ویژگی‌هایش را دست‌کم لیست و فهرست کنیم، به نظرم یک جوری در روشنفکری آخر دوره ساسانی خلاصه می‌شود که اشخاص ظاهراً، هم درد دین دارند، و هم درد روشنفکری؛ مثل مزدک، مثل مانی، مثل بزرگمهر حکیم. این ویژگی ايرانی در تمام این ۱۳۰۰ و ۱۴۰۰ سال بعد اسلام ادامه پیدا می‌کند. يعنی وقتی اعراب می‌آیند، با اعراب همین وضع را پیدا می‌کند، آنها را نرم می‌کند و دین‌شان را ملایم می‌کند. وقتی که ترک‌ها مثل سلجوقیان و خوارزمشاهیان می‌آیند با آنها نیز همین کار را می‌کند، و بعد وقتی که حتا مغول‌ها هم می‌آیند با مغول هم همین کار را می‌کند...»



ایران یعنی امید و واهمه

سید‌رضا‌ شکرالهی متولد ‌۱۳۵۱‌ از نجف‌آباد ‌اصفهان است. او در محدوده‌ی فرهنگ‌ و ‌هنر از سینما و تلویزیون و فیلم‌نامه‌نوسی گرفته تا وبلاگ‌نویسی و روزنامه‌نگاری به شکل‌های مختلف حضور پررنگ دارد. او در روزنامه‌های سلام، همشهری، عصر‌آزادگان، شرق، ‌هفته‌نامه‌ی آوا و چند نشریه دیگر قلم زده است. سید‌رضا‌شکرالهی در بهار سال ۲۰۰۸ برای شرکت در کنفرانسی در برلین حضور یافت. سری هم به من زد. کمی هم در خانه‌ی هدایت چرخید و آن شب فرصتی بود که ما روبه‌روی هم بنشینیم و درد‌ ‌دل کنیم. از هر دری حرف زدیم تا این که از او پرسیدم: آقای ‌سید ‌رضا‌ شکرالهی، ایران یعنی چی؟



به سوی صلح؟

علی فتح الله‌نژاد به زمانه می گويد: «خیلی از فاکتورها در عرصه‌ی بین‌المللی باید تغییر کند به خصوص عقیده من این است که نقش آمریکا باید کاملاً تغییر کند. نمی‌شود یک کشوری دارای ارتش قوی در ناحیه‌‌ی بسیار دورتر از کشورش باشد. ایران می‌‌تواند پلی باشد بین جهان غرب و جهان شرق. چون در قرن بیست و یکم ما جهان جدیدی خواهيم داشت. به همین دلیل فکر می‌کنم که ایران می‌تواند در آینده رل مثبتی بازی کند، به شزطی که فاکتور‌ها عوض شوند...»



ایران یعنی هویت من

پرسیدم: جلال سرفراز، ایران برای تو یعنی چه؟ گفت: «ایران برای من یعنی هویت من. وقتی من به ایران فکر می‌کنم، به نوعی به هویت خودم فکر می‌کنم. چیزی که همه سعی می‌کنند از من سلب کنند ولی من همچنان پابندش هستم... در واقع تعریف من آن مرزهای جغرافیایی ایران نیست بلکه مرزهای فرهنگی ایران است. به عنوان آدمی که کمی با مسائل فرهنگی و ادبی در ارتباط هستم، مرزهای جغرافیایی را بیشتر در درون خودم دنبال می‌کنم. من در یکی از شعرهایم چیزی نوشتم به اسم «وطنم تنم، تنم وطنم» که در واقع تمام آن مرزهای فرهنگی و جغرافیایی را درون خودم دارم و از این طریق سعی می‌کنم که به آن هویت زخمی مجدد نزدیک شوم و دسترسی داشته باشم...»



ايران مجدداً شکل خواهد گرفت

اثنی‌عشری در گفتگو با زمانه درباره ايران می‌گويد: «دین باید از سیاست و حکومت جدا باشد. این حرف را بيست و دو سال پیش آقای شاپور بختیار زد و ما متوجه نشدیم. آقای بختیار گفت: «صدای پای نعلین را می‌شنوم که از صدای پای چکمه بدتر است. آخوند باید به مسجد برود و دین باید از حکومت جدا باشد.»
ما متوجه این حرف نشدیم. سه شخص مؤثر در جريانات اول انقلاب، سه حرف مهم برای ما زدند که...» و



ما به ایران برگردیم يا ایران به ما برگردد؟

من وقتی با چهره‌های مختلف ادبی، فرهنگی، سیاسی، علمی و اجتماعی روبرو می‌شوم بدون زمینه‌سازی قبلی از آنها می‌پرسم: «ایران یعنی چی؟» هادی خرسندی وقتی حرف‌هاش تمام شد، ضبط صوت را از من گرفت و گفت چه قشنگه، چه‌طوری روشن می‌شه؟ و من نشانش دادم. بعد ضبط صوت را آورد نزدیک دهن من و گفت: عباس معروفی ایران رو تعریف کن. در آن لحظه بود که فهمیدم من چه بلایی سر دیگران آورده‌ام...



هادی خرسندی: «فقط سه ماه ایران می‌مانم»

هادی خرسندی، طنز‌نویس، شاعر، بداهه‌سرا و نویسنده‌ای است که از ۱۵ سالگی همکاری‌اش را با نشریه‌ی فکاهی توفیق آغاز کرده و اولین مطالبش را برای توفیق نوشته است. هادی خرسندی متولد ۱۳۲۵ تهران است. او عقیده دارد: «‌اگر امروز هم در ۵۵ سالگی به آن سرزمین بازگردم‌، سه ماه می‌مانم و به انگلستان برمی‌گردم.»



«ايران؛ يک چالش، ابهام، يا نويد؟»

آبراهام بورگ، نويسنده و سياستمدار اسراييلی در گفت و گويی با راديو زمانه درباره ايران گفت: «وقتی شما یک تمدن باستانی مثل این را دارید، دیگر مسأله سیاست امروز و الانش نیست. سیاست امروز و الآن پنج سال، ۲۵ سال یا ۵۰ سال است و همین. بعد عمق تمدن ایرانی برمی‌گردد و بالا می‌آید، و این تمدن ایرانی شامل فرهنگ زرتشتی و فرهنگ شیعه است، ترکیب بسیار والایی است؛ و همان چیزی است که ملت ایران منتظر آن هستند»



«ایران یعنی خاطرات بچگی»

مارینا نمت متولد ۱۳۴۴، که در سال‌های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ یعنی شانزده سالگی تا هجده سالگی‌اش را در زندان اوین گذرانده؛ اخیرا کتابی نوشته با عنوان «زندانی تهران». کتاب هنوز به فارسی منتشر نشده بلکه انگلیسی است و گویا قرار است متن فارسی آن به زودی انتشار یابد.من مارینا نمت را در فستیوال رنسانس دوم میلان دیدم و فرصتی دست داد تا پرسشم را مطرح کنم. خانم مارینا نمت ایران یعنی چه؟



«بدون ایران، هرگز اسراییل وجود نمی‌داشت»

مارک هالتر، نویسنده و جامعه‌شناس یهودی لهستانی – فرانسوی در سال ۱۹۳۶ در لهستان متولد شد. در جریان جنگ دوم جهانی او به همراه خانواده خود به روسیه فرار کردند و در سال ۱۹۵۰ به فرانسه مهاجرت کرده و در پاریس مقیم شدند. من با مارک هالتر در فستیوال رنسانس دوم میلان آشنا شدم. در سخنرانی او شرکت کردم و در همان لحظه احساس کردم این آدم با خیلی‌های دیگر فرق دارد. آدمی است بسیار باسواد، باهوش، دقیق و یک روشنفکر به تمام معنا. شب‌هنگام در هتل گپی با او زدم و از او پرسیدم ایران برای شما یعنی چه؟



«ایران یکی از کشورهای متوسط دنیای سومی است»

حمید صدر متولد ۱۳۲۵ تهران از سال ۱۳۴۷ راهی اروپا شده و در شهر وین اقامت گزیده است. او که تحصیلات خود را در رشته شیمی آغاز کرده بود سرانجام سر از رشته علوم سیاسی درآورد و همزمان با ادامه تحصیل داستان‌هایش را در مجلات و جنگ‌های ادبی منتشر کرد. حمید صدر در واپسین سال‌های قرن بیستم نوشتن رمان به زبان آلمانی را آغاز می‌کند. «یادداشت‌هایی برای درا»، اولین رمان او به این سیاق است که همین کتاب در ایران نیز به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده است. در فستیوال بین‌المللی رنسانس دوم شهر میلان، چند روزی را با هم گذراندیم. از او پرسیدم،‌آقای حمید صدر، ایران یعنی چه؟



مجموعه وجودی من از ایران می‌آید

هوشنگ صناعی‌ها، عضو انجمن علمی هرمنوتیک عینی آلمان نخستین کتابش را در زمینه هرمنوتیک عینی در سال ۱۳۸۶ انتشار داد. کتابی با عنوان «تاویل متن و هرمنوتیک عینی در آثار احمد شاملو، عباس معروفی و تورات» که مروری است بر طوفان نوح در تورات. دومین کتاب او باز هم تاویل متن در آثار ادبی معاصر ایران است که به زودی منتشر می‌شود. هوشنگ صناعی‌ها در مراسم خداحافظی پروفسور اولریش اوبرمن، جامعه‌شناس مشهور از دانشگاه گوته فرانکفورت یکی از سخنرانان بود. از او پرسیدم ایران یعنی چه؟



«هرچه به فرهنگ ایران می‌پردازم، ایرانی‌تر می‌شوم»

منوچهر جمالی روشنفکری است روشنگر که رمزگشایی‌های او در ادب پارسی قابل تقدیر است. آشنایی من با آثار جمالی زمانی آغاز شد که مطالعاتی در شاهنامه فردوسی آغاز کرده بود. رمز گشایی‌های جمالی در شاهنامه همیشه برای من جالب بوده و بسیار چیزها از او آموختم. او بیش از هفتاد کتاب نوشته و همچنان می‌نویسد و به تحقیقاتش ادامه می‌دهد. منوچهر جمالی راز موفقیت ایرانی‌ها و رمز نجات از این شوربختی تاریخی را در شناخت ایران و فرهنگ ایران می‌شناسد. در بهار سال ۱۳۸۷ به برلین آمده بود، سری هم به من زد. از او پرسیدم ایران یعنی چه؟



ایران یعنی زبان فارسی

مهدی خلجی متولد ۱۳۵۲ قم، روزنامه‌نگار، نویسنده، مترجم و تحلیل‌گر سیاسی است. مهدی در نوجوانی در رشته علوم انسانی تحصیل کرده است و پس از ۱۴ سال تحصیل در قم در دانشگاه تربیت مدرس به تحصیل فلسفه پرداخته و سپس برای تحصیل در رشته الهیات راهی دانشگاه سوربن شده است. من مهدی خلجی را از سال ۲۰۰۳ می‌شناسم، یعنی زمانی که در رادیو فردا کار می‌کرد. ما دیدارهایی در برلین و پراگ داشتیم. حاصل این دیدارها رمان ناتنی بود. مهدی خلجی رمان ناتنی را نوشت و من در نشر گردون انتشار دادم. مدتی است از او بی‌خبرم. از دوستی خواستم تا از او بپرسد: «ایران یعنی چه؟»