خانه > عباس معروفی > هفتاد ثانیه با چهرهها > ايران؛ امکان کلاسیکی برای ادبیات | |||
ايران؛ امکان کلاسیکی برای ادبیاتژیری گروژا متولد ۱۹۳۸ شهر گرادوبیک چک شاعر، نویسنده، مترجم و دیپلمات چکی است که هم به عنوان نویسنده و هم به عنوان سیاستمدار چهرهای است شناخته شده. گروژا فارغالتحصیل رشتهی فلسفه از دانشگاه چارلز پراگ، نویسندهای است که از سال ۱۹۶۸ در چک ممنوعالقلم شد و از آن پس مدتی طولانی به فعلگی و کار ساختمانی پرداخت.
از سال ۱۹۸۲ توانست به آلمان مهاجرت کند که تا سال ۱۹۹۰ در آلمان ساکن شد اما پس از فرو ریختن دیوار برلین به چک باز گشت و در وزارت خارجه مشغول به کار شد. او از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ به مدت شش سال به عنوان سفیر چک در آلمان منصوب شد. بعد از آن مدتی وزیر آموزش و پرورش چک بود و با دولت واسلاو هاول همکاری نزدیک داشت. پس از تغییر دولت بار دیگر به عنوان سفیر منصوب شد و این بار با عنوان سفیر چک در اتریش. من ژیلیگروژا را در وین ملاقات کردم. در برنامه سخنرانی و داستانخوانی ماراتونی که به همراه شهرنوش پارسیپور، رضادانشور ،حمید صدر و لعبت والا در دانشگاه وین برگزار شد پیش از داستانخوانی ما، ژیلی گروژا سخنرانی کوتاهی کرد؛ از ادبیات تبعید گفت، از زندانی شدن نویسندگان، از فشاری که حکومتهای توتالیتر بر گردهی نویسندهها وارد میکنند، و از ایران و نویسندههای ایرانی حرف زد.
آن شب فرصتی دست داد که ما با هم از این در و آن در حرف بزنیم. بر اساس شناختی که او از ایران و بخشی از ادبیات ایران داشت از او پرسیدم: آقای ژيری گروژا ایران برای شما یعنی چی؟ ژيری گروژا: ایران برای من در وهلهی اول یک امکان کلاسیکی است برای ادبیات قدیم، و به این ترتیب من از این ادبیات الهام بسیار گرفتهام. در دوران جدید من از این ادبیات کمتر چیزی به دست آوردم و بیشتر درگیر مسایل سیاسی آن بودم و با بحرانهای سیاسیاش تجربههای بیشتری داشتم تا ادبیات. مع ذالک برای من این تحولات، تحولات دراماتیکی بود با کمی انرژی داخلی. این برای من جالب بود و به همین خاطر امشب اینجا هستم که این تحولات در ایران، تحولات صرفاً موضعی نیست بلکه از بطن ریشههای تاریخ برخاسته که رو به سوی آینده دارد. خوشحالم که امشب با شما هستم، و خوشحالم که از نزدیک شما را میبینم.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
عباس جان چرا اینقدر کوتاه
-- آرام ، Dec 11, 2008قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
-- عباس معروفی ، Dec 13, 2008بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم
------------------------------------------
کسی با ای ميل بهنام ت اين کامنت را گذاشته،
ولی نمی دانم چرا با نام من؟