تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

ایران یعنی امید و واهمه

سید‌رضا‌ شکرالهی متولد ‌۱۳۵۱‌ از نجف‌آباد ‌اصفهان است. او در محدوده‌ی فرهنگ‌ و ‌هنر از سینما و تلویزیون و فیلم‌نامه‌نوسی گرفته تا وبلاگ‌نویسی و روزنامه‌نگاری به شکل‌های مختلف حضوری پررنگ دارد.


رضا شکرالهی و عباس معروفی / عکس از زمانه

او در روزنامه‌های سلام، همشهری، عصر‌آزادگان، شرق، ‌هفته‌نامه‌ی آوا و چند نشریه دیگر قلم زده است و دستی هم در موسیقی دارد؛ کمی سنتور، کمی هم سه تار.

کارهای دیگری هم می‌کند، مثلاً ویراستاری، مستندنویسی یا مسابقه‌ی فرهنگی-هنری.

پرکار است ،همه کار هم می‌کند.بارها به او گفته‌ام وقتی که تلاش‌هایش را می‌بینم یاد جوانی خودم می‌افتم.

شکرالهی یک جامعه‌ی نقدپذیر را یک جامعه سالم می‌بیند و به همین دلیل نگاه و نوشته‌هایش به هر موضوع معمولاً انتقادی است.

او بانی "مسابقه‌ی ادبی بهرام‌ صادقی" است که متأسفانه این مسابقه به دلیل عدم حمایت مالی دیگر تکرار نشد.

سید‌ رضا‌ شکرالهی در بهار سال ۲۰۰۸ برای شرکت در کنفرانسی در برلین حضور یافت. سری هم به من زد. کمی هم در خانه‌ی هدایت چرخید و آن شب فرصتی بود که ما روبه‌روی هم بنشینیم و درد‌ دل کنیم.

Download it Here!

از هر دری حرف زدیم تا این که از او پرسیدم:

آقای ‌سید ‌رضا‌ شکرالهی، ایران یعنی چی؟

شکرالهی: یعنی امید، یعنی واهمه، یعنی زندگی، یعنی فرار از مرگ. برای من فقط همین معنی را می‌دهد.

بدترین تجربه‌ای که در زندگیت داشته‌ای چی بوده؟

شکرالهی: فکر که می‌کنم می‌بینم که من هیچ تجربه‌ی «بدتری» نداشته‌ام. شاید می‌تواند این باشد که من تجربه‌ی بد زیاد داشته‌ام، اما یکی از بدترین تجربه‌های زندگی‌ام زمانی بود که احساس کردم از جامعه و آدم‌هایی که روی زمین زندگی می‌کردند، یک دوره رها بودم و خودم را به مدت یکی دو سال گم کردم و حداقل دو سال طول کشید که خودم را پیدا بکنم.

بدترین تجربه‌ی تلخ زندگی‌ام همان یکی دو سال بود که نمی‌دانم برای شما مفهوم است که منظورم چیست یا خیر.

قشنگ‌ترین تجربه‌ی زندگيت چی بوده؟

شکرالهی: قشنگ‌ترین تجربه زندگيم هنگامی است که می‌بینم وقتی دو سه سال تلاش کردم یک سری چیزها را برای افرادی مفهوم کنم که حتا در حد اضافه شدن یک «واو» به جایی یا کم شدن «واو» از جای دیگر، اثر گذاشته است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

درد و دل درسته؟ فکر کنم دردِ دل درست‌تر باشه.
----------------------------------------------
بله سارا خانم،
درد دل درسته

-- سارا ، Nov 8, 2008

نميدونم چرا مثل روزنامه صبح اول وقت خوابگردو باز مي كنم قبل از اينكه صفحه رو بخونم لينك عباس معروفي رو كليك مي كنم.بعد به اين فكر مي كنم كه چطور ميتونم رضا شكرالهي رو واسطه كنم كه فايل اموزش داستان نويسي رو -كه فيلتر كردن-اقاي معروفي برام ميل كنن؟البته از اقاي معروفي بعيد نيست كه در غالب اموزش داستان نويسي طرز پخت بمب اتم رو هم اموزش ندند.پس نتيجه ميگيريم جمهوري اسلامي كارش خيلي ي ي ي درسته...
---------------------------------------------------
اگر کارشان درست نبود آدم های بی چهره پرورش نمی دادند. با اين زبان و اين کين بی دليل، شما می خواهيد داستان نويس شويد آقای سام؟
عباس معروفی

-- سام ، Jan 18, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)