تاریخ انتشار: ۱۲ آبان ۱۳۸۹ • چاپ کنید    
گفت‌وگو با روح‌الله شهسوار، روزنامه‌نگار مقیم پاریس:

انحلال به بهانه‌ی تمرکززدایی

سراج‌الدین میردامادی
seraj.mirdamadi@radiozamaneh.com

دانشگاه علوم پزشکی ایران با سابقه‌ای ۳۶ ساله به دستور معاون نیروی انسانی و توسعه‌ی رئیس جمهور و ابلاغ وزیر بهداشت منحل شد.

از روح‌الله شهسوار، روزنامه‌نگار مقیم پاریس پرسیده‌ام: ارزیابی شما از این انحلال چیست؟ آیا این انحلال تأمین‌کننده‌ی شعار تمرکززدایی دولت است یا خیر؟

Download it Here!

روح‌الله شهسوار: در مورد این انحلال می‌شود در دو سطح صحبت کرد. یک، مسائل مستقیمی که مربوط به خود این عمل است. یعنی خود اتفاقی که افتاده، به یک زلزله‌‌ در تصمیم‌گیری‌های دولتی تعبیر شده است. آن هم با وجود ابهاماتی که حول و حوش این تصمیم وجود دارد. یعنی معلوم نیست که الان تکلیف حدود ۱۳ هزار کارمند این دانشگاه چه می‌شود؟

باید در نظر داشته باشید که این اتفاق در مورد دانشگاه علامه هم به شکل دیگری افتاده است، اما تکلیف دانشجوهای این دانشگاه چه خواهد شد؟ حالا گفته‌اند که عده‌ای پاس داده شوند به دانشگاه تهران و عده‌ای هم به دانشگاه بهشتی. اینها ابهاماتی است که خود مسئولین دانشگاه‌ها مطرح کرده‌اند و معلوم نیست چه اتفاقی می‌خواهد بیافتد. معلوم نیست تکلیف بودجه‌ی دانشگاه‌ها چه می‌خواهد بشود.


روح‌الله شهسوار، روزنامه‌نگار مقیم پاریس

ظاهراً دولت به بهانه‌ی تمرکززدایی دست به این کار زده و در ابلاغیه‌ی معاون رئیس جمهور در توسعه‌ی انسانی و دستوری که وزیر بهداشت هم داده، این بهانه ذکر شده است. فکر می‌کنید چقدر انحلال دانشگاه علوم پزشکی ایران در راستای تمرکززدایی است؟

بی‌شک کاملاً برعکس این است. یعنی ظاهر قضیه و آن چیزی که اعلام شده است، دارد به ما این را نشان می‌دهد که اتفاقاً در راستای تمرکزسازی و تمرکززایی است. یعنی به‌جای اینکه دانشگاه‌ها مدیریتی مستقل داشته باشند که به مسائل تخصصی‌ خودشان ربط داشته باشد، مثلاً همین دانشگاه علوم پزشکی، در واقع می‌روند زیر نظر یک مجموعه‌ی بزرگ‌تر و مدیریت‌ آنها متمرکزتر می‌شود. یعنی اگر قرار باشد که بخش‌نامه‌ای از طرف وزارت علوم یا شورای انقلاب فرهنگی و یا هر جای دیگری بیاید، به‌جایی اینکه به هر دانشگاهی ارسال شود، به یک دانشگاه ارسال می‌شود و همه‌ی آن زیرمجموعه‌ها مکلفند به همان یک بخشنامه عمل کنند.

این یعنی تمرکززایی، یعنی از بین بردن استقلال دانشگاه‌ها. در گذشته بحث این بود که این مدیریت‌ها را به استان‌ها دیگر و شهرستان‌ها منتقل کنند. الان ما در مورد قضیه‌ی دانشگاه علوم پزشکی ایران چنین مسئله‌ا‌ی را نمی‌بینیم. به فرض مثل خیلی از وزارتخانه‌ها نیست که به صورت تبلیغاتی گفته می‌شود که به جای دیگری منتقل می‌شوند. اصلاً این دانشگاه محو شده است و اگر قصد تمرکززدایی بود، این دانشگاه که یک سرمایه است و تاریخی برای خودش دارد، به جای دیگری منتقل می‌شد که بتواند از این دانشگاه استفاده کند، ولی ظاهراً اصلاً قضیه این نیست.

به نظر شما آیا فرایند انحلال دانشگاه علوم پزشکی یک فرایند قانونی و حقوقی بوده است؟ آیا فکر می‌کنید معاون رئیس جمهور و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی این اختیار و این امکان را از نظر حقوقی و قانونی دارند که دانشگاهی را یکشبه منحل کنند؟

ببینید، وقتی این خبر روی خروجی خبرگزاری‌ها دیده شد و در درجه‌ی اول روی خروجی خود سایت وزارت بهداشت قرار گرفت، چنین تعبیر شد که یک زلزله‌ی خبری اتفاق افتاده است. این دقیقاً برمی‌گردد به همین مسائلی که شما اشاره کردید. یعنی هیچ کدام از روالی که باید برای این تصمیم‌گیری اعمال می‌شد، اعمال نشده است. مجلس باید مطلع می‌بود، اما نبود.

شورای عالی انقلاب فرهنگی باید مطلع می‌بود اما نبود. حتی رؤسای دانشگاه‌ها گویا در آخرین مراحل این تصمیم‌گیری متوجه شده‌اند. پس این نشان می‌دهد که یک اتفاق دیگری دارد می‌افتد که فراتر از این خبر است. یعنی باند حاکم بر دولت با این نوع تصمیم‌گیری‌ها، که کم هم نیست، دارد تصویر دیگری از خودش را نمایان می‌کند و آن هم پای‌بند نبودن به هیچ نوع قانون و قرارداد اجتماعی است؛ حتی قراردادها و قوانینی که در خود همین سیستم و در همین نظام بر سرش توافق صورت گرفته است. وقتی این عمل انجام نمی‌شود، این سئوال به‌وجود می‌آید که این دولت به چه قاعده و قانونی پای‌بند است؟

شاید این مسئله به ذهن ما خطور کند که حتی قراردادن یک چنین وزیرهایی مثل خانم دستجردی، به بهانه‌ی اینکه یک خانم را در رأس امور بگذارند در حالی که خانم‌های بسیار شایسته‌تری از ایشان هم وجود دارند، به خاطر همین است. حتی بحث می‌شود که شاید خود خانم دستجردی خیلی در این تصمیم‌گیری نقشی نداشته است. یعنی فقط به او ابلاغ شده است. اینها یک‌سری مسائل را مطرح می‌کند که در واقع روی دیگر باند حاکم بر دولت را به ما نشان می‌دهند. حتی نزدیک‌ترین افراد به اینها هم از تصمیم‌گیری‌‌شان شوکه می‌شوند. به نظر من این‌جا ما به گونه‌ای نوعی از آنارشیسم را در تصمیم‌گیری‌های دولتی می‌بینیم.

آیا فکر می‌کنید در ورای این تصمیم، نوعی نگاه امنیتی یا نوعی اهداف سیاسی نهفته باشد یا نه، صرفاً نوعی بلبشو و بی‌برنامگی و تصمیمات دفعی است؟

من فکر می‌کنم تلفیقی از این دو است. یعنی این نوع نگاه امنیتی و سیاسی که در تمام تصمیم‌گیری‌های دولت هست، باعث می‌شود چنین تصمیم‌گیری‌هایی شود. با توجه به اینکه بالاخره کارایی ندارد. مثلاً در مورد یک مسئله‌ی تخصصی مثل علوم پزشکی یا مسائل تخصصی این مجموعه، وقتی دیدگاه امنیتی و سیاسی وارد می‌شود، منجر به همین بلبشویی می‌شود که می‌بینید. یعنی تصمیمی گرفته می‌شود که هیچ سنخیتی با آن مجموعه‌ی مورد تصمیم‌گیری ندارد.

ظاهر قضیه این را به ما نشان می‌دهد که دیدگاهی امنیتی حاکم بر فضای دانشگاه است که یکی از پایه‌‌های این جنبش اعتراضی است که در یکی دو سال اخیر روی داده و بسیار هم به‌ویژه در شهر تهران قوی است. می‌خواهند این جنبش را به گونه‌ای مهار کنند. حالا یکی از راه‌هایی که سراغش رفته‌اند این است که مدیریت دانشگاه‌ها را متمرکز کنند. با یک تصمیم‌گیری سیاسی‌ ‌ـ امنیتی سرنوشت یک مجموعه‌ی تخصصی را تحت تأثیر قرار می‌دهند و ما باز به همان مسئله‌ی قدیمی برمی‌خوریم که چطور به‌نام تمرکززدایی، تمرکززایی می‌شود. یعنی با یک تبلیغات دروغین، با یک اسم و عنوان و تیتر دروغین، کاری را انجام می‌دهند که کاملاً برخلاف آن است.

این کارها در واقع نشان می‌دهد که این باند حاکم بر دولت ظاهراً هیچ مبنای اخلاقی برای رفتارهایش ندارد. یعنی وقتی خود کارشناسان می‌نشینند و برنامه‌ریزی می‌کنند و می‌گویند ما داریم تمرکززدایی می‌کنیم، هیچ وقت به فکرشان خطور نمی‌کند که به اسم تمرکززدایی چند دانشگاه منحل می‌شود و می‌رود زیر نظر یک دانشگاه دیگر. این بلبشو، این اختلاط در تصمیم‌گیری‌ها و عدم تصمیم‌گیری منسجم، ریشه‌ در همان نگاه امنیتی‌‌ـ سیاسی دارد که بر تصمیم‌گیری‌های دولت حاکم است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)