خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > افزایش تهدیدات نظامی علیه ایران | |||
افزایش تهدیدات نظامی علیه ایرانایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comدریاسالار مایکل مولن گفته است: «در صورت لزوم نقشهی حمله به ایران آماده است.» ارشدترین مقام نظامی آمریکا، رییس ستاد مشترک ارتش آن کشور در مورد این برنامه و کاربرد آن توضیح نداده، اما تأکید کرده است که دستیبابی ایران به سلاح اتمی یک ریسک غیر قابل قبول است و افزوده، امیدوار است گفتوگوهای دیپلماتیک کارساز باشند.
روزنامهی واشنگتن تایمز هم نوشت: «جزییات برنامهی حمله به ایران به روز شده و نهایی است.» واکنش مقامهای جمهوری اسلامی به گفتههای دریادار مولن متفاوت بودهاند. متکی، وزیر خارجه گفته است: «جنگ در خاورمیانه به زیان آمریکا است.» معاون سیاسی سپاه پاسداران گفت: «پاسخ ما به حملهی نظامی قاطع خواهد بود.» سپاه پاسداران حملهی هوایی نمایشی به نیروگاه اتمی بوشهر را هم انجام داد. روزنامههای امروز تهران هم به سناریوی احتمالی جنگ در خاورمیانه پرداختند. سرمقالهی روزنامهی تهران، متمایل به دولت، نوشته است: «طرح حمله به لبنان از سوی اسراییل، نشانهی حملهی نظامی آغازین به ایران است.» آیا همهی این تهدیدهای نظامی آمریکا علیه ایران، تنها یک بالن آزمایشی است برای پیبردن به واکنش افکار عمومی در آمریکا و جهان؟ این پرسشی است که با آقای منصور فرهنگ، کارشناس مسائل سیاسی در نیویورک، در میان گذاشتهام. از زمان تصویب چهارمین قطعنامهی تحریم اقتصادی ایران در شورای امنیت، که حدود یکماه و نیم پیش بود، تبلیغات تهدیدآمیز علیه ایران رو به شدت گذاشته است. سخنانی که شما به آن ارجاع میکردید که از طرف جان مولن مطرح شد، رئیس سابق سیا، تحلیلگران متعدد دستراستی، حتی در کنگرهی آمریکا، چهل تن از نمایندگان حزب جمهوریخواه، پیشنویس قطعنامهای را تهیه کردند که در واقع از حملهی نظامی اسراییل به ایران دفاع میکند و این را «ضرورتی» برای «امنیت» کشور اسراییل و همین طور تشدید تبلیغات لابی اسراییل میداند. به نظر شما حرف اصلی همهی این عناصری که برشمردید، چیست؟ سخن اصلی تمامی این عناصر فعال، این است که رژیم جمهوری اسلامی، بری از عقلانیت و خردورزی و با مصلحتاندیشی بیگانه است. بنابراین گزینهی دیپلماسی برای حل مناقشهی هستهای ایران کاربردی ندارد و ادامهی آن فقط میتواند به ایران کمک کند تا در جهت کسب توانایی برای ساخت سلاح هستهای پیش برود.
بنابراین استفاده از گزینهی نظامی، یعنی بمباران تأسیسات هستهای و پایگاههای ایران و خصوصاً پایگاه ضد هوایی ایران، تنها راه برخورد سازنده با برنامهی هستهای ایران است. اینها تبلیغاتی است که یکی دو ماه است که در رسانههای گروهی آمریکا و مصاحبههای شخصیتهایی که یا در کنگره، یا در عرصهی سیاست و یا بهطور کلی مؤسسات سیاستگذاری در واشنگتن هستند، تشدید شدهاند. آیا این افکار و فشارها برای دولت اوباما هم پذیرفته شده است؟ من معتقد هستم علیرغم این گونه فشارها، هیچ تردیدی نیست که دولت اوباما و اتحادیهی اروپا علاقهمند به یافتن راهحل مسالمتآمیز برای تنش هستهای ایران هستند. هدف از قطعنامهی شورای امنیت و این فشارها هم تا آنجایی که مورد حمایت دولت هم قرار گیرد، متقاعد کردن ایران و نشان دادن انعطاف برای کنترل کمیت و کیفیت غنیسازی اورانیوم میتواند راهحلی برای این مسئله باشد. در غیر این صورت برای آمریکا پذیرش ایران هستهای امکانپذیر نیست. حتی تعدادی از نمایندگان کنگرهی آمریکا حدود یکماه قبل به مجلس شورای اسلامی پیغام فرستادند و آمادگی خودشان را برای مذاکرهی مستقیم بین اعضای مجلس نمایندگان آمریکا و اعضای مجلس شورای اسلامی ایران اعلام کردند. این پیشنهاد هم از طرف ایران رد شد. یعنی مجلس ایران حاضر به پذیرش این پیشنهاد نشد. تنها نکتهای که میخواهم به این بحث اضافه کنم، این است: سخنان احمدینژاد، ادعاهای وسیع این آدم که در ایران زندانی سیاسی نداریم؛ ایران آزادترین کشور دنیاست؛ زنان ایران آزادترین و راضیترین زنان دنیا هستند؛ تمامی ۷۰ میلیون جمعیت ایران از سیاستهای رژیم حمایت میکنند؛ تحریم اقتصادی به نفع ایران است؛ و این که خواهان نابودی اسرائیل است، رییسجمهور ایران را مورد استفادهی دستراستیترین و جنگجوترین عناصر سیاسی آمریکا قرار داده است. بدون شک این واقعیتی است که استفاده از احمدینژاد برای آماده کردن افکار عمومی آمریکا، در حمایت از حملهی نظامی به ایران، نقش محوری ایفا میکند. از این جهت خواسته یا ناخواسته، احمدینژاد و خامنهای و شرکا، در همان جهتی حرکت میکنند که دستراستیترین و جنگطلبترین عناصر سیاسی آمریکا حرکت میکنند. پس از تصویب تحریمها و گستردگی دامنهی آنها، حالا رفتهرفته تهدید به حملهی نظامی هم اوج میگیرد. به نظر شما آیا از منطقهی خاورمیانه بوی جنگ میآید؟ تحریم اقتصادی در روابط بینالمللی، حد وسطی بین جنگ و بیتفاوتی است و یا حداقل، سکوت در برابر واقعیتی است که برای کشورهای دیگر ناخوشایند است. هرچه این تحریمها ادامه پیدا کند و ایران بهعنوان کشوری که برای صلح و امنیت منطقه خطرناک است، در دستور کار شورای امنیت باقی بماند، امکان این که این ماجرا به خشونت کشیده شود، بیشتر میشود. من فکر نمیکنم که امروز در کاخ سفید، طرح جنگ علیه ایران در دستور کار باشد. هر وقت که آمریکا یا کشورهای نیرومند دیگر، با کشوری تضاد اساسی دارند، همیشه آمادگی نظامی در دستور کار آنها قرار میگیرد. این آمادگی اما به هیچوجه به معنای داشتن برنامهی حملهی نظامی نیست. بهنظر من این ایران است که میتواند نقشههای دستراستیها را خنثی کند و با آمریکا و خصوصاً با گروه وین، وارد گفتوشنود شود تا آنها حق ایران را برای غنیسازی اورانیوم که در حد ۳/۵ درصد برای سوخت مورد نیاز داخل است بپذیرند و ایران نیز اجازه دهد که همهی تأسیسات غنیسازی و هستهای ایران بدون قیدوشرط و بدون چونوچرا و محدودیت زمانی، تحت بازرسی آژانس بینالمللی انرژی هستهای باشد. در چنین شرایطی یکی از کشورهای غربی هم بتواند اورانیوم غنیشدهی ۲۰درصدی را که برای تحقیقات و امور پزشکی مورد نیاز است، با ایران تعویض کند. بهنظر من، این یک راهحل معقول و به نفع امنیت و رفاه جامعهی ایران است. اگر دولت ایران بخواهد، میتواند در این طریق حرکت کند و به نتیجهی مثبت برسد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
راضی کردن افکار عمومی در غرب برای حمله به ایران کار آسانی است ..... خوب .... تمام مشکلات در خاورمیانه به نوعی مرتبط به جمهوری اسلامی است .... اساسا غرب در ژنو تمام توافقاتی که جناب فرهنگ عنوان نمودند را با ایران انجام داد ....اما ایران به توافق خود پشت پا زد .... مذاکره ای با ایران نخواهد بود .... رژیم هرگز با بازرسی بدون قید و شرط موافقت نخواهد کرد .... دولت پرزیدنت اوباما در مقابل درگیری احتمالی ایران واسرائیل چاره ای جز حمایت از اسرائیل ندارد ..... گروه تند رو در ایران .... بله .... در ایران صبر لازم برای حل این موضوع را ندارد ..... خوب .... نتیجه گیری : جنگ خواهد شد ....
-- بدون نام ، Aug 5, 2010تهديد نظامي عليه ايران به هيچ وجه به معاعهد ژنو ارتباطي ندارد به معاهده ي ديگري هم ربط ندارد در اصل هر كشوري در مقابل خواسته ي غرب قرار گيرد خواه برحق خواه ناحق به وسيله ي جوامع مختلف مدعي حقوق بشر متهم به پديده ي تروريسم مي شود.مگر مجامع به اصطلاح مدعي حقوق بشر را چه كشور هايي به وجود اورده؟چرا حرف 8 كشور بر حرف كشور هاي ديگر جهان ارجعيت دارد؟؟؟؟چرا از اين دست چرا ها بسيار است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-- سجاد ، Aug 22, 2010