خانه > گوی سیاست > ايران و آمريکا > همایش ایرانیان خارج از کشور و اهداف و نتایج آن | |||
بزرگ ایرانیان خارج از کشور در تهران همایش ایرانیان خارج از کشور و اهداف و نتایج آنمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comروز دوشنبه و سهشنبه یازدهم و دوازدهم مردادماه، دومین همایش بزرگ ایرانیان خارج از کشور در تهران برگزار شد و بیش از سال گذشته، مورد انتقاد رسانههای داخلی و خارجی فارسیزبان قرار گرفت.
روز سهشنبه، برخی از روزنامههای اصولگرا، در انتقاد از مراسم افتتاحیهی این همایش مطالبی نوشتند. این روزنامهها از جمله به دفنوازی دختران در گروه موسیقی علیرضا اعصار اشاره کردند و همچنین اینکه حجتالاسلام رازینی، معاون حقوقی و توسعهی حقوق قضایی و نیز حجتالاسلام گرکانی، رییس دیوان عالی کشور، این مراسم را به نشانهی اعتراض ترک کردهاند.
انتقادات اما تنها در این سطوح فرهنگی باقی نمانده است. اغلب این همایش را اتلاف وقت و هزینه برای کشور دانسته و معتقد بودند که حاصل اقتصادی و فنیای برای کشور نخواهد داشت.انتقادات سیاسی معینی نیز به ترکیب دعوت شدگان وجود داشت. روزنامهی کیهان یک روز قبل از برگزاری همایش، با اشاره به هتل محل اقامت هوشنگ امیراحمدی، از او به عنوان یکی از نمونههای نامناسب دعوتشدگان نام برد. رسانههای خارج از کشور نیز به هوشنگ امیراحمدی، بهعنوان کسی که در ارتباط خاص با دولت ایران، بهویژه شخص احمدینژاد قرار دارد و به این مراسم دعوت شده است اشاره کردند. دربارهی مضمون این انتقادات، هم به هوشنگ امیراحمدی و هم به همایش بزرگ ایرانیان خارج از کشور در تهران، با آقای امیراحمدی در تهران گفتوگویی انجام دادهام: هوشنگ امیراحمدی: دعوایی در مطبوعات تهران در مورد من و اینکه آیا من دعوت شدهام یا خیر سر گرفته است که من در مورد آن هیچ اظهار نظری نمیکنم و میگذارم که دولت در این مورد اظهار نظر کند.
بههرحال گفته شده که شما نیز مانند سایر میهمانان، به خرج دولت ایران در هتل استقلال تهران اقامت دارید. اول اینکه من در این همایش شرکت نکردهام. اصلاً؛ حتی یک ثانیه هم. دوم اینکه من با پول خودم آمدهام و اقامتم در هتل استقلال که به طور تصادفی هتل این همایش است، هیچ ربطی به همایش ندارد. من همیشه وقتی به ایران میآیم، در هتل استقلال اقامت میکنم. الان هم در استقلال هستم و با همسر و دخترم اینجا بودم. آن دو تا امروز هم اینجا بودند، اما امروز بازگشتند و من نیز تا سه روز دیگر بازمیگردم. بنابراین، پول هتل و رفتوآمدم را به هیچوجه دولت و همایش پرداخت نکرده است. همهی این هزینهها را خودم پرداخت میکنم. آقای امیراحمدی، امروز در مطلبی در سایت تابناک، به حضور شما و دخترتان در همایش قبلی اشاره شده بود و اینکه ایشان قرارداد کلان اقتصادیای در کیش منعقد کرده است. دختر من فقط ۱۸ سال سن دارد. من همین یک دختر را دارم که سال اول دانشگاه است و چند بار بیشتر به ایران نیامده است. زبان فارسی را هم بهزور حرف میزند، چه برسد به اینکه بخواهد قرارداد ببندد. او اصلاً نمیداند قرارداد چیست و یا اساساً کیش کجاست و در کل وارد به این ماجراها نیست. او در امریکا بهدنیا آمده و همانجا هم بزرگ شده است. من حدود یک ماه و نیم پیش، تکذیبیهای در این رابطه به مطبوعات فرستادم و در نشریات زیادی هم چاپ شد. در نتیجه این خبر تکذیب شد و تف سربالایی بود متاسفانه از سوی کسانی در داخل و خارج که با جریان رابطهی با امریکا که من در آن قرار دارم، دشمنی میکنند و به روی خودشان برگشت. ایراداتی که به این همایش گرفته میشود، تنها از این زوایای فرهنگی و سیاسی خاص نیستند. گفته میشود که این همایش در زمینهی جلب صاحبان صنایع و سرمایه به ایران، هیچ نقشی ندارد. از جمله داریوش قنبری، سخنگوی فراکسیون اقلیت مجلس، در گفتوگوی امروز خود با خبرگزاری کار ایران (ایلنا)، به انتقاد از این همایش پرداخت و گفت: «در شرایط کنونی، احمدینژاد به جای آنکه دغدغهی جذب ایرانیان خارج از کشور را داشته باشد، بهتر است دغدغهی فراریان و از کشور خارج شدگان را در سر داشته باشد.» داریوش قنبری در ادامهی صحبتهای خود گفت: «در حالی که دولت با سیاستهای نادرست خود، سرمایهگذاران داخلی را از کشور فراری داده است، برگزاری همایشی تحت عنوان ایرانیان مقیم خارج از کشور با هدف جذب سرمایهگذار، در تناقض آشکار با سیاستهای دولت است.»
آقای قنبری همچنین مدعی شد که بسیاری از دعوتشدگان سرمایهگذاران واقعی نبودهاند. نظر شما در این زمینه چیست که از جامعهی فعالان ایرانی خارج از کشور، بهویژه در امریکا که به نوشتهی رسانهها بیشترین دعوتشدگان را دربر میگیرد، مطلع هستید؟ من اعتقاد دارم که اثر این همایش در تحلیل نهایی، زیاد نخواهد بود. دلیل آن هم خیلی ساده است: برای اینکه ایران تحریم است و آنهایی که به اینجا دعوت کردهاند و حتی آنهایی هم که میتوانستند و بضاعت کمک دارند، نمیتوانند در عمل کمکی بکنند. برای اینکه ایرانیان امریکاییای که به اینجا آمدهاند، بهطور کلی دستشان از پشت بسته است. کاری نمیتوانند بکنند. حتی همینکه بهاینجا میآید، در هتل میماند و پول هتل میپردازد، در معرض خطر قرار میگیرد. مسائل به این سادگی نیستند. این تحریمها بسیار بسیار شدید و بستهاند. هر کس هم که به ایران میآید، باید مواظب تحریمها باشد. بنابراین این که افراد را به اینجا بیاورند، هزینهاش را بدهند و بعد انتظار داشته باشند که در اینجا سرمایهگذاری کنند، از طریق قانونی تقریباً غیرممکن است. مگر اینکه کارهای غیر قانونی صورت بگیرد که آن هم به این سادگی نیست. به نظر من، اهمیت این همایش در تحلیل نهایی، شاید بیشتر در ایجاد یک آشتی ملی بین داخلیها و خارجیها باشد. من این همایش را بیشتر در این زمینه میبینم که خارجیها را به ایران بیاورند و آشتیای بین داخل و خارج برقرار بشود. به این ترتیب، برمیگردیم به همان انتقاداتی که در روزنامههای ایران منعکس شدهاند. آیا دعوت از هزار و دویستنفر، با درنظرگیری مخارج سفر و اقامتشان در هتل استقلال، هزینهی گزافی نیست و آیا برای حرکتی که صرفاً تبلیغاتی اگر نه، اجتماعی است، ضرورت داشته و صحیح بوده است؟ من اصولاً زیاد با این مسئله توافقی ندارم که دولت جمهوری اسلامی هزینهی سفر عدهای را که همه هم پولدار هستند، بر عهده بگیرد. چون اگر پولدار نبودند که دعوت نمیشدند. کسی که پول ندارد، به اینجا میآید که چه کند؟ میگویند اینها همه آدمهای موفقی هستند دیگر! خب اگر آدم موفقی است که باید به اندازهی یک بلیت رفتو برگشت و چهارشب اقامت در هتل پول داشته باشد و دلیلی ندارد که دولت ایران هزینهی رفت و برگشت و اقامت آنها را بدهد. اما از طرف دیگر، همهی دولتها این بازیها را انجام میدهند. مخصوصاً در کشورهای جهان سوم این اتفاق زیاد میافتد. من گاه به کشورهایی مانند قزاقستان و امثالهم سفر میکنم که از این کارها میکنند. در آخر هم به همهی شرکت کنندهها که گاهی تعدادشان به دوهزار نفر هم میرسد، هدیهای میدهند که با خود ببرند. آقای امیراحمدی، در رسانههای داخلی، انتقادات زیادی هم به ترکیب دعوتشدگان وجود دارد. خود شما یکی از این موارد مورد انتقاد بودید که توضیح دادید. اما نظر شما در مورد ترکیب کسانی که به ایران دعوت شدهاند چیست؟ آیا این ترکیب مفید و مناسب بوده است؟ من اینجا یکسری از افراد را میبینم که اصلاً در امریکا کار ندارند و بیکار هستند. علت دعوت چنین افرادی از همان زاویهی فرهنگی- اجتماعی مطرح است. تعدادی هم افراد متخصص دکتر و یا مهندس دعوت شدهاند. شاید فکر کردهاند این افراد از نظر علمی میتوانند مفید باشند، اما یک سری سرمایهدار هم به این امید که اینجا کار کنند، پول بیاورند و سرمایه بگذارند، دعوت شدهاند که من در کل این قسمت را ضایع میبینم. البته شاید این همایش یک ارزش علمی هم دارد، چون بالاخره عدهای از دوستان در اینجا هستند که در رشتهی خودشان موفق هستند و میخواهند به کشورشان در این زمینه کمک کنند. آن هم مسئلهای ندارد. ولی پروژههای علمی هم شامل تحریمها میشوند. خوشبختانه هنوز حرف زدن تحریم نشده است! میخواهم بگویم که سخنرانی کردن تحریم نشده است، اما اگر آنها بخواهند جلوتر بروند و حرف را به عمل تبدیل کنند و پروژهای وارد کشور کنند، آنها هم دچار دردسر میشوند. زمانی بود که مسئلهی جذب سرمایهگذاری خارجی در قوانین ایران با ممنوعیتهایی همراه بود، امروز ظاهراً آن ممنوعیتها برداشته شده و دولت آقای احمدینژاد هم به این مسئله اصرار نشان میدهد. ولی گویا همهی راهها بسته است. من فکر میکنم تا رابطهی ایران و امریکا و مشکل ایران با دنیای خارج و نیروهایی که مخالف حکومت هستند، (مخصوصاً خارجیها) حل نشود اینگونه حرکتها و همایشهایی اثر خیلی مهمی نخواهند داشت.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|