خانه > گوی سیاست > ایران > اجلاس خبرگان؛ مقاومت هاشمی دربرابر فشارها | |||
اجلاس خبرگان؛ مقاومت هاشمی دربرابر فشارهاسراجالدین میردامادیseraj.mirdamadi@radiozamaneh.comهفتمین اجلاس رسمی «مجلس خبرگان رهبری ایران» از روز سهشنبه چهارم اسفند ماه، به مدت دو روز در محل سابق مجلس شورای اسلامی ایران برگزار میشود.
بر اساس گزارش خبرگزاری فارس، در این جلسه قرار است بعد از سخنرانی رییس مجلس خبرگان، پنج نفر جهت عضویت در کمیتهی تدوین بیانیهی پایانی اجلاس خبرگان انتخاب شوند. همچنین در ادامهی این نشست سردار عزیزالله جعفری، فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در خصوص مسائل داخلی و منوچهر متکی، وزیر امور خارجه، در مورد مسائل روابط خارجی سخنرانی کنند. به نظر میرسد که این نشست مجلس خبرگان رهبری از اهمیت ویژهای برخوردار باشد. از یک سو با توجه به شرایط و بحران سیاسی حاکم بر کشور و از سوی دیگر، رقابتهای سیاسی درون این نهاد سیاسی قدرتمند، با خود نتایجی را بههمراه خواهد داشت که در تصمیمات و سیاستهای کلی آیندهی نظام بیتاثیر نخواهد بود. در این ارتباط با آقای احمد سلامتیان، تحلیلگر سیاسی و نمایندهی پیشین مجلس، گفتوگویی انجام دادهام. آقای سلامتیان، آیا این اجلاس خبرگان نسبت به سایر اجلاسهای مرسوم و معمول سالانهی مجلس خبرگان، امتیاز و اهمیت ویژهای دارد؟ و در این صورت این اهمیت در کجاست؟ این اجلاس علیالاصول باید یک اجلاس عادی باشد که دستور کار خاصی هم از نقطهنظر خود نحوهی عمل خبرگان ندارد. چون رییس مجلس خبرگان برای مدت دو سال انتخاب میشود و در این سال آقای رفسنجانی در پایان سال اول ریاستشان هستند. یعنی بنا بر آییننامه یک سال دیگر هم ایشان رییس میمانند و هم اعضای دبیرخانه باید در سمتهای خود باقی بمانند. با آنکه وضعیت اعضای دبیرخانه بیشتر بستگی به نظر رییس دارد تا رأی از مجمع.
اما در وضعیت کنونی، با فشارهایی که نسبت به آقای رفسنجانی وارد میشود و با انواع کارزارهای تبلیغاتی که علیه ایشان صورت میگیرد، میتوان گفت که موضوع عمده و اساسی این اجلاس عبارت از نحوهی مقاومت آقای رفسنجانی در برابر این نوع فشارها خواهد بود. علاوه بر این مساله، ترتیبی که برای سخنرانان خارج از خبرگان در این جلسه پیشبینی شده است نیز دارای اهمیت است. یکی از این سخنرانان وزیر امور خارجه است که حساسیتی را که نسبت به مسائل خارجی وجود دارد نشان میدهد که دفعات پیش هم وجود داشته است. سخنرانی دیگر هم نشان دهندهی حساسیت نسبت به مسائل امنیت داخلی است و شگفتی امر این است که سخنران راجع به این مسأله، پیش از آن که رییس جمهور یا وزیر کشور و یا رییس قوهی قضاییه باشد، فرماندهی سپاه پاسداران در حال خدمت است. خود این امر نشاندهندهی نقش ویژهای است که سپاه پاسداران به دنبال این حوادث، دستکم در ارتباط با مسالهی امنیت داخلی پیدا کرده است. از آنجا که هواداران اندیشه و خط فکری آقای هاشمی در خبرگان، در اکثریت قرار ندارند و اساساً طرفداران ایشان در خبرگان اقلیت محدودی هستند و گاهی حتی در تنظیم بیانیهی پایانی هم نظرات آقای هاشمی گنجانده نمیشود، فکر میکنید از این به بعد تکیه بر ریاست مجلس خربگان، وزنه یا جایگاهی برای آقای هاشمی محسوب میشود یا خیر؟ هیچ ارزیابیای از رأی صادر شده و قطعی شدهای از خبرگان برای تعیین کردن تناسب قوایی که اشاره میکنید و نشانههایی هم از آن هست، وجود ندارد. مساله از نقطهنظر رأی قطعی عبارت از این است که آقای هاشمی رفسنجانی در آخرین باری که دوباره به ریاست خبرگان انتخاب شده است، حتی نسبت به دورهی پیش از آن ۱۱ رأی اضافه داشته و نزدیک به دو برابر رقیب خود آقای محمد یزدی، رأی آورده است. بعد از آن صحبتها و سروصداهای زیادی شده و در مواردی اعلامیههایی هم انتشار پیدا کرده که عدهای مدعی شدهاند با امضای ۵۱ تا ۵۲ نفر از اعضای خبرگان بوده است. اما هیچوقت ریز اسامی آنها منتشر نشده است. با درنظر گرفتن این موارد، به نظر من، تناسب قوای درونی خبرگان، بیش از آن که مربوط به رأی تکتک اعضایاش در ارتباط با همفکر بودن یا نزدیک بودن یا نبودن با آقای رفسنجانی باشد، بستگی به این نکته دارد که خبرگان در درون اجلاس، تناسب قوا و مصلحتی را که امکان دارد رهبری درنظر داشته باشد، در چه چیزی دیده باشند.
در این سوی ممکن است برخی مایل باشند که خبرگان به طرف یک تصفیه حساب با آقای رفسنجانی برود؛ چرا که بعضی معتقدند، آنطور که باید و شاید به اصطلاح معمول هاشمی «بصیرت» ندارد. یا این که هنوز پای ملاحظات گوناگون، به خصوص با توجه به ارتباطات گستردهی آقای رفسنجانی با روحانیت خارج خبرگان، یعنی مراجع و روحانیون بزرگی که به عنوان روحانیون بلاد شناخته میشوند، در میان باشد. همچنین حذف کلی آقای رفسنجانی از رأس مجلس خبرگان، معنای جبههگیری کل خبرگان در برابر آن روحانیت را نیز به خود میگیرد. متناسب با این مسائل، من فکر میکنم، قضیه قضیهای که قطعی شده باشد نیست. چنانچه در اجلاس اخیر بعد از انتخابات، زمان اجلاس و پیش از آن، با کارزارهای سنگینی علیه آقای رفسنجانی مواجه بودیم، اما دیدیم که نه تنها تأثیر زیادی بر آقای رفسنجانی نداشت بلکه حتی آقای رفسنجانی با اشاره به آییننامهی مجلس خبرگان، به درستی تذکر داد که دبیرخانه زیر نظر رییس عمل میکند و در غیبت اجلاس، رییس است که نظرات قطعی مجلس خبرگان را بیان میکند. به همین علت هم فکر میکنم، یکی از مسائل دیگری که در لفافهی دستور دو روز آینده خواهد بود، نقش دبیرخانه است. یعنی صرفنظر از سرنوشت خود رییس (که برای عوض کردن او هم نیاز به تغییر آییننامه خواهد بود و به دو سوم آرای خبرگان نیاز دارد)، این مساله هم که آیا دبیرخانه راساً از جانب خبرگان ماموریتی دارد یا این که در غیبت اجلاس، رییس است که تصمیم نهایی را میگیرد و دبیرخانه فقط ارگان اجرایی زیرنظر او است، یکی از مسائلی است که باید تعریف شود. با در نظر گرفتن همهی این موارد، مساله این است که آیا در اجلاس آینده، ارادهی فائقهای که لازمهی آن چراغ سبز از بالا است، شکل گرفته است که آقای رفسنجانی را یا ناگزیر به استعفا کنند، یا اگر ایشان تن به استعفا نداد، اول آییننامه را عوض کنند، دورهی ریاست را به یک سال تغییر بدهند و بعد از آن آقای رفسنجانی را برکنار کنند یا خیر.
در ارتباط با دبیرخانه هم آیا آقای یزدی که در رأس دبیرخانه بودند، حالا استعفایی کردهاند و معلوم نیست استعفای ایشان پذیرفته شده یا خیر، سمت دبیری خود ادامه میدهند یا نه. این همه مسائلی هستند که به نظر من، اجلاس دو روز آینده را بدل به یک اجلاس مهم در ارتباط با سرنوشت نفوذ سیاسی خود آقای رفسنجانی و آن روندی هم که ایشان در جمهوری اسلامی از نقطهنظر ارتباط با روحانیون دیگر تا به حال بیان میکرده، تعریف میکند. با توجه به این که آیتالله خامنهای بارها تاکید داشتند، خواص موضع خود را شفاف کنند و برخی معتقد بودند این اشارات ایشان متوجه آقای هاشمی است، اما آقای هاشمی همچنان بر روی همان خطی که از ابتدا و از آخرین نمازجمعهی خود بر آن تاکید میکرد، پافشاری میکند و تمایلی به مواضع حاکمیت و رهبری نشان نداده است و نیز با توجه به نامهنگاریهای تندی هم که بین آقای هاشمی و آقای یزدی صورت گرفت، آیا به نظر میرسد که ارادهای در سطوح عالی نظام برای محدودتر کردن آقای هاشمی، به ویژه در حوزهی خبرگان، وجود داشته باشد؟ تمام کوششهایی که جناحهای طرفدار دولت و مخالف آقای رفسنجانی در این ایام از خود نشان میدهند، عبارت از این است که شرایط تناسب قوا طوری است که آقای رفسنجانی باید به اشارتی که آنها از جانب رهبری تفسیر میکنند، تبعیت کند و بهسر بدود. اما رفتار خود آقای رفسنجانی و حتی اظهارنظرهای آقای خامنهای، هنوز شفافیت کافی را در این زمینه ندارد. مساله هم مسألهای نیست که با یک اشارت منجر به بهسر دویدن بشود. چنین مسالهای که نوعی تغییر در رأس یکی از بزرگترین ارگانهای جمهوری اسلامی است و نوعی نقطهی عطف تاریخی در تاریخ حیات حاکمیت جمهوری اسلامی، به خصوص بعد از فوت آیتالله خمینی و رهبر شدن آقای خامنهای قلمداد خواهد شد، مسالهای نیست که با صرف فشار پشت ماسکهای مختلف و با اشارتهای گوناگون بشود تکلیف آن را معین کرد. بلکه از آن مسائلی است که نیاز به وزنکشی، صفآرایی، بسیج و کارزار بیشتر دارد. به همین علت موضوع در نوعی بلاتکلیفی باقی مانده است و در این دو روزهی مجلس خبرگان هم با همهی صحبتهایی که بعضیها در ارتباط با داغ بودن اجلاس و ضرورت پایان دادن به فتنه میکنند و بعضیها هم سعی میکنند آقای رفسنجانی را به نوعی به آنچه فتنه میدانند الصاق کنند، من نشانههای قاطعی از این که این کارزار ناگهانی در دو روز آینده منجر به چنین تحول عظیمی بشود نمیبینم. مگر این که واقعا ارادهی قاطع و محکمی از جانب آیتالله خامنهای باشد که به دوستی چندین دههی گذشتهی خود با آقای رفسنجانی نقطهی پایان بگذارند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
ما باید نسبت به خشونت کوی دانشگاه که تازه ابعادش منتشر شده فردا ساعت 12 ظهر در سبز میدان بازار تهران و بازار شهرهای بزرگ تجمع کنیم, این یه قافل گیری بزرگ برای حکومته, خبر رسانی کنید
-- مهسا ، Feb 23, 2010اگر ممکن است رادیو زمانه توضیح دهید که از کجا و بر چه اساسی ساختار جدید نوشتاری خود را گرفت است؟ در بسیاری از جاها بسیار سخت خوانده می شود.
-- بدون نام ، Feb 24, 2010مثلا:
در نظر گرفتن همهی این موارد، مساله این است که آیا در اجلاس آینده، ارادهی فائقهای که لازمهی
آیا این «همهٔ» یا «ارادهٔ» یا «فائقهای» است؟
سلام، مجلس خبرگان تمام شد و نظر آقای سلامتیان درست از کار در آمد. تنها موضوعی که ظاهرا حاصل شد، اخراج کامل بعضی از خواص مانند آقای کروبی و موسوی از حاکمیت بود که قابل پیش بینی بود. این همان نظ رآقای خامنه ای بود که در اوایل اعتراضات بعضی از خواص را تهدید به سقوط کرده بود. مبارک است
-- hafezehtarikhi ، Feb 25, 2010