خانه > گوی سیاست > تحولات مربوط به انتخابات > اعتراض انگلستان به سرکوبها و واکنش نمایندگان | |||
اعتراض انگلستان به سرکوبها و واکنش نمایندگانمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comدر پی اعتراضات برخی کشورهای اروپایی از جمله انگلستان به سرکوب تظاهرات در ایران، دولت و مجلس ایران این اعتراضات را دخالت در امور ایران دانسته و در سخنان خود اظهارات آنان را محکوم کردند.
شدیدترین برخورد را تعدادی از نمایندگان مجلس ایران در روز دوم بهمن ماه انجام دادند که در نامهای خواهان کاهش سطح روابط سیاسی با انگلستان شدند. این نامه توسط علاالدین بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس به سفیر انگلستان در تهران تقدیم شد و دو روز پیش پاسخ سفیر انگلستان به رییس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تقدیم گردید. روز سهشنبه ۲۷ بهمن پاسخ آقای بروجردی به نامهی سفیر در روزنامهها منتشر شد که در آن بدون این که بر خواست نمایندگان مجلس ایران بر کاهش روابط تاکید مجدد کند، از انگلستان خواسته بود که از دخالت در امور ایران خودداری کند. این در حالی است که در نامهی آقای سایمون گس آمده بود که آنچه هیأتهای نمایندگی انگلیس در تهران انجام میدهند، مطابق با قرارداد وین است که هیأتهای نمایندگی را مجاز میکند اخبار را از منطقهی تحت ماموریت خود به کشور متبوعشان ارسال کنند. خطر کاهش روابط میان ایران و انگلستان چقدر جدی است؟ دلایل این برخوردها چیست و روابط سفارتخانهها میان ایران و کشورهای دیگر، اساسا بر چه منوال است؟ این مسائل را با آقای محمد رضا حیدری، کنسول ایران در نروژ که چندی پیش در اعتراض به سرکوب تظاهرات مردم ایران، از مقام خود استعفا کرد، در میان گذاشتهام.
آقای حیدری، با توجه به آشنایی شما به روابط ایران با کشورهای عضو اتحادیهی اروپا و دشواریهایی که معمولا وجود داشته، چقدر این نامهنگاری و اساسا خطر قطع یا کاهش روابط میان ایران و انگلیس میتواند جدی باشد؟ معمولا این گونه مسائلی که در مجلس ایران طرح میشود، بیشتر خوراک داخلی دارند. چون گروههای تندرو در ایران که بعضا میروند جلوی سفارتخانهها شعار میدهند و اعتراض میکنند، انتظار دارند افرادی که از آنها حمایت کردهاند –همین آقایان اصولگرا− حرکتی بکنند. نمایندهها هم در واکنش چنین طرحهایی را پیشنهاد میدهند. وگرنه آنها هیچگاه خواهان کاهش روابط نه با انگلیس و نه با اتحادیهی اروپا نیستند. تقاضاهای نمایندههای مجلس و نطق تندی که آقای لاریجانی ایراد کردند، به هیچ تغییری در رابطهی ایران و انگلستان منجر نمیشود؟ نه؛ همانطور که گفتم، به خاطر این که بتوانند به شکلی جوابگوی افرادی که بعضا به خیابان میآورند و جلوی سفارتخانهها شعار میدهند باشند، این مسائل را مطرح میکنند. اینطور نیست که قطع رابطه کنند. چنین قطع رابطهای برایشان هیچ نفعی جز ضرر ندارد. به همین دلیل برایشان بیشتر جنبهی تبلیغی برای افرادی که به عنوان نیروهای خودشان به خیابانها میآورند دارد. میخواهند به آنها بگویند که ما نیز چنین حرکتی کردیم، میخواهیم سطح روابطمان را با انگلیس کم کنیم. در صورتی که نهایتاش این است که سفیر را از انگلیس برگردانند و یا انگلیس این کار را بکند و روابط را به حد کاردار برسانند. یا مثلا تعداد پرسنل سفارتخانه را کم کنند. به نظر شما، چرا آنها به جای سیاستهای ظاهراً نامعمولی که در سطح جهانی برایشان هزینه هم دارد، با اعتراضات رادیکالی که در بین هواداران خودشان وجود دارد، مقابله نمیکنند؟ این آقایان در داخل ایران باید یک دشمن فرضی ایجاد کنند که بتوانند بیکفایتی خود را پوشش بدهند. آنها برای این که بتوانند اذهان عمومی را در داخل کشور اینگونه منحرف کنند که ما میخواهیم کار انجام بدهیم، اما دنیا با ما مشکل دارد، به ایجاد دشمنان فرضی که یک روز امریکا، روزی انگلیس و روز دیگر فرانسه است، میپردازند. در صورتی که مردم داخل متوجه شدهاند که این بیکفایتی آنها است که اینگونه جلوه میدهند و میخواهند بگویند چون مثلا ایران مشکلات متعددی با کشورهای دیگر دارد و به همین خاطر چرخهای اقتصادیاش نمیچرخد. آقای حیدری، یکی از ایراداتی که دولت ایران این روزها به کشورهای خارجی و به ویژه انگلستان میگیرد، دخالت در امور داخلی کشور، به خصوص در رابطه با مسائل انتخابات است. همانطور که میدانید تعدادی از خبرنگاران اروپایی هم در رابطه با شرکت در این تظاهرات و تهیهی گزارش از آن، گاهاً دستگیر میشوند. آقای سایمون گس، سفیر ایران در جوابیهای که به آقای بروجردی فرستاده بودند، به قرارداد وین اشاره کرده بودند که طبق آن هیأتهای نمایندگی کشورها میتوانند از محل زندگی و کار خود گزارش تهیه کنند و به کشور متبوعشان بفرستند. آیا سفارت ایران در نروژ هم همین کارها را انجام میداد؟ هر سفارتخانهای در هر کشوری که هست، غیر از این که باید حافظ منافع اتباع کشورش باشد، در رابطه با مسائل دوجانبه و مسائلی که در آن کشور اتفاق میافتد، گزارشاتی تهیه میکند و برای کشور متبوع خود میفرستد. این عرفی است که در همهی کشورها پذیرفته شده است و همه هم دارند آن را انجام میدهند. یعنی شما هم در سفارتخانهی جمهوری اسلامی در نروژ وقایعی را که آنجا اتفاق میافتاد، به وزارت خارجهی ایران گزارش میکردید؟ بله همینطور بود. گزارشهای روزانهای در رابطه با مثلا وضعیت معیشتی مردم نروژ، وضعیت اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و… تحولاتی که اتفاق میافتاد، حتی راهپیماییهایی که برخی از گروههای معترض در خصوص مسائل مختلف کشورشان انجام میدادند، تنظیم و به ایران فرستاده میشد. مثلا وقتی گروههای تندرو مذهبی در نروژ در رابطه با بیاحترامی که بعضی از روزنامهها میکردند و عکس حضرت محمد را چاپ کرده بودند، تظاهرات میکردند، سفارت گزارشی تنظیم میکرد و به تهران میفرستاد. اخبار را میگرفت و پوشش میداد که مثلا در نروژ این اتفاقات افتاده است. البته آقای بروجردی ۱۲ مورد را به عنوان موارد اختلاف شمردهاند و آنها را گویای دخالتهای انگلیس در مسائل ایران دانستهاند که بخشی مربوط به دوران جنگ است و بخشی با مسائل امروز ایران ارتباط پیدا میکند. اطلاع شما از مشکلات ایران و انگلستان چیست؟ ما سالیان سال است با انگلستان مسائل ارتباطی داریم. از زمان قاجاریه و مسائلی که در آن زمان پیش آمده است، مردم ما همیشه این برداشت را کردهاند که دولت حاکم بر ایران به نوعی با انگلستان ارتباط داشته است؛ چه به صورت ارتباط مخفی و پشت صحنهای و چه به صورت علنی. مردمی که در ایران زندگی میکنند که خود من هم یکی از آنان بودهام، در کوچه و بازار همیشه مدعی بودند که این حکومت از طریق انگلیسیها دارد حمایت میشود. به همین دلیل مطرح کردن این مسائل بیشتر برد داخلی دارد. میخواهند بگویند که ما با انگلستان چنین مشکلاتی داریم. در صورتی که الان شما یک سفر به انگلستان بروید، متوجه میشوید که چه تعداد از همین آقایان، آقایانی از مراجع تقلید و حتی خود دفتر آقای خامنهای در لندن دفتر دارند ، حسابهای بانکی آنجا دارند، ارتباطات ویژه با انگلیس دارند. چگونه است که این مسائل را مد نظر قرار نمیدهند. آقای حیدری، وقتی شما اعتراضات ایرانیها را در نروژ، پس از انتخابات به ایران گزارش میکردید، چه پاسخی از تهران میگرفتید؟ معمولا میگویند اینها افرادی وابسته به گروههای ضد انقلاب هستند، افرادی هستند که از انقلاب بریدهاند و مشکلات خاصی با جمهوری اسلامی دارند، نمیتوانند در ایران زندگی کنند و به همین دلیل در آنجا این کارها را انجام میدهند. اما من همین امروز در مصاحبهای هم که با چند روزنامهی نروژی داشتم، اعلام کردم که افرادی که بعد از انتخابات بیرون میآیند و اعتراض میکنند، همان افرادی هستند که در داخل ایران خواستههایشان را مطرح میکنند. یعنی بچههایی هستند که مانند بقیهی جوانان ایران که در داخل ایران دارند تظاهرات میکنند، خواستار تغییر این سیستم هستند. دیگر بحث انقلاب و ضدانقلاب نیست، بلکه خواستههای جوانان و مردم ایران و اقشار مختلف ایران است که دارند مطرح میکنند. این دریافت شما که تظاهر کنندگان در مقابل سفارت، بعد از انتخابات تغییر کردهاند و مطالباتشان همانی است که جوانان ایرانی دارند، بر چه مبنایی است؟ بر مبنای رأی دهندگانی که به سفارت مراجعه کرده بودند؟ برای رأی دادن که مراجعه خیلی زیاد بود. من خودم رییس صندوق بودم. حتی تا ساعت ۱۲ شب هم تعدادی مراجعه میکردند که از راههای دور آمده بودند و میخواستند رأی بدهند. مشارکت بسیار بالا بود. همه هم اکثراً از بچههای سبز بودند و حتی با نمادهای سبز آمده بودند. گروههای تظاهر کنندهی قبل از انتخابات گروههای دیگری بودند؟ من در مأموریتهای قبلیام هم دیده بودم که گروههای خاصی جلوی سفارت تظاهرات میکردند. مشخص بود که یا سلطنت طلب و یا گروههای تندرو بودند. وقتهایی که دولت آلمان یا نروژ برای تظاهرات به آنها میداد، زمانبندی شده بود که مثلا ساعت یک تا دو ظهر برای گروههای سلطنتطلب، از ساعت دو تا سه بعدازظهر گروههای کمونیستی و… اما بعد از انتخابات اینها به شکل یکپارچه برای تظاهرات میآمدند و در دل این افراد جوانهایی را میدیدم - در گزارشاتام هم مکرر اعلام کردم - که سبزپوش بودند و به راحتی به ایران سفر میکردند. افرادی که گذرنامهی ایرانی داشتند و هویتشان مشخص بود. حرفهایشان هم همان حرفهایی بود که در داخل ایران زده میشد. یعنی خواهان تغییرات اساسی بودند، خواهان آن بودند که حق مردم داده شود. بر این اساس است که میگویم تغییر کرده و وضعیت موجود با شرایط پیش از انتخابات تفاوت دارد. با توجه به حضور چهارسالهی شما در یکی از سفارتخانههای اروپایی، فکر میکنید فضای سفارتخانهها چگونه باشد و کارمندان سفارتخانهها چقدر وابستگی اعتقادی با آنچه در تهران میگذرد، دارند؟ ۸۰درصد کارمندان سفارتخانهها از جنس همین مردمی هستند که به کوچه و بازار میآیند و تظاهرات میکنند و اعتقادی به سیستم موجود ندارند. اما به خاطر شغلشان، به خاطر مشکلات اقتصادی و معیشتی و مشکلات خانوادگیشان مجبورند. چرا که این سیستم دارد به آنها حقوق میدهد و دارند کارشان را انجام میدهد. مطمئنا روزی که مشخص شود و شرایط طوری بشود، آنها هم به مردم ملحق میشوند. گفته بودید که خواستهای در رابطه با نحوهی حضور ایرانیان در مقابل سفارتها و شعارهایی که سر میدهند دارید؛ در رابطه با مطالباتشان و یا خطابی که نسبت به افراد سفارت دارند. پیام من به عزیزانی که در مقابل سفارتخانهها راهپیمایی و تظاهرات میکنند، این است که اولا یکدل و یکصدا بیایند و خواستهای عمومیای را که همه دارند؛ آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب، رفراندم در ایران و… شعارهایی که در همه مشترک است را به صورت یکصدا بدهند. همه با هم برای شرکت در تظاهرات بیایید و نه در زمانهای مختلف. همه در یک زمان جمع شوند، گردهمآیی کنند و به جلوی سفارت بیایند تا اولا مشخص شود که تعدادشان زیاد است و ثانیا یکصدا، یعنی همبستگی و اتحاد بین همهی ایرانیها منتقل شود. تا جمهوری اسلامی که سالها هزینه کرده تا ماها را از هم دور کند، در این مورد شکست بخورد و مردم داخل کشور هم ببینند که خارجنشینها با هم یکی شدهاند و در یک زمان واحد میآیند و شعارهایی را میدهند که شعارهای مردم داخل ایران هم هست؛ یعنی آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات، آزادی احزاب، رفراندوم که حق مسلم مردم ایران است. از دادن شعارهایی بر علیه همکاران سابق من که در داخل این سفارتخانهها هستند و حتی تمایل دارند به سمت مردم بیایند، جدا پرهیز کنند و آنها را با بیان مطالب زشت و ناپسند صدا نزنند. حتی میتوانند اسامی آنها را از طریق همان ایرانیهایی که آنجا دارند کار میکنند به دست بیاورند. آنها را با اسم صدا بزنند و از آنها دعوت کنند به مردم ملحق شود. این بهتر از مزدور خطاب کردن و یا با الفاظ زشت صدا زدن آنها است. به نظر من، هر یک نفری که از این سیستم و از داخل این سفارتخانهها به مردم ملحق شود، ضربهی بزرگی به سیستم است. پس بیایید آنها را با القاب زشت صدا نزنیم، اسمشان را بیان کنیم و خواهش کنیم که به مردم ملحق شوند. مطمئن باشید وقتی ببینند شعارهای ما یکسان است، حرفهای ما یکسان است، آنها هم به سمت مردم خواهند آمد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|