خانه > گوی سیاست > ايران ديپلماتيک > «هشدار هیلاری کلینتون، جدی و پرمعنی است» | |||
«هشدار هیلاری کلینتون، جدی و پرمعنی است»ایرج ادیبزادهadibzadeh@radiozamaneh.comهیلار کلینتون در قطر تاکید میکند که ایران به سوی تبدیل شدن به یک دیکتاتوری نظامی پیش میرود. وزیر خارجهی آمریکا که برای جلب حمایت کشورهای منطقهی خلیج فارس در مورد اعمال تحریمهای تازه علیه ایران، به قطر و بعد عربستان سفر کرده است میگوید: «ما اعتقاد داریم که در حال حاضر سپاه پاسداران به جای دولت حکومت میکند».
منوجهر متکی، وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی، بلافاصله این گفتههای خانم کلینتون را رد کرد و با وارد کردن اتهامی مشابه گفت: «آمریکا با اعمال خود در عراق و افغانستان، همانند یک دیکتاتوری نظامی رفتار کرده است». از سوی دیگر روز دوشنبه در یک کنفرانس خبری در ریاض، با حضور خانم کلینتون، شاهزاده سعودالفیصل، وزیر خارجهی عربستان سعودی، خواستار اقدام فوری در مورد مناقشهی اتمی ایران شد و گفت: «اعمال تحریمهای جدید علیه ایران به دلیل چالش هستهای جمهوری اسلامی ممکن است در درازمدت مؤثر واقع شود. در صورتی که در حال حاضر اقدام فوری لازم است». در این زمینه با آقای علیرضا نوریزاده نویسنده، روزنامهنگار، تحلیلگر سیاسی و آشنا با مسائل منطقه گفتوگویی انجام دادهام. آقای نوریزاده، برداشت شما از گفتههای تند وزیر خارجهی عربستان سعودی چیست؟ و فکر میکنید این کشور چه اقدام فوریای را مد نظر دارد؟ عربستان در طول چهارسال گذشته و به ویژه طی ۷−۸ ماه اخیر سیاست خود را نسبت به جمهوری اسلامی کاملا تغییر داده است. دیرسالی سعودیها علیرغم همهی بیمهریهای جمهوری اسلامی و توطئههایی که گاه در حد ارسال ۱۵۰ کیلو مادهی منفجره به مراسم حج پیش رفت، از هر نشانهی مهربانیای که در لحن و رفتار جمهوری اسلامی دیدند، استفاده کردند و تلاش کردند مشکلاتشان را با ایران حل کنند.
بههرحال، ایران به عنوان یک ابرقدرت منطقهای غیرعرب، جایگاه ویژهای داشت و شاید زمانی که آقای خاتمی به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد، دورانی بود که میتوان از آن به عنوان بهترین دوران برای سعودیها یاد کرد. عربستان دروازههای کشور را بر روی ایرانیها گشود. هرروز در عربستان یک نمایشگاه کالای ایران برپا میشد و فقط از نظر اقتصادی، ایران میلیاردها دلار از این گشایش در روابط سود برد. با این همه، وقتی آقای احمدینژاد انتخاب شد، سعودیها ابراز نگرانی خود را پنهان نکردند. نوع شعارها و نوع حرفها و این که منطقه را به سوی جنگ پیش میبرند، برای سعودیها نگران کننده بود. با این همه بازهم تلاش کردند به نوعی کنار بیایند. دیدار آقای احمدینژاد از عربستان و گفتوگوهایی که بین طرفین صورت گرفت، حتی سفر آقای سعودالفیصل به تهران و سفر آقایان ولایتی و لاریجانی به عربستان که نشانهی ارتباط مستقیم بین آقای خامنهای و رهبری سعودی بود، نمونههایی از این تلاشها بود. منتها ماجرای یمن دیگر کاملا برای سعودیها آشکار کرد که جمهوری اسلامی شمشیر را از رو بسته است. پیش از آن هم تجربهی لبنان و فلسطین را داشتند که همهجا مداخلات جمهوری اسلامی مانع از آن میشد که این بحرانها حل شود. بنابراین اگر الان سعودالفیصل این صحبتها را میکند، نشان از آن دارد که سعودیها دریافتهاند با این حکومت در ایران نمیتوانند به تفاهم برسند. در کنار این، بحرانی که جمهوری اسلامی در داخل با آن روبرو است، از نظر سعودیها دور نیست. میدانند که حداقل بخش بزرگی از مردم ایران با این سیاستها همراه نیستند. نحوهی حمایت وسایل ارتباطی سعودی از جنبش سبز نیز این حکایت را دارد. به این ترتیب میتوان گفت در جریان سفر خانم هیلاری کلینتون، سعودیها دیگر مانند گذشته به اما و اگر متوسل نشدند و آمادگی خود را برای همراهی با سیاست آمریکا اعلام کردند. از جمله این که آمریکاییها از آنان خواستهاند نفتی را که جمهوری اسلامی به چین صادر میکند، تأمین کنند تا چین اینگونه مجبور به اتخاذ سیاستهای هماهنگ با جمهوری اسلامی نباشد. همچنین در رابطه با امنیت خلیج فارس، موشکهایی که آمریکایی در سواحل خلیج فارس برای مقابله با موشکهای ایران کار گذاشتهاند، حاکی از آن است که شاهد انتقال به دورهی تازهای در روابط جمهوری اسلامی با همسایگاناش در خلیج فارس و بهویژه با سعودیها هستیم. گفتههای خانم کلینتون هم تند به نظر میرسیدند؛ این که جمهوری اسلامی به سوی یک دیکتاتوری نظامی پیش میرود و سپاه پاسداران به جای دولت حکومت میکند. آیا این موضعگیری تازهی آمریکا است؟ البته آمریکاییها از مدتها پیش روی مسالهی سپاه حساسیت داشتند. برای این که با اطلاعات و آگاهیهایی که دارند، با پناهنده شدن معاون سابق وزارت دفاع ایران و همینطور آقای شهرام امیری به آمریکا، اطلاعاتی بهدست آوردهاند که حاکی از آن است که سپاه در پس دولت، دولتی دیگر را برای خود اداره میکند و با امکانات مالیای که در دست دارد، با امکانات نظامی و برنامهها و طرحهایی که دارد، به عنوان یک نماد خطرناک برای مصالح آمریکا در منطقه ظاهر شده است.
به نظر من صحبت خانم کلینتون یک هشدار است؛ شاید هشداری است به خود آقای خامنهای، هشداری است به برخی از مسئولان سیاسی ایران که اگر دست روی دست بگذارند و سپاه تمامی قدرت را قبضه کند، قربانیان اول خود آنان خواهند بود. این است که حرف خانم کلینتون خیلی پرمعنا است. یعنی این که خانم کلینتون این حرفها را در ریاض میزند و در همان زمان شاهد دیدارهای ژنرال مکمولن از مصر و اسرائیل هستیم، نشاندهندهی آن است که آمریکاییها احساس میکنند سپاه پاسداران واقعا قدرت را در دست گرفته و دارد ایران را به سوی رویارویی میکشاند. آمریکاییها معتقدند این که در مورد پروندهی اتمی دو نظر ظاهر شد؛ نظری که آقای سعید جلیلی بعد از گفتوگو با نمایندگان ۵+۱ و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در قبول پیشنهاد ابراز کرد و بعد در تهران این نظر عوض شد، تاثیر نفوذ سپاه بوده است. سرانجام به سفر نخستوزیر اسراییل به روسیه میرسیم که همزمان با همین رویدادها است و میتواند در ارتباط با مسائل روز خلیج فارس مهم باشد؛ آقای نتانیاهو در دیدار با رییس جمهور روسیه، دیمیتری مدویدیف، از او میخواهد که کشورش از تحریمهای بسیار سخت علیه ایران، از جمله در بخش انرژی، حمایت کند. به نظر شما، روسیه در حال حاضر با تحریمهای تازهی جمهوری اسلامی موافق است؟ آقای نتانیاهو در پایان دیدارش اعلام کرده بود که این موفقترین دیداری بوده که از روسیه داشته است. این خود نشانهی یک تغییر اساسی در مواضع روسیه است.
به معنای دیگر، شاید روسها به آمریکاییها قول داده بودند که در این مورد مطمئن هستند که جمهوری اسلامی پیشنهاد را خواهد پذیرفت و عدم پذیرش ایران، روسها را بسیار نگران کرد و میبینیم که وزیر خارجهی روسیه هم رسما از این تغییر نگاه روسیه صحبت میکند و مسالهی تحریمها را پیش میکشد که«تهران باید در انتظار تحریمهای سنگینتری باشد». به گمانام نتانیاهو حداقل برای مرحلهی فعلی موفق شده است که اولا مانع از تسلیم موشکهای اس۳۰۰ به ایران بشود. در حالی که این موشکها کاملا دفاعیاند و موشکهای هجومی نیستند. ولی با این همه به هرحال یک موشک استراتژیک است. حتی اگر روسها این مساله را به تعویق بیاندازند که تا به حال هم انداختهاند، نشاندهندهی عدم رضایتشان از سیاستهای جمهوری اسلامی است. در رابطه با مجازاتها هم، به گمانام روسها حداقل با بخش مطلع مجازاتها موافقت کردهاند. اما این که این مجازاتها چه ابعادی پیدا کند و شامل بنزین هم بشود و این که آیا روسها حاضرند در این حد با آمریکا همراه بشوند، هنوز روشن نیست. ولی اظهارات مقامات روسیه، سفر آقای نتانیاهو زنگ خطری برای جمهوری اسلامی است و اگر جمهوری اسلامی در روش و رفتار خود تجدیدنظر نکند، طبیعتا باید انتظار داشته باشد که روسها نیز به آمریکاییها و متحدین اروپاییاش بپیوندند. حتی با توجه به این که بخشی از هدف دیدار خانم کلینتون از عربستان سعودی و قطر هم مربوط به قانع کردن این دولتها برای تأمین سوخت چین بود، بعید نیست چین هم به جمع کشورهایی که روی مجازاتهای تازه توافق میکنند، بپیوندد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|