خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > پرونده اتمی ایران و دو موضع غیرمنطقی در مقابل هم | |||
پرونده اتمی ایران و دو موضع غیرمنطقی در مقابل هممریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comاین روزها باز ایامی است که ایران به دلایل گوناگون در صدر خبرهای جهانی جای دارد. گذشته از وقایع روی داده در بیست و دوم بهمن، آغاز نشست شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو که وضعیت حقوق بشر در ایران را بررسی میکند و نیز اظهارات روز ۲۶ بهمن علیاکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران به خبرنگاران داخلی، مبنی بر این که پس از اعلام آغاز تولید اورانیوم ۲۰درصد غنی شده در ایران، پیشنهاد جدیدی از جانب امریکا، روسیه و فرانسه دریافت کردهاند.
دکتر علی اکبر اعتماد که میتوان او را بنیانگذار سازمان انرژی اتمی ایران دانست با این که پس از انقلاب ایران از کشور خارج شده است، همواره از تقاضاهای ایران در مورد پیگیری فنآوری هستهای، دفاع کرده است: بعد از این که چند ماه پیش ایران پیشنهاد کرد که حاضر است اورانیوم غنی شدهی ۲۰درصد را برای سوخت راکتور تحقیقاتی تهران از خارج بخرد، آژانس بینالمللی انرژی اتمی و کشورهای غربی و روسیه با هم مشورت کردند و به یک پیشنهاد به ایران رسیدند. بر مبنای این پیشنهاد، ایران باید بیش از یک تن از اورانیومی را که خود تا حدود ۳/۵درصد غنی کرده است، یک باره به روسیه بدهد و روسیه آن را تا ۲۰درصد غنی کند. بعد به فرانسه بفرستد. سوخت در فرانسه ساخته شود و بعد به ایران فرستاده شود. این پیشنهاد را اصولا ایران نتوانست بپذیرد و به عقیدهی من، به حق هم قبول نکرد. برای این که الان هدف کشورهای غربی بیشتر این است که اورانیوم غنی شده را از دست ایران بیرون بیاورند. اگر ایران این اورانیوم را به روسیه میداد، معلوم نبود که شش ماه یا یک سال دیگر سوخت را به ایران برگردانند. ممکن بود روزی که سوخت آماده میشد، باز بهانهای بیاورند و اورانیوم را به ایران ندهند. الان سالها است روسیه بر سر نیروگاه بوشهر، هرسال بهانهای میآورد و به عقب میاندازد. یعنی هیچ نوع گارانتی بینالمللی وجود نداشت که ایران این سوخت را از روسیه و فرانسه بگیرد. آقای اعتماد، در میان تردیدهایی که حول و حوش مسألهی هستهای ایران وجود دارد، مطرح میشود که ممکن است ایران اورانیوم ۲۰درصد غنی شده را قطعاً برای مصارف پزشکی نیاز نداشته باشد؛ بلکه برای مقاصد دیگری در آینده. ولی آیا واقعا راکتور هستهای تهران برای مصارف رادیوایزوتوپهای پزشکی دقیقاً به همین مقدار اورانیوم غنی شده احتیاج دارد؟ بله در این که این راکتور وجود دارد، شکی نیست. من با آن راکتور کار کردهام. این راکتور در امیرآباد تهران است و سابقاً متعلق به مرکز اتمی دانشگاه تهران بود. بعد که سازمان انرژی اتمی تشکیل شد، به این سازمان انتقال پیدا کرد. در ابتدای راهاندازی این راکتور، سوخت آن با اورانیوم حدود ۹۰درصد غنی شده بود که امریکا در اختیار ایران گذاشته بود. آن سوخت تمام شد. در سالهای اول انقلاب که دیگر امریکا به ایران سوخت نمیداد، ایران این سوخت را بالاخره از آرژانتین، منتها با غنای ۲۰درصد گرفت. بهترین سوخت برای راکتور ۹۰درصد است ولی با ۲۰درصد هم کار میکند. تا به حال با آن سوخت کار کردهاند. اما الان این سوخت دارد تمام میشود و نیاز به سوخت ۲۰درصد پیدا کردهاند. این راکتور یک راکتور تحقیقاتی با پنج مگابایت قدرت حرارتی است. ولی الان بیشتر برای مصارف طبی به کار میرود و چون رادیوایزوتوپهایی که در تب بهکار میرود، در آنجا ساخته میشود، اگر این راکتور بخوابد، مقدار زیادی به پایههای بهداشتی ایران آسیب میرسد. بنابراین لازم است که این راکتور همیشه کار کند و این رادیوایزوتوپها را تولید کند. به نظر شما، بهترین پاسخ برای این مساله، این بود که ایران همین الان بخواهد دست به غنی کردن اورانیوم تا ۲۰درصد بزند؟ بله دیگر؛ چون چارهای ندارد. وقتی کسی به او این اورانیوم را نمیدهد، مجبور است خودش این کار را بکند. همانطور که مجبور شدند پی اورانیوم ۳/۵درصد غنی شده برود. چون هیچ کشوری این اورانیوم را به ایران نمیدهد یا اگر بگوید آن را در اختیار ایران میگذارد، آخرش معلوم نیست این را کار را میکند یا نه و اطمینانی به او نیست. در زمینهی مسایل هستهای نمیتوان روی هوا و هوس حرکت کرد. اتوبوس نیست که اگر کشوری آن را در اختیار نگذاشت، از جای دیگر تهیه کرد. بازار این کالا خیلی محدود است. آنهایی که این تکنولوژی را در اختیار دارند، بسیار محدودند و اگر نخواهند بفروشند، دست ایران بسته میماند. بنابراین به عقیدهی من عکسالعمل ایران که میگوید، حال که این اورانیوم را در اختیار نمیگذارید، خودم میروم که اورانیوم را تا ۲۰درصد غنی کنم، عکسالعمل بسیار درستی بوده است. ضمن این که در را باز گذاشتهاند. از همان روزی که آقای احمدینژاد گفت ما این کار را شروع میکنیم، در را هم باز گذاشت و گفت که آمادهی دریافت پیشنهاد مناسب از سوی غرب هست. صحبتهای امروز آقای صالحی هم در همین راستا بوده است. آقای صالحی همچنین گفتهاند که ایران بعد از آغاز تولید اورانیوم ۲۰درصد غنی شده، پیشنهاد جدیدی از سوی کشورهای غربی دریافت کرده است. معلوم نیست که آیا غربیها پیشنهادی به ایران دادهاند یا خیر و یا پیشنهادی به آژانس ارائه دادهاند که به ایران بدهد. هنوز روشن نیست. البته برخی اظهارنظرها هم حاکی از آن است که این ادعا میتواند بلوف باشد و این توانایی هنوز در راکتورهای ایران موجود نباشد. توانایی چیزی نیست که در جایی باشد یا نباشد، توانایی آن چیزی است که وقتی یک مملکت اراده میکند چیزی را بسازد، توانایی آن را هم پیدا میکند. همانطور که ایران توانایی غنی کردن اورانیوم را پیدا کرده است. بنابراین میرود تواناییاش را پیدا میکند، همانطوری که کشورهای دیگر پیدا کردند. مگر ما یک سر و گوش از کشورهای دیگر کمتر داریم!؟ سؤال این است که آیا در حال حاضر این توان موجود است یا خیر؟ الان هست؛ فقط باید در همان تکنولوژی سانتریوفوژ از لحاظ عملکرد تغییراتی داده شود و به این ترتیب میتوانند خیلی خوب تا ۲۰درصد غنی کنند.
دکتر بهروز بیات، فیزیکدان و عضو هیأت سیاسی اتحاد جمهوریخواهان ایران مسأله را به لحاظ اقتصادی و سیاسی ارزیابی میکند: تولید اورانیوم ۲۰درصدی برای راکتور پژوهشی تهران به هیچوجه مقرون به صرفه نیست. برای نمونه، دو کشور به لحاظ غنیسازی خیلی مسلط و پیشرفتهای مانند فرانسه و آلمان که برای نیروگاههای هستهای خودشان و برای نیروگاههای بخش بزرگی از دنیا نیز اورانیوم غنی شده تهیه میکنند، برای راکتورهای تحقیقاتی خودشان، اورانیوم را خودشان غنی نمیکنند. چون مقرون به صرفه نیست. آلمان مصرف راکتورهای پژوهشی خود را از طریق روسیه و امریکا، و فرانسه فقط بخش کوچکی از آن را خود تهیه میکند و بخش بزرگ آن را از امریکا تهیه میکند. چون در هیچ صنعتی تا تولید انبوه نباشد، مقرون به صرفه نخواهد بود. آقای بیات، میتوان با این مقایسهی شما به این ترتیب مخالفت کرد که موقعیت این دو کشور با ایران کاملا متفاوت است. اولاً آنها توانایی غنیسازی را کاملا به دست آوردند و بعد تصمیم گرفتند به خاطر مسائل اقتصادی این کار را نکنند. دیگر این که آنها برای خرید یا وارد کردن اورانیوم هرگز مشکلی نخواهند داشت. در حالی که ایران هر لحظه ممکن است با محدودیت برای خرید مواجه شود، کما این که تا به حال شده است. ایران علیالاصول بر مبنای ام.پی.تی میتواند راکتورهای پژوهشیاش را اداره کند و تا کنون نیز این کار را کرده است. ایران در مجموع پنج راکتور پژوهشی دارد که مهمترین آن راکتور پژوهشی تهران است که قبلا امریکاییها برای این راکتور حتی تا سوخت ۹۰درصدی هم به ایران میدادهاند. اما بعداً در اثر اختلافات به وجود آمده در بین دو کشور، دیگر این کار را ادامه نداده است. ایران توانسته است تا کنون از طریق آرژآنتین مصرف این نیروگاه را تامین کند. الان هم هیچگونه محدودیت بینالمللی برای این که ایران راکتور پژوهشی تهران خود را یا اصولا کارهای تحقیقاتی خود را انجام بدهد، وجود ندارد. اما به نظر میرسد، مشکل همینجا است. همانطور که اشاره کردید، ۲۳ کیلو اورانیوم از آرژانتین خریداری شده بود. اما این خرید در سال ۱۹۹۴ بود و تا پایان سال جاری تمام خواهد شد. بر همین اساس، آقای متکی در ماه ژوئن گذشته نامهای به آژانس بینالمللی انرژی اتمی نوشتند و خواهان خرید اورانیوم ۲۰درصدی برای مصارف پزشکی و زیر نظر آژانس شدند. بعد این مسائل پیش آمد که خرید اورانیوم ۲۰درصد به ازای خروج اورانیوم کمتر غنی شده. مساله را اصلا ایران به این ترتیب طرح کرد. پیشنهاد تعویض اورانیوم را خود آقای احمدینژاد مطرح کرد. بر سر این موضوع هم در ژنو بحث شد، توافق اولیه صورت گرفت و در وین نشستند راجع به جزییات کار صحبت کردند. اما بالاخره به نتیجه نرسید و ایران قبول نکرد. از این مساله که بگذریم، قرار شد بین ایران و کشورهای ۵+۱ یک معامله صورت بگیرد. من شخصا این معامله را اینگونه تفسیر میکردم که طرفین قصد نشان دادن حسن نیت دارند. چون ایران اورانیوم زیر ۲۰درصد را در هر حال میتوانست - فرض کنید از چین یا روسیه - تهیه کند. توجه داشته باشید که اورانیوم راکتور پژوهشی تهران دقیقاً ۱۹/۷۵ درصد غنا دارد و از این لحاظ محدودیت بینالمللی ندارد. ولی وقتی این موضوع با سیاست مخلوط شد، به این ترتیب شده که الان میبینیم. از کدام جانب این مساله به یک موضوع سیاسی تبدیل شد؟ به نظر من، از هر دو طرف سیاسی شد. چند عامل وجود داشت؛ یکی اصرار ایران که به یک و نیم تن اورانیوم خود چسبیده است که در این لحظه و در میان مدت هیچگونه مصرفی برای ایران ندارد بلکه فقط به عنوان یک بمب بالقوه معنا دارد. دنیا هم متوجه این موضوع میشود. در واقع یک تهدید بالقوه است. از طرف دیگر برای غرب هم واقعا با توجه به این که ذخایر اورانیوم ۳/۵درصدی ایران تحت نظام حفاظتی آژانس بینالمللی انرژی اتمی است، ماندن آن در ایران هیچ ریسکی ندارد. باید توجه داشته باشیم که اگر ایران زمانی از ام.پی.تی بیرون برود و بازرسان آژانس را هم از ایران بیرون کند، باز هم یکی دو سه سال وقت میخواهد که این اورانیومها را به اورانیومی که قابل بمبسازی باشد، تبدیل کند. از این لحاظ نه اصرار غرب علیالاصول معقول است و نه اصرار ایران برای نگاه داشتن این اورانیوم. پس به نظر شما، از چه منظری باید به مساله نگاه کرد و چه نتیجهای گرفت که در عمل قابل اجرا باشد؟ موضوع را باید اینطور دید که دو طرف به پیشنهاد ایران نشستهاند، مذاکره کردهاند و ظاهراً به توافق اولیهای رسیدهاند. چون نشست وین برای تعیین جزییات این معاوضه بود. منتها در این میان اتفاقاتی در ایران افتاد که یا به آقای احمدینژاد اجازه داده نشد و یا به هر ترتیبی بخواهیم آن را بیان کنیم، ایران موضعاش را عوض کرد. از این لحاظ به نظر من دو موضع غیرمنطقی در مقابل هم قرار دارند. وقتی معاملهای صورت گرفته، نمیشود یک طرف معامله هر وقت دلش خواست، آن را بههم بزند. این کار جدیت را از بین میبرد. ولی به نظر میآید دولت ایران چنین کاری کرده است. به پیشنهاد خودش نشستهاند بر سر یک سری پیشنهادات صحبت کردهاند و به توافقات اولیهای رسیدهاند و بعد یک باره زیر آن زده است. اما همانطور که گفتم، موضع دو طرف معقول نیست.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
شما به جای سانسور کردن بهتر است راسما اعلام کنید که دیگر نظر افراد بی طرف و یا موافق دولت ج.ا.ا. درج نمی شود که خوانندگان شما هم مزاحم شما نشوند و وقت گرامی شما و خود را نگیرند.
-- mansour piry khanghah ، Feb 17, 2010سانسورچی زمانه باید بداند که لااقل از شر من تا ان روز خلاص نخواهد شذ.
ضمنا اینطور که پیداست طبق دستور اربابان دلار و یورو از ٢٢ بهمن به این طرف شستشوی مغزی کامل در دستور کار رسانه ها قرار دارد.