خانه > گوی سیاست > ايران ديپلماتيک > چرا سفر هیئت اروپایی به ایران لغو شد؟ | |||
چرا سفر هیئت اروپایی به ایران لغو شد؟حسین علویalavi@radiozamaneh.comروز دوشنبه ۱۴ دی ماه، خبرگزاری جمهوری اسلامی «ایرنا»، به نقل از سخنگوی وزارت امور خارجهی ایران گزارش داد که سفر برنامه ریزی شدهی یک هیأت پارلمانی اروپا برای روزهای هفتم تا یازدهم ژانویه به ایران، لغو شده است. مقامات ایران علت لغو این سفر را تعویق به خاطر تدارک بیشتر و دستآوردهای بیشتر از این سفر ذکر کردهاند.
اما باربارا لخبیلر آلمانی (Barbara Lochbihler) که ریاست این هیأت اروپایی را بر عهده داشت، میگوید: «دولت ایران از برگزاری نشست اعضای این هیأت با مقامهای ارشد مجلس ایران و همچنین سیاستمداران مخالف دولت احمدینژاد جلوگیری به عمل آورده و لذا انجام چنین سفری بیمعنی است.» دکتر مهران براتی، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران در برلین، در مورد این سفر و علت لغو آن به زمانه میگوید. قرار بود که رییس پیشین هیأت ویژهی ایران در پارلمان اروپا (Angelika Beer)، در همان روزهای پس از انتخابات که بگیر و ببند شروع شد، همراه با رییس پارلمان اروپا به ایران سفر کنند. اما درخواست ویزای آنها رد شد. خانم باربارا لُخبیلر، رییس جدید این هیأت نیز که روز ۲۹ سپتامبر به این سمت انتخاب شد، بلافاصله درخواست سفری به ایران را برای ماههای اکتبر و نوامبر ۲۰۰۹ به مقامهای ایرانی ارائه داد. درخواست هیأت هم آن زمان پذیرفته نشد و به سال نو محول شد. لغو این سفر در امسال نیز از سوی ایران صورت گرفته است. آنگونه که خانم لخبیلر در بیاینهای مطرح کرده است، قرار بود این هیأت هم با نمایندگان مجلس و هم با نمایندگان وزارت خارجه و وزارت اقتصاد و دارایی ملاقاتهایی داشته باشد. اما حدس درست بر این است که چون در این سفرها همیشه دیدارهایی هم با نمایندگان نهادهای مدنی ایران، نمایندگان سندیکاها و نمایندگان برخی احزاب ممنوعه صورت میگیرد، دولت ایران برای جلوگیری از این دیدارها، این سفر را لغو کرده است. هیأت پارلمانی اروپا در سفر پیشین خود موفق شده بود با نمایندگان برخی از نهادهای مدنی در ایران و منتقدان دولت گفتوگو کنند. این دیدارها در سفر قبلی چگونه عملی شد؟ در آن سفر که رسمی بود، نهادهای مدنی ایران از این سفر خبر داشتند و از طریق سفارت کشور پرتغال که در آن زمان سخنگویی هیأت را بر عهده داشت، باخبر شده بودند که هیأت در محل ساختمان یونسکو دیدار دارد. در نتیجه، تعداد زیادی از نمایندگان سندیکاها، نمایندگان نهاهای مدنی و به خصوص نمایندگان کمپین یک میلیون امضا با در دست داشتن پلاکاردهای اعتراضی در آنجا حضور پیدا کرده بودند. هیأت، کسانی را به پایین ساختمان فرستاد و تعدادی از نمایندگان جنبش زنان، جریانات سندیکایی و اقلیتهای قومی در ایران با این جمع دیدار کردند. گزارش این دیدارها بعدا به پارلمان اروپا ارائه شد. شاید دولت ایران خواسته است از ارائهی گزارش در مورد وضعیت ایران به پارلمان اروپا و بحث روی آن جلوگیری کند و از این طریق مانع از تصویب احتمالی بیانیهای از سوی پارلمان اروپا در رابطه با تضییقاتی که در مورد حرکت زنان، جنبش جوانان، اقوام و سایر جریان ها و نهادهای مدنی اعمال میگردد و به خصوص در رابطه با مسائل هستهای و منطقهای بشود. دولت ایران فعلا نمیخواهد اصلا راجع به ایران در هیچ پارلمانی و در هیچ نهاد بینالمللی دیگری صحبتی بشود. کوشش در این جهت است.
خبر لغو این سفر توسط سخنگوی وزارت امور خارجه اعلام شده است. ولی منابع پارلمانی ایران هنوز واکنشی نشان ندادهاند. آیا این میتواند به آن معنا باشد که دیدار هیأت پارلمانی با خود نمایندگان مجلس که گرایشات مختلفی در آن وجود دارد هم ممکن است برای ایران مسالهساز باشد؟ این دیدارها معمولا در رابطه با هیأت بینالمجالس و یا مجلس بینالمجالس بینالمللی انجام میگیرد. طرف صحبت نماینگان پارلمان اروپا، در درجهی اول نمایندگان مجلس ایران، به خصوص سخنگوی سیاست خارجی و سخنگوی امنیت ملی مجلس هستند و صحبت با دیگران در کنار این گفتوگوها انجام میگیرد. ولی در مملکت ما خودبهخود قوهی قانونگذاری، قوهای اصلی محسوب نمیشود. در حالی که در اروپا و به خصوص در آلمان بالاترین قدرت و بالاترین نهاد تصمیم گیرنده همیشه مجلس است و کسی نمیتواند خلاف تصمیم مجلس، مسالهای را لغو کند. اما در ایران، متاسفانه ما نه قوهی مجریهای داریم که بشود روی آن حساب کرد و نه نهاد مسئولی وجود دارد که بتوان روی تصمیمات آنها پیشبینیای کرد یا حساب کرد. ممکن است امروز به فردا یک نفر از وزارت اطلاعات و یا سپاه تصمیم بگیرد، سفری را لغو و یا تایید کند. اشاره کردید که احتمالا قرار بوده پیرامون مناقشهی هستهای ایران نیز گفتوگوهایی انجام بگیرد. در ماه دسامبر، برخی از اعضای کنگرهی امریکا، پارلمان اروپا را از سفر به ایران در شرایط کنونی منع کرده بودند. آیا مخالفت آنان ممکن است در رابطه با مذاکرات هستهای بوده باشد؟ در مورد مسالهی هستهای، اعضای پارلمان اروپا جز پیشنهادی که خود ایران از طریق آقای البرادعی به گروه ۵+۱ در ژنو داده بود، پیشنهاد فراتری ندارند. دو سه هفته پیش نیز مطرح شد که ایران گویا مخفیانه حدود ۱۳۰۰ تن سنگ اورانیوم از قزاقستان خریداری کرده است. این مساله به اطلاع آژانس رسیده و آژانس نیز آن را فاش کرده است. منابع ایرانی این خبر را رد کردهاند و قزاقها نیز در مورد آن صحبتی نکردهاند. اگر این مساله صحت میداشت، تمام مذاکرات اتمی را به بنبست جدیدی میبرد. چون طبق مصوبات شورای امنیت، هرگونه معاملاتی در رابطه با صنایع اتمی ایران ممنوع شده است. قزاقستان این کار را احتمالا به دلیل احتیاجات مالی انجام داده است. آنطور که گفته میشود، ایران حاضر شده سنگ اورانیوم را به سه برابر قیمت رایج بازار جهانی از قزاقستان بخرد. چون منابع اورانیوم ایران برای میزان سانتریوفوژی که در فکر کار گذاشتن آنها است و یا کارگذاشته است، کافی نیست. به هر صورت این خریدهای مخفی ممنوع است و شاید در سفر هیأت پارلمانی میتوانسته در این باره صحبت شود که ایران از اینگونه اقدامات خودداری کند، راه گفتوگو را با اتحادیهی اروپا بهپیش ببرد، راه حل برای مشکلات اتمیاش پیدا کند و مشکلات جدید نسازد. ولی فکر میکنم، مسالهی اصلی در این سفر، مسائل حقوق بشری بوده است. نمایندگان هفت فراکسیون پارلمان اروپا قصد داشتنند به ایران سفر کنند و جالب است که نمایندهی فراکسیون فاشیستهای ایتالیایی نیز در این هیأت حضور داشت. عجیب است که در حال حاضر ایتالیا بر سر مسالهی حقوق بشر در ایران به پارلمان اروپا و کمیسیون اروپا بسیار فشار میآورد و خواهان آن است که آنها در گفتوگوهایشان فشار بیشتری به ایران وارد کنند. یک سوی این گفتوگوها هم این است که پارلمان اروپا با تعدادی از نهادهای مدنی اروپا همکاری دارد و منابعی برای همکاری و همراهی با نهادهای مدنی در ایران در اختیار آنان میگذارند. در سالهای گذشته تعدادی از این نهادهای مدنی حتی با بودجههای رسمی خود و با اطلاع دولت ایران، به نهادهای مدنی ایران کمک کردند. به طور اخص در رابطه با بچههای خیابانی، زنان بیپناه و بسیاری از پروژههای زیست محیطی کمکهایی انجام گرفته است. دولت ایران از این ارتباط و همکاریها خبر داشت، اما الان دولت مایل است روابط ایرانیان را در تمامی سطوح مدنی با غرب قطع کند. اولین جلسهای که پارلمان اروپا در سال جدید خواهد داشت، حتما به این مساله خواهد پرداخت و مسالهی رد کردن این سفر از جانب ایران، در دستور کار پارلمان قرار خواهد گرفت.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
سرور گرامی جناب دکتر براتی
-- mansour piry khanghah ، Jan 7, 2010علت واقعی این سفر را نفهمیده ام.اگر در رابطه با انقلاب مخملی و حمایت مجدد از ان و روحیه دادن به رهبران سبز بوده،طبیعی است که دولت ایران از پذیرش انان خودداری نماید.
اگر در رابطه با غنی سازی اورانیوم قصد مذاکره غیره رسمی را داشته اند،باید گفت در ان شرایط سیاسی نامطلوب ،باز هم دولت ایران حرکت سیاسی درستی انجام داده است.مخصوصا که سران اتحادیه اروپا با بیانات افراطی خود (تحت فشار صهیونیستها) مانع اصلی مذاکرات دول ایران و امریکا بوده و هستند.
اگر هم اتحادیه اروپا قصدش زدن دو نشان با یک تیر بوده(به احتمال قوی) باز هم دولت ایران عملی کاملا صحیح انجام داده است.
از انجا که من به مردم دوستی و صداقت زیاد شما اگاه هستم،بدینوسیله از شما خواهش میکنم بفرمایید که اگر دولت ایران با سفر اروپاییان به ایران موافقت میکرد،انان چه سواستفاده هایی از این سفر خود و حماقت و بی سیاستی دولتمدان ایرانی میکردنند؟؟
ضمنا چرا همین نمایندگان اروپا با گذشت یک سال کشتار،تخریب و محاصره نوار غزه توسط صهیونیستها و دولت دیکتاتور مصر با حمایت کشور های امریکا و اروپایی،هیچ علاقه ای به بازدید و مذاکره با فلسطینیان و محاصره کنندگان را ندارند.ایا برای اپاییان خون مردم ایران ازخون فلسطینیان رگین تر است و یا منافع غرب و سواستفاده گری انان از ملاقات با مسولین جمهوری اسلامی باعث این علاقه مسولین اتحادیه اروپا گشته است؟؟
البته احتمال دارد که این قدام اروپاییان برای خروج از بن بست مذاکرات اتمی و ایجاد پل ارتباطی بین ایران و امریکا است که اینقدر مصر میباشند و تمایل دارند با این اقدام خود تمام طرفین را به شکلی ارام کنند؟؟
mansourpirykhanghah@t-online.de
اقای خانقاه , دولت ایران هرگز کار درست انجام نمیدهند , زیرا مخارج جنگ قدرتها را با خون مردم ایران میپردازد .
-- Ahmad ، Jan 7, 2010در واقع سگان محافظ بخشی از انان شده اند .
احمد اقا سرور من ،این دومین بار است در دو نظز و پرسش بنده از دوستان سیاستمدار(سیاسی)جناب عالی مطلب مشابهی نوشته اید.متاسفانه من برداشت منفی از جملات شما کرده ام.
-- mansour piry khanghah ، Jan 7, 2010به نظر می رسد شما هم مثل من ادم کم سوادی هستید که میل داری در امور سیاسی و اجتماعی به زور طرف مقابل را به قبول گفته ات وادار نمایی.
دوست و هموطن عزیز لااقل صبر میکردی تا اقای براتی پاسخی میدادند و یا خودت طبق عادت اکثر ایرانیان به جای دکتر براتی پاسخ مطالب ناقص بنده را میدادی،نه اینکه دو جمله برای خالی کردن عقده هایت بنویسی و از ترس جمهوری اسلامی حتی اسمت را هم پنهان کنی.
ایران ما قبل از مصدق و بزرگان دیگر هم صحنه تاخت و تاز و تاراج بوده است و اکثر معترضین اجتماعی به ان اگاهند.لذا بهتر است به من و امثال من درس سیاست و انسانیت بدهید.کار من از شعار دادن گذشته ست
ضمنا قبل از انتقاد و یا فحاشی به دیگران این جمله را یک بار زمزمه کنید:دمکراسی یعنی احترام گذاشتن به نظر مخالفان
اقای خانقاه , خشم شما ناشی از درست گفتنم است .
-- Ahmad ، Jan 7, 2010