خانه > گوی سیاست > اقتصاد > عزتالله سحابی: اقتصاد درونزا، شعار است | |||
عزتالله سحابی: اقتصاد درونزا، شعار استمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comبحران اقتصادی جهانی اگر به ایران سرایت کرده باشد یا نه، در هر حال در ایران نیز مشکلات اقتصادی، بیشترین اهمیت را در چالشهای اصلی نه تنها میان حکومت و جامعه بلکه میان نهادهای گوناگون درون حکومتی یافته است. در حالی که چهرههای شاخصی نظیر هاشمیرفسنجانی، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام و محمد خاتمی، رییس جمهور پیشین و تعدادی ازشخصیتهای روحانی به برنامههای اقتصادی دولت نهم حمله کرده و آن را اقتصاد «گداپروری» و «اقتصاد صدقهپروری» نامیدهاند، آقای احمدینژاد در حملاتی به همین ترتیب آنان را بیخبر از مشکلات مردم و تنها نگران حزب و سازمان و دستهی خود نامیده است. آقای احمدینژاد روز یکشنبه نیز در رابطه با سقوط شتابان قیمت نفت ادعا کرد اقتصاد ایران اقتصادی «درونزا» است و ما میتوانیم با نفت پنج دلار هم کشور را اداره کنیم. حول این بحثها با آقایان عزتالله سحابی، اولین رییس سازمان برنامه و بودجه در دولت موقت و همچنین محمدرضا بهزادیان، رییس سابق اتاق بازرگانی تهران گفت و گو کردهام.
اولین سوال من دربارهی ادعای آقای رییس جمهور است که کاهش قیمت نفت تأثیری در سیاستهای اقتصادی نخواهد داشت. آقای محمدرضا بهزادیان در این باره میگوید: میتوان گفت در کشور ما بیش از ۹۰ درصد هزینههای دولت و بودجههای عمومی و اختصاصی در قانون بودجه از محل درآمدهای نفتی تأمین میشود. وقتی قیمت نفت سقوط کند ملاک این است که قیمت نفت را در بودجه چند دلاری بگیرند، و اگر قیمت بشکهی نفت را بیشتر از قیمت متوسط نفت در طول سال بگیرند، طبیعی است که در پایان سال کسری بودجه میآورند. بنابراین مسأله نفت باید به طور واقعبینانه در بودجهی امسال گنجانده شود.
آقای عزتالله سحابی معتقدند: رییس قوه مجریهی فعلی، اقتصاد را بر درآمد نفت بنا کردند و طی سه سال و نیم گذشته که دوران حاکمیت ایشان بوده است، چیزی حدود ۲۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت و گاز را در بودجه و هزینههای جاری ریختهاند. در هزینههای عمرانی و سرمایهگذاریهای ثابت بسیار کم هزینه کردهاند. به هر صورت تصور من این است که کاهش قیمت نفت تاثیر بسیار سنگینی بر سیاستهای دولتی مانند دولت آقای احمدینژاد خواهد گذاشت. آقای سحابی از نظر شما که ریاست سازمان برنامه و بودجه را داشتهاید، دولت آقای احمدینژاد برای مقابله با چنین وضعیتی چه راههایی در اختیار دارد؟ دولت مجبور میشود به استقراض از بانکها یا استقراض از خارج روی بیاورد که راه آن گشوده نیست. چرا استقراض از بانکهای داخل برای دولت ممکن نیست، چون تا به حال این کار را کرده است؟ بانکها دچار کمبود منابع هستند و تعدادی از آنها به ورشکستگی رسیدهاند و در همین چند ماه پیش که هنوز قیمت نفت سقوط نکرده بود، آقای احمدینژاد لایحهای تهیه کرده بودند که دولت به عنوان سرمایه در بانکهای دولتی حدود ۳۰ میلیارد دلار افزایش سرمایه بدهد. اما الان این تعطیل شد و بانکها به شدت دچار کمبود منابع هستند. لذا در کار جاری خودشان که از یکطرف جذب سپردههای مردم و پرداخت سود و بهره به آنها است، و از آن طرف، دادن اعتبارات به بخش خصوصی و تجاری و دولتی و اخذ سود از آنها است، به شدت دچار مشکل و رکود میشوند. نظر آقای بهزادیان را در این مورد میپرسم که آقای احمدینژاد ادعا کردهاند اقتصاد کشور را با نفت بشکهای پنج دلار هم میتوان اداره کرد. چگونه میتوان با توجه به ساختار اقتصادی ایران گفت اگر نفت پنج دلار باشد، میتوانیم هزینههایمان را تامین کنیم؟ آنهم در دولتی که در این چند ساله خیلی بیشتر از ارقام مصوب در قوانین بودجهی سالانه و برنامهی پنج ساله اقدام به واردات کالا به کشور کرده است. یعنی بیشتر از اختیارات قانونی خود و بیش از آنچه در بودجه پیشبینی شده بود، این اقدام را کرده است. به این ترتیب نمیتوانم این فرمایش ایشان را هضم کنم. آقای سحابی هم در این مورد میگویند: این حرف خیلی شعارگونه است. چگونه ممکن است دولتی که در طی سه سال و نیم با نفت متوسط ۱۰۰ دلار زندگی کرده و ریخت و پاش کرده است، یکمرتبه بتواند خودش را اینگونه تغییر بدهد. این حرفها بیشتر به شعار شبیه است تا حقیقت. آیا اقتصاد درونزا مشخصهی اقتصاد ایران است؟ آقای بهزادیان میگویند: باید از آقای رییس جمهور بپرسید. اقتصاد درونزا یعنی اینکه تولید ناخالص ملیاش چقدر بوده است؟ یعنی اینکه صنایع و کشاورزی آن کشور تولید داشته است؟ یعنی بخش بازرگانیاش توانسته است ارزش افزوده داشته باشد؟ در چند سال گذشته، وقتی به شاخصهای عملکرد دولت نهم نگاه میکنیم، میبینیم همهی اینها نسبت به گذشته منفی بوده است. بخش کشاورزی، بخش صنایع و بخش معادن.
آقای سحابی در مورد اقتصاد درونزا میگوید: ما آرزومند اقتصاد درونزا هستیم که خیلی تابع نوسانات بینالمللی نباشد. ولی ایشان آنچنان اقتصاد را وابسته به درآمدهای نفتی کرده است که برای مثلاً کنترل تورم، رویکرد خارجی پیدا کرده است. در سال ۸۶، ۵۰ میلیارد دلار واردات داشتهایم. این همان پدیدهای است که در اقتصاد به بیماری هلندی معروف است که این موجب سرکوب، توقف و شکست صنایع و تولیدات داخلی و حتا کشاورزی و باغداری داخلی شده است. اکنون به شدت صنایع خوابیده است. بنابراین اینکه ایشان میگویند اقدامات بر مبنای اقتصاد درونزا میکنم، بیشتر به شعار شبیه است. پرداخت یارانههای نقدی چطور؟ یکی از محاسبات آقای رییس جمهور برای نجات وضعیت اقتصادی کشور، پرداخت یارانهای نقدی است. آقای سحابی در این باره میگوید: آقای احمدینژاد، قرار است یارانهها را مستقیم به دو دهک پایین جامعه پرداخت کند. در حالی چنین نقدینگی عظیمی به دو دهک پایین جامعه داده میشود که آنها اهل پسانداز و سرمایهگذاری نیستند و همهی اینها هزینه میشود و وارد بازار میشود که خودش باعث تشدید تورم خواهد بود. علاوه بر این، وقتی یارانهها را مستقیم میدهند، قیمتها باید آزاد شود، بنابراین تورم دوگانهای عارض همان دو دهک پایین جامعه میشود که طبعاً روی دهکهای بالاتر هم تاثیر خواهد گذاشت. آقای بهزادیان در این مورد میگوید: آقای احمدینژاد خیلی تمایل دارد تا قبل از انتخابات ریاست جمهوری این برنامه را عملی کند. حداقل یک یا دو قسط از این کمک نقدی را دست اقشار فقیر جامعه برساند که به عنوان کمک شخص ایشان یا دولت ایشان در ذهن افراد فقیر و کمسواد جامعه جلوه کند و این جذابیتی برای رأی مجدد به ایشان بشود. در وهله اول، این امر با قیمت نفت و وضعیت مالی کشور ممکن نیست. بخش دوم این است که دادن سوبسیدهای نقدی، در ازای قطع سوبسید و برنامهی اصلاحات اقتصادی است که آقای رییس جمهور دنبال تحولات اقتصادی بودند. در تمام دنیا قطع سوبسید در جامعه ایجاد عکسالعملهایی میکند. فکر نمیکنم دولت آقای احمدینژاد در موضعی باشد که بتواند تحمل عکسالعملهای جامعه را داشته باشد. کما اینکه در موضوع مالیات بر ارزش افزوده دیدیم، فشاری که از ناحیهی جامعهی اقتصادی آمد دولت را وادار به عقبنشینی کرد. بنابراین تصور نمیکنم وجاهت قانونی دولت آقای احمدینژاد آنقدر باشد که بتواند به طرح تحول اقتصادی خود جامهی عمل بپوشاند و بعد بتواند یارانهها را قطع کند و به ازای آن یارانهی نقدی بدهد، همچنین قیمت نفت این اجازه را به ایشان نمیدهد. در همین رابطه: • «ایران بدون نفت هم اداره میشود» • «امکان اداره کشور با نفت پنج دلاری» • لاریجانی: طرح اقتصادی جدید تضییع منابع است
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
من تحلیل آقای سحابی منطقی می بینم. متاسفانه گوش شنوا وجود ندارد.
-- اسماعیل فرانکفورت ، Nov 25, 2008اقاجان اين ديگر نظر مي خواهد .شما فكر مي كنيد ايشان نه تنها چيز از اقتصاد نمي داند بلكه رياضي هم نمي داند واين از بابت توهين نيست كه در سرشت انسان خود نمي بينم بلكه واقعيت است. ديگرالان همه مردم عادي وعامي هم اين مسئله را كه از زمان شاه هم بود ميدانند.البته بنده عقيده دارم كه ايشان اين مسئله را ازباب سياسي كاري يعني فريب مردم.كه بگويد نترسيد. وگرنه خوب ممكن است مردم از ترس بقيه پولها را هم از همين بانكهاي بقول ورشكسته خارج كنند.وكار اقا يكسه شود واين مسئله اي است كه هيچ كدام از اقايان مصاحبه شونده توجه واشاره نكردند.وگرنه يك بچه هم اين حرف را نمي زند .با تشكر.
-- ازاده ، Nov 25, 2008اقاجان اين ديگر نظر مي خواهد .شما فكر مي كنيد ايشان نه تنها چيز از اقتصاد نمي داند بلكه رياضي هم نمي داند واين از بابت توهين نيست كه در سرشت انسان خود نمي بينم بلكه واقعيت است. ديگرالان همه مردم عادي وعامي هم اين مسئله را كه از زمان شاه هم بود ميدانند.البته بنده عقيده دارم كه ايشان اين مسئله را ازباب سياسي كاري يعني فريب مردم.كه بگويد نترسيد. وگرنه خوب ممكن است مردم از ترس بقيه پولها را هم از همين بانكهاي بقول ورشكسته خارج كنند.وكار اقا يكسه شود واين مسئله اي است كه هيچ كدام از اقايان مصاحبه شونده توجه واشاره نكردند.وگرنه يك بچه هم اين حرف را نمي زند .با تشكر.
-- ازاده ، Nov 25, 2008- اگر اقتصاد ايران درون زا است پس بايد آقاي احمدي نژاد به عنوان متهم بزرگ پاسخگوي اين مسئله باشد كه چرا با وجود اين درونزايي و توانمندي اقتصاد بومي، ذخاير ارزي حاصل از در آمدنفت را به باد داده اند چرا همان وابستگي به نفت كه شاه را به آن متهم مي كردند در دوره ايشان مضاعف شد. طبق ادعايي كه كرده اند، خودشان بايد محاكمه شوند.
-- بدون نام ، Nov 26, 2008در این وادی نکته ای که از نظر همه حتی آقای احمدی نژاد دور مانده اینست که استخراج هر بشکه نفت تا بارگیری خود هزینه ای در حد پنج دلار در بردارد. در اینصورت تولید با این قیمت درآمدی حاصل نمیکند.
-- کورش ، Nov 27, 2008یاوه سرائی ایشان اندازه ندارد.