خانه > گوی سیاست > ايران ديپلماتيک > «آیا این بار امام زمان در نیویورک بود؟» | |||
«آیا این بار امام زمان در نیویورک بود؟»نیکآهنگ کوثرسفر اخیر محمود احمدینژاد به نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی سران سازمان ملل، تفسیرهای متفاوتی را برانگیخت. در همین رابطه با علیرضا نامور حقیقی، مدرس دانشگاه تورنتو و تحلیلگر سیاسی، در بارهی نتایج این سفر گفتوگو کردم.
متأسفانه سیاست مثل مسابقه فوتبال نیست که همه قبول کنند نتیجهی یکسانی به دنبال داشته است. از دید نزدیکان آقای احمدینژاد، این سفر بسیار موفقیتآمیز بوده و به همهی اهدافش هم دست پیدا کرده است. از دید مخالفان آقای احمدینژاد، این سفر در بعد سیاست خارجی، یکی از ناکامترین سفرهای ایشان بوده است. طرفداران ایشان معتقدند که آقای احمدینزاد پیامشان را به جهانیان رساندهاند و نمایندگان کشورهایی که جلسه را هنگام سخنرانی ایشان ترک کردند، کشورهای مهمی نبودهاند؛ یعنی اهمیتی از دید آقای احمدینژاد نداشتهاند، چون قبلآ مخالفتشان با ایران را اعلام کرده بودند؛ اینها کشورهای طرفدار اسرائیل صهیونیست هستند و در مصاحبه با خبرنگاران خارجی، آقای احمدینژاد همهی آنها را ضربه فنی کرد.
اما مخالفین احمدینژاد معتقدند که چنین نیست. مسألهی اصلی این است که در ارتباط با پرستیژ بینالمللی ایران و اینکه ایران با حضورش در سازمان ملل چقدر میتواند کشورها را متقاعد کند، نشان داده شد که کشورهای مهم و تصمیم گیرنده، که نقشی کلیدی در امنیت و تولید اقتصادی دارند، آن اهمیت لازم را برای ایران قائل نیستند که به خاطر حضور آقای احمدینژاد و موضعگیری ایشان و نیز مسألهی انتخابات اخیر ایران است. مسألهی دیگر ملاقاتهای ایشان است. در مقایسه با سفر اول، ملاقاتهای سیاسی با سران کشورها خیلی کمتر بود، و در این فضا بسیاری از سران کشورها با آقای احمدینژاد ملاقات نکردند. سوم هم ملاقات با ایرانیهای آمریکا بود. در سفر اول بود که حدود ۱۳۰۰ نفر در سالن هتل دیگری حاضر شده بودند و آقای احمدینژاد با ایشان دیدار و برایشان سخنرانی کرد، اما این بار بنا به دلایل امنیتی، فقط با گروههای کوچکتر دیدار کرد. نکتهای دیگر در ارزیابی نتیجه سفر آقای احمدینژاد این است که با توجه به منطق ایشان در گذشته، مسأله نقش و حضور امام زمان در سفرهای خارجی آقای احمدینژاد کلیدی است. ایشان در سفر اولش گفت که همه نشسته بودند و کسی پلک نمیزد، و تمام آن موفقیت سفرش را به حضور امام زمان و حمایت ایشان تعبیر کرده بود. معلوم نیست که این دفعه برخلاف گذشته، اکثر کسانی که در سالن نشسته بودند و دولتها سالن را ترک کردند، این هم با حمایت امام زمان بوده یا نه؟ یعنی اینکه امام زمان سیاستش را در قبال آقای احمدینژاد تغییر داده یا این هم در راستای سیاستی بوده که ایشان تشخیص داده است؟ عملکرد آقای احمدینژاد مقابل خبرنگاران خارجی چگونه بود؟ آیا توانستند این گروه را مجاب کنند؟ آقای احمدینژاد در مواردی سعی میکرد که از زیر بار مسئولیتهایی که در حوزه کاری خودش داشته شانه خالی کند. به عنوان مثال دولت ایشان و آقای محصولی بهواسطه واگذاری مسئولیت توسط آیتالله خامنهای به وزارت کشور، مسئول نیروی انتظامی بودهاند. در وزارت کشور زندانی درست کردند که بسیاری از خبرنگاران در بارهاش نوشتهاند، دستور حمله به کوی دانشگاه با شورای تأمین استان بوده که آقای محصولی صادر کرده، و بازداشتگاه کهریزک هم در اختیار نیروی انتظامی بوده است. در نتیجه عمدهترین مسائل تراژیکی که بعد از انتخابات صورت گرفته، مربوط به کارهایی است که نیروی انتظامی انجام داده، با مسئولیت آقای احمدینژاد. ولی ایشان بر خلاف گذشته سعی کرد که جا خالی بدهد و تیرهای انتقاد را متوجه دیگر نهادها از جمله قوه قضاییه و به نحوی هم نهاد رهبری بکند.
همزمان با حضور آقای احمدینژاد در نیویورک، مسألهی پنهانکاری هستهای ایران در مورد تأسیسات قم مطرح شد. این مسأله در ارتباط ایران با کشورهای مختلف چه اثری میتواند داشته باشد و آیا به نفع ایشان خواهد بود یا نه؟ اثر مهم این جریان هستهای سیاستی است که به حوزهی رابطهی ایران با کشورهای خارجی مربوط نمیشود. بلکه مسأله انتخابات را تحت الشعاع قرار میدهد. تا کنون دعوا با احمدینژاد در مورد مسألهی انتخابات بود، حالا با انتشار این خبر چون فضای رسانههای بینالمللی معطوف به مسائل هستهای میشود، عملآ موضوع به آن سمت رفته و یک جابجایی در محل نزاع رخ میدهد. نمیشود گفت که این عمدی است و یا غیر عمدی، ولی مسألهی بین المللی در مورد ایران از انتخابات به سمت مسائل هستهای خواهد رفت. نکته دیگر هم اینکه استراژی ایران این هست که نشان دهد پیشرفت بیشتری کرده و قدرت بیشتری دارد تا در میز مذاکره بتواند از قدرت چانهزنی بیشتری برخوردار باشد. این قدرت چانه زنی به ایران این موقعیت را خواهد داد که اگر بخواهد موقتا غنی سازی را تعلیق کند، امتیازات بیشتری بگیرد و اگر نخواهد این کار بکند، نشان دهد که تحریمها بی اثر است و اگر فشار بیشتری بیاورد، ایران میتواند مراکز بیشتری داشته باشد و در مسیری گام بردارد که آنها تمایل زیادی ندارند و قدرت هستهای ایران را نمیتوانند نادیده بگیرند، مگر آنکه با آن قدرت تعامل کنند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
بابا به خدا همه حرفهای این آقای احمدینژاد دروغ است. کشوری که بیشتر وزیرانش مدارج تحصیلی را به دروغ کسب کرده اند نمیتواند از تکنولوژی هسته ای قابل اعتمادی برخوردبرخوردار باشد. مثلا همین انتخاب محل مراکز بدون حساب و بدون مطالعه انجام شده و عواقب زیست محیطی آن هیچگاه حتی به فکرشان هم خطور نکرده است. هر آدم عاقلی می داند که اینهمه مواد رادیو-اکتیو در فلات بسته ایران میتواند مشکل ساز باشد. کارها در دست عده ای ؛نامتعادل و نالایق است و امکان ندارد که این حرف هایشان به غیر از بلوف چیز دیگری در چنته داشته باشد.
-- alef alefba ، Sep 29, 2009go ahmadinejad go
-- matt ، Sep 29, 2009سفر احمدي نژاد به نيويورك كه همه ساله انجام ميشود هيچ نفعي براي مردم ايران ندارد ! احمدي نژاد از سال اول با نيت مطرح كردن خودش به اين سفر رفت و اين سفر آخر هم براي همين منظور بود كه به نظر من آن اندك آبروئي كه وي بين مردم عامي برخي كشورها داشت را از بين برد ! به نظر من اين آقا يك موهبت است كه خداوند به دولت اسرائيل هديه كرده است چون تمام اعمال و گفتارش همواره به نفع صهيونيست ها بوده است ! و تعجبي هم ندارد چون نام فاميل قبلي وي سبورجيان است كه يك نام خانوادگي يهودي است !؟!
-- احمد ، Sep 29, 2009فقط این را میدانم اگر ملت را نداشته باشی هیچ چیز نداری و متاسفانه اینها دیگر هیچ چیز ندارند
-- بدون نام ، Sep 29, 2009به محمود در سازمان ملل محل نگذاشتند و سالنها را خالی کردند. و میتوان گفت که برای دنیا اصلا عددی حساب نمیشه ولی این بابا برای اینکه کم نیاره دو تا موشک هوا کرده که بگه من بخدا ادم کوتوله ای نیستم
-- یاحق ، Sep 29, 2009داشتن توان هسته ای و قدرت نظامی و حتا داشتن بمب هسته ای بدون پیشرفت و صنعتی شدن هیچ امتیازی محسوب نمیشود و در بهترین حالت آن میشود کره شمالی که برای سیر کردن شکم مردمش باید از دشمنش ( ژاپن ) صدقه بگیرد .
-- ح - م ، Sep 29, 2009صنعتی شدن هم در دنیای امروز بدون کشورهای غربی ممکن نیست .
به نظر من ایران په حد کافی تحت فشار تهدید و تحریم و عدم احترام به چهار چوب بین المللی کشور از طرف امریکا ,بریتانیا,اسراییل,المان,
-- khosrow kolahi ، Oct 10, 2009فرانسه از یک طرف ,وتهدید از طرف یکسری کشورهای دست نشانده عربی مثل عربستان سعودی,با خر مذهبهای وهابی و سلفی اش به نام های القاعده و طالبان در افغانستان و پاکستان,و عربهای مصری و اردنی بوده,و الان زمانی رسیده که بدنیا بفهماند که اگر به ملت و ملییت ما احترام نگذارند,باید دنیا درانتظار کابوس وحشت تحریم وتهدید یک پنجم صدور منابع انرژی از خلیج و تنگه جنوبی کشور مان در هر لحضه باشد.دست بوسی و کرنش از انه انهاست.