خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «از نظر حقوقی، ایران تعهداتش را نقض کرده است» | |||
«از نظر حقوقی، ایران تعهداتش را نقض کرده است»رضا جمالیreza@radiozamaneh.com
اگرچه مقامهای ایران، پیشتر اعلام کرده بودند که غنیسازی اورانیوم در این کشور، تنها در تأسیسات هستهای نطنز انجام میشود، اما آژانس بینالمللی انرژی اتمی روز جمعه سوم مهرماه تأیید کرد که ایران وجود یک مرکز دیگر غنیسازی اورانیوم را به اطلاع این سازمان رسانده است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی پس از انتشار این خبر، در بیانیهای اعلام کرد که ایران روز بیست و یکم سپتامبر امسال در نامهای به این سازمان اطلاع داده است که دومین مرکز غنیسازی اورانیوم در این کشور، در دست ساخت است و جزئیات بیشتر در مورد آن در زمان مقتضی به اطلاع خواهد رسید. این گزارش با واکنشهای مختلفی از سوی تحلیلگران سیاسی در جهان روبهرو شده است؛ اما در بخش نخست این برنامه، دکتر سعید محمودی، استاد حقوق بینالملل در سوئد در پاسخ به این پرسش که که آیا وجود مرکز دیگر غنیسازی اورانیوم در ایران، بر خلاف موازین و حقوق بینالملل است، میگوید:
اطلاعات راجع به این موضوع هنوز به طور کامل در دسترس نیست. مثلاً اینکه آیا این مرکز غنیسازی ساخته شده و آماده است؟ یا اینکه در مرحلهی برنامهریزی است؟ یا در مرحلهی شروع ساختمان است؟ چون جنبههای حقوقی هر کدام از این مراحل متفاوت است. طبق «پیمان منع گسترش جنگافزارهای اتمی» همهی کشورهای عضو از جمله ایران وظیفه دارند که در صورتی که بخواهند یک مرکز غنیسازی بسازند، باید در مرحلهی نهایی برنامهریزی و شروع ساخت آن مرکز، موضوع را به آژانس اطلاع بدهند. بنابراین اگر این خبر به آن صورتی که الان منتشر شده صحیح باشد، یعنی این مرکز ساخته و آماده شده باشد و ایران تازه الان به فکر اطلاعرسانی افتاده باشد، طبیعی است که مخالف این پیمان عمل کرده و از نظر حقوقی تعهدات خود را نقض کرده است. عواقب این نقض تعهد از نظر حقوقی این است که آژانس مجدداً این مسأله را در سیستم کار خود گزارش خواهد کرد، ایران تحت سؤال قرار خواهد گرفت و به صورت مشخص تنبیه داخلی خواهد شد. البته بیشتر جنبهی سیاسی این قضیه اهمیت دارد. به این مفهوم که باورپذیری صحبتهای ایران در شرایطی که درجهی این باورپذیری تا به حال نیز کم بوده، به مراتب کمتر خواهد شد. آن هم در موقعیت حساسی که برای اولین بار قرار بود ایران در مذاکراتی به صورت مساوی سر میز بنشیند و صحبت کند. یعنی طرف مقابل به جهات مختلف برای اولین بار پذیرفته بود که سر میز مذاکره به صورت مساوی با طرف دیگر بنشیند و مذاکره کند. طبعاً خبری به این صورت اگر صحت داشته باشد تأثیری جدی در نحوهی برداشت طرف مقابل، یعنی گروه ۱+۵ خواهد گذاشت. آیا این قانون برای تمام کشورهای دیگر عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی ثابت است؟ یعنی قبل از اینکه بخواهند دست به ساخت و ساز تأسیسات هستهای بزنند، باید پیشتر به این آژانس اعلام کنند؟ بله، البته چون معمولاً هر پروژهای چند سال طول میکشد تا شروع شود، اگر در مرحلهی فکر، تحقیقات و آزمایشهای اولیه است، لزومی ندارد. ولی زمانی که برنامهریزی نهایی شده و قرار است ساختمانسازی شروع شود، در آن مرحله باید به آژانس اطلاع بدهند. مطابق قرارداد مجزای دو جانبهای که هر کشوری با آژانس منعقد کرده باید این اطلاعرسانی انجام شود تا اینکه آژانس از مرحلهی شروع ساختمان در جریان نحوهی کار، هم از نظر امنیتی و هم از نظر محل و غیره باشد. به همین دلیل اگر این خبر درست باشد که مرکز برای غنیسازی آماده است یا در مراحل پیشرفته است، طبعاً ایران این قانون را نقض کرده است. به نظر شما از سوی ایران عمدی یا قصدی در افشای این مسأله در این برههی زمانی وجود داشته است؟ مثلاً اینکه بخواهد قدرت چانهزنیاش را در گفت و گوهای رودررو با گروه ۱+۵ بالا ببرد؟ اگر این تصور از سوی ایران بوده باشد، به نظر من تصور و حساب ناصحیحی است. یعنی اگر ایران فکر میکند با نشان دادن اینکه ظرفیتهایی بیش از آنچه تا به حال اعلام کرده دارد و بنابراین از موضع قدرت بیشتر وارد گفت و گو میشود. از نظر تاکتیکی محاسبهی نادرستی است. چون اساس تا به حال این بوده که در طول هفت سال گذشته، هم از طریق بازرسیهای دائم و مفصل آژانس و هم از طریق سرویسهای اطلاعاتی کشورهای غربی از تمام تأسیسات مربوط به برنامهی اتمی ایران آگاهی دارند و تنها چیزی که الان نامشخص است و یا خواستهی غرب است، نحوهی عملکرد تأسیسات اتمی است و اینکه در آنجا چه قدر و چه کاری انجام میشود؛ نه این که اصولاً وجود دارند یا نه. به همین دلیل اگر ایران الان واقعاً اعلام کرده باشد که ما مرکزی داشتیم و تا به حال هم اطلاع نداده بودیم، جز اینکه اعتماد طرف مقابل را به کلی از بین ببرد و این سوء ظن را ایجاد کند که شاید باز هم جای دیگری باشد که ایران نگفته و در آینده کشف شود اثر دیگری ندارد. از این جهت به نظر من یک اقدام تاکتیکی ناصحیح از جانب ایران بوده است.
هنوز دقیقاً معلوم نیست آیا مقامات جمهوری اسلامی بر اساس تعهدات خود در چهارچوب «پیمان منع گسترش جنگافزارهای اتمی»، در زمان مقرر در صدد اطلاعرسانی به آژانس برآمدهاند؟ یا اینکه این تأسیسات از قبل فعال بوده و انتخاب زمان حاضر برای خبررسانی انگیزهی دیگری داشته است. در بررسی بیشتر این موضوع، دکتر بهروز بیات، کارشناس مستقل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در شهر وین میگوید: انتشار این خبر، مسألهای است که من را مقداری به تعجب وا میدارد. دولت ایران در واقع زمینهی اعتماد بینالمللیاش را کاهش میدهد. از طرفی هم به نوعی کشیدهای به صورت آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که اعلام کرده ایران تا کنون اقداماتی که خارج از کنترل آژانس باشد انجام نداده است. در این زمینه دو گمانهزنی میتوان کرد؛ یکی اینکه شاید دولت ایران خبردار شده که آژانسهای اطلاعاتی غرب یا امریکا از موضوع خبر پیدا کردهاند و به همین دلیل موضوع را اعلام کرده است. این یکی از احتمالاتی است که خود غربیها هم مطرح میکنند. موضوع دیگر اینکه ممکن است در این لحظه یا بخواهند قدرت چانهزنیشان را بالا ببرند که این واقعاً اقدامی تحریکآمیز است. آیا این احتمال وجود ندارد که ایران قصد داشته است شفافسازی بیشتری کند و انتشار این خبر در این مقطع زمانی، دلیلی بر اعتمادسازی بیشتر از سوی ایران باشد؟ اعلام این موضوع از جهتی میتواند بیهنگام باشد. دو نوع تفسیر میتوان کرد؛ یکی اینکه هرگونه فعالیتی که در جهت غنیسازی و اصولاً در جهت فعالیتهای هستهای، باید از قبل خبر داده شود. دولت ایران به طور واضح نگفته، ولی از یکی از منابع آژانس بینالمللی انرژی اتمی نقل شده که گویا ۳۰۰۰ سانتریفیوژ در این تأسیسات جدید نصب شدهاند. از همین منبع نقل شده که در آنجا هنوز مواد رادیواکتیو برای غنی کردن وارد نکردهاند. این موضوع میتواند اختلاف تفسیر باشد که آیا از زمانی که مواد رادیواکتیو وارد دستگاهها میکنند دولت ایران موظف به خبردهی است یا اینکه از زمان آغاز به ساخت تأسیسات هستهای باید خبر بدهد. این بحثهای ظریف حقوقی قضیه است. ولی در شرایط موجود جهانی که اعتمادی بین جامعهی غرب و ایران وجود ندارد یا خیلی خفیف است، چنین اقدامی در جهت اعتمادسازی نیست. چند روز پیش آقای علیاکبر صالحی، رییس جدید سازمان انرژی اتمی ایران نیز اعلام کرد که ایران به نسل جدیدی از سانتریفیوژها دست پیدا کرده که قدرت جداسازی در این دستگاه دو برابر دستگاههای قبلی است. اظهار چنین مطلبی دربارهی توان هستهای ایران در آستانهی نشست ایران با گروه ۱+۵ را چگونه تحلیل میکنید؟ آقای صالحی گفته است که ایران یک خط نمونه مرکب از ۱۰ سانتریفیوژ درست کرده است که بازدهیاش بالاتر است. من شخصاً این را به بالا بردن قدرت چانهزنی تعبیر میکنم. چون این ادعا از یک جهت برای کسی که بیرون از جریان است قابل راستیآزمایی نیست. اما حتی اگر فرض کنیم درست باشد مهم این است که مبنای مقایسه چیست. به لحاظ اینکه موضوع زمانی مهم ارزیابی میشود که این موفقیت غنیسازی را بتوان در تولید صنعتی ارتقا داد. با توجه به اینکه آقای صالحی در همین مصاحبهی مطبوعاتی چند جا به این نکته اشاره دارد که عملاً مسألهی تعلیق غنیسازی در دستور کار هست؛ ولی نه به عنوان پیششرط. یعنی بر خلاف صحبتهایی که از آقای احمدینژاد میشنویم یا صحبتهای آقای جلیلی که گفته است: «مسألهی غنیسازی به هیچ وجه مورد مذاکره قرار نمیگیرد، بلکه حق مسلم ماست» صحبتهای آقای صالحی دلالت بر این دارد که میشود راجع به تعلیق غنیسازی هم گفت و گو کرد؛ ولی نه به عنوان پیششرط. نشست کشورهای گروه ۲۰ در آمریکا در جریان است و در آن به موضوع «جهان عاری از جنگافزار هستهای» هم پرداخته میشود. ضمن این که در نشست اخیر شورای امنیت سازمان ملل نیز قطعنامهای در همین ارتباط، یعنی حرکت جهان به سوی حذف سلاحهای هستهای صادر شد. این گونه نشستها و بیانیهها چه قدر میتوانند به تعدیل یا حذف کامل سلاحهای هستهای در جهان کمک کنند؟ چه قدر ارادهی بینالمللی در این زمینه وجود دارد؟ یا اینکه این قطعنامهها فقط جنبهی تشریفاتی و شعاری دارند؟ اینکه به طور کلی این موضوع از سوی کشور بزرگی مانند آمریکا مطرح شده است، قدم بسیار مهمی است و جای خوشحالی دارد؛ اما نباید انتظار داشت که این اتفاق به این زودیها رخ دهد. چون باید توجه داشته باشیم که برای نمونه آنچه باعث میشود کشوری مثل روسیه با قدرت اقتصادی ضعیف بتواند هنوز در سطح بینالمللی اظهار وجود کند این موضوع است که دارای جنگافزارهای هستهای است. یعنی روسیه که کشوری به لحاظ اقتصادی ضعیف است با قدرت نظامیاش میتواند دنیا را چندین بار نابود کند. حتی اگر کشور بزرگی مثل آمریکا هم که قدرت نظامیاش در سطوح دیگری است و خیلی بالاست، در مورد چنین موضوعی توافق داشته باشد. دولتهای با قدرت متوسط به این راحتی حاضر نخواهند بود چیزی که عدم تقارن نظامی را در دنیا تا حدودی از بین میبرد، به راحتی از دست بدهند. برای نمونه، این مهم نیست که کشوری ۲۰۰ بمب هستهای داشته باشد و دیگری ۱۰۰۰ بمب هستهای، هر دو میتوانند همدیگر را نابود کنند. از این لحاظ با وجود عدم تقارن در سطوح اقتصادی، در سطوح قدرت مالی و در سطوح نظامی، داشتن جنگافزار هستهای به نوعی این تقارن را دست کم برای کشورهای متوسطی مانند روسیه، فرانسه و انگلیس به وجود میآورد. به همین دلیل، این کشورها حاضر نیستند به راحتی چنین امکانی را از دست بدهند. البته باید امیدوار بود که در سالهای آینده وضعیت دنیا تغییر کند و شرایط دیگری به وجود بیاید.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
ایران و هر عضو ان پی تی مکلف است 180 روز قبل از ورود ماده رادیو اکتیو به آن مرکز، خبرش را به سازمان بدهد و ایران خیلی زود تر از 180 روز این کار را کرده.
-- میم ، Sep 27, 2009بله بله ، ايران اينکار را کرده، حتا تعداد ايستگاه ها و ظرفيت آنها را هم عنوان کرده، اصلن تمام دنيا دروغ ميگويد جز آقايانی که ميفرمايند کسی بخاطر مخالفت با ايشان به زندان نرفته و مورد تجاوز قرار نگرفته، در ايران هوموسکشال نداريم، و همه ء ايرانيان مثل فرشته ها هميشه در حال نماز هستند، و هيچ مشکلی هم ندارند. والسلام نامه تمام.
-- alibaba ، Sep 28, 2009