تاریخ انتشار: ۵ شهریور ۱۳۸۸ • چاپ کنید    
اخراج طارق رمضان در گفت و گو با یکی از اعضای حزب کارگر و شروین نکویی، نویسنده ایرانی مقیم هلند

سناریوی حذف یا دفاع از حقوق بشر؟

لیدا حسینی‌نژاد
lida@radiozamaneh.com

طارق رمضان، نظریه‌پرداز اسلامی و فیلسوف مصری ـ سوییسی‌ است که از سال ۲۰۰۷ در دانشگاه اِراسموس در روتردام به‌عنوان استاد میهمان شروع به کار کرد و به طور همزمان یکی از مشاوران شورای شهر رتردام در خصوص ارتباط بین مسلمانان و غیرمسلمانان بود.

این پرفسور اسلام‌شناس چندی پیش به دلیل همکاری‌اش با شبکه‌ی تلویزیونی ایرانی «پرس تی وی» از شورای شهر و دانشگاه روتردام اخراج شد. اخراج او در رسانه‌های هلندی و غیرهلندی سر و صدای زیادی به‌پا کرد.

Download it Here!

به سراغ خانم پگی واین تاون از اعضای حزب کارگر و شورای شهر روترادم رفتم و دلیل اخراج طارق رمضان را از شورای شهر پرسیدم:

ما به‌عنوان حزب کارگر از لحظه‌ای که شنیدیم آقای رمضان از طریق «پرس تی وی» رابطه‌ای با رژیم توتالیتر ایران دارد، خیلی نگران این موضوع بودیم. و علت نگرانی ما این بود که اعتبار ایشان اینجا در روتردام خدشه‌دار شد. ما حزب کارگر روتردام، رژیم ایران را به‌هیچ‌وجه با آنچه سیاست روتردام هست همخوان نمی‌بینیم و شهرداری و انجمن شهر هم این نگرانی را داشته‌اند. از نظر آن‌ها هم ارتباط با آقای رمضان باید قطع می‌شد.

ولی آقای رمضان یک‌سالی بود که در «پرس تی وی» برنامه داشت. چرا الان ناگهان برای شهرداری روتردام مسأله‌ساز شد؟

برای این که الان روشن شده است. و به نظر من نمی‌توانیم این تقصیر را گردن شهرداری روتردام بی‌اندازیم که چرا خبر نداشته است. در یک رابطه‌ معمولی کارفرما و کارمند عادی‌ترین امر و انتظار این است که کارمند فعالیت‌های دیگر خودش را به کارفرما اطلاع بدهد.

ولی رمضان گفته است که این را در صفحه‌ی اول وب سایتش می‌توانستید ببینید!

بله، ولی مشکل می‌شود که همه‌ی ۱۹ هزار نفری که به نحوی با شهرداری روتردام کار می‌کنند از کارفرمای خودشان انتظار داشته باشند تا تمام اینترنت را زیر و رو کند که آن‌ها با چه کارهایی مشغولند.


آقای رمضان مدعی است که همیشه در برنامه‌های بعد از انتخاباتش فشار و برخورد با تظاهرکنندگان را محکوم کرده و هیچ وقت هم حرفی در تأیید دیکتاتوری نزده است. اگر به برنامه‌های او گوش بدهید، حرف‌های عجیبی نمی‌زند. آیا فقط این که با چنین کانال تلویزیونی کار می‌کند، دلیل کافی برای اخراج او هست؟

اولاً او با شبکه‌ای تلویزیونی همکاری داشته است که بودجه‌ی آن توسط دولت تمامیت‌خواه ایران تأمین می‌شود. این رابطه‌ی کاری هر نوع امکان کار در روتردام را غیرممکن می‌کند و باعث از بین رفتن اعتبار او می‌شود. این پایان قضیه است.

پس محتوای برنامه‌های او اهمیتی ندارد؟

من در مورد محتوا نظر نمی‌دهم. دو بار به برنامه‌هایش گوش کردم. برنامه‌هایی با موضوع اسلام و زندگی، اسلام و هنر و آزادی و حقوق زنان و... همه این‌ها را دیده‌ام. هرچند در مورد محتوا اصلاً نمی‌خواهم صحبت کنم، چون وارد بحث‌ آزادی عمل او می‌شویم، ولی به هر حال این‌ها موضوعاتی نیستند که من فکر کنم با آن‌ها به حقوق بشر آن کشور کمک می‌شود.

یکبار دیگر تکرار می‌کنم: همکاری با یک رژیم تمامیت‌خواه اصلاً قابل قبول نیست. من چه طور به یک جوان همجنسگرای ایرانی که از ترس اعدام به هلند آمده است و دوستش هم در ایران اعدام شده است، توضیح بدهم که اصلاً چنین کسی در اروپا دارد کار می‌کند.

اولین چیزی که به ذهن هر کس ممکن است برسد، این است که شما این کار را برای حمایت از ایرانیان انجام داده‌اید. در حالی که افرادی داخل سیستم ایران هستند که مورد تأیید خیلی از ایرانی‌ها هستند، مانند موسوی یا کروبی. آیا می‌شود به هرکس که جزیی از سیستم داخل ایران است، برچسب حمایت از دیکتاتوری زد؟ آیا بهتر نیست که تفاوتی میان افراد با افکار مختلف قائل شد؟

آقای رمضان با شهرداری روتردام کار می‌کرد تا جلسات مناظره برای مردم برگزار کند. و همین آقا برای رژیم ایران هم کار می‌کرد. و به همین دلیل اعتبار او از دست رفته است.

به جلسات بحث اشاره کردید. هلند هم همیشه طرفدار دیالوگ بوده است. آیا به راه‌حل برقراری دیالوگ نمی‌شد فکر کرد یا با او وارد بحث شد، به جای این که او را اخراج بکنید؟

ما نباید مرتب در مورد آقای رمضان بحث کنیم، به جای این که در مورد کارهای او بحث کنیم! مسأله‌ی ما همکاری او با رژیم ایران است.


طارق رمضان

چندی پیش برنامه‌ی تحلیلی «نوفا» در تلویزیون هلند با طارق رمضان مصاحبه‌ای انجام داد. او در عین مخالفت با تصمیم در مورد اخراجش از شورای شهر و دانشگاه روتردام در این مصاحبه گفت:

من پس از انتخابات ایران موضع سیاسی مشخصی گرفتم و تأکید داشتم که سرکوب و تیراندازی به تظاهرکنندگان قابل قبول نیست و باید محکوم بشود. این که حالا به من می‌گویید که موضع من مشخص نبوده و اعتبارم را به این دلیل از دست داده‌ام، قابل قبول نیست.

این تصمیم مربوط به سیاست داخلی شما و سیاست شهرداری روتردام می‌شود. برنامه‌های من را ببینید که من چه طور در مورد مذهب بحث می‌کنم و درها را برای تفسیرهای موضوع‌های مختلف روز باز می‌کنم.

من همواره مخالف سیستم دیکتاتوری بود‌ه‌ام و به همین دلیل اجازه‌ی ورود به هشت کشور را ندارم. یک مورد مثال بزنید، که من در برنامه‌هایم ازدیکتاتوری حمایت کرد‌ه‌ام! من معتقدم که هرگونه فشار از غرب برای حرکت و دولت ایران به سمت پیشرفت و شفافیت کمکی نمی‌کند. فشار باید از داخل باشد و هزینه‌ی سنگینی هم به دنبال خواهد داشت.

من حتا در جهت آزادی بیان معتقد بودم که «خیرت ویلدرز» باید بتواند به انگلیس سفر بکند. در مورد سیستم دیکتاتوری هم معتقدم که باید آن را محکوم کرد و درعین حال از داخل آن را به چالش کشید. قضیه سیاه و سفید نیست. در این صورت می‌شود پرسید، چرا دولت هلند همچنان با دولت‌های دیکتاتوری مثل عربستان سعودی، ایران و چین ارتباط دارد؟ به این شکل نمی‌شود با سیاست معامله کرد. با این تصمیم من نگران آینده‌ی خودم نیستم. من نگران آیند‌ه‌ی کشور شما هستم.


شروین نکویی، جامعه‌شناس و نویسنده‌ی ایرانی مقیم هلند

اما به‌ غیر از خود آقای رمضان، تعدادی از فعالان سیاسی، جامعه‌شناسان و دانشگاهیان هم با این تصمیم شهرداری و دانشگاه رتردام مخالفت کردند و مقالاتی را هم در روزنامه‌های هلند در این خصوص منتشر کردند. یکی از این افراد، شروین نکویی، جامعه‌شناس و نویسنده‌ی ایرانی مقیم هلند است که از او دلیل مخالفتش را با این تصمیم پرسیدم:

من به این اعتراض دارم، به خاطر این که فکر می‌کنم فقط این دلیل که کسی در کانالی کار می‌کند که سرمایه‌اش از طریق دولت ایران تأمین می‌شود، کافی نیست که به کسی تهمتی زده بشود که ایشان تبلیغ و پروپاگاندا برای آن حکومت می‌کند.

دلیل دوم این است که آقای طارق رمضان در این دو سال و اندی که در روتردام هستند، به انواع و اقسام بهانه‌های مختلف از سوی یک جناح سیاسی در هلند سعی شده است که کاری بکنند که ایشان از این کشور فراری بشود و به نوعی اخراجش کنند.

به او تهمت‌‌های مختلفی زده شده بود. در همین ماه اخیر، یکسری تهمت‌ها سر این بود که ایشان شاید حرف‌های خیلی زننده‌ای در مورد همجنسگراها گفته باشد. در مورد این تهمت‌ها تحقیق شد، مشخص شد که این واقعیت نداشته است.

قبل از آن تهمت‌های دیگری به او زده شده بود که او گفته است، یک زن واقعی مسلمان فقط موقعی واقعاً مسلمان است که حتماً حجاب اسلامی داشته باشد که این را هم نتوانستند ثابت کنند و در واقع این سناریوی حذف آقای رمضان از کشور هلند، سناریویی است که الان دو سال و نیم است با آن مشغول‌اند و در واقع این مسأله‌ی «پرس تی وی» بهانه‌ای جدید بیش نبوده است.

ولی دلیلی که اعضای شورای شهر می‌آورند که موافق اخراج آقای رمضان بودند، این است که کانال «پرس تی وی» تبلیغی است برای حکومت جمهوری اسلامی و هر کسی که در آن سیستم کار می‌کند، در جهت اهداف آن سیستم هم دارد کار می‌کند! این را چه طور توجیه می‌کنید؟

کانال «پرس تی وی» از نظر شخصی من کانالی است که در این ۶۰ روز اخیر بعد از انتخابات ایران واقعاً به نوعی یک جانبه به حوادث ایران نگاه کرده است و من از این نظر نوع خبررسانی کانال «پرس تی وی» را شخصاً محکوم می‌کنم. من فکر می‌کنم مخصوصاً بعد از حوادث خونینی که در ایران پیش آمده است، شاید آقای رمضان هم باید به این نتیجه می‌رسید که برای این رسانه کار نکند.

ولی آیا این که ایشان برنامه‌هایی داشتند که خودشان تهیه‌کننده و سازنده‌اش بودند، دلیل کافی است که ایشان عامل رژیم ایران است؟ این را قبول ندارم. چون من فکر می‌کنم باید نگاه کرد به برنامه‌های مشخصی که ایشان می‌ساخته است. من این برنامه‌ها را می‌شناسم.

این برنامه‌ها به زبان انگلیسی است و از طرفی خیلی به بحث میان شیعه و سنی می پردازد و از طرف دیگر در مورد مسلمانان در اروپا است و از طرفی بحث‌های فلسفی است، و به‌هیچ‌وجه برنامه‌هایی که ایشان در این یکسال ساخته است، برنامه‌های تبلیغاتی برای رژیم ایران نیستند.

حقیقتش اصلاً باور ندارم که سیاستمداران شهر روتردام و همین طور یکسری از نویسنده‌هایی که در روزنامه‌ها شدیداً با لحنی خیلی تند و زشت به آقای رمضان حمله کردند، هیچ کدامشان این برنامه‌ها را بشناسند. آن‌ها فقط دنبال بهانه‌ای بودند و این بار دارند از خون شهیدان ما در ایران سوء استفاده می‌کنند که یک شخصیت مسلمان ولی از آن طرف دموکرات فیلسوف را از این کشور با اذیت و آزار برانند.

چرا فکر می‌کنید که این‌ها یک بهانه باشد؟ در حالی که از ایشان دعوت شده بود برای ایجاد پلی میان مسلمانان و غیرمسلمانان برگزاری مناظرات را به‌عهده بگیرد و همین طور به‌عنوان استاد میهمان در دانشگاه اِراسموس بوده است! چرا باید بهانه باشد که ایشان را بخواهند از این کشور بیرون بکنند؟

ببینید، از همان زمانی که از ایشان از طریق شورای شهر و از طریق احزابی که ریاست اداره‌ی شهرداری را به‌عهده دارند و به طور مشخص از طریق شخص مطرحی که خودش از حزب سبزها بود، دعوت به همکاری شد، این انتقادات شدید از طریق احزاب دست‌راستی و به‌خصوص احزابی که بیشتر مسأله‌شان، مسأله‌ی ضد خارجی است، مطرح شد.

از طرف دیگر از طرف ستون‌ نویس‌های روزنامه‌ها، نویسندگانی که سال‌هاست مشغول حمله هستند مخصوصاً به مهاجرین مسلمان و مشغول به مطرح کردن این بحث هستند که خیلی از این مسلمان‌ها ستون پنجم در این جامعه هستند و قصد دارند در اینجا جهاد بکنند و جامعه اسلامی از آن بسازند و از این حرف‌ها، این حملات به آقای رمضان شدیداً شروع شد و در این یک‌سال اخیر به اوج رسید.

و الان این مسأله که شورای شهرداری در مقابل این حملات در واقع به زانو درآمده، به نظر من یکمقدار زیادی به این موضوع مربوط می‌شود که ما سال آینده در ماه مارچ انتخابات شهرداری در این کشور را داریم. و متأسفانه باید بگویم که من فکر می‌کنم یکمقدار زیادی این تصمیم کنونی شورای شهرداری که براساس یک استدلال خیلی سطحی ایشان را اخراج کرده‌اند، مربوط به این اپورتونیسم سیاسی شورای شهرداری می‌شود.

چه طور شده که دانشگاه اِراسموس این تصمیم را گرفته است که قراردادش را با آقای رمضان فسخ بکند؟

ببینید، حقیقتش این برای من هم جای سوال است. و تعداد زیادی از اساتید دانشگاه اِراسموس هم در دو نامه‌ی مختلف به این مسأله اعتراض کردند که تصمیم شورای شهر مشخصاً یک تصمیم سیاسی است. حالا این اساتید دانشگاه می‌گویند که چرا دانشگاه با این تصمیم سیاسی همراه شده است‌؟ چون دانشگاه که باید مرکز ابراز آزاد عقاید باشد؟

حقیقتش گمان دقیقی در این مورد ندارم، جز این که هزینه‌ی کرسی دانشگاه را که به آقای رمضان اختصاص داده شده بود، شهرداری روتردام می‌داد. یعنی یک همکاری بین شهرداری و دانشگاه بود. علت دیگرش هم البته می‌تواند این باشد که واقعاً باید گفت که در هفته‌ی گذشته، موج حملات خیلی شدیدی در روزنامه‌های مختلف رو به آقای رمضان بود.

فکر می‌کنم ممکن است سران دانشگاه روتردام از همین محکوم کردن ایشان به نوعی به‌عنوان عامل جمهوری اسلامی ایران در اینجا، واقعاً یکمقدار شوکه شده باشند و حقیقتش فکر می‌کنم خیلی با عجله تصمیم گرفتند و الان می‌بینیم که اعتراضات اساتید خودشان سر این مسأله خیلی شدید است.

ببینیدآن چه این مسأله را برای شخص من و تعداد دیگری از دوستان ایرانی که اهل نوشتن هستند یا دانشگاهی هستند، دردناک‌تر کرده است، این است که از قیام مردم ایران که برای حقوق شهروندی‌شان در این ۶۰ روز اخیر شجاعانه و دلیرانه با سرکوبگران حکومت فعلی مقابله کرده‌اند‌، دارد سوء استفاده می‌شود و چماقی شده است در دست یکسری سیاستمدار و یا نویسنده که با این چماق به سر و کول شخصی مثل آقای رمضان می زنند. شخصی که شناخته شده است. ایشان مسلمان است و مسلمانی است که کاملاً به دموکراسی اعتقاد دارد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

Albate man fekr mikonam ke shahdarieye Rotterdam tasmime sahihie gerefte ast. Baraye man in soal pish amade ast ke afradi az ghabile in agha wa kasane digarie ke ya dar sefaratkhane Iran kar mikonand ke man midanam khelie az inha edeaye roshan fekrie wa dorost kari ham darand, chetor in hame zolm bar mardom Iran ra nemibinanad. Aya nabayad be in haghighat beresand ke behtar ast sakhtihara tahamol kard walie ziere bare zolm wa setam naraft? Aya engadr matrah boedan dar matboeat ya organhaye system mohem ast ke cheshme khod ra bebandand wa sokhan az sazgarie Islam ba jameye konoeni bezanand? Soe estefade az ehsasate mardom wa populist boedan raweshist ke aghaye ahmadinejad az an estefade mikonad. Pishnehade man inast ke awal moshkelate khod ra hal konim wa baad raho chare be mardomane in keshwar neshan bedahim.
Merci baraye tahamole shenidane sokhananam.

-- dariush ، Aug 27, 2009

salaam
What I don't understand is why such a person dwells in the Netherlands.
We'll be happy to have Brother Tariq Ramadan in the UK, the place to be.
Cheers
F ,

-- frai ، Aug 27, 2009

این تصمیم نه تنها برخلاف اصول اولیه آزادی بیان بوده است که به ضرر ایرانیان نیز تمام شده است. اکنون ساختار موجود حکومت ایران دلیل و شاهد دیگری برای سرکوب مخالفان دارند و عنوان می کنند که در اروپا نیز با مخالف ( هرچند مخالفتش تنها زبانی باشد ) برخورد شدید می شود.
بی تردید کسانی که این کار را انجام داده اند نه دغدغه ایران را دارند و نه دغدغه ازادی بیان . از این کار بوی نژاد پرستی به مشام می رسد.

-- بدون نام ، Aug 28, 2009

به نظر من خوب کردند که اخراجش کردند. این "استاد" و "پل" بین مسلمانان و غرب در تلویزیونی فعال بود که مشغول سانسور و سرپوش گذاشتن روی کشتار مردم ایران بود. تلویزیونی در راستای اهداف یک حکومت با اعمال تروریستی. طبیعی است که باید از مرکز دانشگاهی در هلند اخراج می شد.

-- بابک ، Aug 28, 2009

بعد از خواندن ترجمه های گفتار و نوشتار این آقا می توان گفت که بقول ایرنیها اگر شریعتی بوش بود طارق رمضان خودش است. اما او بسیار با صوادتر و کتاب خوانده تر است از شریعتی که در واقع یک شومن بود. ایشان همچون شریعتی نوعی شارلاتانیسم ناب محمدی را می خواهد در اروپا بر پا کند. اما اگر تفاوت مجادله ای شریعتی و رمضان از زمین تا آسمان است و می تواتن این تقاوت را حتا در یک جمله از نوشته های بی محتوا و پوک شریعتی باز شناخت، تفاوت جامعه ی ایران و اروپا نیز همین طور. بنا بر این اگر چه اروپا به خطر اسلام و مسلمین و تامی کسانی که مهمانان خوانده و ناخوانده بوده اند و اینک می گویند این پیشرفتهای غرب همه نعمت الله است پس ما باید آنها را از کافرین « پس بگیریم» ، اما در هر حال با اتفاقات ایران و جهان اروپا بیدار شده است. طارق رمضان و دیگران اینک وارد سیر نزولی خواهند شد. آنها تا توانستند از وسعت نظر و آزادی اندیشه در غرب نهایت سو استفاده را کردند. اما اینک هم دولتمردان و هم مردم اروپا بیدار شده اند. خوب است آقای خامنه ای و خمینی و دیگر دلاکهای حمام اسلام که بر بیداری این گرمابه هشدار می دهند بخودآیند که آنها باعث این « بیداری » غرب شده اند. غربی که می توانست هزاران طارق رمضان را در خود تحمل کند اینک دارد پادزهر آنها را فراهم می آورد. و اینهمه از آن همه دروغ خمینی و خامنه ای و در کل روحانیت شیعه هم نزج می گیرد!

-- بدون نام ، Aug 29, 2009

با سلام
من معتقد هستم قبل از اینکه رمضان و عملکرد ایشان را مورد بررسی قرار دهیم باید ماهیت نظام جمهوری اسلامی را بطور خیلی فشرده مورد بررسی قرار داد و انگاه به این نتیجه رسید که ایا رمضان برای این رژیم تبلیغ می کرده است و یا فقط دروس فلسفه می داده است ؟نگاهی اجمالی به کارنامه 30 ساله جمهوری اسلامی بیان کنننده حقایقی بس تلخ می باشد که نمی توان ان را جدا از برداشت ایدئو لوژی قرون وسطی این حاکمیت از اسلام باشد.این را رمضان بهتر از هر کسی میدانسته بنابر این سنگر گرفتن تحت هر نامی به هیچ وجه همکاری کردن با چنین رسانه ای را بر نمی تابد.نگاهی گذرا به عمل کرد این حاکمیت..54 بار محکومیت به دلیل نقض اشکار حقوق بشر در کمیسیونهای مختلف حقوق بشر سازمان ملل متحد.457 بار عملیات تروریستی برون مرزی.حمایت اشکار از گروهای تروریستی از افریقا تا اسیای میانه و اسیای جنوبی .جنایت در عراق در طی 6 سال گذشته در ابعاد شنیع که روح هر ازاده ای را به درد میاورد.(و بعد رمضان بحث سنی و شیعه را در چنین حاکمیتی مطرح می کند)جای بسی شگفتا که معلوم نیست کشتار و قتل و تجاوز به حقوق شهروندان داخل ایران و صدور تروریست را باید از ریشه خشکاند.. ویا دیالوگ در مورد سنی وشیعه را که در طی قرنها در کنار هم در یک کشوری مثل ایران و یا عراق زندکی کرده اند را مطرح کرد؟اگر هدف درس فلسفه اسلامی است قبل از هر بحثی باید به عملکرد این دستگاه ایدیولوژی در طی 30 سال گذشته که خود را پرچمدار اسلام ناب محمدی می داند نگاهی منطقی انداخت و نه فیلسوفانه !!!
در رابطه با اینکه اخراج رمضان را به ضدیت با اسلام و تبعیض نژادی از سوی شهرداری رتردام نسبت می دهند ابدا چنین رویکردی نمی تواند درست باشد چرا که امکان ندارد و اصولا قابل قبول نیست که رمضان و امثال او این دستگاه سرکوب و دیکتاتوری مذهبی را نشناسند وندانند که از کارنامه ای برخوردار است.رمضان می گوید که کشتارمردم ایران توسط رژیم را که در اعتراض به نتیجه انتخابات به خیابانها امده بودند و رژیم دست به کشتار معترضین زد را محکوم کرده است ایا در همین رابطه برنامه تلویزیونی ویا سخنرانی و یا دعوت به اجتماعی در رابطه و یا قطع رابطه با پرس تی وی را در یک اعلامیه رسمی عنوان کرد؟اخر این کشتار انقدر فجیع بود که دنیا را تکان داد بنا براین شخصی که خود را فیلسوف و اسلام شناس معرفی می کند باید به مراتب بیشتر از دیگران در نفی دیکتاتوری مذهی که روزانه دست به کشتارمی زند اقدام عملی کند و لی بر عکس ایشان به همکاری از نوع منافع مادی خود به همکاری با رژیم ادامه می دهد.چرا به نظرم که از نظر اندیشه شاید به این حکومت و عملکردش نردیک باشد. که شواهد این رابه خوبی اثبات می کند.
پیروز باشید
زنده باد صلح و ازادی

-- کامروز ، Aug 29, 2009

بدون نام اول نوشته که : «این تصمیم نه تنها برخلاف اصول اولیه آزادی بیان بوده است که به ضرر ایرانیان نیز تمام شده است. اکنون ساختار موجود حکومت ایران دلیل و شاهد دیگری برای سرکوب مخالفان دارند و عنوان می کنند که در اروپا نیز با مخالف ( هرچند مخالفتش تنها زبانی باشد ) برخورد شدید میشود. ...»
امگاری حکومت ایران گوشش بدهکار به این حرفها ست. در ضمن چند تا آلمانی و فرانسوی و انگلیسی و آمریکایی را در ایران دارید که تعالیم مسیحی و یهودی را در ایران و در دانشگاه و در رادیو و تلویزیون تروج کنند؟؟ حاکمان ایران تا توانسته اند دیگر دینان و دیگر مذهبان و دیگر اندیشان ملیت هخود ایران را کشته شکنجه کرده زندانی کرده مسموم کرده است حالا شما به این جملات قشنگ نوشته اتان را مزین و منور می فرمایید!

-- جوانی از تهران ، Aug 29, 2009

کار خوبی کردن اخراجش کردند.این آقا ذاتا یک اسلام گرای تندروست

-- بدون نام ، Aug 29, 2009

طارق رمضان خواهان تشکیل یک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اروپا بوده تا بعد هم البته یک بسیج درست کند، و با آوردن حزب الله لبنان و خرید انواع و اقسام باتم و بطری نوشابه های خوب خوب و با استفتای از هرزت آیت الله خامنه ای پسران و دختران اروپایی را در بازداشتهاگاهی پیش ساخته و آورده شده از ایران ارشاد کند. ولی خب اروپا متاسفانه قابلیت ارشاد ندارد. حیف!

-- بدون نام ، Aug 29, 2009

وقتی سوسیال دموکراتها هم اسیر شعارهای نژادپرستانی چون ویلدرز و مسیحیان دست راستی ای که خواهان پاک نگهداشتن اروپا با سنتِ «مسیحی-یهودی اش» از مسلمانان می شوند، دیگر باید فاتحه لیبرال-دموکراسی در اروپا را خواند.
حرفهای رمضان و مصاحبه هایش همه متمرکز بر اسلامی متمدن، مدرن و دور از خشونت است که قائل به کثرت گرایی و احترام به حقوق بشر است.
مشکل مخالفانش بر اعتماد بنفس بالای او به عنوان یک مسلمان است که برای نسل های دوم و سوم مسلمانان اروپایی الگوسازی می کند. وی خواهان مشارکت مسلمانان در امور سیاسی است و قائل به هویتی چند لایه و جهانی است.
نگاه تمسخر آمیزش به هویت های یک لایه و متصلبِ مخالفان اروپایی اش آنها را بیشتر عصبانی می کند.
در این میان دعوایِ همکاری اش با پرس تی وی فقط یک بهانه است.

-- سعید ، Aug 29, 2009

دفاع از ازادی بیان وظیفه هر انسان ازاده ای است . برخورد با ایشان نمونه از مخالفت اشکار با ازادی بیان است . موافقان این حرکت خارج از حب و بغض هایی که نسبت به اسلام دارند توجه داشته باشند هر حرکتی در جهت تحدید ازادی بیان تبعاتی عمومی دارد که می تواند در هر جایی الگو برداری شود.

-- داستانی ، Aug 29, 2009

بدون نام اول نوشته که : «این تصمیم نه تنها برخلاف اصول اولیه آزادی بیان بوده است که به ضرر ایرانیان نیز تمام شده است. اکنون ساختار موجود حکومت ایران دلیل و شاهد دیگری برای سرکوب مخالفان دارند و عنوان می کنند که در اروپا نیز با مخالف ( هرچند مخالفتش تنها زبانی باشد ) برخورد شدید میشود. ...»
این بخش از نوشته اینجانب به صورت کامل درج نشده و بخش توهین امیزی که به آن ملحق گردیده هیچ ربطی به پاسخ کلام من ندارد.
دفاع از ازادی بیان ربطی به سلیقه اعتقادی من و شما ندارد . طارق رمضان از چنین حقی برخوردار است همچنان که هر کس دیگری . با تاسف عرض می کنم عمل انجام شده گرچه گستردگی سانسور در ایران را ندارد اما از همان جنس است و مدافعین این عمل اگر روزگاری در ایران بر تخت بنشیند و حکومت را به کف بگیرند مانند حکومت فعلی عمل میکنند گرچه محتوای آنچه سانسور خواهد شد متفاوت خواهد بود.

-- بدون نام ، Aug 30, 2009

تریبون هایی که کشورهای غربی به این موجودات می دهند به اتاق بازرگانی مربوط است و خرید و فروش خرت و پرت. اگر دولت هلند به ایران آفتابه می فروخت این آفتابه در فلسفه ی این فیلسوف اثر می گذاشت. ضعف دموکراسی در این نیست که حقوق اقلیت ها را رعایت نمی کند آبروریزی اش در این است که حقوق ملت های زیر اختناق فلسفه های خونین را به بازی گرفته است.

-- سیروس شاملو ، Aug 30, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)