خانه > خارج از سیاست > طنز | |
طنزحاشیههای مجموعهی تازه مهران مدیری پخش خانگی قهوهی تلخنادر افراسیابی: مهران مدیری، کارگردان و بازیگر مجموعههای طنز تلویزیون و سینما، مجموعهی تازهای تحت عنوان «قهوهی تلخ» در ۹۰ قسمت ۴۰ دقیقهای برای پخش خانگی آماده کرده است. تاکنون سه بخش از این سریال از طریق سی دی و به شکل پکیجهایی در بین مردم توزیع شده است.ابتدا قرار بود مجموعهی «قهوهی تلخ» در برنامهی نوروزی شبکهی سه صدا و سیما به نمایش درآید. خارج از محدوده مملکت که در حال پیشرفت باشه همینه دیگه!کامران ملکمطیعی: دایی عطا وقتی داشت میرفت گفت که هر خبری را خواستین تفسیر کنین، بکنین؛ اما خبر اینکه کله پاچه شده دستی بیست هزار تومن را از قلم نندازین که اگه وضع همینطوری پیش بره، مجبوریم کل حقوق یک ماه را بدیم واسه چند دست کله پاچه که سلطان بخوره. بعد هم دایی عطا دو سه تا فحش و دریوری نثار نمیدونم کی کرد و رفت! خارج از محدوده ارتباط با دخترای پایین شهر هیچ خطری نداره!کامران ملکمطیعی: همسایه گفت: یک خبر اومده که براساس یک پژوهش علمی هست که در شمال شهر تهران انجام شده و تو اون گفته که اکثر دخترها، طی دو سال اول رابطه با جنس مخالف، دچار روابط جنسی میشن! رحمت علی خان گفت مرده شور تو را هم ببرن با این خبرات! البته همراه اون پژوهشگرها. اینجا بود که پسرعمه زد زیر گریه و گفت دروغ گفتم، دختره مرکز شهر میشینه. الان من با این بلاتکلیفی چهکنم؟ خارج از محدوده لنگه کفش سیندرلاکامران ملکمطیعی: همسایه گفت معاون قضایی دادستان کل کشور فرمودن قیمت شیشه نسبت به گذشته شده یک چهارم. رحمت علی خان گفت محاله. هفته پیش پسرم با توپ زد یکی از شیشههای همسایه را شکست کلی پول پیاده شدیم. سلطان گفت این شیشهای که ایشون میگن با اون شیشه فرق میکنه. ایشون شیشه مصرفی را میگن، تو اهل نشئهجات نیستی نمیدونی. اون اونه، این اینه. افتاد؟ خارج از محدوده اگر دردم یکی بودی چه بودی!کامران ملکمطیعی: همسایه نوه عمو گفت آقا یه سوال؟ این ملاقات پنهانی مسئولین دو کشور ایران و اسراییل به نظر شما چیه؟ اینها همدیگر رو دیدن یا نه؟ رحمت علیخان یه کم فکر کرد و بعد کفشش را پرت کرد سمت همسایه و گفت؛ بهتوچه پسر، مگه فضولی؟ همسایه گفت چرا کفش پرت میکنی، مگه من بوشم؟ رحمت علیخان گفت نه صفارهرندی هستی. همسایه گفت چرا فحش میدی؟ بعد هم قهر کرد و رفت. خارج از محدوده پارازیت که برای همه است، ربطی به ماهواره ندارهکامران ملکمطیعی: داییعطا هنوز چای دادنش تموم نشده بود که دیدیم نوه عمو عین آدمهای کتک خورده اومد تو و عین فیلمهای هندی شروع کرد به گریه. سلطان گفت چه مرگته، نوه عمو گفت آقا نشد. سلطان گفت یعنی چی شد؟ نوه عمو گفت آقا کل پولهایی رو که بهم داده بودین ازم به زور گرفتن. سلطان نعرهای زد. نوه عمو گفت بردم پیش همون که شما گفته بودین. پولارو گرفت گفت چون روی همهی اینها شعار ضد انقلابی نوشته، باید جمعآوری بشه. همین. خارج از محدوده مقام اول دنیا رو آوردیم؛ بزن به حساب دستاوردها!کامران ملکمطیعی: حتماً شنیدهاید که به یارو میگن برو کلاه بیار؛ اما میره سر رو با کلاه میاره! حالا شده حکایت این دایی عطای ما که میز و صندلیها را جمع کرده و به جاش گفته مخده و پشتی بچینند. دیگه شورش را درآورده و دفتر را کرده مثل یه سفرهخانه سنتی. فقط تنها فرقش با سفرهخونه این بود که لابهلای تمام این بساطها، روی زمین به اندازهی نفرات و پرسنل دفتر، کامپیوتر و مانیتور و موس و بقیهی کوفت و زهرمارهاش چیده شده بود. خارج از محدوده رابطه رفتن به جبهه با وسترنهای آمریکاییکامران ملکمطیعی: همسایه نوهعمو گفت: «وقتی مسئولین مملکت تو روزنامهها و سایتهای رسمی کشور از تو گوش هم خوابوندن حرف میزنن، چرا ایشون رسماً این کار رو نکنه؟» گفتم: «داری از چی حرف میزنی؟» همسایه نوهعمو گفت: «همین پریروزها آقای احمد خورشیدی، دبیر کل جمعیت خدمتگزاران و سرداران دوران دفاع مقدس همه جا گفته دولت به شکایت من رسیدگی نکنه، آقای مهدی کلهر مشاور رسانهای آقای احمدینژاد دو تا چک به من بدهکاره.» خارج از محدوده عین داستان سه لولهکشکامران ملکمطیعی: این کار آقای احمدینژاد من رو یاد یک لطیفه انداخت که میگن یه نفر داشت تو خیابون راه میرفت؛ دید دو تا کارگر کار میکنن. یکی زمین رو میکنه؛ اون یکی دوباره چاله رو پر میکنه. تعجب کرد و رفت جلو گفت این چه کاریه که میکنین؟ یکیشون میگه ببین عزیز جان؛ داریم لوله گاز میکاریم. ما سه نفریم که یکی میکنه؛ اون یکی لوله رو میذاره؛ سومی هم خاک میریزه روش. منتها امروز اون وسطیه مریض شده؛ نیومده. اما ما کارمون رو میکنیم. خارج از محدوده پست گرفتن فقط با مدرک جعلیکامران ملکمطیعی: همسایه نوه گفت: «آقای حسین طائب گفته بسیج قراره امسال سه تا بازی کامپیوتری وارد بازار کنه به اسم لانه شیطان.» رفتم پیش ژینوسخانم و گفتم: «خانم تو رو خدا بیخیال این خبر. فکر کن یه بازیه که شیطون از لونهاش میاد بیرون؛ اما بسیجیا میزنن سرش. آخرش هم شکستش میدن.» خب آخه آخر همه بازیها این جوریه دیگه. خارج از محدوده همه چیز امن و امانکامران ملکمطیعی: گفتم: «پس اول این خبر رو تفسیر کنین، که آقای چاوز رفته حرم امام رضا زیارت واسه چی؟ یعنی میخواسته مشهدیهوگو صداش کنن؟» گفت: «اولا شاید نایبالزیاره بوده، ماکه نمی دونیم. ثانیا، شاید نذر داشته آقای احمدینژاد رای بیاره، و رفته نذرشو ادا کنه. ثالثا، شاید با آفای احمدینژاد رفتن دخیل بستن که مشکلاتشون حل بشه. مثلا، اگر تحریم بنزین شدیم یه فرجی بشه. یا مردم ونزولا، که صاحبخونه بشن.» گفتم: «دست برقضا هردو این موارد که گفتی قرار اتفاق بیفته. یعنی ایران قرار شده در ونزولا خونه سازی کنه، ونزولا هم به ایران بنزین صادر کنه.» خارج از محدوده بشقابپرندهها و انتخابات فضاییکامران ملکمطیعی: موجود فضاییه گفت: «آقا ما چند وقت دیگه تو سیارهمون یه انتخابات ریاست جمهوری داریم. به نظر شما اگه یه وقت تقلبی صورت گرفت و مردم اعتراض کردن، چی کار کنیم؟» رحمتعلیخان گفت: «شما که الان گفتین می تونین فکر آدمها رو بخونبن و آقایی که شما باشید، مگه اصلاً تو فضا هم از این ماجرا هم پیش میاد؟» پیتی گفت: «البته سعی بر اینه که نیاد؛ اما خوب یه وقت هم دیدی شده دیگه» خارج از محدوده قتل کرده؛ کودتای مخملی که نکردهکامران ملکمطیعی: پسرخاله گفت: «تو خبرها اومده یه مرد ۶۵ ساله به اسم ممد دوزاری تو قلعهحسنخان ۷-۶ نفر رو کشته و ۱۳ نفر رو زخمی کرده. اون هم با اسلحه کلاشینکف و ۱۹۲۰ تیر. شما چی میگین راجع به این خبر؟» رحمتعلیخان گفت: «البته من زیاد تو کار قضا وارد نیستم. اما به نظر من احتمالاً ولش میکنن. چون قتل کرده؛ کودتای مخملی که نکرده ببرنش هلفدونی.» خارج از محدوده صلاحیتهای اخلاقی و کچلی به اسم زلفعلیکامران ملکمطیعی: رحمتعلیخان گفت: «آقای احمدینژاد هم که وزراش رو معرفی کرد به سلامتی. اما این وسط من یه چیزی رو نفهمیدم. اونم اینه که ایشون فرمودن سه ویژگی رو در انتخابشون مد نظر داشتن که از همهشون اگه بگذریم، این معیار صلاحیت اخلاقی و متعهد به ارزشهای انسانی و اخلاقی و دلسوز و متعهدش رو نمی دونم کجای دلم بذارم؟» خارج از محدوده دیگه از صیغه گذشتهکامران ملک مطیعی: داییعطا گفت: «من شنیدم که این کار رو دوره شاه تو ساواک با زندانیها میکردن.» گفتم: «شاید شایعه باشه. ما از کجا میدونیم؟ من که دوره شاه یادم نیست.» داییعطا گفت: «جنب تو یادت نباشه؛ اما اکثر مسئولین کشور تو اون دوره مبارز بودن و زندانی. اونها بهتر میدونن و یادشونه. شما درد زندون نکشیدی؛ اما اکثر آقایون خودشون دردکشیده هستن!» خارج از محدوده آب میت، تریلی ۱۸.۵ میلیاردی و مملکت گل و بلبلکامران ملکمطیعی: خبر این بود که مؤسسه فرهنگی ثامنالحجج آگهی داده و داوطلب خواسته واسه ذکر صلوات برای امام زمان. داییعطا میگفت: «یره من برای سلامتی خودم و خانودهام به ایشون متوسل میشم. یعنی وضع به اینجا رسیده که ایشون - که قربونش برم - واسه سلامتیاش احتیاج داره به صلوات ما!؟» خارج از محدوده آگهی استخدام و راخمانینفکامران ملکمطیعی: این هفته وقتی رسیدم دفتر، دیدم رحمتعلیخان کمردرهای، کارشناس ویژه برنامه تک و تنها نشسته و داره به قول معروف برای خودش سماق میمکه. بعد از سلام و علیک پرسیدم بقیه کجان؟ گفت هر کدوم به مصیبتی گرفتار شدن و نمیان. گفتم خدا بد نده چی شده؟ رحمتعلیخان گفت پسرخاله که به خاطر مرگ بنیانا، گوساله تازه به دنیا اومده شبیهسازیشده، غم عالم اومده تو دلش و رفته خودش رو گم و گور کرده. خارج از محدوده حرفهای داخلی و صادراتیکامران ملکمطیعی: گفتم آقا شما این خبر رو شنیدی که آقای پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور در سومین مجمع بینالمللی حقوق بشر به تفصیل راجع به رویکرد تاریخی به حقوق شهروندی در اسلام و کرامت و هویت انسانها و برابری آنها در احراز حق، در خصوص اهمیت رعایت حقوق اقلیتهای دینی و حقوق زنان در اسلام و جایگاه اونها در قانون اساسی جمهوری اسلامی صحبت کردن؟ رحمتعلیخان گفت: ببین بابا جان تو مملکت ما همه چی صادراتی و غیر صادراتی داره. از میوه بگیر برو تا ماشین. این حرفها مرغوبتر از جنس مصرف داخلیه. |
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|