خانه > خارج از سیاست > طنز > حرفهای داخلی و صادراتی | |||
حرفهای داخلی و صادراتیکامران ملکمطیعیهم سلام و هم درود بر شما این هفته هم من یه کم دیر رسیدم به دفتر برنامه خارج از محدوده و دیدیم همه سر کارشونن و دارن با جدیت خبرها رو از تو سایتهای مختلف بیرون میارن. رحمتعلیخان کمردرهای، کارشناس ویژه یه صندلی گذاشته روی یه میز و رفته بالا نگاه میکنه و وقتی سلام کردم، اول یه نگاهی به رحمتعلیخان انداختن و بعد با ترس و لرز جوابم رو دادن و گفتن علیک سلام
رفتم پیش رحمتعلیخان و ازش پرسیدم اینجا چه خبره؟ اینا چهشونه؟ اتفاقی افتاده؟ رحمتعلیخان گفت پیش پات داشتم راجع به دمکراسی حرف میزدم اما هرچی میگفتم به خرجشون نمیرفت و نمیفهمیدن واسه همین پا شدم یکی یه چک زدم تو گوش همهشون تا معنی دموکراسی رو بفهمن. و من که فهمیدم موضوع از چه قراره رفتم سراغ ریختن چایی. رحمتعلیخان که چاییاش رو خورد از همون بالا گفت خب خبر مبر چه خبر؟ پسرخاله رحمتعلیخان گفت زیاده از کجاش بگم؟ رحمتعلیخان گفت از یه جاش بگو؟ پسرخاله گفت همه جور خبر ریز و درشتتر دست و بالمون هست. پسرخاله گفت حالا که این طور میخواین باشه، این چه طوره که یه چیزی خورده به مشتری. رحمتعلیخان گفت به مشتری که همیشه داره یه چیزی میخوره. اینکه تازگی نداره. پسرخاله گفت نه منظورم سیاره مشتریه. رحمتعلیخان گفت هان، از اون لحاظ خب؟ پسرخاله گفت کارشناسای ناسا گفتن این چیزی که خورده به مشتری یه جرم آسمانی بوده و بعد از برخورد زمین دهن واکرده، آ این هوا و بعد دستش رو که مشت کرده بود هم زمان وا کرد. رحمتعلیخان گفت این چیزی که تو داری نشون میدی جای پای خره. پسرخاله گفت نه این مثال. منظورم یعنی خیلی. رحمتعلیخان گفت نه یه وقت فکر کنین خدای نکرده چیزی نمیدونم ها؛ نه الان حوصله بررسی خبر علمی رو ندارم. پسرعمه گفت اگه خبر هنری میخواین من یه دونه دارم. گفتن قراره فیلم زندگی و مرگ بروس لی ساخته بشه. رحمتعلیخان گفت اهل اونا هم نیستم. نوهعمو گفت آقا من داشتم تو این سایت مایتها دنبال خبر میگشتم که در رابطه برقراری صلح و آشتی بین ایران و آمریکا یه چیزی پیدا کردم که اگه بپخشونیمش یعنی پخشش کنیم، عین توپدره در میره و صدا میکنه. رحمتعلیخان گفت در این رابطه تنها چیزی که میدونم دو طرف دعوا یه جور حرف زدن. یعنی از اون طرف گفتن ما تا ابد صبر نمیکنیم از این طرف هم آقای منوچهر متکی ما تا ابد منتظر تغییر سیاست آمریکا نمی مونیم و هر دو طرف هی برای هم بقچه پیشنهادی میفرستن و پس میگیرن. نوهعمو گفت این چیزی که من پیدا کردم نشون می ده که رابطه داره برقرار میشه اما تنها چیزی که نفهمیدم اینه که چیزی پیدا کردم از کدوم طرف گفته شده، اون طرفیها گفتن یا این طرفیها و بعد این چیز رو که میگفت برامون پخش کرد شما هم بشنوین. من به رحمتعلیخان گفتم آقا رحمتعلیخان. گفت جان؟ میشه یه بار دیگه بگی. گفتم آقا رحمتعلیخان. گفت به به، دمت گرم. وقتی بهم میگی آقا نمیدونی چه حالی به هم دست میده. حالا فهمیدم چرا بعضیا دوست دارن بهشون بگی آقا. خب حالا بگو. چی میخواستی بگی؟ گفتم میخواستم بگم اینها رو ول کن. به قول معروف از اینها آبی گرم نمیشه. بیا خودمون تا دیر نشده و وقتمون به اتمام نرسیده کارها رو انجام بدیم. رحمتعلیخان گفت: چاکر آقا. برو که بریم. گفتم آقا شما این خبر رو شنیدی که آقای پورمحمدی رییس سازمان بازرسی کل کشور در سومین مجمع بینالمللی حقوق بشر به تفصیل راجع به رویکرد تاریخی به حقوق شهروندی در اسلام و کرامت و هویت انسانها و برابری آنها در احراز حق، در خصوص اهمیت رعایت حقوق اقلیتهای دینی و حقوق زنان در اسلام و جایگاه اونها در قانون اساسی جمهوری اسلامی صحبت کردن؟ رحمتعلیخان گفت: یعنی همه اینایی رو که گفتی ایشون گفتن؟ گفتم آره. گفت به حق چیزای ندیده و نشنیده. گفتم نظر شما چیه؟ خیلی هم خوب خیلی هم قشنگ. ببین بابا جان تو مملکت ما همه چی صادراتی و غیر صادراتی داره. از میوه بگیر برو تا ماشین. این حرفها مرغوبتر از جنس مصرف داخلیه. این حرفا هم یه چیزی تو همین مایههاست. فهمیدی؟ گفتم به جان شما نه. خیلی با رمز و راز حرف زدین. گفت وقتی دو سه تا فحش نتراشیده و نخراشیده صادراتی بهت دادم، میفهمی. گفتم آقا گفت بازم جان گفتم شنیدی که آقای رحیممشایی از طرف آقای احمدینژاد به عنوان معاون اول انتخاب شده. رحمتعلیخان گفت آره. گفتم بعضیها گفتن این انتخاب فاقد اعتبار شرعی و قانونیه. گفت این که چیزی نیست خیلیها هم گفتند اصلاً انتخاب خود آقای احمدینژاد فاقد اعتبار شرعی و قانونیه؛ اما ایشون سر کارشونن. اگه ایشون ریاستش قانونی و شرعیه، پس انتخاب هر کسی به عنوان معاونتشون هم قانونی و شرعیه. گفتم یعنی چی؟ گفت یعنی به قول معروف نمیشه که آدم هم خر رو بخواد هم خرما رو. هر کی لب رو میخواد، دندونم باید بخواد. گفتم بالا غیرتاً راستش رو بگو خودت جزء مخالفین آقای رحیم مشایی هستی یا موافقین؟ گفت موافقین. گفتم دلیل؟ گفت ایشون پارسال پیرارسالها در جواب یه خبرنگار ترک که پرسیده بودن که آیا میتونه حجابش رو برداره یا نه؟ گفته بود که حجاب یه مسأله شخصیه و اگه توریستی وارد ایران شد، میتونه از مشروبات الکلی استفاده کنه؛ بیحجاب باشه و حتی اگه خواست با مایو بگرده. گفتم خوب چه ربطی داره؟ رحمتعلیخان گفت به نظر ایشونماده اش مستعده و برای این جورکارها. اگه ایشون سر کارش باقی بمونه و دست و بالش رو باز بذارن، شاید بتونه طرحهاش رو به اجرا در بیاره. اما فقط یه مشکلی هست این وسط که اگه این طرح مایو اجرا بشه، من دیگه این فک و فامیلها رو چه طوری بیارم سر کار رحمتعلیخان گفت راستی بذار یه خبر هم من بگم؟ گفتم بگو. گفت: تو وسط این همه خبرهای جور واجور این گفته آقای مجتبی ذوالنوری جانشین ولی فقیه در سپاه پاسداران خیلی جالبه و هر چی راجع بهش فکر کردم، کمتر به نتیجه رسیدم. ایشون گفتن دو روز قبل از انتخابات در تهران و شهرستانهای اطراف قحطی بیل و کلنگ شده بود و گفتن آشوبگرا امکانات زیادی برای کارشون داشتن از جمله باتوم برقی، موبایل ثریا و گاز اشکآور. هر چی با خودم فکر کردم کسایی که این قدر امکانات در اختیار داشتن، دیگه بیل و کلنگ به چه دردشون میخورد، عقلم به جایی قد نداد. خودشون هم که توضیح کاملتری نداده بودن. تنها چیزی که به نظرم رسید این بود که این ماجرای انتخابات یه جور جنگ نعمتآبادی و رحمتآبادی قوم و قبیله بوده انگار که با بیل و کلنگ افتادن به جون هم. داشتیم بقیه خبرها رو گلچین و دستچینی و جور میکردیم که یهو برق رفت و کل سیستم خبری ما رو مختل کرد. تمام بر و بچههای دفتر دست از کار کشیدن و گفتن آقا ما وصلیم به برق و این جوری نمیتونیم کار کنیم. رحمتعلیخان هم همه رو مرخص کرد و خودشم جل و پلاس رو جمع کرد و رفت و ما هم به ناچار تا هفته آینده با شما خداحافظی میکنیم. فعلاً خدا نگهدار
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
جیمبو خیلی باحال بود.
-- بدون نام ، Jul 26, 2009این واقعا چیست؟ طنز؟ برنامه سرگرمی؟ واقعا فکر کرده اید با سرهم کردن چند جمله و پاراگراف بی ربط و بی معنی، خنده بر لب کسی می آید؟ از آن بدتر، برداشته اید این متن بی در و پیکر را به برنامه رادیویی هم تبدیل کرده اید؟ این چه معنایی دارد؟ در رادیو زمانه یکی دو تا طنز پرداز معروف بودند. ابراهیم نبوی و نیک آهنگ کوثر. تازه آنها هم خیلی وقتها باید کارشان را تحمل می کردی ولی در مجموع خوب بودند. این نوشته های این آقا چیست؟ از آن بدتر این چه برنامه رادیویی است که ایشان ساخته؟ شما برنامه سازان خوبی دارید که در این چند سال که از عمر رادیوی شما گذشته کم کم دارند پخته می شوند. یک دفعه می خواهید از روی دست خودتان تقلید کنید کار را خراب می کنید. رادیو زمانه به همان برنامه های فرهنگی و هنری گوناگونش مشهور است. از این طنزهای بی مزه که مخاطب را فراری می دهند اجتناب کنید. این برادر ملک مطیعی برداشته ورژن دست چندم همان کلاغ های نیک آهنگ کوثر را به خورد مردم داده است. اگر می خواهید با مسائل روز شوخی کنید که همان ها بودند دیگر. صدای ایشان هم که اصلا به درد این جور کارها نمی خورد. به جای اضافه کردن این چیزها، به تقویت همین بخش های موجود فرهنگی و هنری و اجتماعی خودتان بپردازید.
-- یلدا ، Jul 31, 2009خود دانید از ما گفتن بود.
واقعا عالی بود اصلا حس خبر خوانی به آدم دست نمید انگار وارد محیطی میشی و خبرها رو بدون اینکه بخوای میشنوی اصلا محیط خشک و جدی نیست جالبه انگار ما هم در رادیو زمانه کار میکنیم .من با نظر خانوم یلدا موافق نیستم به نظر من اگه این خانوم کمی از هنر و ادبیات طنز چیزی میدونست یا حداقل سبکهای مختلف طنز رو میشناخت هیچ وقت نمیتونست ۲ برنامه طنز رو باهم مقایسه کنه.بهتره با غرض ورزی یک برنامه رو گوش نکنیم. به نظر من کار آقای ابرهیم نبوی خیلی لوس بود و صدای ایشون به درد رادیو نمیخورد .آقا ی ملک مطیعی به این حرفا گوش نکنید برنامتون خیلی موفقه
-- شقایق ، Aug 3, 2009با درود واحترام به دست اندرکاران رادیو زمانه
-- مجید ، Aug 5, 2009بدون مقدمه و تعارف به تولید کننده گان برنامه خارج از محدوده تبریک می گویم برنامه پر بار ، با گونه ای از طنز وشوخی که همه چیز را عریان بیان می کند. برنامه باعث شعف وشادی شنونده می شود و تاثیرگذاری ان هم بسیار بالا است .این در بالا رفتن سطح کیفی برنامه های تولیدی رادیو زمانه موثر بوده و گامی مثبت است . امیدوارم بعد از این با برنامه هایی از این دست که خوش ساخت و تاثیر گذار ند، کوشاباشید.
موفق و پیروز
مجید
با سلام
دست شما درد نکنه از برنامه خوبی که تدارک دیدید من یک بار گوش کردم و بعد دیکه مرتب، ولی عالی بود کار در حد حرفه ای است معلومه که مدیوم رادیو را می شناخته و خاک خورده است . مثل کار های مرحوم نوذری است مو فق باشید
-- همدم ، Aug 5, 2009درود به هم میهن عزیز
واقعا خوب است و با تجربه ای که کامران خان دارد باید هم خوب باشد ،به کارتان ادامه بدهید در اینده خوب تر هم خواهد شد. و باید سعی کنیم کار ها با هم مقایسه نشه ،اقا نبوی سبک خودشه رو داره وکا مران اقا هم سبک خودشه رو ،البته کامران بجه های رادیو است .
سبز باشید
-- داوود ، Aug 5, 2009سلام
قبل از هر چیز 13 مرداد سالگرد تاسیس رادیو زمانه را تبریک می گویم و به سبب راه اندازی برنامه شاد و انتقادی خارج از محدوده تشکر می کنم.
-- نیره ، Aug 5, 2009شاد باشید