Feb 2010


طلاق

فرزانه ثابتی: طلاق را لابد بارها شنیده‏اید؛ ماجراهای زندگی و جدایی را. اما احتمالاً از زبان و دید پدر و مادرها و یا کارشناس‏ها. احساس؛ تجربه‏های واقعی و حرف‏های ما جوان‏ها را هم شنیده‌اید؟ اگر پدر و مادر من از هم‏دیگر جدا شده باشند، چه فکرهایی در سرم می‏چرخد؟ اجازه‏ی اعتراض دارم یا به‌تر است سکوت کنم؟ حالا اگر پدر و مادرم متارکه نمی‏کردند، آیا الزاماً خوشبخت‏تر بودم؟ سؤال‏های از این دست را از مریم که در ایران زندگی می‏کند، پرسیدم.



گزارشی از مراسم بزرگ‏داشت و یادبود محمد عاصمی
«که بی تو نخواهم گل باغ دید»

ایرج ادیب‌زاده: با کوشش «انجمن فرهنگ ایران» در پاریس، مراسم بزرگ‏داشت و یادبود محمد عاصمی، شاعر، نویسنده، بازیگر تئاتر و پژوهش‏گر ایرانی مقیم آلمان، و مدیر مجله‏ی «کاوه» با حضور گروهی از ایرانیان و علاقمندان این چهره ماندنی فرهنگ ایران و نیز سخنرانی دکتر شجاع‏‏الدین شفا، سیروس آموزگار، عبدالحمید اشراق و هنرمندی جلال اخباری، نوازنده‏ی سنتور برپا شد. گزارشی بخوانید از این مراسم.



دیالوگی با خانم «پارسی‌پور» در باب نقدنویسی

داریوش برادری: نقد خانم پارسی‌پور گرامی بر کتاب من، «از بحران مدرنیت تا رقص عاشقان و عارفان زمینی»، در کنار برخی انتقادات درست، بیش از هر چیز مشکل ایشان با یک نگاه نوین مدرن/پسامدرنی و نیز برخی معضلات «نقدنویسی» ایشان را رو می‌کند. زبان کتاب من اما بیان‌گر نگرشی نسلی است که زبان و جهان‌اش تودرتو، لابرینت‌وار و چندلایه است. زیرا بیش از هر چیز یک مهاجر دوملیتی، چندفرهنگی و حداقل دوزبانی هستیم.



گزارشی در ارتباط با کمپین «آزادی عمل»، برای حق پایان دادن به زندگی در هلند
می‌خواهم بمیرم!

فروغ.ن. تمیمی: در شام‌گاه هشتم فوریه فیلم مستندی درباره آخرین آرزوی موک هرینگخا، زن ۹۹ ساله هلندی از تلویزیون هلند پخش شد. موک در این فیلم می‌گوید که دیگر نمی‌خواهد زندگی کند ولی از آن‌جا که مریض نیست پزشکان به او حق پایان دادن به زندگی‌اش را نمی‌دهند. او در فیلم می‌گوید که زندگی طولانی و خوبی داشته و بیش از این نمی‌خواهد ادامه دهد و اشتیاقی به صدساله شدن هم ندارد.



گل‌برگ‌های پژمرده انقلاب «گل سرخ»

ترجمه‌ی ونداد زمانی: بیش از ٢٠٠٠ روز از قیام مردم گرجستان می‌گذرد. گرجستان قدم‌به‌قدم در حال تبدیل شدن به یک زندان بزرگ است. حکومت گرجستان از ابزار مشابه دیکتاتوری‌های معاصر کاملا بهره می‌جوید؛ از طرفی با تبلیغات به شدت نمایشی «طرف‌دار خلق بودن»، بر طبل توخالی وعده‌های رفاه و گداپروری می‌کوبد و از طرف دیگر به گونه‌ای مداوم به بحران‌های خارجی دامن می‌زند. تلنگرهای بیجای میخاییل ساکشویلی به روسیه، حتی از مرحله نمایش هم گذشته است و هر از چندگاهی به رویارویی نظامی با آن‌ها نیز تن می‌دهد.



سرنوشت عشق در زمانه‌ی ما

ماریا مارکویتز، ترجمه‌ی ونداد زمانی: خانم نهرینگ کتاب‌اش را در حمایت از عشقی نوشته است که به‌نظر می‌رسد در قرن ٢١ در حال محوگشتن است. وی کتاب را با یک دغدغه و یک سوال بنیانی به پایان می‌برد؛ اگر جوشش اصلی هنر برای عشق بوده است و اگر بپذیریم که هنر و عشق همیشه مکمل یک‌دیگر هستند، پس آیا با مرگ عشق در دنیای معاصر، دیر یا زود شاهد مرگ هنر نیز خواهیم بود؟



بازنگری کتاب « تکامل خدا» توسط آلن اور
خدا چگونه بالغ شد

ترجمه ونداد زمانی: طبق «تئوری بازی» جدید، چرخه مبادلات اجتماعی و فرهنگی «مبادله بدون ضرر»، به سود‌دهی پایاپای بیشتری در بین اقوام بشری گروید و از آن پس، مذاهب و خدایان صلح‌جو‌تری پدید آمدند که برای زندگی اجتماعی بشر، ارمغان عشق و دوستی با همسایه را نوید دادند و بشر در مسیر برپایی خدایان، قدم به قدم از بت‌های پرستیدنی قبیله‌ها به مذاهب و خدایان مناطق زیست - اجتماع بزرگ‌تر ایمان آورده است.