Nov 2010


بخش پایانی
حوزه‌ی عمومی؛ قدرتمند و ضعیف

حمید پرنیان: مفهومِ «تحول ساختاری» نیز از آن مفهوم‌های کلیدی در آثار هابرماس است. تحول ساختاری همان فرآیندی است که طیِ آنْ حوزه‌ی عمومی کارکرد خود را از دست داد؛ یعنی حوزه‌ی عمومی دیگر مرکزِ مباحثاتِ عقلانی/انتقادی نبود و جای‌گاه محکم خویش در قانون اساسی و جامعه را از دست داد. هابرماس این تحول را ناشی از تغییراتِ ساختاری و کارکردی جامعه می‌داند.



ملکیان و دین ایدئولوژیک

هامون حکمت: پر بی راه نیست که مدعی شویم که در قیاس با دیگر مجموعه هایِ فکری دین تواناییِ ِبسیار بالایی برای فهمِ ایدئولوژیک داراست، امری که تاریخ گواه ِخوبی بر آن است. ولی گفتنِ این که دین به خودیِ خود ایدئولوژیک است، نه با دیگر سخنان ِ خودِ ملکیان هم‌خوانی دارد و نه با مباحثِ دین‌شناسی. ما با کثرتی از ادیانِ روبه‌رو هستیم که می‌توانند بسیار مختلف و دارای خوانش‌های غیر ایدئولوژیک باشند.



در نقد آرامش دوستدار − ۱۷
انفصال و استقلال نسبی مقال‌ها و وجود امکان برای اندیشیدن

محمدرضا نیکفر: هم در مسیحیت و هم در اسلام امکانی وجود دارد برای تفکیک میان گفتار دینی، که گفتار دین به عنوان مؤسسه‌ای اجتماعی است، و گفتار فلسفی، که تنها مقوله‌ها و گزاره‌های خاصی را از گفتار دینی برمی‌گیرد، آن هم با جرح و تعدیل عقلانی. به این امکان به پیروی از ابن رشد، "فصل المقال" می‌گوییم. از این اصطلاح، که مراد از آن گفتاری به منزله فصل الخطاب است، فصل دو مقال را برداشت می‌کنیم، یعنی جدایی گفتار دینی و گفتار فلسفی را.



گزارشی از آخرین مقاله‌ی اسلاوی ژیژک، درباره‌ی سیاست‌های چندفرهنگی اروپا
از بربریتی مستقیم به بربریتی با چهره‌ای انسانی

حمید پرنیان: اسلاوی ژیژک، فیلسوف و منتقد نام‌دار اسلوونیایی، در تازه‌ترین مقاله‌ی خویش مدعی است که سیاست‌های چندفرهنگی و لیبرال سعی می‌کند با زدنِ نقابی انسانی، ماهیتِ بربریتِ خویش را مخفی کند. ژیژک، اخراجِ کولی‌ها یا همان رومانی‌ها از فرانسه را نمونه می‌آورد تا ایده‌ی خویش را توضیح دهد. در این برنامه به آخرین مقاله‌ی اسلاوی ژیژک خواهم پرداخت.



ارزشهای ایرانی: در کشاکش مدرنیته و اسلام

محمدرفیع محمودیان: ارزشهایی که رفتار ایرانیان را سمت و سوی می‌‌دهد کدامند؟ چه اصول یا آرمانهای کلی‌ای برای ایرانیان مهم به شمار می‌آیند؟ ایرانیان به خود، به جامعه و به جهان پیرامون خود چگونه می‌نگرند و جایگاه خود در جهان و جامعه را چگونه می‌بینند؟ در تقابل بین میراث فرهنگی به جای مانده از اسلام و ضرورت‌ها و پویایی جهان مدرن، ایرانیان کجا ایستاده‌اند؟ من در این نوشته می‌خواهم به اتکای مقولۀ ارزش‌ها پاسخی طرح‌گونه به این پرسشها بدهم.



نقد متافیزیک سیاسی
زمینه‌ فلسفی فکر علی میرسپاسی

بابک مینا: مقاله حاضر نخست قرار بود در روزنامه شرق ویژه نامه علی میرسپاسی منتشر شود که به دلایلی میسر نشد. علی میرسپاسی یکی از مهترین روشنفکران ایرانی است که بیش از یک دهه کار فکری و نظری کرده است. پروژه او بی شک جنبه‌های مختلف فلسفی، جامعه شناسانه و سیاسی دارد. اما این نوشته تنها برداشتی است از زمینه فلسفی پروژه او. سعی من در این نوشته این بوده است که دستاورد نهایی کار او را صرفا از منظری فلسفی بررسی کنم.



ملت ایران و صهیونیسم وارونه اسلامی

امیرحسین گنج‌بخش: خوشبختانه دیرپایی‌ ایران و ایرانیت به صهیونیسم وارونه اسلامی اجازه نداده است، ملی‌گرائی را از میان بردارد. واماندگی صهیونیسم وارونه اسلامی موجب گردید که بخشی از متصدیان این اندیشه به فکر رفرم در آن بیفتند و به زعم خود عنصر ایرانیت را وارد دستگاه مسلکی خود بکنند. در حوزهٔ سیاسی دمکراسی دینی اختراع شد، مفاهیمی نظیر ملی‌-مذهبی‌ باب شد، نظریه خودی-غیر خودی همراه با با شعار ایران برای همه ایرانیان طرح شد.



دیالکتیک آزادی در عصر"مطلق"ها

علی رها: مرگ عادی یا طبیعی، فصل اختتام فرآیندی است که طی آن فرد مردن را تحمل و تجربه می‌کند. اعدام، تیرباران و یا قتل انسان به ضرب گلوله بر سنگ فرش خیابان، این فرجامین حق انسانی را از وی می‌رباید. درحذف ناگهانی موجودیت یک فرد، حتی چنانچه بزهکار و "مجرم" نامیده شود، عالیترین شکل تعارض حق و ناحق، انسان و ضد انسان، و بنا بر تعابیر دینی،"خدا و شیطان" نهفته است.



حکمت و حکومت- قسمت سوم
فلسفه در برابر فقه

میثم بادامچی: از نظر مهدی حائری یزدی «ولایت» مغایر «حکمت» است ، یعنی اصطلاحاتی از قبیل «ولایت حکیمانه» یا «ولایت بر فرزانگان» اصطلاحاتی پارادوکسیکال و بی معنا هستند. برای توضیح این موضوع نخست نسبت میان فقه و علم را در معنای عقلی و شهودی آن می‌شکافیم. به نظر حائری هیچ کدام از این دو نوع علم ربطی به فقاهت ندارد و فقیه به عنوان فقیه از هیچ یک از این دو برخوردار نیست.



جامعه‌شناسی عواطف

حمید پرنیان: عواطف مانند نشانه‌هایی هستند که می‌توانند هویتِ انسان‌ها را در موقعیت‌ها و رخ‌دادهای مختلف نشان دهند؛ ما می‌توانیم با مشاهده‌ی عواطفی که فرد در یک موقعیتِ خاص نسبت به یک رخداد اجتماعی از خود نشان می‌دهد بفهمیم که وی کیست؛ مثلن گروه‌های اجتماعی خاصی هستند که وقتی برای دیدنِ بازی فوتبال به ورزش‌گاه می‌روند رفتارهای عصبی و پرخاش‌گرانه‌ی خاصی از خود نشان می‌دهند.



نگاهی به سخنرانان همایش بین‌المللی فلسفه در ایران
آزادی و فلسفه

میثم بادامچی: حکایت فلسفه در ایران عجیب است. درست است که می‌توان در روز جهانی فلسفه رفت و به سخنان اندیشمندانی مانند محمد مجتهد شبستری و کریم مجتهدی گوش سپرد و مطلب آموخت، ولی در عین حال باید شاهد محققانی بود که بودجه‌های کلان می‌گیرند تا به شبهات علوم انسانی لیبرال و سکولار و غیروطنی و غیرالهی غربی پاسخ‌های آماده گویند و دارالاسلام را از هجمه کفر محافظت نمایند.



در نقد آرامش دوستدار − ۱۶
مسیحیت، اسلام و شناخت جهان

محمدرضا نیکفر: آیا در اسلام ویژ‌گی‌ای وجود دارد که تفکر در چارچوب فرهنگ متأثر از آن را ممتنع سازد؟ در قسمت قبل در این رابطه بحثی گشوده شد برای مقایسه میان اسلام و مسیحیت. هدف از آن، اثبات این موضوع است که میان مسیحیت و اسلام، از نظر راهبری به خردورزی و آزاداندیشی، نه به اعتبار چارچوب کلی جهان‌بینی‌شان تفاوتی کیفی وجود دارد و نه به اعتبار پندار و کردار شاخص پیروانشان. این بحث را پی می‌گیریم.



کنگره جهانی فلسفه و استادان و دانشجویان داخل

پروانه صادق: در تلاش برای تحریم کنگره فلسفه در ایران صدای داخل به گوش نرسید. این به معنای آن نیست که داخل ایران اهالی فلسفه لزوما طور دیگری می‌اندیشند. در این گزارش تلاش شده است تا با سؤال‌هایی از دانشجویان و پژوهشگران فلسفه در داخل ایران دیدگاه آنها درباره این کنگره و دیگر حواشی روز جهانی فلسفه منعکس شود.



گزین‌گویه‌هایی از لیشتنبرگ
نگاه‌های تازه از میان سوراخ‌های کهنه

کریستف لیشتنبرگ: آدم به خری که شبیه اسب باشد می‌خندد، اما به حال اسبی که شبیه خر باشد متأسف می‌شود. / انسان باید هر ده سال یکبار فلسفه‌اش را عوض کند. / مفسر کتاب معمولاً از نویسنده‌ی آن مهمتر است. / آنجایی که دیروز مرز دانش بود، امروز میانه‌ی آن است. / خطرناکترین دروغها حقیقت‌هایی هستند که اندکی تحریف شده‌اند. / هیچ اختراعی چون اختراع آسمان برای آدمیان ساده نبوده است.



بخش دوم
سیاست نامقدس

میثم بادامچی: برهانی را که در این مقاله در پی تدوین آن بر اساس کتاب "حکمت و حکومت" حائری یزدی هستم ، برهان "سیاست نامقدس" نام می‌نهم و آنرا در مقدمه‌های زیر صورت بندی می‌کنم: مقدمه اول: فلسفه اسلامی/"حکمت" مقدس نیست؛ مقدمه دوم: "حکومت" مشتق از "حکمت" است. نتیجه: "حکومت" مقدس نیست. حکومت دینی و مقدس و الهی بی‌معناست.



در نقد آرامش دوستدار − ۱۵
اسلام بی‌فکر و مسیحیت فکور؟

محمدرضا نیکفر: میان مسیحیت و اسلام، از این نظر که کدام یک به خردورزی و آزاداندیشی راه می‌برند، نه به اعتبار چارچوب کلی جهان‌بینی‌شان تفاوتی کیفی وجود دارد و نه به اعتبار پندار و کردار شاخص پیروانشان. ممکن است دو دین در وضعیت مشخصشان در مقطع‌های تاریخی مشابه یا در برخورد با پدیده‌های یکسان منش‌هایی را برانگیزانند که به دو منش کیفاً متفاوت، یعنی آشکارا متباین راه برند، از اینجا اما نمی‌توان به حکمی در مورد کلیت دو دین رسید، از جمله در مورد نسبت جهان‌بینی و منش عملی دست‌پرورده‌ی‌شان با عقلانیت مدرن.



گفت‌وگو با حسن شریعمتداری، بر سر موضوع ارزش انتقادی "ایران" و "ایرانیت"
ضمیر ناخودآگاه جمعی و لزوم شناخت کارکرد و تأثیر آن

این موضوع در "اندیشه زمانه" به بحث گذاشته شده که آیا ایده‌ی "ایرانیت" حاوی عناصر فکری‌ای است که بتوانند همچون بنیاد انتقادی درونی از موقعیت کنونی ما عمل کنند. در این مورد با حسن شریعتمداری، فعال سیاسی، گفت‌وگو کرده‌ایم. او در این گفت‌وگو شرط آن را که اصولاً انتقادی بنیادین میسر شود در این می‌بیند که ما لایه‌ی بنیادین فرهنگ خود را بشناسیم، لایه‌هایی را که به صورت ناخودآگاه عمل می‌کنند.



خوانش «تحول ساختاری حوزه‌ی عمومی» - بخش دوم
به حوزه‌ی عمومیِ قدرتمندی نیاز داریم

ترجمه‌ی حمید پرنیان: سیاست‌مدارها و سازمان‌ها از طریق این رشته‌ها و این حوزه‌ی عمومیِ فئودالی، خودشان را به رای‌دهندگان معرفی می‌کنند. عقیده‌ی مردم، تحت کنترل دولت و رسانه‌ها قرار دارد و به‌ندرت وجه انتقادی پیدا می‌کند. ما به حوزه‌ی عمومیِ قدرتمندی نیاز داریم که بر دولت و سازمان‌های غیردولتی تسلط داشته باشد. خود هابرماس بسیار امیدوار است؛ زیرا قدرت و سلطه چیزهای ماندگار و ثابتی نیستند.



به مناسبت برگزاری مراسم روزجهانی فلسفه در ایران
حکمت و حکومت

میثم بادامچی: آیا کسانی که مردمان را زیردستان و مطیعان بی چون و چرا در برابر مقام الهی ولایت می‌خواهند و به وجود نسبتی میان حکومت با حکمت به معنای فلسفه باور ندارند، می‌توانند بدون پیش نهادن تناقضی غیر قابل رفع، سخن از برگزاری همایش روز جهانی فلسفه در ایران جمهوری اسلامی با عنوان "فلسفه: نظر و عمل" بزنند؟ آیا برگزاری همایش "فلسفه" از طرف کسانی که "حکومت" را معادل دقیق "ولایت" می‌دانند، چیزی شبیه مثلث دایره نیست؟



در نقد آرامش دوستدار − ۱۴
بررسی سیستمی دین‌شناسی دوستدار

محمدرضا نیکفر: دوستدار از آن رو عاملیت دین را در درون سیستم بررسی نمی‌کند که دین را نه عاملی در کنار عامل‌های دیگر، بلکه همچون عاملی در نظر می‌گیرد که تعیین‌کننده‌ی نحوه‌ی عاملیت دیگر عامل‌ها و کلاً تعیین‌کننده‌ی سیستم است. اگر بکوشیم با دیدی سیستمی فکر اجتماعی دوستدار را بازسازی کنیم، به این طرح می‌رسیم: ۱) در سیستم بخشی وجود دارد با کارکرد شناختی که کل کارکرد سیستم را تعیین می‌کند. ۲) کارکرد خود این بخش توسط دین تعیین می‌شود.