Jun 2009


پیروزی برابر با شکست

سعید مقدم: در قلمرو نظریه‌ی سیاسی، زمانی که کسی برای کسب پیروزی هزینه‌ی سنگین و جبران‌ناپذیری بپردازد، می‌گویند به پیروزیی بی‌فایده‌ یا برابر با شکست دست یافته است. برای اثبات این مدعا باید ببینیم تقلب و فریبکاری در انتخابات چه هزینه‌ای برای نظام جمهوری اسلامی داشته است؟ دروغ‌گویی دولت و ارگان‌های تبلیغاتی‌اش بارزترین جنبه این انتخابات سرهم‌بندی شده است. پیش از این، کل نظام اسلامی بر این باور بود که حفظ نظام از هر اصل دیگری مهم‌تر است اما همیشه خود را متکی به آرای مردم می‌دانست. اکنون خامنه‌ای به این نتیجه رسیده است برای حفظ قدرت به آرای مردم بی‌اعتنا باشد.



این همه عجله برای چیست؟

اکبر گنجی: شب گذشته دو روزنامه‌‌نگار در صفحه فیس‌بوک خود، خبر بازداشت مهندس موسوی را انتشار دادند. به دنبال آن، این شایعه به سرعت به بالاترین راه یافت. من نمی‌دانم و نمی‌فهمم چرا دوستان خوب روزنامه‌نگار تا این اندازه در انتشار شایعاتی که به سرعت تکذیب می‌شوند،حریص هستند؟ این همه عجله برای چیست؟ بیاییم این فرض را در نظر بگیریم که هدف خوبی در پس این ماجراست. یعنی فرد به شدت نگران است و می‌خواهد با انتشار سریع خبر، مردم را وادار به کاری کند. اما متأسفانه نتیجه‌ی این فرایند معکوس است.



"قرائت اشعری از نظریه ولایت فقیه"

میثم بادامچی: در ادامه مباحث گذشته در تحلیل مبانی نظری جابجائی آرا ملت ایران در انتخابات ریاست جمهوری و گذار نظام سیاسی ایران از جمهوری اسلامی به حکومت اسلامی بر اساس قرائت آیت الله مصباح یزدی، دراین مقاله ابتدا گزارشی از قرائت ایشان از نظریه ولایت فقیه خواهم داد و سپس خواهم کوشید تا نشان دهم که تعریف عدالت ولی فقیه درقرائت ایشان و پاره ای دیگر از فقها از ولایت فقیه به یک قرائت اشعری از این نظریه می انجامد که با اصل عدل خداوند در اصول دین و کلام شیعه در تعارض قراردارد.



به پا خاستن سلطان

اکبر گنجی:مهمترین عامل دوام نظام سلطانی و بنیادگرای ایران، استفاده ی از ابزار سرکوب است. انتخابات اخیر ایران موید این مدعاست. اکثریت مردم فقط و فقط در این انتخابات شرکت کردند تا از طریق نه گفتن به احمدی نژاد، به علی خامنه ای نه بگویند.رهبر که احمدی نژاد سخنگو و مجری اوامر اوست، زیر بار رأی مردم نرفت و با تقلبی شگرف، آرای مردم را به جیب احمدی نژاد ریخت.



انتخابات خونین و معجزه ی سلطانی

اکبر گنجی: نظام ولایت مطلقه فقیه، یک بار دیگر در حال پوست انداختن است. انقلاب سوم آنها، یادآور انقلاب فرهنگی چین است. قرار است نسل دهه اول نظام، به نام مبارزه با فساد و رانت خواری، از ساختار سیاسی حذف شود. هر از گاهی بساطی برچیده و بساطی تازه پهن می شود. نظام سلطانی (ولایت مطلقه فقیه) متکی به نظامیان و دلارهای نفتی است. دلارها در سپاه ، بسیج، نیروی انتظامی و وزارت اطلاعات تزریق می شود. محصولی، وزیر کشورکنونی، و کردان، وزیر کشور سابق، نمادهای این طبقه جدید هستند. این طبقه جدید حامی تمام عیار سلطان و تابع فرامین اوست.