Jun 2008


حکایت دو مسیر اسلامِ امروز

آصف بیات، ترجمه‌ی هادی نیلی: در کتاب «دموکراتیک کردن اسلام»، نظر من این است که مسأله‌ای که به طور مداوم مطرح می‌شود این نیست که آیا اسلام با دموکراسی در تضاد هست یا نیست (که این، خودش مبحثی پیچیده است)، بلکه سؤال این است که چگونه و در چه شرایطی مسلمانان می‌توانند اسلام را پذیرای دموکراسی کنند.



هم‌جنس‌گرایی: اقلیتی ناحق؟ و فاقد حقوق!؟ - بخش سوم
حیوانات وحشی واجب‌القتل

اکبر گنجی: مدعیات غیر‌مدلل دینداران فقط ناظر به همجنس‌گرایان نیست، دینداران باورهای غیر مدلل بسیاری دارند. به عنوان نمونه باورهای مسیحیان را بنگرید: آیا زاده شدن عیسی بدون پدر زمینی، معقول است؟ آیا خدای متجسد زمینی (عیسی)، قابل قبول و مدلل است؟ آیا زنده شدن عیسی پس از به صلیب کشیدن و دیده شدن او‌، قابل اثبات و عقلانی است؟ دینداران گمان می‌کنند‌ چون مدعیات بلا دلیل بسیاری را پذیرفته‌اند، می‌توانند(مجازند) هر سخن بلادلیل دیگری را هم بیان کرده و برمبنای آن اقلیتی را طرد کنند.



خطاهای روزمره - ۱۸
استدلال شخصی

مریم اقدمی: در خیلی از موارد هنگام بحث‌ها و نقدها به جای نقد ادعا و استدلال یک شخص، خود آن شخص و خصوصیات و رفتارش نقد می‌شوند. به نظر می‌رسد در یک چنین اظهار نظری تنها گوینده و احتمالاً گذشته و خصوصیاتش زیر سؤال رفته؛ نه ادعایی که مطرح کرده است. در این نوع استدلال‌ها مغالطه رایجی به نام «شخص‌ستیزی» یا «استدلال شخصی» وجود دارد.



هم‌جنس‌گرایی: اقلیتی ناحق؟ و فاقد حقوق!؟ - بخش دوم
روشنفکری دینی و مسأله هم‌جنس‌گرایی

اکبر گنجی: اگر روایت ادیان ابراهیمی از آدم و حوا، داستانی حقیقی باشد، تمام انسان‌ها زنازاده خواهند بود. علامه طباطبایی داستان آدم و حوای قرآن را واقع‌گرایانه تفسیر می‌کرد، نه ناواقع‌گرایانه (نمادین و اسطوره‌ای.) این نوع تفسیر او را مجبور می‌کرد به این پرسش پاسخ گوید: آیا ازدواج فرزندان یک پدر و مادر، یعنی خواهران و برادران، خلاف طبیعت و فطرت و اخلاق نیست؟ طباطبایی این امر را غیرطبیعی، بر خلاف فطرت و غیراخلاقی نمی‌یابد



هم‌جنس‌گرایی: اقلیتی ناحق؟ و فاقد حقوق!؟ - بخش نخست
اقلیت‌ها، سبک‌ها و جماعات پرمسأله

اکبر گنجی: پدیده هم‌جنس‌گرایی، ظاهراً غیر قابل فهم، استثنایی، متفاوت، غریب، بیماری و ... است. حال این پدیده‌ی خاص را با چند پدیده‌ی دیگر مقایسه نمایید: تشیع، تسنن، بهاییت، یهودیت، انواع نحله‌های صوفیه و غیره. این پدیده‌ها تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر دارند. به عنوان مثال، تشیع و تسنن و یهودیت و بهاییت خود را دین می‌خوانند، در حالی که هم‌جنس‌گرایان و ناهم‌جنس‌گرایان، هم‌جنس‌گرایی را دین نمی‌خوانند.



خطاهای روزمره - ۱۷
سوء سابقه

مریم اقدمی: مغالطه ژنتیکی یکی از عام‌ترین اشتباه‌های استدلالی از نوع ادعاهای نامربوط است که بر اساس منشا و تاریخ یک عقیده استدلال می‌کند. این استدلال به این دلیل مغلطه‌آمیز است که عقیده‌ای را به جای در نظر گرفتن وضعیت فعلی‌اش، بر اساس گذشته و سوابق آن قضاوت و تایید یا رد می‌کند.



خطاهای روزمره - ۱۶
شریک جرم هیتلر

مریم اقدمی: در مغالطه مغالطه «شریک جرم» یا «هم‌دستی» ویژگی‌های یک فرد یا عقیده به دیگر افراد یا عقاید مرتبط با آن هم سرایت می‌کند، اما این ارتباط کاملاً نامربوط است. معروف‌ترین مثال مغالطه هم‌دستی، مربوط به هیتلر است و برای همین گاهی آن را مغالطه «هم‌دست هیتلر» یا «استدلال بر اساس نازیسم» هم می‌نامند. مثال مورد نظر به این صورت است: «هیتلر گیاهخوار بود. هیتلر شر مطلق بود. بنابراین همه گیاهخوارها عقاید شرارت باری دارند.»



مولانا و تجربه وجودی غربت

آرش نراقی: حقیقت این است که مولانای ۳۴ ساله به تمام این معانی در این عالم «غریب» و «بی‌خانه» بود. او در دوران کودکی لاجرم بلخ را ترک کرد و به قونیه ترک‌زبان کوچید. این به معنای از کف دادن «خانه» به معنای وطن بود. این غربت و بی‌خانگی می‌باید برای مولانا تجربه دردناکی باشد. فراموش نکنیم که مولانا، اگر چه بخش عمده عمر خود را به دور از وطن و در دیار ترک‌زبانان زیست، اما تا پایان عمر، ژرف‌ترین تأملات و مواجید خود و محرمانه‌ترین احوالاتش را به زبان پارسی باز می‌گفت.



پاورقی های ديدگاه‌های فلسفی عربِ معاصر درباره‌ی سکولاريسم

1 For a comparative study of secularism, see Nur Yalman, “On Secularism and its Critics: Notes on Turkey, India, and...



پاورقی‌های بخش دوم از فصل سوم ديدگاه‌های فلسفی عربِ معاصر درباره‌ی سکولاريسم

70 Anderson summarizes Western expansion into the Third World in the following manner, “The Portuguese and Spaniards arrived in the...



خطاهای روزمره - ۱۵
ادعای پوشالی

مریم اقدمی: خیلی از اشتباه‌های استدلالی موقع نقد حرف‌ها و اظهار نظرهای دیگران به وجود می‌آیند. در این موارد، منتقد با تفسیر حرف طرف مقابل به شکلی که خودش می‌پسندد، در واقع تفسیر خود را از آن سخنان نقد کرده است. معمولاً هم منتقد تصور می‌کند در بحث برنده شده است. اما این طور نیست و او فقط مخاطب و طرف بحثش را فریب داده است.



خطاهای روزمره - ١۴
همه می‌دانند؛ پس درست است

مریم اقدمی: مغالطه «توسل به اکثریت» در سیاست، زندگی روزمره و حتی در تبلیغات بازرگانی بسیار رایج است. مثلاً ممکن است یه حاکم سیاسی در یک سخنرانی بگوید «همه ملت کشور ما با حمله به مریخ موافق‌اند، پس حمله به مریخ کار درستی است» اما استفاده از این مغلطه خیلی وقت‌ها به این واضحی نیست‌ و دقیقاً برای همین مخاطب را به اشتباه می‌اندازد.



نکاتی پیرامون فتوای اخیر آیت‌الله منتظری - بخش دوم و پایانی
حق بهایی بودن و بهایی صاحب حق بودن - ۲

اکبر گنجی: مسلمان‌ها، متون مقدس یهودیان و مسیحیان را تحریف شده معرفی می‌کنند. ادیان شرقی را به‌طور کلی، دین به شمار نمی‌آورند. شیعیان نکاتی علیه سنی‌ها می‌گویند که قطعاً چیزی جز اهانت نیست. سنی‌ها هم همین عمل را تکرار می‌کنند. بهائیان همیشه به شدت سرکوب شده‌اند. اما نگاه و گفتاری بدتر از سرکوب هم وجود دارد. گفته می‌شود که «بهائیت، فرقه ضاله‌ی ‌دست پرورده ی صهیونیسم است».



نکاتی پیرامون فتوای اخیر آیت‌الله منتظری - بخش نخست
از حق بهایی بودن تا بهایی صاحب حق بودن

اکبر گنجی: فقط انسان انحصار‌گراست که دین ‌خود را برحق و دین دیگران را ناحق به‌شمار می‌آورد. اما انسان کثرت‌گرا، با فهم این واقعیت که ‌بحث های کلامی برای غلبه‌ی یک دین بر ادیان دیگر به نتیجه نرسیده و پیروان ادیان مختلف هر چه دلیل و استدلال داشته‌اند علیه یکدیگر به‌کار برده‌اند و نتیجه‌ای حاصل نگردیده (تکافوی ادله)؛ برای هر دینی حظی از حقیقت قائل است و تمام ادیان و مذاهب و فرق را راه‌های متفاوت ‌به سوی خدا و سعادت به‌شمار می‌آورد. از منظر کثرت‌گرایی دینی، مدعیات ادیان، توصیف کما‌بیش دقیق یک حقیقت واحدند.



گزارش سخنرانی رامین جهانبگلو در کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو:
جهانبگلو: ایرانی‌ها دچار «سندروم امپراتوری» هستند

محمد تاج‌دولتی: دکتر رامین جهانبگلو، روشنفکر ایرانی و استاد فلسفه و علوم سیاسی مرکز اخلاقیات دانشگاه تورنتو، چند روز پیش در کانون ایرانیان دانشگاه تورنتو با عنوان «امروز چگونه می توان ایرانی بود؟» به سخنرانی و بحث و گفت و گو پرداخت. او گفت: «اگر ایرانی بودن را امروزه ما در قالب یک ایدئولوژی خالص‌اندیش و کلی‌پرداز بیندیشیم و معرفی کنیم، یعنی در پی خالص‌سازی هویت ملی یا مذهبی‌مان باشیم، مثل خیلی از اقوام دیگر هم دچار خشونت می‌شویم و هم در دراز‌مدت از بین می‌رویم.»



خطاهای روزمره - ۱۳
احساسات به جای استدلال

مریم اقدمی: همه ما عادت داریم عقل و منطق را نقطه مقابل احساسات و عواطف بدانیم. یعنی تصور می‌کنیم عقل‌گرایی نوعی ارزش است و استفاده از احساسات نقطه ضعف به شمار می‌رود. اما احساسات و عواطف درست مثل عقل و منطق از ویژگی‌های انسانی هستند و هیچ یک به خودی خود برتر از دیگری نیستند. اما مهم این است که بحث دلیل و شاهد آوردن در میان باشد، دیگر نمی‌توان به احساسات متوسل شد و عواطف را جایگزین استدلال کرد.