زبان


پیرامونِ مجلسِ نقدِ کتابِ زبانِ باز

داریوش آشوری: اگرچه برگزاری مجلسِ «نقدِ» کتابِ زبانِ باز و چنین مجلس‌هایی برای بحث‌های علمی به خودی خود سودمند است، زیرا بحث برانگیز است. امّا با پی‌گیری این مجلس و بسیاری مجلس‌های دیگر از این دست، به نظر-ام می‌رسد که ما، همچنان که در اندیشه‌ورزی و نویسندگی هنوز چندان توانمند نیستیم و در روشِ نقد و بررسی نیز، ناگزیر، به توانایی لازم نرسیده‌ایم. یکی از ضعف‌های عمده‌ی «نقد»های ما این است که چه‌بسا به جای پرداختن به اصلِ مطلب و جانِ کلامِ یک اثر، به حاشیه‌های آن می‌پردازد.



بخش دوم گفت و گو
اسماعیل خویی از شعر می‌گوید

مهدی جامی: اسماعیل خویی در بخش دوم گفت و گو با زمانه می‌گوید: «سنت، نگاهبان فرهنگ است و نوآوری پیش برنده‌ی آن. اگر همه سنت باشد، فرهنگ مانند آبی که در مرداب مانده باشد می‌گندد. اگر همه نوآوری باشد فرهنگ چون دودی که در بادی افتاده باشد پراکنده می‌شود و می‌رود. هیچ چیز ریشه پیدا نمی‌کند. برای آن‌که فرهنگ بماند به سنت نیازمندیم و برای آن‌که فرهنگ پیش برود به نوآوری نیازمندیم. این سخن که درباره گوهره‌ی فرهنگ درست است درباره همه نمودهای فرهنگی از جمله هنر نیز درست است.»



بخش اول گفت و گو
از شعر گفتن با اسماعیل خویی

مهدی جامی: اسماعیل خویی بازمانده برجسته نسلی از اهل قلم ایران است که بسیاری از ایشان امروز جزو نام‌های بزرگ ادب معاصر‌اند. او از شاعران شاخص دهه ۵۰ در ایران و از شاعران مرجع در میان مهاجران ایرانی در خارج از ایران است. این اواخر کمتر در محافل آفتابی می‌شود و فرصت دیدار او در آمستردام بسیار مغتنم بود. دعوت ما را برای دیدار از زمانه پذیرفت و در عصر یک روز آخر هفته، مهمان ما بود. این گفت و گو، نخست به صورت ویدیویی در صفحه شهرفرنگ زمانه منتشر شده است و اینک متن بخش اول همان ویدیو در اختیار علاقه‌مندان شعر قرار می‌گیرد.



گفت و گو با داریوش آشوری، درباره‌ی کتابِ جدیدش:
زبان باز، فرهنگ باز و جامعه‌ی باز

«زبان باز»، تازه‌ترین کتاب داریوش آشوری به‌زودی منتشر می‌شود. داریوش آشوری در گفت و گو با ماه‌منیر رحیمی، درباره‌ی این اثر تحقیقی می‌گوید: «‌از لحاظ اصولی همه‌ی زبان‌ها بازند، یعنی هر زبانی می‌تواند هر لغتی را از هر زبان دیگر بگیرد. ولی آن چیزی که زبان‌ها را محدود می‌کند، فرهنگ‌ها هستند که محدودیت ایجاد می‌کنند، مقاومت زبانی ایجاد می‌کنند. فکر می‌کنیم مثلاً اگر که یک لغت تازه وارد فارسی کنیم، زبان حافظ و سعدی خراب می‌شود.»



نظریه‌ی دولت و ادبیات – بخش دوم:
ارشادیزه کردن زبان

بهمن طاوسی‌: زبان رسمی ارشادیزه، هر زبان غیر همسو با خود را انکار می‌کند و در عین حال طوری وانمود می‌شود که گویی هفتاد ملیون سکنه‌ی این سرزمین به همین زبان مطلقه تکلم می‌کنند. زبان ترکی، کردی و عربی که زبان مادری میلون‌ها نفر است، همه یک‌جا بلعیده‌ی زبان فارسی می‌شود و آن هم تنها از یک نوعش یعنی زبان مطلقه‌ی شمس‌الشعرایی ارشادیزه.



نظریه‌ی دولت و ادبیات – بخش اول:
ملتِ غیور و شهیدپرور و گرامی

بهمن طاوسی: ‌رادیوی ما در ایران بار آلوده به رومانتیسیسم‌اش را دمی فرو نمی‌نهد و صبح و شبِ راننده‌ها را بخیر می‌گوید. ما در این زبان، گاهی محترم می‌شویم و گاهی گرامی، گاهی زحمت‌کش و گاهی ملت غیور، ایثارگران، شهید‌پروران و ... در بررسی زبان "ارشادیزه" و کلیت رومانتیک آن، چند اصل اساسی را باید منظور داشت. نحوه‌ی مخاطبه‌ی این زبان و جهان‌بینی این زبان در پرداختش از زمان و مکان و موقعیات و حوادث و وقایع.



فارسي، دري، تاجيکي

داریوش آشوری: «زبانی که تا يک قرن پيش همه جا فارسي يا دري ناميده مي‌شد، با در هم شکسته شدنِ ساختارهايِ قدرتِ سياسيِ در قلمروِ ديرينه‌يِ امپراتوريِ ايراني، به زبانی برايِ سه کشور تجزيه شد. آشنايي با دانش‌ها و مفهوم‌هايِ نوينِ علمي و سياسي و اجتماعي از راهِ منابعِ ناهمگون، و پروژه‌يِ ملّت‌سازي و بر پا کردنِ ساختارِ دولت‌ـ‌ملّتِ مدرن در ايران و افغانستان، از سويی، و در تاجيکستان با مدلِ روسيِ جمهوري‌سازي از "خلق"‌هايِ اتحادِ جماهيرِ شوروي، سببِ فاصله‌گرفتنِ زبانِ نوشتاريِ فارسي از يکديگر در اين سه قلمرو شد.»



حافظ "به روایتِ عباسِِ کیارستمی"

داریوش آشوری: «کمینه‌گراییِ کیارستمی در پیِ آن است که نیم‌بیت‌هایِ حافظ را، بیرون از متن، برایِ ما قاب بگیرد و پیشِ چشم‌مان بگذارد تا آن‌ها را -- که در سرِ جایِ اصلیِ‌شان در متن گم بوده اند و چندان به چشم نمی‌آمده اند-- به صورتِ نقشي برجسته و به چشمي تازه ببینیم و در معناشان فرورویم و از پرداختِ شاعرانه‌شان ژرف‌تر لذّت بریم. آیا در این کار به‌راستی کامیاب بوده است؟ به گمانِ من، نه!»



در ادامه‌ی نوشتار «زبان فارسی و خط لاتينی»

پیام یزدانجو به نظرات و پرسش‌های تک‌تک خوانندگان پاسخ می‌دهد و به کسانی که دغدغه‌ی از دست رفتن ارزش‌های ایرانی را دارند چنین می‌گوید: در صورتی که دعویات من در باب مزایای خط لاتینی درست باشد – در میان نظرات ارائه‌شده دلیل درستی در رد آن ندیدم – آیا تلاش برای گسترش «زبان» فارسی به یاری خط لاتینی ارزنده‌تر است یا اصرار بر حفظ «خط» ی که، دست کم چنان که امروزه به نظر می‌رسد، آن‌چنان هم ایرانی نیست؟



زبان فارسی و خط لاتينی

پيام يزدانجو: هفته­ی گذشته شماری از استادان ادبیات فارسی دانشگاه­های ایران در بیانیه­ای از تهدیداتی سخن گفتند که، به زعم آنان، زبان فارسی را به­خاطر نگارش این زبان به خط لاتینی به مخاطره انداخته، علنا" از گسترش نفوذ نگارش فارسی به این خط ابراز نگرانی کردند. اما اگر ما مخالف صد در صد این ماجرا هم باشیم باز هم چاره­ای جز این نداریم که حضور خط لاتینی را به­عنوان یک واقعیت بپذیریم



درباره حرف مفت - بخش نخست
«حرف مفت» از کجا آمد؟

وقتی در زمان ناصرالدین شاه، نخستین تلگراف‌خانه افتتاح شد، مردم به این دستگاه بی‌­اعتماد بودند. برای همین شاه اجازه داد که مردم دو روزی پیام­های خود را مجانی به شهرهای دیگر بفرستند. استدلال هم این بود که ایرانی‌­ها براساس مثل «کوفت باشد، مفت باشد»، هر چه که مفت باشد از آن استقبال می‌­کنند.



گفت‌وگویی با داریوش آشوری درباره زبان

داریوش آشوری، اندیشمند ایرانی در مصاحبه‌ای درباره زبان و تغییر خط می‌گوید: « تغییر زبان‌نگاره کارِ ساده‌ای نیست که تنها به خط مربوط باشد و بس. بسیار جنبه‌های پیچیده‌ی فرهنگی دارد که به آن‌ها توجه باید کرد. تغییرِ زبان‌نگاره یک جور تغییرِ فضای فرهنگی ست....»



"اَبَر-"، "ابرانسان"

داریوش آشوری: یکی از خوانندگان سایتِ رادیو زمانه، در کامنتی برای مقاله‌ی "نیچه و عشق"، نوشته اند که با پیشوند "اَبَر-" در ترکیبِ "اَبَرانسان" اشکال دارند. این اشکالی ست که گمان می‌کنم بسیاری دیگر نیز دارند، زیرا، همچون ایشان، آن را به معنای "فوقِ بشری" می‌فهمند.