خانه > گوی سیاست > ایران > «ترورها بیرون از کشور طراحی شده است» | |||
«ترورها بیرون از کشور طراحی شده است»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comصبح روز هشتم آذرماه، خبر ترور دو استاد فیزیک دانشگاههای ایران، همهی اخبار داخلی را تحت تأثیر قرار داد.
بر اساس گزارش خبرگزاریهای ایران، هر دو استاد در دقایقی نزدیک به هم، در دو محل جداگانه در تهران، مورد حمله قرار گرفتهاند. بنا بر اظهارات مقامات امنیتی ایران، در هر دو ترور که کمی قبل از ساعت هشت بامداد صورت گرفته است، موتورسواران به اتومبیل این دو استاد دانشگاه نزدیک شده و پس از چسباندن بمب به بدنهی خودرو، از آن فاصله گرفته و با روش کنترل از راه دور، آنها را منفجر کردهاند. دکتر مجید شهریاری، استاد دانشگاه شهید بهشتی، بلافاصله پس از انفجار بمب کشته شد و فریدون عباسی، استاد دیگر همین دانشگاه، آسیبهای جزئی دید و ساعتی پس از انتقال به بیمارستان، مرخص شد. نام دکتر فریدون عباسی در قطعنامهی شمارهی ۱۷۴۷ شورای امنیت، به عنوان دانشمند ارشد وزارت دفاع و مرتبط با انستیتو فیزیک کاربردی ایران آمده و مشمول تحریمها قرار گرفته بود. به این ترتیب، تاکنون سه کارشناس فیزیک هستهای ایران مورد ترور قرار گرفتهاند. در دیماه گذشته نیز دکتر مسعود علیمحمدی، استاد فیزیک دانشگاه تهران با شیوهای مشابه بهقتل رسید. جزییات ترور او نیز هنوز روشن نشده است. تقریباً تمام رسانهها و خبرگزاریهای ایران، سیآیای، سازمان اطلاعاتی امریکا و نیز موساد، سازمان جاسوسی اسراییل را در این ترورها دخیل دانستهاند. در این زمینه با دکتر رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی در اسکاتلند گفتوگو کردهام. معمولاً در چنین شرایطی، مخالفان حکومت در جامعه، این اقدامات را به عوامل درون نظام و با انگیزههای گوناگون سیاسی نسبت میدهند. در مورد این اتفاق، آیا چنین گمانههایی میتواند واقعیت داشته باشد؟ من تصور نمیکنم در داخل رژیم توطئهای برای کشتن آنها از طرف بعضی از شاخههای سپاه یا شاخههای امنیتی صورت گرفته باشد. برای اینکه، اولاً خطر مبادرت به این کارها، در حد دست زدن به نوعی کودتا در داخل نظام است. دوم اینکه اگر مجموعهی رژیم بخواهد چنین کاری کند و بعد خارجیها را متهم کند، بهایی که بابت این کار میپردازد، بسیار سنگین است. در مورد قتل علیمحمدی، همین اصولگراها، دولت احمدینژاد را متهم میکردند که چطور عُرضهی حفظ امنیت در داخل شهر را ندارد و چگونه زیر نگاه او، مأمورین امنیتی خارجی یا ایجنتهای اسراییلی میآیند و به این راحتی توطئه میکنند و میروند. جمهوری اسلامی گروههای مسلح مخالف هم در داخل دارد. آیا یکی از این گروهها نمیتوانسته مجری این ترورها باشد؟ تصور نمیکنم منشا این کار حتی گروههای مخالف داخلی باشند. آنها نیز این قابلیت لجیستیکی را ندارند. ظن من بیشتر به بیرون از مرز است. آیا این نکته سئوالبرانگیز نیست که چرا دکتر مجید شهریاری در دم کشته شد و فریدون عباسی که بسیجی معرفی میشود و اسمش هم در قطنامهی ۱۷۴۷ سازمان ملل بوده، آسیبی نمیبیند؟ حتی ماشین او پس از ترور بر اساس عکسی که از آن در رسانهها منتشر شده، کاملاً سالم است؟ میشود این سئوال را مطرح کرد. سئوال بااعتباری است. ولی در پاسخ به آن، من همچنان ظنام به بیرون از مرز میرود. چنانکه معتقد نیستم به این که قتل علیمحمدی را نیز کسی در درون نظام امنیتی ایران برنامهریزی کرده باشد. من تصور نمیکنم که گمنام بودن آقای شهریاری، تغییر وضعیتی در کل این برنامه به وجود آورده باشد. به نظر من، دولت ایران و نظام سیاسی ایران در شرایطی نیست که از درون آن، چنین طراحیهایی برای ساختن چنین حوادثی صورت بگیرد. وقتی به بیرون از ایران اشاره میکنید، کجا را در نظر دارید؟ یا حداقل چه گمانها و حدسهایی در این مورد دارید؟ اسراییلیها برای اینکار یک برنامه دارند که خودشان به بخشی از آن اعتراف کردهاند و بخشی از آن را پنهان نگاه داشتهاند. این برنامهای است که از سال ۲۰۰۵ شروع شده و در ادامهی آن، خود اسراییلیها گفتهاند که ما دانشمندان اتمی، تکنیسینهای اتمی و برنامههای اتمی ایران را تعقیب میکنیم و خیال کند یا متوقف کردن آن را داریم.
این اصلاً مسئلهی پنهانی نیست. چیزی است که خود اسراییلیها هم به آن اعتراف کردهاند. موردی که اعتراف نکردهاند، دقایق این برنامهها است که مثلاً بگویند آدمی که در شیراز با گاز کشته شد را ما کشتهایم؛ یا کسی را که در تهران ترور شد، ما ترورکردهایم. چون از اینجا به بعد حقوقی مشخص پیدا میکند، ولی در کل، قبول و اعلام کردهاند که چنین برنامهای را پیگیری میکنند. این برنامه از سال ۲۰۰۵ به این طرف بوده است. من نمیگویم که این ترور قطعاً کار اسراییلیها است، ولی امکان اینکه این کار از خارج صورت گرفته باشد، از نگاه من، با توجه به شواهد، بسیار زیادتر از امکان آن از درون است. بهخصوص امکان ضعیفتری میبینم که شاخههایی در درون حکومت چنین کاری کرده باشند. مگر اینکه گروه مشخص پنهانی وجود داشته و شکل گرفته، ولی تا بهحال حتی سازمانهای امنیتی داخل نظام هم از وجود آن بیاطلاع هستند. مشکلات خارجی ایران خیلی زیادتر از آن است که در شرایط فعلی، در درون به این تسویهحسابها بپردازند. فرض کنیم مسئلهی تسویه حساب مطرح نباشد، بلکه نمایی باشد برای اینکه بگویند ما مورد هجوم و توطئهی خارجی قرار داریم. از این حیث بهرهبرداری داخلی از این مطلب و فشار به مخالفان سیاسی را چقدر ممکن میبینید؟ در همین شرایطی که این دو ترور صورت گرفته، خبر خیلی مهمتری انتشار پیدا میکند که تقریباً همهی کشورهای عربی در اعلام آمادگی برای جنگ علیه ایران، اتفاق نظر پیدا میکنند. تا بهحال این را دولت ایران میدانسته ولی همیشه میگفته خطر جنگ علیه ایران، یک جنگ تبلیغاتی است و خطر جدیای نیست. الان مردم ایران هم میدانند که پادشاه عربستان سعودی در مورد آقای احمدینژاد و ضرورت حمله به ایران چه میگوید و حتی نه تنها پادشاه که ولیعهد و پادشاه بعدی و ولیعهد بعدی هم همین حرفها را تکرار میکنند و مشابه همین حرفها را ما از زبان حاکم بحرین و وزیرخارجهی بحرین، وزیر خارجهی امارات و مقامات مصری و اردنی هم میشنویم. بنابراین مسئلهی مهمتر علیه ایران، خطر جنگی است که حالا جدیتر از سابق بهنظر میرسد؛ آنهم علیرغم اینکه دولت اعلام میکرد که اینها فقط حالت تبلیغاتی دارد و آنها هیچوقت نه جرئت و نه بضاعت حمله به ایران را دارند. بنابراین اگر ایران در وضعیتی قرار دارد که بتواند از خودش دفاع کند، بایستی خود را برای مقابله با یک خطر بزرگتر آماده کند. اشارهی شما به افشاگریهای ویکیلیکس است؟ درست است و اینکه کشورهای عربی، به استثنای سوریه و لبنان، متفقالقول اعلام میکنند که جنگ علیه ایران یک کار ضروری است و دولت فعلی ایران را دولت خطرناکی قلمداد میکنند و حتی میگویند که خطر ایران برای منطقه، از القاعده بیشتر است. ما فراموش نکنیم که بعد از حملهای که القاعده به واشنگتن کرده، افغانستان در سال ۲۰۰۱ و عراق در سال ۲۰۰۳ مورد حملهی عراق قرار گرفته است. بنابراین عربها دارند یادآوری میکنند که حملهی نظامی به ایران کاری ضروری است. اگر حمله کردن به افغانستان و عراق قابل توجیه بود، حال حملهی نظامی به ایران بیشتر قابل توجیه است. ایران و دولت فعلی، در مقابل یک خطر بالقوه به این عظمت قرار گرفته و در این شرایط بهنظر من، بسیار بعید و ابلهانه است که در داخل توطئههایی بکنند برای اینکه بتوانند در نتیجهی آن توطئهها، کمربند امنیتی را در داخل سفتتر بکنند یا سیستم مهار را به مردم تنگتر کنند. همهی این بضاعتها را الان دولت دارد، یعنی از داخل نگرانی خاصی ندارد. نگرانی فعلی نظام سیاسی ایران، نگرانیای است که به بیرون از مرزها مربوط میشود و نه به داخل. بنابراین تصور من این است که امکان شکل دادن به چنین حادثهای، از خارج به مراتب زیادتر از توطئه کردن در داخل، بهخصوص از سوی شاخهای در درون نظام سیاسی بوده است. برگردیم به سئوالی که شاید شما بارها به آن پاسخ دادهاید: در چنین اوضاع و احوالی برای دولت ایران هنوز هم راههایی برای تخفیف بحران باقی مانده است؟ منظور شما اگر بحران خارجی است، بله. برای اینکه همین کشورهای عربی هم، مطابق اسنادی که منتشر شده، دولت فعلی ایران را متهم میکنند. ممکن است مجموعهی نظام سیاسی ایران که دولت بخشی از آن است، به این نتیجه برسند که تندرویهای دولت نه در شکل دادن به انسجام داخلی مؤثر بوده و نه در پیدا کردن دوست و همکار و همپیمان خارجی. یعنی ایران هم حمایت کشورهای همسایه را از دست داده و هم حمایت مردم و افکار عمومی را در داخل و این نتیجهی عملکرد مستقیم دولت، مثلاً در طول پنج، شش سال گذشته بوده است.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
متاسفانه مشكل اينه كه دانشمندان هسته اي امروزه در ايران شده اند مثل مرغ ، كه هم در عزا و هم در عروسي سرشون رو دارند مي برنـُد.
از يه طرف مثلا "ضد انقلاب " اون ها رو مي كُشه چون مي دونه مي افته گردن دولت و همه تو كشور دارند مي گند كه اين ها رو به هر علتي دولت غضب شون كرده و حالا داره تصفيه شون مي كنه.
از اون ور واقعا خود دولت مي كشه و مي اندازه گردنِ " ضد انقلاب " و هياهو و محاكمه سازمان ملل! و امريكا و اسرائيل راه مي اندازه.
پس فقط اتفاقي كه مي افته اينه كه به هر حال به دست هر دو طرف دانشمندان هسته اي به دست طرفين داره كشته مي شه و مورد استفاده تبليغاتي دو طر ف داره واقع مي شه. مردم كشور هم متاسفانه من ديده ام كه عكس العمل شون خوشحالي از مرگ اين بيچاره هاست.
خد ا خودش به بقيه اين بدبخت ها و زن و بچه هاشون رحم كنه.!
-- ق ق ، Dec 1, 2010این مساله که اسراییلی ها مقصرند درست نیست، من از داخل خود دانشگاه ملی مطلعم که استادی که ترور شد در زمینه های غیرنظامی هسته ای فعال بود. در حالی که برخی استادان دیگر در ایران هستند که هر متخصصی لیست پروژه هاشان را ببیند متوجه می شود که مرتبط با بمب هستند.
-- گ ، Dec 1, 2010من قبلا فکر میکردم آقای تقی زاده تحلیلگر منطقی و با اطلاعی است ولی متاسفانه با این مصاحبه نشون دادند که کوچکترین تصویر درستی از وضعیت داخل ایران ندارند.
-- بدون نام ، Dec 1, 2010