تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۳۸۹ • چاپ کنید    

انتقادات مراجع تقلید از نظام حاکم

سراج‌الدین میردامادی
seraj.mirdamadi@radiozamaneh.com

سخنان مراجع تقلید در دیدار با دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران، نشان‌‌دهنده‌ی دغدغه‌های عالی‌ترین مقامات مذهبی در ایران است؛ دغدغه‌هایی که در یک‌سال و نیم پس از انتخابات نه تنها مرتفع نشده است، بلکه بیشتر و بیشتر نیز شده است.

Download it Here!

از حجت‌الاسلام علی محقق‌نسب، دین‌پژوه مقیم پاریس پرسیده‌ام: اهم نکات مطرح شده در دیدار دانشجویان و مراجع تقلید چه بوده است و این سخنان چه نتایج و پیامدهایی را در پی خواهد داشت؟

علی محقق‌نسب: دیدار دانشجویان محترم با مراجع عزیز و گرامی قم بسیار مهم و با عظمت بوده است. وقتی شما مشروح مذاکرات این دیدار را مطالعه کنید، نکات بسیار مهمی در آن وجود دارد. از دیدار دانشجویان با مراجع محترم قم حداقل ده نکته‌ی مهم را می‌توان یافت.


علی محقق نسب

یکم، همه‌ی مراجع به نحوی از نظام انتقاد داشتند. این مراجعی که مورد بازدید و ملاقات قرار گرفتند، هیچ کدام رفتار نظام را تأیید نکردند.

دوم، اکثرشان به صراحت مشروعیت نظام را زیر سئوال برد‌ه‌اند. مثلاً آیت‌الله موسوی اردبیلی گفته‌اند که اوضاع کشور ناهنجار است و امیدواریم که اوضاع تغییر پیدا کند و اصلاح شود. سوم، صداقت نظام را قبول ندارند و مسئولان را به دروغگویی متهم می‌کنند.

چهارم، وضعیت موجود را مصیبت‌بار و برخلاف اسلام و اصل دین را در معرض خطر می‌دانند. پنجم، وضعیت موجود را از لحاظ اختناق و انحراف به زمان امام صادق علیه السلام تشبیه کرده‌اند و بین دین واقعی و دین ادعایی مسئولان تفاوت قائل شده‌اند.

ششم، به اعمال ضد دینی حاکمان اشاره کرده‌اند، مانند دروغگویی که برخلاف دستورات صریح دین است. مثال زده‌اند به این‌که مسئولان زندانیان سیاسی و زندانیان مخالف را انکار می‌کنند و می‌گویند ما اصلاً زندانی سیاسی و مخالف نداریم. در حالی که می‌دانیم این یک دروغ آشکار است و مثل آفتاب روشن.

هفتم، این نظام مفاهیم دینی را به بازی گرفته است. مانند مسئله‌ی امام زمان. هشتم، نظام را مخالف افکار و اعمال امام خمینی دانسته‌اند و به‌عنوان نمونه سخن امام خمینی را ذکر کرده‌اند که ایشان فرمودند مجلس در رأس امور است و یا نظامیان در سیاست دخالت نکنند که الان نظام به سوی نظامی‌گری در حرکت است.

نهم، نظام را ضد دانشجو، ضد علم و ضد عالم دانسته‌اند. دهم، نظام را به حرمت‌شکنی دانشگاه‌ها و مراجع و علما متهم کرده‌اند. در نهایت نتیجه‌ای که از حرف‌های مراجع محترم به دست می‌آید این است که این مراجع بزرگوار در مجموع وضعیت کشور را بحرانی دانسته و گویا اعلام کرده‌اند که وضعیت موجود یک وضعیت ناهنجار است و این می‌تواند به دین و افکار و اندیشه‌ی دانشجویان و فرزندان ما آسیب بزند.

یعنی نظامی که خود مدعی نمایندگی از خدا، مدعی نمایندگی از امام زمان است، وقتی رفتاری ناهنجار انجام می‌دهد، قهراً بر افکار بچه‌ها و دانشجویان اثر می‌گذارد. به این دلیل هم مراجع توصیه کرده‌اند که شما این رفتار حاکمان را به حساب اسلام نگذارید و سعی کنید که از دین فاصله نگیرید.

در حرف‌های برخی از مراجع تقلید، صحبت از انحراف افکار عمومی و نبود آزادی بیان مطرح شده است. در این زمینه چه ارزیابی و چه توضیحی دارید؟

البته این ادعایی که مطرح شده یک ادعای واقعی است و همه‌ی مردم به خوبی درک می‌کنند. مخصوصاً بعد از انتخابات اخیر که آزادی بیان در ایران واقعاً مخدوش شده و نظام سعی می‌کند به نحوی افکارعمومی را از حوادث و مشکلات داخلی، مشکلات اخلاقی و اقتصادی و سیاسی، منحرف کند و توجه مردم را به مسائل دیگری معطوف کند. این ادعا ادعایی واقعی است و من و شما به خوبی آن را درک می‌کنیم که در ایران الان مشکل آزادی بیان به طور جدی وجود دارد.

آیا به نظر شما صحبت‌های تعدادی از مراجع تقلید در این دیدار نسبت به گذشته دارای شفافیت و صراحت بیشتری نیست؟

بله. البته این دیدار واقعاً یک پیروزی بسیار عظیم برای دانشجویان، اصلاح‌طلبان و برای مخالفین نظام است. یعنی در هیچ مقطع سی‌ساله‌ی نظام جمهوری اسلامی شما چنین وضعیتی را نمی‌توانید پیدا کنید که جمعی از شخصیت‌های ممتاز حوزه، از دانشمندان و مراجع معتبر حوزه به این صورت یک‌دست از نظام انتقاد کرده باشند. بنابراین می‌شود چنین حدس زد که واقعاً پایه‌های نظام در حال سقوط است.

یعنی نظامی که متکی بر مبانی و گفتمان دینی است، الان کاملاً مشروعیتش زیر سئوال رفته است. به همین دلیل است که آقای خامنه‌ای چندین‌بار به قم مسافرت کردند. یکی از دلایل بسیار روشن آن این است که آقای خامنه‌ای وقتی در تهران بودند، خب اطرافیان و درباریان همیشه به ایشان می‌گفتند: آفرین، رهبر معظم انقلاب! شما علی دوم هستید، شما خمینی دوم هستید، خوب تصمیم می‌گیرید، خوب قاطعانه عمل می‌کنید، خوب اوضاع را کنترل می‌کنید و ... بسیار از این حرف‌ها شنیده بودند. اما وقتی به قم رفتند، مراجع مستقیم و غیرمستقیم به ایشان رساندند که جناب آقا! الان شما دارید اسلام و روحانیت و تشیع و حوزه‌های علمیه، همه‌ی اینها را در پرتگاه سقوط قرار می‌دهید.

به همین دلیل است که آقای خامنه‌ای سه‌ بار به قم تشریف بردند تا این موضوع را به نحوی حل و فصل کنند و رضایت علما را به دست آورند. چون شکست نظام مذهبی موجود در مسئله‌ی دینی و در پایگاه‌های عقیدتی خیلی گران‌تر از شکست اینها در نظام سیاسی یا مسئله‌ی انتخابات و مانند اینهاست.

نگرانی از انزوای دین

از محمدجواد اکبرین، روزنامه‌نگار و دین‌پژوه مقیم پاریس پرسید‌ه‌ام: نکات ویژه‌‌ی مطرح شده در نشست دانشجویان و مراجع تقلید چه بوده است و ارزیابی او از سخنان مراجع تقلید چیست؟


محمد جواد اکبرین

محمدجواد اکبرین: من فکر می‌کنم امروز هرکسی که می‌خواهد در جامعه‌ی ایران تاثیر بگذارد، به یک نکته پی برده و آن نکته این است که جامعه‌ی ایران پیوند ریشه‌داری با دین دارد. اگر کسی قرار است بر این جامعه تأثیر بگذارد و صدای خودش را به گوش این جامعه برساند، جز از طریق جذب اعتماد روحانیون بلندپایه‌ای که مورد اعتماد مردم هم هستند، موفق به این کار نمی‌شود.

در نتیجه من دیدار دانشجویان را با مراجع و عالمان دین به نوعی بی‌ارتباط نمی‌دانم با دیدار رهبر جمهوری اسلامی با روحانیان بلندپایه‌ی قم. همان‌طور که ایشان سعی کرد توجه آنها را جلب کند و آنها را قانع کند به روشی که در اداره‌ی جامعه در پیش گرفته است، دانشجویان هم در حال تلاش هستند که در دیدار با روحانیان هم صدای خودشان را به گوش آنها برسانند و هم صدای آنها را بشنوند تا در این رویارویی و گفت‌وگو و دیالوگ بتوانند هم تأثیر بگذارند و هم با شناخت دیدگاه‌های آنها واقعیت‌ها را دریابند.

نکته‌ی دیگری که اینجا مهم است پیامی‌ست که در سخنان عالمان دین و مراجع وجود داشت. من در صحبت‌های‌شان می‌دیدم که وجه مشترک سخنان‌شان اشاره و تأکید بر سه نکته بود. نکته‌ی اول تأکید براین‌که از مخاطبان‌شان می‌خواستند که نه دروغ بگویند و نه دروغ را باور کنند و بشنوند. این نشان می‌دهد که یکی از معضلات جدی جامعه که عالمان دین را نگران کرده است، فراوانی دروغ است که در سخنان تعدادی از آنها مشاهده می‌شود.

نکته‌ی دوم این‌که برخی از آنها به آیاتی از قرآن و پاره‌ای از احادیث استناد می‌کردند تا ظلم بر مردم، ندیده گرفتن حق‌الناس و عواقب حاکمیت مبتنی بر ظلم را تقبیح کنند. این نشان می‌دهد که برخی از مراجع دینی ما به روشنی و صراحت تصمیم گرفته‌اند که وجود ظلم در جامعه را تصریح و آن را تقبیح کنند و صدای خودشان را به گوش جامعه برسانند و وضع موجود را یکی از مصادیق رویارویی ظالم و مظلوم بدانند.

نکته‌ی سوم این‌که توصیه کرده‌اند به دانشجویان و مخاطبان‌شان که به حقیقت دین ملتزم باشند و توجه کنند و رفتار دینداران حاکم بر ایران را به حساب حقیقت دین نگذارند. این عمق نگرانی آنهاست از این‌که مبادا روش اداری حکومت برای همیشه دین را در این کشور منزوی کند و جامعه و به‌ویژه نسل جوان را نسبت به حقیقت دین بدبین و بدگمان کند. آنها نگرانند و به این موضوع توجه دارند.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

ببینم اگر آیت الله نوری همدانی و حضرت آیت الله مکارم شیرازی و جوادی آملی دروغ گو نیستند، که نیستند. و اگر این حضرات- در سفر آقا به قم- به دست بوس آقای خامنه‌ای می‌‌روند، و اگر قرار است دروغ بد باشد که ظاهراً چنین است، ملت باید چه نتیجه‌ای راجع به موضع حوزه نسبت به آیت الله خامنه‌ای بگیرد؟!

-- ابراهیم سالک ، Nov 24, 2010

اقای اکبرین اظهار داشته اند که "اگر کسی قرار است بر این جامعه تأثیر بگذارد و صدای خودش را به گوش این جامعه برساند، جز از طریق جذب اعتماد روحانیون بلندپایه‌ای که مورد اعتماد مردم هم هستند، موفق به این کار نمی‌شود." گمان کنم که این اظهار نظر ایشان در بهترین حالت اغراق است. ایشان باید توجه داشته باشند که که اقدام ایت الله خمینی در ایجاد نظام ولایت فقیه در سال 1358 تمامی ساختار های شیعه مرجعیتی را برای همیشه در ایران تغییر داده است.

-- بدون نام ، Nov 24, 2010

الملك يبقى مع الكفر ولا يبقى مع الظلم . این جمله ظاهرا فرمایش خدای باریتعالی در حدیث قدسی است که مملکت داری توسط نظامی کافر دوام دارد اما توسط نظامی ظالم(مستبد)ادامه ای نخواهد داشت برای همین است که مراجع عظام در وهله اول و بیش از هر چیز نگران هستند که دیگر آبروئی برای این دین مبین اسلام که دوام آن نتیجه مبارزه های طوللانی چهارده قرن گذشته امامان معصوم و پیروان آنها با ظلم و دیکتاتوران هر زمانه بوده است نماند و همچنین می بینند که چگونه امروز این نظام بنام اسلام و تشیع قصد دارد که همه افراد این ملت را عملا تبدیل به بردگانی بله قربان گو بدون داشتن هر گونه اختیار واقعی در اداره جامعه خود اعم از سیاسی ،اقتصادی و اجتماعی در آوردکه در نتجه این امر فساد و فحشاء و اعتیاد در حال فراگیر شدن در سراسر این مملکت است و عملا این فرمایش خداوند که می فرماید عبدی طعنی کن مثلی انا اقول للشی کن فیکون و انت تقول للشی کن فیکون (ترجمه: ای بنده من ازمن اطاعت کن تا مثل من گردی.........................) را بعکس آن تبدیل کرده اند.
خود را امام و نایب امام زمان میدانند و هرکس که بر علیه آنها اعتراضی کند عملا خارج از دین و مستوجب مجازات مرگ ، شکنجه و یا زندان میدانند همانند یزید فرزند معاویه و مزدورانش و نیزعده ای از مسلمانان نادان متعصب گذشته و امروزه مانند بعضی از وهابیهای سلفی ،امام حسین را بدلیل اینکه برعلیه باصطلاح امام زمان خود یزید قیام کرد مستوجب مرگ واسیری خانواده اش میدانند و برای یزید مانند سایر خلفاء از خداوند طلب رضا میکنند . آری و ضع امروزه کشور ما چنین است و این واقعیت رور بروز بروز بر مراجع عظام روشن تر میشود و این سبب نگرانی بیشتر آنها خواهد گردید که امید است تا دیر نشده اقدامی و یا حد اقل فتواهائی برای جلوگیری از بدتر شدن اوضاع بنام این دین، صادر نمایند . عبدالله

-- عبدالله ، Nov 25, 2010

به امید آن که ملت ایران به آن درجه از شعور و دانش برسد که نیاز به فتوای آیت الله برای زندگی خود نباشد و با مراجعه به عقل خود زندگی کند

-- علی ، Nov 25, 2010

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)