اهمیت نظامی و سیاسی تجهیزات جدید ایرانحسین علویدر روزهای گذشته، رونمایی از تجهیزات نظامی جدید در ایران از جمله هواپیمای بدون سرنشین «کرار» و گشایش خط تولید دو شناور تندرو، این پرسش را مطرح میکند که ارزش نظامی و اهمیت سیاسی این تجهیزات در چه حد است؟ علاوه بر این، چرا جمهوری اسلامی ایران برخلاف گذشته مدتی است خطر حمله نظامی به ایران را به صورت جدیتری مطرح میکند و به جای انکار چنین احتمالی، از تجهیزات و توان دفاعی ایران در مقابله با این حمله سخن میگوید؟ در این زمینه با هوشنگ حسن یاری کارشناس مسائل استراتژیک و نیما راشدان روزنامهنگار گفتگو کردهام.
هوشنگ حسن یاری در ارتباط با این تجهیزات جدید از دو پیام نام میبرد: ساخت هر نوع تجهیزات نظامی، دو پیام دارد: یکی کاربرد نظامی و کارآیی این تجهیزات است و دومی، پیام و یا ارزش سیاسی آنها در مورد ایران و روابط ایران با دنیای خارج است. به اعتقاد من مسئله یا شق دوم مهمتر از اولی است. یعنی برداشت و بهرهبرداری سیاسی این تجهیزات مهمتر است. در نتیجه ایران همواره این دو را با هم همراه کرده و در رزمایشها و مانورهایی که انجام داده، همواره بر این امر تأکید داشته است تا از یکسو ارزش تجهیزات جدید و از سوی دیگر، ارزشی که در روابط بین ایران و جهان خارج بازی خواهند کرد را نشان دهد؛ بهخصوص در بحثهای چند ماه اخیر دربارهی جنگ و احتمال حملهی اسراییل و یا احیاناً حملهی آمریکا به ایران. این هواپیماهای دورپرواز بدون سرنشین، که توانایی حمل مواد منفجره را هم دارند، در مقایسه با تجهیزات قبلیای که جمهوری اسلامی آزمایش کرده بود، ازجمله صنایع موشکی، چه برتریهایی دارند و تا چه میزان از نظر نظامی حرکتی رو به جلو تلقی میشوند. در واقع از حیث اهمیت سیاسی و نظامی، چه جایگاهی خواهند داشت؟ با توجه به اطلاعات کمی که امروز در مورد هر یک از این تجهیزات در دسترس است و هر اطلاعی در این زمینه، بیشتر از سوی ایران بهطور یکجانبه صادر میشود و هنوز در میدان جنگ و یا در عملیات جدی، خود را نشان ندادهاند، در نتیجه باید گفت بهطور کلی، هرگونه تحولی از این قبیل، یعنی توانایی ایران در دست یافتن به تجهیزاتی که پیش از این نداشته است، در صورتی که آنها را واقعاً با کار بومی راهاندازی کرده باشد، یک تحول مهم برای تکنولوژی نظامی ایران به شمار میآید. از این جهت هم به نظر من مهم است. منتهی هیچ یک از تجهیزاتی که در چند سال گذشته همواره از آنها اسم برده شده است، در میدان رزم با بیگانه خود را نشان ندادهاند. در نتیجه تنها منبع اطلاعاتی که در این زمینه وجود دارد، همین گفتههای مقامات ایرانی است و رزمایشهایی که ایران به طور یکجانبه با یک دشمن فرضی، برگزار و اینها را آزمایش میکند؛ نه در برخورد با قدرتی همتراز و یا توانمند. اما نیما راشدان روزنامهنگار، درباره ارزش و کارآیی نظامی تجهیزات رونمایی شده در ایران میگوید: به نظر من اساساً ظرفیتهای اقتصادی و دانش فنی کشوری مثل ایران اجازه نمیدهد که بتواند سلاح پیشرفته و یا هیچ پدیده پیشرفته دیگری را تولید کند. نوع پیشرفته این تجهیزات هنوز در انحصار کشورهایی است که دسترسی به منابع بسیار عظیم علمی و اقتصادی دارند. در صدها انجمن و منبع معتبر مربوط به صنایع دفاعی در دنیا هیچگاه دیده نشده که تکنولوژی جدیدی از ایران ثبت شده باشد و همه مربوط به تکنولوژیهای چهل پنجاه سال پیش است. همین جت بدون سرنشین نیز با استفاده از تکنولوژیهای قدیمی است. آمریکا در مواضع اخیر خود نسبت به مناقشهی هستهای ایران، بر گزینهی نظامی نیز تأکید کرده ولی فراتر از آن نرفته است. در حالی که ایران این مسئله را بسیار جدیتر از پیش گرفته است. آیا چنین احتمالی با توجه به اطلاعات پشت پرده تقویت شده است و یا جمهوری اسلامی ایران، به دلایل سیاسی، سعی در برجستهسازی آن دارد؟ نیما راشدان در این زمینه میگوید: باید دقت کنیم که مخاطب تبلیغات جمهوری اسلامی کیست؟ این مخاطب میتواند مردم ایران، بخشهایی از هیئت حاکمه و یا مردم خاورمیانه باشند. به هر حال اخبار حمله احتمالی به ایران در سطح بالای کنونی تا به حال مطرح نبوده و این اخبار به ایران و در سطح منطقه وارد میشود و اگر جمهوری اسلامی بخواهد جوابی داشته باشد باید برای ایجاد انسجام در افکار عمومی وارد این جنگ روانی بشود. به همین خاطر سعی می کند برخلاف گذشته، مسئله را به صورت بازتر مطرح کند. ثانیاً افکار عمومی دنیای اسلام را مد نظر دارد. یعنی بسط پدیده دفاع از خاک سرزمینی به منطقه خاورمیانه و مدیریت متحدین عملی خود در منطقه و مثلاً لبنان. البته به نظر من این برای افکار عمومی داخل ایران کارساز نیست چون در ایران در مورد جمهوری اسلامی هم بیاعتمادی خبری و هم بیاعتمادی به توان تکنولوژیک دولت بسیار گسترده است. این جت بدون سرنشین هم یک نوع تکنولوژی انتحاری بدون سرنشین است برای اینکه جایی را منهدم کند بدون اینکه بتواند برگردد. هوشنگ حسن یاری در مورد خبرهای مربوط به حمله نظامی احتمالی به ایران و برخورد جمهوری اسلامی بر این نظر است که: ایران معمولاً دو نوع برخورد دارد: یک این که آمریکا فقط بلوف میزند و هرگز به ایران حمله نخواهد کرد. دوم این که کسانی هستند که یا این مسائل را بزرگ میکنند و یا روی احتمال حمله تأکید بیشتری دارند. سوای برداشت ایرانیها، طبق گفتهی خود آمریکاییها و مطالعهی کارهایی که در کوتاه، میان و درازمدت انجام میدهند، باید گفت: اگر آمریکاییها در مورد امری به نتیجهای برسند، معمولاً آن کار را انجام میدهند. در مورد افغانستان، عراق و موارد بسیار دیگر دیده شده است. اگر به تاریخ گذشتهی آمریکا از جنگ جهانی دوم به اینسو نگاه کنیم، میبینیم معمولاً هر دهسال یکبار جنگی از سوی آمریکاییها شروع شده است. این جنگها زمانی شروع میشوند که دولت آمریکا به این نتیجه میرسد که باید این کار را انجام دهد. در مورد ایران هم به نظر چنین فرضی را میشود در نظر گرفت و دربارهی آن صحبت کرد. آیا آمریکاییها امروز به این نتیجه رسیدهاند یا خیر؟ خب از آنجایی که جنگی صورت نگرفته است، پس ظاهرا نرسیدهاند. منتهی این نتیجهگیری به این معنا نیست که در این زمینه کار نمیکنند. همانطور که ژنرال مالن در هفتههای گذشته اعلام کرده بود، گزینهی نظامی یک گزینهی جدی برای آمریکاییها است و این کشور سناریوهای مختلفی را بررسی میکند. در واقع این کشور دارد میزان خطر برخورد با جریانی که در طرف مقابلش قرار دارد را برای منافع خود و متحدین خود، ارزیابی میکند. درست است که اوباما بیشتر تأکید بر دیپلماسی دارد و خواهان جنگ با ایران نیست، ولی با این حال اگر به این نتیجهی نهایی برسد که ایران خطری جدی برای منافع آمریکا است، به طور قطع چنین کاری را خواهد کرد. این گفته را از سخنان دولتمردان آمریکا، بررسیهایی که انجام دادهاند و گزارشهایی که موجود است میتوان درک کرد. مقامات ایران بهویژه آقای احمدینژاد تازگیها تأکید بر این دارند که هرگونه برخورد نظامی با ایران، دستکم ابعاد منطقهای خواهد داشت و از تواناییهای ایران برای این که جنگ را به خارج از مرزهای ایران بکشاند سخن گفتهاند. این مسئله آیا عامل تازهای خواهد بود در معادلاتی که احتمالاً غرب، آمریکا یا اسراییل در برخورد نظامی با ایران طرح میکنند؟ هوشنگ حسن یاری در این زمینه میگوید: این سخنان با سخنان قبلی و بسیاری از سخنان فعلی مطرح شده در دایرههای قدرت در ایران، در تضاد است. بهخاطر این که وقتی از کشانیدن جنگ به خارج از مرزهای ایران در منطقه میگوییم، خب در خارج از مرزهای ایران از دید جمهوری اسلامی، تنها یک کشور وجود دارد که دوست نیست و دشمن است. آن هم اسراییل است. در حالی که وقتی در مورد حملهی احتمالی به تأسیسات هستهای ایران سخنانی از جانب اسراییلیها و یا در غرب مطرح شده است، عدهای در ایران تأکید بر این داشتهاند که کشورهای همراه آمریکا هم هدف قرار خواهند گرفت. بنابراین معنای این سخن به روشنی نه تنها اسراییل، بلکه بسیاری از کشورهای عربی است که متأسفانه به دلایل مختلف ایران را خطری برای خود محسوب میکنند. در نتیجه در صورتی که جنگی بین یکی از دو کشور اسراییل و آمریکا با ایران شروع شود، ایران همانطور که بارها تأکید کرده است، سعی خواهد کرد که اگر شروعکنندهی جنگ اسراییل باشد، به نیروهای آمریکایی در منطقه، در افغانستان و عراق صدمه بزند؛ و سپس به کشورهایی که با آمریکا همراهی میکنند، از جمله کشورهای عربی صدمه بزند. در نهایت از آنجایی که نیروهای آمریکایی در منطقهی خلیج فارس و خاورمیانه بهطور کلی پراکنده هستند و در بعضی از کشورهای منطقه، نیروهای نظامی دارند، همهی اینها احتمالاً میتوانند هدف موشکهای ایران قرار بگیرند و یا هدف دیگر تجهیزات و گروههای شبه نظامی نزدیک به ایران که در منطقه قرار دارند.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
به نظر من این هواپیما و کلا تجهیزاتی مه ایران روی آن سرمایه گذاری کرده برای ضربه زدن در دریا در نظر گرفته شده اند. فرض کنید که در صورت وقوع درگیری ایران مثلا با ۱۰۰ عدد هواپیما ی بی سرنشین یا بع عبارتی با ۲۵۰۰۰ کیلو مواد منفجره به یک کشی یا ناو آمریکا حمله کند اگر ارزش ۱۰۰ هواپیما مثلا ۵۰ ملیون دلار و ارزش کشتی ۲۰۰ ملیون دلار باشد این روش باعث ظربه قابل توجهی به نیروی مقابل خواهد شد این را هم باید دز نظر گرفت که مثلا همین هواپیما بسیار کوچک بوده و میتواند در ارتفاع خیلی پایین نزدیک سطح آب حرکت کند که خود این باعث میشود که تقریبا از دید رادار آمرکایی ها مخفی بماند
-- amir ، Aug 25, 2010خیلی خودتون رو خسته نکنید.همه چیز رو در یک جمله میشه خلاصه کرد و اون اینه که احمدی نژاد ماموریت مستقیم داره تا ایران رو نابود کنه و بس.اون هم به هر قیمتی.
-- بدون نام ، Aug 26, 2010مدير مرکز تحليل و فناوريهاى استراتژى روسيه، ادعاى رژيم آخوندى در مورد ساخت هواپيماى بمب افکن بدون سرنشين را بلوف و بزرگنمايى توصيف کرد و گفت رژيم ايران در مقابل تهاجمات هوايى بی دفاع است.
-- Maziar ، Aug 26, 2010به گزارش خبرگزارى ريانووستى، ۲ شهريور، روسلان پوخوف در اين مورد گفت: «اين رونمايى در قالب نظريه بزرگنمايى توان دفاعى داخلى رژيم ايران انجام شده است.
مدير مرکز تحليل و فناوريهاى استراتژى روسيه افزود: «روشن است که رژيم ايران در حال حاضر و در آينده نزديک در شرايطى نيست که يک پهباد (هواپيماهاى بدون سرنشين) تهاجمى عملياتى توليد کند، اين کار فقط از عهده آمريکا و اسرائيل برمی آيد. اين بلوفى بيش نيست. اين چيزى که آنها نشان دادند به احتمال قوى توان جنگيدن ندارد.
به نظر من این تبلیغات فقط برای همراه ساختن افکار عمومی داخل کشور است و این تجهیزات هیچ کدام توان دفاعی واقعی ندارند.رژیم چاره ای ندارد جز انکه برای پوشاندن ضعف های بزرگ خود در زمینه ی دفاعی نظامی به دامان تبلیغات پناه ببرد و این دروغ را هم تنها خودشان باور می کنند.
-- nina ، Aug 27, 2010