خانه > گوی سیاست > اقتصاد > یورو زیر چتر حاکمیتهای ملی | |||
یورو زیر چتر حاکمیتهای ملیرضا جمالیreza@radiozamaneh.comوزیران اقتصاد و دارایی شانزده کشور عضو اتحادیهی اروپا، دوشنبهی گذشته، دهم ماه مه (برابر با بیستم اردیبهشت)، در نشست خود در شهر بروکسل، پس از ساعتها مذاکره توافق کردند بودجهای به ارزش ۵۰۰ میلیارد یورو برای جلوگیری از ادامهی اُفت واحد پول خود و پیشگیری از گسترش بحران مالی یونان به سایر کشورهای منطقهی یورو، اختصاص دهند.
آنها پس از مذاکرات فشرده، متعهد شدند که ۴۴۰ میلیارد یورو در قالب وام تضمینی بهکشورهای عضو اتحادیهی اروپا؛ مانند یونان، پرتغال، اسپانیا و ایتالیا که خواهان دریافت کمک اضطراری هستند، کنار بگذارند. به اعتقاد کارشناسان سیاسی و اقتصادی، اقدام اتحادیهی اروپا تاکیدی بر تصمیم قاطع این اتحادیه در دفاع از واحد پول یورو است. ارزش یورو طی هفتهی گذشته، حداقل چهاردرصد در برابر ارزهای عمدهی دیگر جهان کاهش یافت و به کمترین حد خود طی چهاردهماه گذشته رسید. دکترمهران براتی، پژوهشگر سیاسی در دانشگاه برلین، دربارهی علت شروع این بحران در اروپا و بهخصوص شروع آن از کشور یونان، اینچنین میگوید: یونان سالها و بهخصوص از سالی که به کشورهایی پیوسته که همکاری و همگامیشان را در اتحادیهی اروپا با واحد جدید یورو آغاز کردهاند، اطلاعات نادرست راجع به بودجهی کشوری خودش به اتحادیهی اروپا داده بود. بههمین دلیل، تشخیص این است که یونان تقریباً هیچوقت امکان پس دادن بخشی از کمک ۵۰۰ میلیارد یورویی را که به این کشور مربوط میشود، نخواهد داشت. ولی از سوی دیگر، همهی اقتصاددانها میگویند اگر قرار شود وامی که بهیونان پرداخت میشود، پس گرفته نشود و برای آن شرایطی مانند کشورهای در حال رشد پیش بیاید که بدهیهای خود را نمیتوانند پس بدهند و زمانی میرسد که کشورهای توسعهیافته آن بدهیها را به آنها میبخشند، فاجعهی اقتصادیای در حد فاجعهی اتمی چرنوبیل پیش خواهد آمد.
بنابراین این ۵۰۰ میلیارد یورو دردی را دوا نمیکند. فقط برای این است که واحد ارزی یورو که برای اکثر کشورهای اتحادیهی اروپا تعیین شده است، از بین نرود. سابق بر این، رسم این بوده که رقابتهای اقتصادی، از طریق ارزش ارز انجام میگرفته است. یعنی در کشوری که تورم بیشتر بوده، کشوری ارزش ارز خود را پایینتر میآورده و از این طریق امکانات صادراتش را بالاتر میبرده و برعکس؛ اما الان دیگر در اتحادیهی اروپا این امکان که از طریق ارزش ارز در بازار، رقابتی بهوجود آورد، وجود ندارد. رقابتها باید در کارآیی و بارآوری سرمایه و تکنولوژی باشد. پولی هم که در اختیار گذاشته میشود، کمک ارزی به آن معنا نیست، بلکه کمک در این جهت است که بتوان یک منطقهی واحد جغرافیایی را بهعنوان منطقهی اقتصادی زیر چتر یورو حفظ کرد. این که شانس موفقیت چقدر است، هنوز برای همه روشن نیست. اتحادیهی اروپا همچنین نگران است که بحران مالی یونان به دیگر کشورهای این اتحادیه، مانند اسپانیا و پرتغال سرایت کند و این دو دولت نتوانند به موقع اقساط بدهی خارجی خود را بپردازند.
در همین زمینه، آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و نیکلای سارکوزی، رییس جمهور فرانسه، خواهان وضع مقرراتی شدند که دولتهای این اتحادیه را وادار به محدود کردن هزینههای خود میکند. به اعتقاد گروهی از اقتصاددانان، عدم بسترسازی مناسب در برخی از کشورهای عضو اتحادیهی اروپا، هنگام ورود یورو بهعنوان واحد پول اروپایی و نیز عدم نظارت صحیح این دولتها بر فعالیتهای مؤسسات اعتباری خود، از عوامل مهم بروز این بحران هستند. مهران براتی در اینباره میگوید: البته تا بهحال کنترل دولتی پیشبینی نشده بود. برعکس مسئلهی حاکمیت ملی و استقلال همهی کشورهای اتحادیهی اروپا، بهخصوص در رابطه با بودجهی کشورشان آنقدر بالا بوده که اصلاً اجازه نمیدادند کمیسیون اروپا حتی در این مورد فکر کند. بعد از این بحران، برای اولینبار قویترین اقتصاد اروپا، یعنی کشور آلمان میپذیرد که چنین کنترلی از سوی کمیسیون اروپا بر بودجهی کشوری باشد، با این محدودیت که آنها فقط نظر بدهند. گفته میشود که کشورها اعلان بودجه میکنند، ریز درآمد و مخارجشان را به کمیسیون اروپا ارائه میدهند و آنها در این مورد نظر میدهند. این که این نظرات چقدر پذیرفته شود یا خیر، مسئلهی دیگری است. بهطور اصولی، فعلاً مقاومتی در برابر این موضوع وجود دارد، ولی بهنظر من، این مقاومت از بین خواهد رفت و راهی وجود نخواهد داشت جز این که درآمدها و مخارج را به تعادلی برساند که قابل کنترل باشد. آنچه گفته بودند که کشورها میتوانند حداکثر سهدرصد تولید ناخالص ملی را برای تأمین مخارج بودجهی سالیانهشان از بازار سرمایه قرض بگیرند، عملی نخواهد بود، اما اگر به پنجدرصد هم برسد هنوز قابل کنترل است و باید از سوی کمیسیون اروپا و احتمالاً در آینده، از طرف پارلمان اروپا نوعی کنترل متقابل روی این مسئله انجام بگیرد. راه دیگری وجود ندارد. هماکنون احتمال ورود کشورهای اروپای شرقی به حوزهی یورو بهحداقل رسیده است. تنها کشوری که تشخیص داده شده شرایط کامل را دارد ایسلند است. احتمالاً تنها کشوری خواهد بود که سال آینده به یورو خواهد پیوست. آمدن کشورهای اروپای شرقی، فکر میکنم دستکم پنج تا دهسال فرصت خواهد خواست. از موضوعهای مهم هفتهی گذشته در اروپا، مسئلهی انتخابات بریتانیا و موفقیت «حزب محافظهکار» این کشور در کسب آرای بیشتر نسبت به احزاب رقیب بود که در نهایت در ائتلافی با سومین حزب پیروز این انتخابات، یعنی لیبرال دمکراتها، موفق به تشکیل دولت ائتلافی در این کشور شد، اما وقتی موضوع اتحادیهی اروپا بهمیان میآید، حزب محافظهکار بریتانیا عمدتاً نگاهی تردیدآمیز به این اتحادیه دارد. این در حالی است که حزب لیبرال دمکرات و نیک کِلِگ، معاون نخستوزیر دولت ائتلافی، شدیداً با ادغام این کشور در اتحادیهی اروپا موافق هستند. در این بخش از گفتوگو، نظر دکتر مهران براتی را در مورد تاثیر تصمیمات آتی دولت جدید ائتلافی بریتانیا بر روند کلی سیاستهای اتحادیهی اروپا، از جمله موضوع برخورد با مهاجران خارجی در این اتحادیه را جویا شدم: هماکنون دیگر «حزب محافظهکار» در انگلستان بهتنهایی حکومت نمیکند. «حزب لیبرال دمکرات» هم در حکومت شریک است. روشن است که حزب لیبرال دمکرات از نظر سیاسی، به «حزب کار» در همهی زمینهها بسیار نزدیکتر است. به همین دلیل هم تصمیماتی که دولت جدید انگلیس میگیرد، تصمیمات دولت محافظهکار به تنهایی نخواهد بود.
ولی در مورد مهاجرین و مهاجرت میتوان گفت که نوعی همگونی میان اکثر فراکسیونهای پارلمان اروپا وجود دارد. چه فراکسیون سوسیالیستها، محافظهکارها و حتی بخشی از لیبرالها که فکر میکنند اقتصاد اروپا در حال حاضر در شرایطی است که امکان جذب مهاجری را ندارند که مخارج جدیدی برای دولتها ایجاد کند. البته مهاجرت در سطح کارآفرینان و کسانی که در رشتههای بسیار معینی، بهخصوص در رشتههای فنی و رایانهای و کارشناسی اقتصادی تخصص دارند را خواهند پذیرفت. ولی به طور کلی، مهاجرت به اروپا محدود و محدودتر از گذشته خواهد شد. تاثیر حزب محافظهکار در سیاست اروپا فعلاً بیشتر در همین حد کنترل بحرانها خواهد بود. چون جدا از این که انگلیس عضو منطقهی یورو باشد یا خیر، تمام آنچه از نظر اقتصادی در اروپا اتفاق میافتد، در این کشور بازتاب خواهد داشت. کمپانیها، کمپانیهای بینالمللی هستند و در انگلیس، آلمان، فرانسه، آمریکا و جاهای دیگر همسان عمل میکنند. حال این که واحد پول کشورهایی یورو نیست، در اصل مسئله تغییری ایجاد نمیکند. نگرانیهای انگلیس همان نگرانیهایی خواهد بود که دیگر کشورهای اروپایی هم دارند. انگلیس از نظر اقتصادی، بهخصوص از نظر وضع بودجهاش حالتی میان اسپانیا و ایتالیا دارد. بههمین دلیل هم به احتمال قوی صحبت بر سر چگونگی تاثیرگذاری بر اقتصاد انگلیس، یکی از گفتوگوهایی خواهد بود که متقابلاً از سوی دیگر کشورهای اروپایی مطرح خواهد شد.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|