خانه > گوی سیاست > برنامه هستهای جمهوری اسلامی > «پیشنهادهای احمدینژاد زمینهی عملی ندارد» | |||
«پیشنهادهای احمدینژاد زمینهی عملی ندارد»حسین علویalavi@radiozamaneh.comدستور کار مشخص و روند تصمیم گیری در کنفرانس بازنگری پیمان منع گسترش تسلیحات هسته ای، که از دوشنبه گذشته در نیویورک آغاز بکار کرده،چگونه است و برای نمونه با پیشنهادات محمود احمدی نژاد چگونه برخورد خواهد شد. این مسئله ای است که با دکتر محسن مسرت استاد اقتصاد در آلمان و تحلیل گر مسائل هسته ای ایران، در میان نهاده ام:
برپایی این کنفرانس در ارتباط با پی گیری «پیمان عدم گسترش تسلیحات هستهای» است که اولین آن در سال ۱۹۷۰ تشکیل شد و از آن زمان به بعد، هر پنج سال یک بار تشکیل جلسه میدهد. موضوع کار آن نیز بحث و بررسی پیرامون تصمیمات جدید در مورد همین پیمانی است که به مثابه قانون اساسی سازمان بینالمللی انرژی هستهای است و وظایفی را برای کشورهای عضو قائل شده است. برای پیشرفت عملی کنفرانسهای دوره ای، باید موارد مشخصی از بازنگری پیشنهاد شده باشد. این موارد چگونه به کنفرانس ارائه میشوند؟ این موارد از سوی کشورهایی ارائه میشود که تصمیم گرفتهاند سیاستشان را تغییر بدهند، یا مسائل جدیدی را تدوین کنند. برای نمونه، بارها کشورهایی که خودشان سلاح اتمی ندارند، در سطح جهانی پیشنهادهای مختلفی را در زمینهی خلع سلاح مطرح کردهاند. همانطور که میدانید، این قرارداد به پنج کشور هستهای یک موقعیت انحصاری میدهد و بر اساس خواستهی کشورهای هستهای، کوشش میکنند از گسترش تسلیحات هستهای جلوگیری شود. در همان حال، یکی از وظایف عمدهی سازمان بینالمللی انرژی اتمی این است که به پیشبرد برنامه های انرژی صلحآمیز هستهای کمک کند. کمکهایی که انجام میشود و تصمیماتی که کشورهای عضو مانند ایران، برای تغلیظ میگیرند، جزو مسائلی است که میتواند در این کنفرانس به همان نسبت مطرح شود که پیشنهاد کشورهای عاری از تسلیحات هستهای. در این کنفرانس در ارتباط با این مسائل نیز بحث و تصمیمگیری میشود و حتی ممکن است به کشورهایی که سلاحهای هستهای را در انحصار دارند انتقاد شود و گفته شود که طبق فصل ششم همین قرارداد ان پیتی، این کشورها موظفاند مرتب تسلیحات هستهای خود را کاهش دهند و [اگر این کار را انجام ندهند] از آنها پرسیده شود که چرا تسلیحات هستهایشان را کاهش نمیدهند. اینگونه سؤالها در کنفرانس بازنگری مطرح و بررسی میشوند. البته تاکنون تصمیمات این کنفرانسها به نفع پنج کشور بزرگی که تسلیحات هستهای را در انحصار دارند، گرفته شده است.
مشکلی که به نظر کارشناسان در طرح ان پیتی وجود دارد، نبودن معیار و مرز مشخص بین حق دستیابی به تکنولوژی انرژی هستهای، با عدم حق استفاده از این تکنولوژی برای ساخت سلاح هستهای و مصارف نظامی است. آیا در این کنفرانس و یا در کنفرانسهای قبلی، پیشنهاد مشخصی در ارتباط با روشن کردن این مرز و معیار، مطرح شده است و یا میشود؟ در عمل معیار جدیای در این زمینه نمیتواند بهوجود بیاید. چون [این مشکل] در ماهیت فنآوری هستهای نهفته است. این فنآوری، هم میتواند در بسیاری از شرایط در خدمت تولید انرژی و برق قرار بگیرد و هم در خدمت ساخت بمب اتمی. چون این مرز در خود تکنیک و فنآوری وجود ندارد، معیارهایی هم که تعیین میکنند، دقیق نیست. کنفرانس از ابتدا با این مشکل مواجه بوده و تاکنون موفق نشده آن را حل کند. به این ترتیب، مشکلی که در مورد ایران وجود دارد، ممکن است بازهم تکرار شود و صرفاً یک سری اعتمادهای سیاسی و معیارهایی از این دست میتوانند مطرح باشند و نه مرزهای تکنولوژیک. کاملاً درست است. معیارها میتوانند فقط با تصمیمات سیاسی در سطح سازمان ملل تعیین شوند که آن هم باز معیار علمی و عادلانهای نیست. بلکه تصمیمات سازمانهای جهانی بر اساس صفبندی قدرتهاست، و باز، در آخرین تحلیل، قدرت است که تعیین میکند چه معیاری باید در نظر گرفته شود. همانطور که در مورد ایران هم تجربه میکنیم، تصمیمگیری سیاسی که به صورت معیار تعریف میشود، میتواند به ضرر یک کشور و به نفع کشور دیگری تمام شود. کما این که خیلی از کشورها میتوانند تغلیظ سوخت داشته باشند و کسی هم به آنان ایراد نمیگیرد. در حالی که به ایران و تغلیظ سوخت در ایران، با حساسیت زیادی برخورد میشود. به قدرت و توازن نیروها و واقعیتهای سیاسی جهان برای کاهش سلاحهای هستهای و کنترل آن اشاره کردید. برای بازنگری ان پیتی، طرحهایی ارائه میشوند که پیشنهادات حداکثری دارند. از جمله پیشنهادی که آقای احمدینژاد در مورد خلع سلاح کامل و فوری کشورهای عضو شورای امنیت و یا مثلاً اخراج امریکا از ان پی تی، ارائه داد. چنین پیشنهادهایی چقدر میتوانند با واقعبینی سیاسی که خلع سلاح هستهای را امری تدریجی میداند، تطبیق داشته باشد و چه تاثیری در تصمیم گیری های کنفرانس خواهد داشت؟ اگر پیشنهادهای جدیای در تقلیل کنشها و واکنشها مطرح شود، مثلاً اگر طرح خالی شدن منطقهی خاورمیانه و خاور نزدیک از سلاح هستهای با زمینههای دقیقتر و جدیتر مطرح شود، مانند صحبتهایی که بین ایران، ترکیه، مصر و سایر کشورها به طور جدی انجام می گیرد، با چنین آمادگی قبلیای، در این کنفرانس شانس طرح آن و تصمیمگیری در مورد آن وجود دارد. ولی تا جایی که من میدانم، آقای احمدینژاد مقدمات چنین پیشنهاداتی را قبلاً فراهم نکردهاند. طرح اخراج امریکا از سازمانهای بین المللی مانند این کنفرانس و یا سازمان ملل، قطعاً میتواند مورد توجه بسیاری از مردم جهان که مخالف امریکا هستند قرار بگیرد، اما به هیچوجه زمینهی عملی نخواهد داشت.
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.
|
لینکدونی
آخرین مطالب
موضوعات
آرشیو ماهانه
|
نظرهای خوانندگان
در سایت اخبار روز یک توده ای با اسم صدری عملا از ایجاد یک درگیری اتمی توسط احمدی نژاد حمایت میکند .
http://www.akhbar-rooz.com/idea_process.jsp
نویسنده بعد از دفاع از استالین حالا باز همان خط توده ای -روسی را دارد دنبال میکند .
هندوانه زیر بغل ج ا گذاشتن همراه با پوست خربزه زیر پای ان .
هر کس الفبای سیاست بداند ( البته اگر روسی نباشد یا مش چاوزی) میداند که اولا جنگ هسته ای بیشتر تهدید است تا واقعیت . چون هر دو کشور نابود میشوند . ثانیا آنکه ۲۰۰ بمب دارد با آنکه ممکن است بتواند ۴ تا ۵ بمب در خوشبینانه ترین حالت درست کند از نظر قدرت تهدید مساوی نیستند .
ثا لثا تهدید احمدی نژاد مبنی بر حذف اسرائیل هیچ پایه نظامی استراتژیک یا تاریخی ندارد فقط به نفع اسرائیل تمام میشود چون میتواند سیاست های تند روانه خود در منطقه را که با سیاست کلی فعلی امریکا همسو نیست توجیه کند .
اما چر توده ایها و روسها میخواهند ایران و امریکا در گیر شوند ؟
جوابش را برژینسکی اینجا داده :
http://www.dw-world.de/dw/article/0,,5540240,00.html
به نظر نویسنده مقاله، پیامدهای حمله نظامی به ایران و گسترش دامنهی آن به شدت دامن چین را نیز خواهد گرفت. زیرا ایران یکی از تامینکنندگان مهم انرژی چین است. اما برژنیسکی میگوید روسیه از این حمله سود خواهد برد، چرا که چنین جنگی، اروپا را هر چه بیشتر به نفت و گاز روسیه وابستهتر خواهد کرد.
علاوه براین به نظر برژنیسکی، «ایران باید چنان مهار شود که جرئت کاربرد زور را نداشته باشد. این به معنای آن است که چتر هستهای آمریکا باید در منطقه گسترش پیدا کند.»
-- hvadaran rousieh ، May 6, 2010برژنیسکی در پایان مقالهی خود مینویسد، «با همهی اینها تا زمانی که جابجایی قدرت در ایران صورت نگیرد، ما نخواهیم توانست مسائل خود با این کشور را حل و فصل کنیم. هر چند این جابجایی قدرت لزوماَ به معنای کنار رفتن آیتاللهها و یا پیدایی دموکراسی نیست».
زنده باد آزادي برابري و عدالت
-- ? ، May 8, 2010پاينده باد ايران
درود بر رييس جمهور موسوي
عنوان اصلا مناسب این گفتگو نبود... بلکه تدافعی زیرکانه ازسیاستهای آمریکا بود...
-- بدون نام ، May 8, 2010